به گزارش می متالز، بازار سرمایه با لحاظ عوامل تاثیرگذار بر سودآوری شرکتها یعنی جهش نرخ ارز، شرایط تورمی کشور، وضعیت قیمتهای جهانی کالاهای پایه، شرایط سیاسی و روند تولید و فروش شرکتها در سال ۱۳۹۷ وضعیت نرمال و قابلپیشبینی را طی کرد، اما با ورود نقدینگی قابلتوجه به بازار سرمایه که از اواخر زمستان ۱۳۹۷ آغاز شد و تا اواسط مهرماه سالجاری نیز ادامهدار بود، شرایط خاصی برای بازار سرمایه در سالجاری رقم خورد. با مقایسه رشد دو شاخص کل و شاخص هموزن به وضوح مشخص میشود که حجم نقدینگی واردشده در بازار سهام به سمت سهام شرکتهای کوچک، شرکتهای داراییمحور که بخش عمدهای از دارایی آنها مولد نبود، یا بعضا شرکتهایی با زیان بسیار سنگین که مشمول ماده ۱۴۱ اصلاحیه قانون تجارت بوده و نیازمند به تجدید ارزیابی داراییها و افزایش سرمایه بودند، سرازیر شد.
شاخص کل تا اواسط مهر ماه و قبل از اصلاح بازار رشد ۸۳ درصدی داشته و در مقابل شاخص هموزن ۱۹۵ درصد رشد را ثبت کرد که بسیار قابلتوجه بود. با فاصله گرفتن شاخص کل و شاخص هموزن نوعی عدم تعادل در بورس به وضوح قابلرویت بود. حجم نقدینگی بالای ورودی به بازار سهام از سوی سرمایهگذاران حقیقی با چاشنی هیجان در سهام شرکتهای کوچک منجر به رشد خیرهکننده قیمتها شد، در صورتیکه سود برآوردی این شرکتها به هیچ وجه قیمت سهام را توجیه نمیکرد و با انتشار گزارشهای تولید و فروش ماهانه و در نهایت انتشار گزارش عملکرد ۶ ماهه شرکتها این عدم انطباق پررنگتر شد. در واقع بازار سرمایه با همان مشکل همیشگی خود در زمان ورود حجم بالای نقدینگی یعنی هدایت نقدینگی به مسیر درست مواجه شد. در صورتیکه اگر این نقدینگی ورودی به سوی صندوقهای سرمایهگذاری هدایت شود و این صندوقها عامل تخصیص نقدینگی به صنایع بورسی شوند، میتوانست به ثبات بازار سرمایه کمک شایانی کند و جلوی فرار این حجم از نقدینگی از بورس را بگیرد که مستلزم چارهاندیشی سازمان بورس است.
بهعبارت دقیقتر بازار سهام از اواسط مهر اصلاح قیمتی سهام کوچک را آغاز کرده و در مسیر رسیدن به تعادل گام برداشته است. با انتشار گزارشهای ۶ ماهه و کاهش هیجان و نوسانات شدید در بورس، پیشبینی میشود، در روزهای آتی بازار به مسیر طبیعی و نرمال خود باز گردد. با توجه به عملکرد مثبت شرکتهای بزرگ در ۶ ماه نخست و همچنین بهدلیل فشار فروش هیجانی صورت گرفته در روزهای گذشته، در شرایط کنونی فرصتهای سرمایهگذاری در سهام با نسبت قیمت به درآمد (P/ E) جذاب به وفور یافت میشوند. با لحاظ موارد یادشده پیشبینی میشود بازار مسیر طبیعی خود را طی کند و سهام با بنیاد مناسب و با نسبت P/ E جذاب راه خود را از سایر سهام جدا سازند و فاصله ایجاد شده بین دو شاخص کل و هموزن به مرور کمتر شده و قیمت سهام شرکتها بر اساس منطق و سودآوری قیمتگذاری شوند؛ بنابراین انتظار میرود در ادامه بازار از حالت صفر و یک یعنی یک روز کاملا مثبت یا کاملا منفی در کلیه نمادها خارج شود و شاهد یک بازار نرمال باشیم. شرایط کنونی بازار با دیماه سال ۱۳۹۲ که نقطه شروع سقوط شاخص کل بورس در آن زمان بود، بسیار متفاوت است و نگرانی بابت سودآوری و وضعیت قیمتی شرکتهای بزرگ وجود ندارد؛ بنابراین صحبت از سقوط شاخص کل و اصلاح قیمتی سهام شرکتهای بزرگ عملا دور از انتظار است.
در کوتاهمدت انتظار میرود روند اصلاح قیمتی در شرکتهای کوچکی که برخلاف رشد مورد انتظار سودآوری و ارزش جایگزینی، رشدهای قیمتی چند صد درصدی را تنها بهدلیل ورود نقدینگی بالا و عدم عرضه سهام از سوی سهامداران عمده آن شرکتها تجربه کرده بودند، تداوم داشته باشد و قیمتها را به سطوح ضریب P/ E و ارزش جایگزینی منطقی خود بازگرداند. همچنین برای شرکتهای بزرگ با وضعیت بنیادی مطلوب، انتظار میرود سطوح قیمتی حفظ شود و حتی در بسیاری از نمادها رشد قیمتی معقول را شاهد باشیم. در واقع بازار سهام در وضعیت کنونی در یک دوره گذار بهسر میبرد و از وضعیت عدم منطق در قیمتگذاری به منطقی شدن و تعادل در حال گذار است و بالطبع این تغییر تفکر در بازار کمی زمانبر بوده و انتظار میرود پس از اتمام این دوره، نقدینگی خارج شده با تفکری جدید دوباره وارد بازار سرمایه شود؛ چراکه در مقایسه با بازارهای موازی در شرایط کنونی، کماکان فرصتهای جذاب سرمایهگذاری در بورس وجود دارد.
نکته حائز اهمیت در شرایط کنونی وضعیت قیمتهای جهانی کالاهای پایه است که بهنظر میرسد در سطوح فعلی با ثبات بوده و شاهد نوسانات کمتری باشیم؛ بنابراین در صورت ادامه ثبات در قیمتهای جهانی و آرامش سیاسی در داخل و خارج کشور بهزودی شاهد رونق دوباره بورس خواهیم بود. اصلاح قیمتی عمیق صورت گرفته در سهام شرکتهای کوچک، افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها و سودسازی مطلوب شرکتهای بزرگ و مشاهده ادامه این روند در گزارشهای ماهانه، همگی از عوامل ورود دوباره نقدینگی در بورس خواهد بود.