به گزارش می متالز، آمارها نشان میدهد حسابهای جاری رشد بیشتری نسبت به سرمایهگذاری مدتدار داشته و رشد سرمایهگذاری کوتاهمدت به نسبت سرمایهگذاری بلندمدت افزایش چشمگیری ثبت کرده است. همچنین جستوجوی رد پای نقدینگی در بازارهای دیگر نشان میدهد که بازار سهام به دلیل رشد حجم معاملاتی و بازده بالا، بیشترین جذب نقدینگی را داشته است. پس از آن بازار ارز و بازار مسکن برای مردم از جذابیت بیشتری برخوردار بودهاند.
تردد سرمایهها در سال ۹۷ در بخشهای مختلف موقت بوده یا دائمی؟کدام مقاصد میتوانسته هدف اول مهاجرت پولها باشد؟ گزارشهای آمارهای پولی و بانکی بانکمرکزی در سال گذشته تا حدودی پاسخ این دو سوال را روشن کرده است.پاسخ پرسش نخست را میتوان از طریق تغییر ترکیب نقدینگی استخراج کرد. بررسی آمار پولی و بانکی در پایان اسفند ماه سال ۹۷ نشان میدهد که در پایان سال گذشته سپردههای جاری بهشدت افزایش و سرمایهگذاری مدتدار کاهش داشتهاند.
علاوه براین در سپردههای مدتدار نیز سپردههای کوتاهمدت نسبت به سپردههای بلندمدت رشد بیشتری داشته است. بنابراین مرور این آمارها این گزاره را مطرح میکند که جذابیت سپردهگذاری بانکی مدتدار در پایان سال بالا نبوده و سرمایهگذاران ترجیح میدادهاند سپردهها را در حسابهایی نگهداری کنند که قدرت نقدشوندگی بالاتری دارد. یکی از دلایلی که برای این گرایش میتوان مطرح کرد به درجه اطمینان آنان بازمیگردد.
بهنظر میرسد سال گذشته اطمینان کمتری به سرمایهگذاری در بازارهای بلندمدت وجود داشته است و سرمایهگذاران ترجیح دادهاند در بازارهای دیگر که سوددهی کوتاهمدتی دارند، بخت خویش را بیازمایند. اما مقصد احتمالی کجا بوده است؟ برای ردیابی ابتدا نحوه ترکیب و توزیع نقدینگی را باید تحلیل کرد.
آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد در پایان سال گذشته حجم نقدینگی کشور از مرز ۱۸۸۰ هزار میلیارد تومان گذشته است. نقدینگی از دو جزء پول و شبهپول تشکیل میشود. اسکناس و مسکوک در دست اشخاص و حسابهای جاری را پول میگویند. شبهپول نیز در قالب سپردههای غیردیداری مانند سرمایهگذاری کوتاهمدت، بلندمدت و حسابهای پسانداز، اوراق قرضه و اسناد خزانه تقسیمبندی میشود.
آمارها حکایت از آن دارد که از ماههای ابتدایی سال ۹۷ رشد نقطه به نقطه سپردههای دیداری به نسبت سپردههای غیردیداری بیشتری بوده و به تدریج از یکدیگر فاصله معناداری گرفتهاند بهطوری که رشد نقطه به نقطه سپردههای دیداری در فروردین سال گذشته 22.6 درصد بوده که در اسفند همان سال به ۵۳ درصد افزایش داشته است.
این رکورد سپردههای دیداری برای روند سپردههای مدتدار تقریبا معکوس ثبت شده است. در فروردین سال گذشته رشد نقطهای سپردههای مدتدار ۲۱ درصد بوده اما هرچه سال جلوتر رفته از رشد آن کاسته شده است بهطوریکه در پایان نیمه ابتدایی سال یعنی در شهریور ماه همان سال این رشد تا سطح 15.6 درصد کاهش داشته است. بعد با کمی افزایش در دی ماهبه حدود ۲۰ درصد رسیده است. اما مجددا روند آن نزولی شده بهطوری که در اسفند ماه به حدود 18.7 درصد رسیده است.
از سوی دیگر نگاهی به آمارهای سپردههای مدتدار نظام بانکی نشان میدهد که رشد سپردههای کوتاهمدت از رشد سپردههای بلندمدت پیشی گرفته است. این شکاف تقریبا از دی ماه سال گذشته آغاز شده است.
در دی ماه ۹۷ رشد نقطه به نقطه سپردههای کوتاهمدت 18.9 درصد و رشد نقطه به نقطه سپردههای بلندمدت 20.9 درصد بوده است. اما در بهمن ماه این ترتیب تغییر کرده بهطوری که رشد نقطه به نقطه سپردههای کوتاهمدت به 33.8 درصد و رشد نقطه به نقطه سپردههای بلندمدت به 11.7 درصد رسیده است. در اسفند ماه این شکاف بیشتر شده بهطوری که رشد نقطه به نقطه سپردههای کوتاهمدت به مرز ۵۰ درصد رسیده و در عوض، رشد نقطه به نقطه سپردههای بلندمدت حدود ۵ درصد شده است.
آمارهای بانک مرکزی نشان داد که رشد نقطه به نقطه حسابهای جاری در اسفند ماه سال گذشته ۵۳ درصد بوده است. از سوی دیگر این سوال مطرح است که در حالحاضر که مردم تمایل بیشتری به حسابهای جاری و سرمایهگذاری کوتاهمدت پیدا کردهاند، آیا تمایل بیشتری به نگهداری پول بهصورت اسکناس نیز دارند؟ نگاهی به آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد که اسکناس در دست مردم در پایان اسفند ماه سال گذشته به حدود 53.7 هزار میلیارد تومان رسیده است.
این مقدار اسکناس در دست مردم به بیشترین مقدار خود رسیده است. از سوی دیگر نگاهی به رشد ماهانه این آمار نشان میدهد که در اسفند ماه به نسبت بهمن ماه رشد قابل توجه 20.3درصدی را تجربه کرده است. این در حالی است که رشد ماهانه اسکناس در دو ماه آذر و دی ماه سال گذشته به ترتیب منفی 1.4 درصد و منفی 1.3 درصد بوده است.
البته نگاهی به روند رشد ماهانه در سالهای گذشته نشان میدهد که در اسفند ماه سالهای گذشته نیز رشد اسکناس در دست مردم رشد قابلتوجهی داشته است به این معنا که در پایان سال مردم به دلیل مخارج بیشتر در انتهای سال اغلب پول خود را نقد نگهداری میکنند. اما نکته قابلتوجه دیگری نیز وجود دارد. نگاهی به رشد نقطه به نقطه اسکناس در دست مردم از سال ۹۵ به بعد نشان میدهد که این رشد تا دی ماه ۹۶ تک رقمی و در محدوده زیر ۱۰ درصد قرار داشته است اما از دی ماه ۹۶ بر سرعت رشد نقطه به نقطه اسکناس در دست مردم افزوده شده است بهطوری که در فروردین ۹۷ این رشد به حدود 16.9 درصد رسیده است.
پس از آن تا تیرماه ۹۷ به محدوده ۲۰ درصدی وارد شده بهطوری که در مرداد ماه از مرز ۲۸ درصد گذشته است. این روند صعودی تا مهر و آبان نیز ادامه پیدا کرده و به مرز 31.6درصدی رسیده است. اما بعد از آن از سرعت رشد اسکناس در دست مردم کاسته شده و در دی ماه به کانال ۲۵ درصدی نزول کرده است. بهطوری که رشد نقطه به نقطه اسکناس در دست مردم در بهمن و اسفند۹۷ نیز به ترتیب 24.7 درصد و 23.7 درصد بوده است.
اگرچه آمارها نشان میدهد که از دی ماه تا پایان سال گذشته آهنگ رشد نقطه به نقطه اسکناس در دست مردم به نسبت ماههای قبل از آن کمتر شده است، اما به هر حال به نسبت ماههای مشابه سالهای قبل رشد قابل توجهی را تجربه کرده است؛ بهطوریکه در اسفند ۹۷ به نسبت اسفند ۹۶ حدود 10.5 هزار میلیارد تومان بر اسکناس در دست اشخاص افزوده شده است.
آمارهای سامانه شبکه الکترونیکی پرداخت کارتی(شاپرک) که مبتنی بر کارتهای پرداخت صادرشده برای اشخاص است نیز نشان میدهد که در سال ۹۷ تعداد و رقم تراکنشها به نسبت سال ۹۶ با رشد قابل توجهی همراه بوده است، بهطوریکه مبلغ تراکنشها در سال ۹۷ به نسبت سال ۹۶ حدود ۴۷ درصد رشد داشته است. رشد نقطه به نقطه مبلغ تراکنشها نیز در شش ماه دوم سال ۹۷ افزایش پیدا کرده است. این نشان میدهد خرید مردم در مدت شش ماه پایانی سال بیشتر شده است.
تغییر در ترکیب بین حسابهای دیداری و غیردیداری از یکسو و رشد بیشتر سپردههای کوتاهمدت به نسبت سپردههای بلندمدت از سوی دیگر و رشد اسکناس و مسکوک در دست مردم نشان میدهند که حسابهای با نقدشوندگی بالاتر نزد مردم محبوبتر شده است.
در واقع مردم ترجیح دادهاند که به جای سرمایهگذاری در حسابهای بلندمدت با سود ثابت بیشتر، پولهای خود را در حسابهای جاری و سرمایهگذاری کوتاهمدت نگهدارند. بررسی روند نقدینگی و اجزای آن این سوال را درذهن ایجاد میکند چه دلایلی باعث تغییر رویکرد مردم در مورد نوع سرمایهگذاری آنها شده و آیا منابع از بازار پول به سایر بازارها روانه شده است؟
آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد که مردم تمایل بیشتری برای سرمایهگذاری کوتاهمدت یا سپردههای جاری پیدا کردهاند. میتوان چهار احتمال را در مورد این تغییر رویکرد را مطرح کرد.
احتمال اول: پس از اینکه بانک مرکزی سود سپردههای مدتدار را از روزشمار به ماه شمار تغییر داد، به نظر میرسد بخشی از مردم به این نتیجه رسیدهاند که حفظ پول در سپردههای بلندمدت چندان به صرفه نبوده و حسابهای خود را به سپردههای کوتاهمدت تغییر دادهاند. تغییر سپردههای مدتدار از روز شمار به ماه شمار به این معنا بود که به جای اینکه میانگین حداقل مانده حساب روزانه سپرده ملاک تعیین سود باشد، میانگین حداقل مانده حساب ماهانه ملاک خواهد بود.
در نتیجه اگر شخصی تنها یک روز از کل ماه حساب خود را خالی کند، تقریبا سود ماهانه آن حساب صفر منظور خواهد شد. بنابراین این شرایط برای افرادی که در حسابهای سپردهگذاری خود گردش مالی ایجاد میکردند، چندان سودده نخواهد بود.
در نتیجه منطقی بود که افراد تصمیم بگیرند از حسابهای کوتاهمدت یعنی با قراردادهای زیر سه ماه استفاده کنند تا بازارهای موازی را رصد کنند تا در زمان مناسب، به بازارهایی مانند طلا، ارز، مسکن و بورس کوچ کنند. بازدهی بازارهای موازی نیز تقریبا تایید میکند که به دلیل افزایش بازدهی بازار سرمایه، مردم تمایل بیشتری برای سرمایهگذاری در بورس داشتهاند.
احتمال دوم: برخی دیگر از کارشناسان معتقدند که تورم باعث شده تا مردم برای رفع نیازهای خود بیشتر به سپردههای جاری و سرمایهگذاریهای کوتاهمدت روی بیاورند. در واقع این گروه معتقدند تقاضای مبادلاتی پول افزایش پیدا کرده است. تقاضای مبادلاتی یا معاملاتی در واقع پولی است که افراد به منظور خریدها و هزینههای معمولی خود نگهداری میکنند. از سوی دیگر نرخ شکست در بازار پول کشور افزایش چشمگیری پیدا کرده و معنادار شده است.
در نتیجه افراد تمایل به سپردههای کوتاهمدت پیدا کردهاند و کمتر سرمایهگذاری بلندمدت میکنند. در توضیح نرخ شکست میتوان اینگونه مثال زد که اگر شخصی زودتر از سررسید حساب سپرده خود را ببندد، باید جریمهای بهعنوان کاهش درصد سود بپردازد. به این معنا که اگر بانکی برای سپرده ویژه یکساله سود ۱۹ درصدی بدهد؛ درصورتیکه فردی زودتر از موعد پول را از حساب خود خارج کند به آن سود ۱۰ درصدی تعلق میگیرد.
در این صورت نرخ شکست ۹ درصد منظور شده است. البته براساس دستورالعمل بانک مرکزی نرخ سود حسابهای بلندمدت (یکساله) ۱۵ درصد و نرخ سود حسابهای کوتاهمدت (کمتر از یکسال) ۱۰ درصد است. در اینصورت اگر بانکها بهصورت قانونی عمل کنند نرخ شکست بین این دو سرمایهگذاری حدود ۵ درصد خواهد بود. اما بهنظر میرسد بانکها برای جلوگیری از خروج سرمایه از بانک مجددا به افزایش نرخ سود روی آوردهاند.
افزایش اسکناس در دست افراد نیز احتمال دوم و سوم را تایید میکند. در واقع بهنظر میرسد مردم برای برطرف کردن نیازهای خود ترجیح دادهاند پول نقد بیشتری نگهداری کنند.
احتمال سوم: یکی دیگر از سناریوهایی که برای کاهش سپردهگذاری در بانکها میتوان در نظر گرفت، اثرات فصلی است. در اسفند ماه اصولا شرکتها به تصفیه بدهیهای خود با افراد میپردازند. علاوه براین افراد عیدی و پاداش خود را دریافت میکنند. بهطور سنتی دیده شده که به دلیل پیش بینی افراد از افزایش مخارج در پایان سال و طولانی بودن تعطیلات عید نوروز، افراد ترجیح میدهند تا خرداد ماه پولهای خود را در حسابهای جاری خود نگهداری کنند و کمتر به سرمایهگذاری آن فکر میکنند.
در نتیجه تا زمانی که آمار خرداد ماه منتشر شود، میتوان این فرضیه را مطرح کرد که افراد تا خرداد ماه پولهای خود را از حسابهای جاری و سرمایهگذاری کوتاهمدت خود خارج نمیکنند.
احتمال چهارم: آخرین فرضیه مطرح شده چندان از آمارهای بانک مرکزی قابل استنباط نیست؛ اما برخی کارشناسان بانکی ادعا میکنند که بانکها تا پایان سال ۹۷ تمایل بیشتری به وامدهی پیدا کردهاند. وامها به دو دسته وامهای حقیقی و استمهالی تقسیم میشوند. به این معنا که برخی از وام گیرندهها اقساط خود را پرداخت نکردهاند و در واقع وامهای آنها از نظر بانک به مطالبات غیرجاری تبدیل شده است. اما برای جلوگیری از افزایش این مطالبات، بانکها تصمیم میگیرند که وامها را مجددا تمدید کنند.
به این نوع وامها استمهالی گفته میشود. از سوی دیگر، به وامهایی که برای اولین بار به افراد داده میشود، وام حقیقی گفته میشود. وامهای حقیقی در واقع پولی است که بانک به حسابهای جاری افراد واریز میکند و نوعی خلق اعتبار از سوی بانک محسوب میشود.
در نتیجه این امر نیز میتواند سبب افزایش رشد حسابهای جاری به نسبت حسابهای سرمایهگذاری مدتدار باشد. همانطور که گفته شد، بانک مرکزی تنها مبلغ تسهیلات بانکی را منتشر میکند و جزئیات آن را منتشر نمیکند. در نتیجه اثبات این فرضیه با در نظر گرفتن آمارهای بانک مرکزی بدون تفکیک نوع وام ها، به نوعی دور از ذهناست.
بنابراین آمارها تاکید میکنند که پولهای با نقدشوندگی بالا در دست مردم افزایش پیدا کرده است و مردم تمایل پیدا کردهاند تا پولهای خود را در حسابهای جاری و سرمایهگذاری کوتاهمدت نگهداری کنند. حال زمان این است که به این سوال پاسخ دهیم که مقصد پولهای خارج شده از بانکها کدام بازارها بوده است؟
بررسی این نکته که آیا افراد منابع خود را از بازار پول خارج و در بازارهای دیگر سرمایهگذاری کردهاند، کار چندان آسانی نیست. بهطور کلی نمیتوان به راحتی تعیین کرد که سهم هر یک از بازارها از نقدینگی به چه شکل است. یکی از راههایی که میتوان این مساله را بررسی کرد، حجم معاملات انجام شده در بازارهای موازی و میزان بازدهی آنها است. بانک مرکزی آمار حجم معاملات در بازار مسکن و سرمایه را منتشر میکند که ملاک مقایسه در این گزارش است.
عمق بورس: بر اساس آمارهای منتشر شده حجم معاملات بازار سرمایه در دی ماه به نسبت آذرماه رشد ۶۷ درصدی داشته. این روند گرچه در بهمنماه به نسبت دی ماه ادامه نداشته و با کاهش ۲۸ درصدی همراه بوده اما در اسفند مجددا با رشد همراه بوده بهطوری که رشد ماهانه حجم معاملات بورس در اسفند ماه ۵۴ درصد بوده است.
از سوی دیگر شاخص کل بورس نیز در این مدت با روندی مشابه همراه بوده است. شاخص کل بورس تهران دردی ماه رشد 75.5 درصدی داشته، در بهمن ماه به نسبت دی کاهش 31.7 درصدی را ثبت کرده اما در اسفند رشد ۸۲ درصدی را تجربه کرده است. از سوی دیگر رشد نقطه به نقطه ارزش معاملات خرد بازار سرمایه نشان میدهد که در سه ماه پایانی سال یعنی دی، بهمن و اسفند به ترتیب رشد 168.4 درصد، 168.1 درصد و 264.6 درصدی داشته است. این رشد نشان میدهد که در ماههای پایانی سال ۹۷ به نسبت سال ۹۶ شاهد رشد معاملات در بازار سرمایه بودهایم. به عبارت دیگر میتوان این احتمال را در نظر گرفت که بخش قابل توجهی از نقدینگی به این بازار کوچ کرده است.
قدرت جاذبه مستغلات: بازار مسکن از دیگر بازارهایی است که پتانسیل جذب نقدینگی را دارد اما باید دید که آمارها رفتن نقدینگی به این بازار را تایید میکند؟ براساس گزارش بانک مرکزی در بازار مسکن تعداد معاملات سه ماهه منتهی به اسفند ماه ۹۷ حدود ۲۸ هزار و ۸۵۷ واحد بوده که به نسبت مدت مشابه سال گذشته با کاهش ۴۸ درصدی همراه بوده است.
از سوی دیگر میانگین قیمت فروش هر متر مربع واحد مسکونی در شهر تهران در فصل زمستان سال گذشته حدود ۱۰ میلیون و ۲۷۰ تومان بوده در حالی که در فصل زمستان ۹۶ تقریبا ۵ میلیون و ۳۴۰ تومان بوده است. در واقع قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در فصل زمستان ۹۷ به زمستان ۹۶ حدودا ۹۲ درصد رشد داشته است.
این ارقام نشان میدهد ارزش معاملات مسکن در شهر تهران در زمستان ۹۷ نسبت به زمستان ۹۶ با کاهش حدود نیم درصدی همراه بوده است، بنابراین نمیتوان نتیجه گرفت که در این فصل بازار مسکن نقدینگی جذب کرده باشد.
گذر ارزی: در بازار ارز نمیتوان حجم معاملات را بهطور آماری مشخص کرد، اما شواهد حاکی از آن است که در سه ماه پایانی سال قبل از حجم معاملات کاسته شده است. در دی ماه بازدهی ماهانه قیمت دلار معادل با منفی 1.3 درصد بوده که این رقم در بهمن به سطح 9.5 درصد رسیده است، در اسفند ماه سال قبل نیز بازدهی دلار معادل 10.3 درصد در یک ماه بوده است. بنابراین بازار ارز به دلیل نوسانی که در مدت سه ماه پایانی سال ۹۷ داشته است میتوانسته مقصدی برای نقدینگی سرگردان بوده باشد.
مقایسه بازدهی بازارها نشان میدهد که بازار بورس به دلیل نقدشوندگی بالاتر بیشتر با استقبال مواجه بوده و رشد بیشتری ثبت کرده است. در واقع دید مردم کوتاهمدتتر شده و عمق سرمایهگذاری در بازارهای بلندمدت کاهش پیدا کرده است. حتی آمار معاملات بازار مسکن نیز تایید میکند که مردم به سمت بازارهای با بازدهی سریعتر متمایل شدهاند.
هرچند که این مقایسهها چندان دقیق نیست اما میتوان بهطور کلی نتیجه گرفت به دلیل بالا بودن بازدهی بورس احتمالا جذب نقدینگی آن بیشتر از سایر بازارها بوده است. در نتیجه با فرض کوچ نقدینگی از بازار سپرده، میتوان مقصد نخست آن را بورس دانست و بازار ارز و مسکن در مکانهای بعد قرار دارند.