به گزارش می متالز، وقتی نوبت به زنگنه رسید، وارد بحثی اساسی شد و گفت: «شرایط حاکم بر اقتصاد کشور از زمان جنگ هم سختتر است. برای کسی در سن و سال من، شاید این آخرین فرصتها برای جنگ باشد و من اسم این جنگ را «آخرین نبرد» برای خودم گذاشتهام و میخواهم برای مقابله با جنگ اقتصادی دشمن از همه توانم استفاده کنم».
وقتی او وزیر جهاد بود، در اوج عملیات والفجر ۸ در ساحل اروند خیمه زد و آنقدر ماند تا با اتمام پل عظیم بعثت، عبور از اروند حل شد. این جهادگر با ورود به وزارت نیرو به همت جهادگران، نهضت سد و نیروگاه سازی را استارت زد. پس از ۲۲ سال وزارت در جهاد، نیرو و نفت، در دولت نهم و دهم خانهنشین شد و خیلی تلاش کردند پروندهای برای او بتراشند، اما در نهایت سازمان بازرسی مجبور شد این وزیر را یکی از پاکترین مدیران اعلام کند.
پس از بازگشت مجدد به نفت، اول بزرگترین باند اختلاس نفتی را راهی اوین کرد و سپس وارد عمق پرونده پر رمزوراز زنجانی شد. درست مثل امام که در سال ۶۲ افتاده بود به جان انجمن حجتیه و میگفت اینها خطرناکند.
با کلید خوردن جنگ روانی استیضاح زنگنه در مجلس، او جا نزد، اما زنجانی همچنان به اعتبار مدافعان پشت پرده خود از اوین برای زنگنه خط و نشان میکشید.
زنگنه علاوه بر نفوذیهای فساد اقتصادی، حواسش به دشمن خارجی نیز بود و با تدبیر گفت: «اگر این دوستان وقت مرا نگیرند، بر دشمنان غلبه میکنیم».
او رمز مبارزه را در جمع صمیمی جهادگران گفت: «ادامه راه امام حسین فقط شهید شدن نیست. امام سجاد این راه را که به نوعی در حصر بهسر میبرد، با شیوهای دیگر استمرار داد».
انگار دوست نداشت بیش از این با کسانی درگیر شود که هیچ بویی از انقلاب و مرام عاشورا نبردهاند و فقط اشک تمساح میریزند. حرف آخرش به دل نشست: «امروز جنگ ما با آمریکا، اسرائیل و منافقین است. منافقین در حال تجدیدحیات در کاخ سفید هستند و بیش از هر زمان دیگری در کاخ سفید نفوذ دارند و پشتیبانی میشوند. نسل جوان ما منافقین را نمیشناسند، از آنها ضربه نخوردهاند و وطنفروشی آنها را ندیدهاند. این نبردی است که باید در آن مردانه بایستیم و با تمام وجود پایداری کنیم و خداوند در این راه ما را یاری خواهد کرد».
راستی که چرا انقلابینماها از این مردان میترسند؟ آیا خواهند گذاشت زنگنه در «آخرین نبرد» جاودانه تاریخ شود؟