به گزارش می متالز، متن توضیحات شرکت نفت و گاز پارس به شرح زیر است:
«بر اساس چشمانداز توسعهای صنعت نفت، قرار است حداقل ۷۵ درصد گاز مصرفی کشور در مدت ۲۵ سال آینده از میدان مشترک پارسجنوبی و میدانهای اطراف آن تأمین شود؛ برای تحقق این چشمانداز هماکنون تمرکز اصلی تولید بر اطراف میدان مشترک پارسجنوبی قرار گرفته است.
درعینحال از آنجا که پیشبینی میشود گاز تولیدی از پارسجنوبی در سالهای آینده با افت فشار روبهرو شود، راهکارهای مختلفی برای جبران افت فشار و سرانجام افت تولید در نظر گرفتهشده است که شامل طرحهای کوتاه مدت «نگهداشت تولید» و طرحهای بلندمدت توسعهای میشود.
از میان طرحهای بلندمدت، توسعه مخازن یا بلوکهای گازی مجاور یا متصل نظیر بلال و در نهایت نصب سکوهای تقویت فشار در دستور کار شرکت ملی نفت ایران قرار گرفته است که نخستین بلوک مدنظر در این حوزه میدان گازی بلال است که در شرقیترین نقطه میدان مشترک پارسجنوبی قرار دارد. درعینحال از آنجا که سیاست اصلی وزارت نفت در توسعه بلوکهای مرزی است، توسعه این میدان در اولویت قرارگرفته است.
ظرفیت میدان گازی بلال ۵۰۰ میلیون فوت مکعب در روز است که حدود نیمی از تولید یک فاز متعارف پارسجنوبی را شامل میشود و می تواند بخشی از افت تولید را جبران کند.
بر این اساس مقررشده است تا در گام نخست با انتقال گاز میدان بلال به سکوی سوم فاز۱۲ پارسجنوبی، کمبود تولید در این سکو جبران شود و گاز ارسالی برای فرآورش به پالایشگاه خشکی فاز۱۲ ارسال شود.
یادآوری میشود که قرارداد توسعهای میدان گازی بلال ۲۳ شهریورماه بین شرکت نفت و گاز پارس بهعنوان کارفرما و شرکت پتروپارس بهعنوان پیمانکار عمومی طرح (GC) و بهصورت الحاقی به قرارداد بیعمتقابل طرح توسعه جامع و یکپارچه فازهای ۱۱ تا ۲۴ پارسجنوبی امضا شد.
مزید اطلاع افت فشار در پارسجنوبی به معنای کاهش تولید (در واقع کمبود تولید) خواهد بود که راهکار آن میتواند استفاده از ظرفیت بلوکهای مخزنی مجاور نظیر بلال و نیز احداث تأسیسات فشارافزایی و یا ترکیبی از هر دو این موارد بهعنوان راهکار بلندمدت باشد. علاوه بر راهکارهای بلندمدت یادشده، راهکارهای کوتاهمدت دیگری نیز در نظر گرفتهشده است که شامل اسیدکاری، مشبککاری، تعمیر چاهها، حفر چاههای جدید و لولهکشی بین سکوها و نیز بین سکو و خشکی است.
بنابراین میتوان گفت گاز بلال جبران کمبود تولید (در واقع بهنوعی جبران افت فشار) را خواهد کرد، از این رو تعبیر صورت گرفته مبنی بر جبران افت فشار پارسجنوبی از این منظر صحیح است.
از طرف دیگر آنچه بهعنوان ضعف در حفاری یا تکمیل و تمیزکاری چاههای سکوی سوم فاز ۱۲ یادشه شده صحت نداشته و کمبود تولید سکوی سوم فاز ۱۲ که در منتهیالیه شرقی میدان گازی پارسجنوبی و در حاشیه آن واقعشده است، تنها همسو با نظر شرکت ملی نفت ایران در مقطع سالهای ۸۸-۱۳۸۶ برای توسعه نواحی مرزی میدان مشترک (ولو حاشیه میدان و با خواص مخزنی ضعیفتر) بوده که البته به دلیل خواص و شناخت کاملتر مخزن در سالهای بعد، توسعه سکوی چهارم فاز ۱۲ که بهعنوان سکوی اقماری و کمکی سکوی سوم پیشبینیشده بود منتفی شده و مقرر شد موقعیت دیگری بهعنوان سکوی اقماری سوم در نظر گرفته و لحاظ شود. براین اساس پس از انجام مطالعات لازم، موقعیت کنونی میدان گازی بلال بهعنوان جایگزین ۱۲D مناسب تشخیص داده شد.
درباره حسابوکتاب با شرکت پتروپارس در فاز ۱۲ یادآور میشود قرارداد طرح یادشده در قالب بیعمتقابل بوده که در اصل پس از منتفی شدن احداث سکوی چهارم، سرمایهگذاری خاصی از جانب پتروپارس در موقعیت مربوطه انجام نشده و بهتبع آن هیچگونه پرداخت یا بازپرداختی به شرکت پتروپارس در این باره متصور نبوده و نیست و تنها بر اساس همان بخشهای انجام و تکمیلشده کار در سه سکوی نخست، قرارداد فاز ۱۲ جمعبندی و خاتمه یافته است؛ بنابراین تعبیر گاف فنی و ...بههیچوجه صحیح نبوده و با توجه به شرایط بعدی که از سوی مخزن پارسجنوبی و افت و کاهش طبیعی تولید آن در نواحی مرزی و حاشیهای دیکته شده است تصمیم صحیح مدیریتی مبنی بر عدم توجیهپذیری هزینه کرد در موقعیت ۱۲D و جابجایی موقعیت سکوی آن به بلوک بلال در قالب امضای قرارداد جدید صورت گرفته است.
از طرف دیگر شرکت نفت و گاز پارس برای استفاده بهینه از ظرفیت پالایشی فاز۱۲، گاز سکوهای یکم و سوم فاز ۱۴ را به پالایشگاه فاز ۱۲ منتقل کرده و به این ترتیب نه تنها هیچگونه ظرفیت بلااستفاده در فاز ۱۲ باقی نمانده بلکه در بیشتر اوقات، پالایشگاه فاز ۱۲ در ظرفیتی فراتر از حد طراحی عملیاتی، در سالهای گذشته نسبت به فرآورش و تزریق گاز شیرین به شبکه اقدام کرده است.»