به گزارش می متالز، زنگنه درباره همکاریهای ایران با روسیه و چین میگوید: چین و روسیه شریکان بزرگ ایران هستند. تجارت با روسیه اگرچه متناسب با ظرفیت دو کشور نیست، اما چین هم اکنون بزرگترین شریک تجاری ایران در بحث صادرات و واردات است و ظرفیت گسترش روابط بیشتر با این دو کشور وجود دارد.
وی با اشاره به اینکه تاریخ تجارت ایران بهطور عمده با کشورهای غربی و آمریکا بوده و زیرساختهای صنعتی و تولیدی کشور هم عمدتا غربی است، بنابراین تبدیل این وضع و تغییر جهت از کشورهای غربی به سمت شرق زمانبر است، تصریح میکند: هنوز گرایش صنعتگران و صاحبان سخن ما در صنعت و تجارت بیشتر به سمت الگوهای غربی است، این در حالی است که چین در ۲۰ سال اخیر جهشهای خوبی در مسائل اقتصادی و سیاسی داشته و میتواند بخش زیادی از نیازهای بازار ایران را تامین کند. رقابت بین کشورهای شرقی و غربی نسبت به بازار ایران همچنان وجود دارد.
زنگنه بر ضرورت همکاری توأمان ایران با کشورهای شرق و غرب تاکید و سهم آنها را در این همکاری وابسته به شرایط روز میداند و میگوید: آنچه اینک بر چینش ارتباطات تجاری و اقتصادی اثر بیشتری می گذارد، مسائل سیاسی است، بنابراین ناگزیریم به فکر اقتصاد سیاسی منسجم و پایدار باشیم.
این کارشناس مسائل بینالملل به این پرسش که آیا اکنون برای اندیشیدن درباره اقتصاد سیاسی منسجم و پایدار دیر نیست، پاسخ میدهد: از همان دور اول تحریمها باید به این فکر میبودیم، اینک نوع ارتباط ما با دنیا، مبتنی بر موضعگیری سیاسی کشورهای بزرگ نسبت به ما و موضعگیری ما نسبت به این کشورهاست. اگر هدف توسعه کشور باشد باید تاثیر و وزن مسائل سیاسی در مسائل اقتصادی کاهش یابد.
وی درباره اینکه آیا این مهم شدنی است؟ توضیح میدهد: باید بشود، باید کار و تلاش کرد. دلیلش هم این است که جهان در حال تغییر است، یعنی اکنون جهان در مرحله انتقالی است. قدرتهای بزرگ دیروز دیگر آن قدرت و اقتدار را ندارند. زمانی جهان دوقطبی بود، بعد دوره کوتاهی تکقطبی شد و آمریکا قدرت بلامنازع جهان شد و اینک جهان در حال بازگشت به دوره چندقطبی است. باید بتوانیم خودمان را با توجه به روند حاکم بر تغییرهای جهان تنظیم کنیم و پاسخگوی نیازهای روزمان باشیم. ظرفیتهای کشور کم نیست و موقعیت ژئوپلیتیک کشور بسیار بالاست، حضور نیروهای جوان در صحنه کشور هم یک فرصت بزرگ است.
شرکت ملی نفت ایران پس از اجرای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) تفاهمنامههای متعددی با کشورهای روسیه، اندونزی، کره جنوبی، لهستان، انگلیس، اتریش و تایلند امضا کرد. شرکت ملی نفت ایران با شرکتهای لوک اویل، گازپروم، تاتنفت و زاروبژنفت روسیه در دوران بیش از یکساله برجام برای توسعه و مطالعه میدانهای نفتی تفاهمنامه امضا کرد که با توجه به شرایط یک مورد از این تفاهمنامهها منتج به امضای قرارداد شد. از صباح زنگنه در این باره میپرسم.
وی با این پیشزمینه که هر کشوری دنبال منافع خود است و روسیه نیز از این قاعده مستثنا نیست، میگوید: ایران میتواند در چارچوب منافع کشور در بخشهایی مانند اتصالات خطوط لوله صادرات گاز و توسعه آن، راهاندازی پالایشگاهها و همچنین بازار نفت با روسیه که یکی از سه ضلع تاثیرگذار بازار نفت در کنار عربستان و آمریکاست، همکاری کند.
زنگنه با بیان اینکه تکلیف ایران با دو ضلع بازار نفت یعنی آمریکا و عربستان مشخص است، بر ضرورت همکاری با روسیه در بازار نفت تاکید میکند و میافزاید: همکاری و هماهنگی بیشتر ایران و روسیه در بازار نفت نیازمند تصمیم سیاسی است.
این کارشناس مسائل بین الملل درباره اینکه، وزارت نفت با امضای بیشترین تفاهمنامه با شرکتهای روس پس از اجرای برجام، حسننیت خود را برای همکاری با روسها نشان داده است، توضیح میدهد: روسیه دنبال منافع خود است. دنبال این است که قطب انرژی اروپا و بخشی از آسیا شود و مایل است ایران هم برنامه انرژی خود را با او تنظیم کند. اینجاست که ایران احساس میکند اگر این کار را انجام دهد مجبور به پیروی از کل سیاستهای روسیه در این زمینه است. بنابراین دوستان نفتی در همکاری با روسها بسط قدرت انرژی روسیه در آسیا و اروپا را هم در معادلاتشان لحاظ میکنند.
زنگنه دلیل گامهای ناپایدار روسیه و چین برای همکاری با ایران را همان نگاه ساختاری ایران به غرب میداند و میگوید: همانگونه که غربیها درباره همکاری با ایران معتقدند ایران پس از رفع محدودیتها، چین و روسیه را رها میکند و به سمت آنها برمیگردد، روسها و چینیها هم اعتقادشان این است که اگر گشایشی در روابط ایران با اروپا و آمریکا حاصل شود، ایران همکاری خود را با آنها به پایینترین سطح کاهش میدهد.
وی درباره اینکه با فرض این نگاه آیا احتمال کارشکنی آنها (روسیه و چین) در روابط ایران با کشورهای غربی وجود ندارد؟ پاسخ میدهد: کارشکنی نمیکنند، اما با جان و دل هم نمیآیند. نمیدانند آیا شرکتهای ایرانی حاضرند بر اساس مبانی فنی، تکنیکی و اقتصادی عمل کنند یا نه؟ اگر مسائل فنی و تکنیکی ملاک همکاری با شرکتهای بینالمللی باشد، نگاه به شرق و غرب بیمعنا میشود. ایران باید با هر شرکت بینالمللی که دارای توانایی فنی و تکنیکی است و میتواند منافع ایران را تامین کند، همکاری کند.
این کارشناس مسائل بینالملل با یادآوری اینکه بعضی از شرکتهای روس مانند گازپروم و لوک اویل به دلیل داشتن شریک آمریکایی برای همکاری با ایران محدودیت دارند، تصریح میکند: شرایط همکاری با شرکتهای بینالمللی بهویژه برای میدانهای مشترک بسیار سخت شده است. برای نمونه، برای توسعه میدانهای مشترک با عراق هم اکنون شرکتهایی میتوانند فعالیت کنند که مورد رضایت ایران و عراق – آمریکا باشند، یعنی اینکه آمریکا همسایه ما در عراق شده است.
زنگنه بر ضرورت اتخاذ تدابیر پیچیده و قوی دیپلماتیک در این شرایط تاکید میکند و میافزاید: معتقدم نگرانی از گسترش قدرت انرژی روسها مانع انجام دیگر فعالیتهای مربوط به بخش انرژی شده است. وزارت نفت میتواند همکاری خود را با شرکتهای چینی که هم به لحاظ تکنولوژی و هم به لحاظ سرمایهگذاری امکانات بالایی دارند، گسترش دهد. چین هماکنون در جنگ تجاری با آمریکا به سر میبرد و نگران ضربهپذیری اقتصادش است، بنابراین سقف پروازش را محدود کرده است.
موضوع صادرات گاز ایران به اروپا بیش از دو دهه، مطرح و در همه این سالها موافقان و مخالفانی داشته است. موافقان معتقدند صادرات گاز به اروپا سبب وابستگی قاره سبز به ایران میشود و ایران میتواند با ابزار گاز، همراهی سیاسی غرب را با خود داشته باشد، مخالفان این ایده اما معتقدند صادرات گاز به اروپا هیچ منفعت اقتصادی و سیاسی برای کشور به همراه ندارد. سوای این دیدگاهها، یک نکته دیگر درباره این موضوع مطرح است، روسیه اجازه حضور ایران در بازار گاز اروپا را به ایران نخواهد داد. این نکته را با نماینده پیشین ایران در سازمان همکاریهای اسلامی در میان میگذارم.
زنگنه میگوید: روسیه نسبت به ورود گاز ایران به اروپا نگرانی دارد، ما هم داریم. رقیب هم هستیم، اما چه فرمولی باید پیدا کنیم که مشارکت داشته باشیم نه رقابت؟ بدون تردید آمریکا و برخی اروپاییهای متعهد آمریکا، اجازه نخواهند داد ایران و روسیه در زمینه صادرات گاز به اروپا متحد شوند، بنابراین ایران در کنار عنصر رقابت، عنصر مخرب را هم برای صادرات گاز به اروپا دارد. صحنه صادرات گاز ایران به اروپا به این سادگی و راحتی نیست. اینکه از چه منافعی کم کنیم تا در جای دیگر منافع بیشتری کسب کنیم، احتیاج به فهم معادلات جهان دارد.
وی، معادلات جهان را شبکهای میداند و با بیان اینکه در این معادلات، هیچکس برنده و بازنده صفر نیست و مهارت سیاستگذاران و بازیگران اقتصادی و سیاسی تعیینکننده است، تاکید میکند: نقشه راه نفت و گاز جهان ۱۰ سال آینده با تغییرات عمدهای روبهرو میشود، بنابراین برنامه ایران باید بر اساس این تغییرات تدوین و عملیاتی شود.
همه ما بدون تردید شعار «نه شرقی و نه غربی» را شنیدیم، شعاری که بهعنوان یکی از مبانی اصلی سیاست خارجی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بسیار مطرح بود و همچنان نیز به فراخور از آن استفاده میشود. برخی تصورشان از این شعار به معنای عدم ارتباط با شرق و غرب و برخی دیگر تصورشان حفظ استقلال کشور در مقابل شرق و غرب بوده است. این روزها یک بار دیگر نگاه به شرق و غرب در سیاست خارجی و البته این بار اقتصاد مطرح است.
این کارشناس مسائل بینالملل در این زمینه توضیح میدهد: تحقق این شعار برنامه میخواست که ما (ایران) جز در بخش سیاسی برنامهای نداشتیم. تصور میکردیم استقلال فقط به معنای استقلال سیاسی است، در حالی که اینگونه نیست و شامل استقلال اقتصادی، فرهنگی و ... نیز میشود.
وی با بیان اینکه حقیقت استقلال این است که بتوانیم متکی به خودمان باشیم و از همکاری با دنیا اِبا نداشته باشیم، تصریح میکند: اگر از همکاری با دنیا ابا نداشتیم، آن وقت استقلالمان را، متبلور و محقق ساختیم. استقلال بدان معناست که بتوانیم برنامههای اقتصادی را درست تنظیم کنیم و در دنیا بهدرستی پیش ببریم. وقتی نتوانیم نفت صادر کنیم، یعنی استقلال ما محدود شده است.
زنگنه تاکید میکند: استقلال کشورها بهصورت شبکه با استقلال دیگر کشورها عجین است، اگر این مفهوم را برای خودمان حلاجی کنیم، میبینیم که باید با تمام دنیا همکاری کنیم تا استقلالمان حفظ شود. معنی استقلال در مفهوم جدید این است.