به گزارش می متالز، در شرایط کنونی سناریوهای متفاوتی میتوان از آینده نوسانات دلار مطرح کرد که میتواند برای فعالان اقتصادی بااهمیت باشد.
بازار ارز آخرین روز تابستان را نیز کمنوسان آغاز کرد. نرخ دلار نوسانات اندکی را در میانه کانال 11 هزار تومان تجربه میکند. در شرایط کنونی ادامه نوسان دلار در نیمه دوم سال نکته مهمی است که مورد توجه معاملهگران قرار گرفته است. بر این اساس برخی از مواردی که میتواند در این خصوص اثرگذار باشد در ادامه لحاظ شده است.
همچنان نگرانی از وضعیت ترازنامهای بانک مرکزی و ریسک فشار دولت برای جبران پولی کسری بودجه وجود دارد. در این خصوص ترازنامه 3 ماهه نخست سال 98 بانک مرکزی از افزایش پایه پولی به دنبال افزایش بدهی دولت حکایت داشت. ادامه این رویه ناخواسته میزان کنترل بازارساز را بر بازار ارز کاهش میدهد و این ریسک برای بازار ارز کاملا مطرح است. سرعت رشد نقدینگی در بهار نیز همچنان بالا بود و نقدینگی در فصل نخست 98 نیز بیش از 5 درصد رشد کرد؛ گرچه نسبت به فصلهای قبل کمتر بود اما برای فصل بهار این رشد نقدینگی کاملا قابل توجه است. در چنین شرایطی ترازنامه بانک مرکزی باید مورد توجه باشد. اگر دولت به جای اصلاحات اقتصادی مانند حذف یارانههای انرژی یا عقبنشینی کامل از سیاست شکستخورده 4200 تومانی به دستبرد از جیب بانک مرکزی روی آورد میتواند تبعات قابل توجهی را به دنبال داشته باشد.
در این میان انتشار اوراق یکی از مواردی است که میتواند راه گریزی برای دولت جهت جبران کسری بودجه فراهم کند. در این خصوص کارشناسان مختلف اقتصادی در خصوص انتشار اوراق اظهارنظر کرده و این موضوع در کنار سیاست جدید بانک مرکزی یعنی عملیات بازار باز قابل بررسی میدانند. انتشار اوراق بدهی دولت را افزایش میدهد و این موضوع به جبران کسری بودجه دولت کمک میکند اما اگر دولت به جای فکر اساسی برای شرایط موجود تنها به انتشار اوراق دلخوش باشد گرچه اثر ضربات احتمالی در شرایط کنونی رفع میشود اما میتواند در سالهای بعد اقتصاد کشور را با تهدید بزرگتری مواجه کند.
در نیمه دوم سال احتمال بر حجم اوراق منتشرشده افزوده میشود (ارقام اصلاحی بودجه اجازه انتشار حدود 38 هزار میلیارد تومان اوراق را داده است) که میتوان نرخ سود در بازار اوراق را افزایش دهد و در کنار این موضوع سیاست جدید بانک مرکزی جهت حضور پویا در بازار پول نیز باید مورد توجه قرار گیرد. حضور بانک مرکزی در بازار بینبانکی و اوراق میتواند با اثرگذاری بر متغیرهای پولی بر نرخ دلار نیز اثرگذار باشد با این حال این رویه متغیرهای بسیاری را شامل میشود که باید در کنار یکدیگر بررسی شود.
یکی دیگر از مواردی که اخبار آن میتواند بر بازار ارز اثرگذار باشد اخبار پیرامون اصلاحات اقتصادی است. برای مثال راهاندازی نهایی بازار آزاد و متشکل ارزی یکی از این موارد است که همچنان به سرانجام نرسیده است و اخباری از آتشسوزی ساختمان این بازار طی روزهای اخیر به گوش رسید. موضوع دوم به عملیات بازار باز بانک مرکزی بازمیگردد که شامل موارد کارشناسی بسیاری میشود و میتواند اثرات قابل توجهی بر اقتصاد کشور داشته باشد که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذر کرد. اثر این سیاستها باید بر اجزا مختلف اقتصاد کشور در نظر گرفته شود.
حذف یا تلاش برای کاهش 70 میلیارد دلار یارانه کور از دیگر مواردی است که قطعا بر کل اقتصاد کشور اثرگذار خواهد بود. اصلاح قیمت بنزین، گازوئیل، برق یا حذف یارانههای انرژی برای صنایع مختلف از جمله این وارد است. در این خصوص اخباری روز گذشته منتشر شده است اما تا عدم انتشار جزئیات و زمان انجام آن نمیتوان اثر آن را بر اقتصاد کشور مورد بررسی قرار داد. بخشهای مختلفی از رانت انرژی سود میبرند که حذف این یارانهها میتواند به نفع کل جامعه تمام شود.
همچنان باید در نظر گرفت که بازار ارز به شدت به اخبار سیاسی به خصوص در بخش مثبت واکنش نشان خواهد داد. اخبار سیاسی منفی تا حدود زیادی اثر خود را در بازار ارز منعکس کردهاند. گرچه واکنش مقطعی ارز به اخبار منفی سیاسی را در ماههای گذشته شاهد بودیم اما این واکنش به صورت مقطعی بود بر این اساس اگر بدبینانهترین سناریو یعنی جنگ کنار گذاشته شود به نظر میرسد اخبار سیاسی نتواند تلاطم دوبارهای در بازار ارز ایجاد کند. البته همچنان ریسک افزایش سیگنالهای منفی از داخل کشور وجود دارد که این موضوع نیز باید در نظر گرفته شود.
با وجود افت ماههای گذشته، اما به نظر میرسد بازار ارز تشنه اخبار سیاسی مثبت است. در حالیکه احتمال وقوع سیگنالهای مثبت سیاسی در شرایط کنونی پایین به نظر میرسد و اما ارسال سیگنال میتواند بر نرخ ارز فشار وارد کند گرچه این فشار نیز میتواند مقطعی باشد و اظهارنظر دقیقی نمیتوان در خصوص اثر عوامل سیاسی بر بازار داشت. از طرفی در پایان سال جاری انتخابات مجلس نیز برگزار میشود که معمولا با فشار مضاعف بر ارز در مواجهه با این رخداد در اقتصاد کشور مواجه بودهایم.
یکی از موارد با اهمیت در شرایط کنونی رصد درآمد ارزی کشور است. در شرایط تحریمی هر دلار از درآمدهای ارزی میتواند نقش مهمی را در اقتصاد کشور ایفا کند. بر این اساس باید در خصوص سیاستگذاریها که به کاهش صادرات ختم میشود هشدار داد. تامین نیازهای ارزی کشور اگر از این شریان انجام نشود میتواند بار دیگر به رشد نرخ در بازار ارز منجر شود. ارزش صادرات غیرنفتی کشور در 5 ماه نخست سال جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته افت نزدیک به 10 درصدی را تجربه کرده است (ارزش صادرات غیرنفتی تا پایان مرداد حدود 18 میلیارد دلار بود) با این حال همچنان نسبت به انتظارات بالاتر است. در چنین شرایطی آمار صادرات غیرنفتی باید با دقت رصد شود. از طرفی در حالیکه وضعیت صادرات غیرنفتی کشور نسبتا مناسب است و با وجود حذف صادرات میعانات از سبد صادرات غیرنفتی درآمد نسبتا مناسبی را شاهد هستیم پنهانکاری ناشیانه آمار میتواند نتیجه معکوس را با تزریق هیجان در اقتصاد کشور به دنبال داشته باشد.
در بخش نفتی نیز به هیچیک از آمار منتشرشده نمیتوان اعتماد کرد. با این حال قطعا افت شدید صادرات نفت نسبت به حالت معمول و دوره بعد از برجام کاملا محسوس است. درآمد نفتی به عنوان ابزار ارزی در دست دولت به خصوص در شرایطی که در صدد است تا نیازهای اساسی را از طریق ارز ارزان تامین کند اهمیت بیشتری پیدا کرده است. در شرایط کنونی آمار متفاوتی از صادرات نفت کشور منتشر میشود و نمیتوان به آن اتکا کرد. در شرایط مبهم کنونی اخبار از این حوزه نیز میتواند در تعیین مسیر دلار موثر باشد.
رشد نرخ دلار از اوایل شهریور و ادامه مسیر صعودی تا اوایل دی مسیر تکراری دلار در سالهای 93 تا 96 بود که این رویه در سال 97 تکرار نشد. پیش از این در گزارشهای «دنیای بورس» به دلایل عدم اعتبار این روند اشاره شده بود. یکی از موارد با اهمیت پایینتر بودن نرخ دلار در سالهای مزبور نسبت به سطوح تعادلی بود. بر این اساس بیش از آنکه بازار در شکلگیری این روند اثرگذار بوده باشد تا بتوان آن را روندی معتبر برای نیمه دوم امسال نیز دانست، بیشتر اثر سیاستهای سرکوبی بانک مرکزی بود که چنین نتیجهای را در بازار ارز رقم زد. بر این اساس افزایش تقاضا به دنبال رسیدن به ماههای پایانی سال بیش از آنکه دلیلی برای شکلگیری رویه سنتی ارز در پاییز باشد توجیهی برای این موضوع بود.
در شرایط کنونی نیز این روند را چندان نمیتوان معتبر دانست و همانطور که در سال 97 نیز مشاهده شد دقیقا رویه معکوسی را در بازار ارز و دلار از میانههای مهر تا اواخر پاییز مسیر نزولی را در پیش گرفت (سقوط دلار از 19 به 10 هزار تومان) و دقیقا از اوایل زمستان بار دیگر در مسیرصعودی قرار گرفت. بر این اساس روند سنتی پاییزی ارز چندان معتبر نیست با این حال در کنار سایر عوامل احتمال تکرار این رویه وجود خواهد داشت. با این حال روند مزبور میتواند به دنبال شرایط موجود با دخالت سایر متغیرها تکرار شود.
در چنین شرایطی شاید بتوان مسیر با دامنه نسبتا اندک ارز را در ماههای آینده نیز معتبر دانست با این حال این رویه به مواردی که در بالا اشاره شد وابسته است.