به گزارش می متالز، در همین راستا سهشنبه هفته گذشته نشستی در ساختمان وزارت صنعت، معدن و تجارت برگزار شد و در آن خبر از تغییر رویه در دانشگاه صنایع و معادن ایران و توجه جدیتر به بخش صنعت داده شد.
در واقع تصمیم گرفته شده که این دانشگاه در آینده نزدیک با رویکرد مبتنی بر ارتباط تنگاتنگ با صنعت به آموزش دانشجویان بپردازد؛ اتفاقی که با همکاری جمعی از کارشناسان ایرانی و ۲ تن از استادان دانشگاههای آلمانی انجام میشود.
برات قبادیان، معاون آموزش، پژوهش و فناوری وزارت صنعت، معدن و تجارت در آغاز این نشست، هدف برگزاری جلسه را راهاندازی دانشگاه صنایع و معادن ایران عنوان کرد و توضیح داد: این دانشگاه از ابتدا در سال ۷۲ برای آموزشهای حرفهای، کاربردی و مهارتی تاسیس شد اما پس از تاسیس، همان راه مرسوم سایر دانشگاهها را پیش گرفت؛ در دورهای که تصمیم گرفته شد سازمانهای اجرایی دانشگاه نداشته باشند و دانشگاههایی هم که وابسته به وزارت علوم بودند، به سازمانهای اجرایی برگشتند، مانند دانشگاههای علوم اقتصادی و شهید عباسپور.
وی افزود: ۲ دانشگاه باقی ماندند که یکی صنایع و معادن ایران و دیگری دانشگاه صنعت نفت بود. آمدن آقای رحمانی به وزارت صنعت، معدن و تجارت و مطالعاتی که برای تغییر فعالیت دانشگاه صنایع و معادن به روش پیشین انجام شد، ما را به این نتیجه رساند که مدل تدریس در دانشگاههای آلمان میتواند بهترین الگو باشد تا با بکارگیری آن نیروهایی تربیت شوند که به شکل آموزشهای رسمی و غیررسمی، به افزایش دانش و توانمندی نیرویهای انسانی فارغالتحصیل از آن بینجامد.
وی ادامه داد: در الگوی دانشگاههای آلمان ۳ مدل وجود دارد؛ یک مدل مرسوم در دانشگاههای ایران، دوم مدل کاربردی که به ارتقای مهارت نیروهای در حال اشتغال اختصاص دارد و سوم دانشگاههایی که دانشجو بخشی از زمان تحصیل را در داخل دانشگاه و بخشی دیگر را در محیط کار سپری میکند. این شیوه در واقع یک شیوه مشارکتی است که در آن دانشگاه ۵۰درصد آموزش را تشکیل میدهد و ۵۰درصد دیگر به بنگاه اقتصادی که دانشجو در آن مشغول است، برمیگردد. امیدواریم به کمک دوستان آلمانی و نهادهای مرتبط ایرانی حاضر در جلسه، مدل سوم را در دانشگاه صنایع و معادن به ۲ صورت آموزشهای رسمی و غیررسمی به پیش ببریم.
علی خاکی صدیق، معاون آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دیگر سخنران نشست بود که از این ایده استقبال کرد و گفت: ما در سالهای گذشته شاهد گسترش بیرویه بخش آموزشهای عالی کشور بودیم و دستکم در ۶سال گذشته بر تعدیل این رویه تمرکز کردیم. در این راستا چند سیاست کلان پیش گرفته شد؛ یکی این بود که سازمانهای اجرایی خارج از حوزه آموزش عالی که دارای آموزشگاهها و موسسههای آموزشی هستند، به آموزش عالی برگردند. در همین راستا به دنبال ایجاد ایدهای جدید مبنی بر مهارتافزایی در زمینههای ویژه مورد نیاز یک صنعت بودیم.
وی افزود: اکنون امیدوارم بنا بر آنچه دوستان آلمانی گفتند، بتوانیم با استفاده از ظرفیتهای فناوریهای دیجیتالی، شاهد دستاورد خوب در این زمینه باشیم و با توجه به اینکه وزارت علوم، متعهد به اجرای ۳۰ درصد مهارتهای آموزشی است، امیدواریم این اتفاق گامی در این مسیر تلقی شود.
در این بین، ابوالفضل کیانی، مدیرعامل سازمان مدیریت صنعتی کشور به پیشینه همکاریهای بینالمللی ایدرو اشاره کرد و گفت: پیشینه فعالیت ما نشان میدهد هر گونه همکاری بینالمللی نیازمند ۳ بخش فناوری، استعداد و روامداری است. ما در ۲ بخش نخست قویتر از بخش سوم هستیم و در این راستا به دنبال دانشگاهی هستیم که مهارتمحور باشد. این دانشگاه را باید مدلی تلقی کرد که میتواند به توسعه صنعتی کشور کمک کند.
همچنین سید مهدی امینی، معاون اجرایی دانشگاه صنایع و معادن و قائم مقام معاونت آموزش وزارت صنعت، معدن و تجارت از ایجاد دانشگاهی «ماموریتگرا» خبر داد و گفت: روند تحولات صنعت و دانشگاه در جهان نشان میدهد دانشگاهها در نسل نخست «آموزشمحور»، در نسل دوم «پژوهشمحور» و در نسل سوم «کارآفرین» بودهاند. نسل چهارم «ماموریتگرا» است که به منظور رفع نیازهای جامعه و در حرفههای خاص با اهداف تعیین شده، نیروی انسانی تربیت میکند. رویکرد ما در راهاندازی دانشگاه صنایع و معادن، ماموریتگرایانه است تا نیاز بخشهای مختلف صنایع و معادن کشور به نیروی انسانی را برطرف کنیم.
وی ادامه داد: بررسی تحولات صنایع نیز نشان میدهد انقلاب اول صنایع به نیروی بخار، انقلاب دوم به برق و تولید انبوه، انقلاب سوم به فناوری اطلاعات و انقلاب صنعتی چهارم به سایبر فیزیک و اینترنت اشیا و هوش مصنوعی اختصاص دارد. ما برای پیوستن به انقلاب چهارم با مشکلات بسیاری در کشور روبهرو هستیم. در صنایع به دنبال تولید انبوه به سبکهای گذشته هستیم و میخواهیم دانشگاه صنایع و معادن، ارتباط صنعت و دانشگاه را ادامه دهد و براساس نیاز بنگاههای اقتصادی گوناگون نیرو تربیت کند تا به زایش اشتغال در جامعه بینجامد.
امینی ادامه داد: طرح پیشبینی شده ما این است که آموزش در این دانشگاه به ۲صورت آموزشی و پژوهشی باشد. آموزش بهطور رسمی و غیررسمی انجام میشود. آموزش رسمی براساس مدل مهندسی حرفهای در آلمان است. دانشجویی که ثبتنام میکند ۳۰ درصد آموزش را بهطور تئوریک و ۷۰درصد را بهطور پژوهشی و کاربردی طی میکند. این رویه از کارشناسی تا دکترا برقرار است.
او همچنین اظهار کرد: آموزشهای غیررسمی به صورت میانرشتهای و چندرشتهای انجام میشود. برگزاری دورههای حرفهای در جوار صنعت برای ارتقای کارآیی آموزشدیدگان و آموزشهای کوتاهمدت برای ارتقای نیروی شاغل در صنعت که بتواند تولید را بالا ببرد، از دیگر برنامههای این دانشگاه است. اجرای طرحهای اولویتدار وزارت صنعت، معدن و تجارت مثل طرح توانمندسازی تولید و توسعه اشتغال پایدار (طرح تاپ) نیز از دیگر برنامههای این مرکز است.
در ادامه، سیدعلیاکبر صفوی، استاد دانشگاه شیراز، اظهار کرد: در آلمان ۳ دسته آموزش داریم؛ نخست دانشگاههای آموزشی و تحقیقاتی، دوم دانشگاههایی که apply science هستند و پیشینه آنها به ۳۰ سال میرسد و سوم DHW که corporative (شرکتی و وابسته به شخصیت حقوقی) هستند. دسته سوم ارتباط بسیار محکمی با صنعت دارد. در این دانشگاهها ۵۰ درصد زمان دانشجو به واحد صنعتی و ۵۰ درصد به کلاسهای تئوری اختصاص دارد. به دنبال آن هستیم که با ترکیب این ۳ مجموعه، باعث حرکت شویم.
اریک شوپ، استاد و صاحب کرسی دانشگاه سدن آلمان که در زمینه مدیریت دانش فعالیت میکند، درباره ارتباط علم و صنعت در دانشگاه توضیح داد و گفت: در آلمان در برابر ۴ سال آموزش دانشگاهی ۲ سال آموزش عملی وجود دارد. این ۲ سال برای این است که تحصیلات به صورت عملی دربیاید و به دلیل پیچیدگیهایی که بر سر راهحل مشکل در جریان کار وجود دارد، این زمان لازم است. وی همچنین اظهار کرد: ما باید از جامعه اطلاعاتی به جامعه علمی تغییر جهت دهیم. اطلاعات را در مستندات میخوانیم اما علم دادههایی است که باید ارائه داده شود و مدیریت شود (بعد عملی داشته باشد). یادگیری این نیست که تنها به دانشگاه برویم بلکه یعنی خود را با محیط وفق دهیم؛ محیطی که بهطور دائم در حال تغییر است. باید توانایی داشته باشیم ۴ سال تحصیل را با ۲ سال کار عملی ادغام کنیم. ما باید از تئوری به عمل تغییر جهت دهیم و در موقع لزوم به تئوری رجوع کنیم. باید خود را با مهارتهای نو بهروز کنیم. باید از مهارتهای سخت به مهارتهای نرم و از کار فردی به کار جمعی رو بیاوریم. ما باید علاوه بر نوآوریهای درونسازمانی، از نوآوریهای فراگیرتر و فراسازمانی استقبال کنیم.