به گزارش می متالز، با این حال خانوادههای جانباختگان، مجروحان و کارگران این معدن مدعیاند هنوز به مطالباتشان که بیشتر مربوط به پرداخت مستمری بر اساس بیمهای است که پیمانکار این معدن برایشان رد میکرده، دست پیدا نکردهاند. این درحالی است که تلاش زیادی از سوی نهاد ریاست جمهوری و وزارت صنعت، معدن و تجارت شد تا این خانوادهها در کمترین زمان به مطالباتشان برسند و درد این مشکلات بر آلام آنها نیفزاید. با این وجود برخی مشکلات مانند انحصار وراثت وجود دارد که از اختیار دولت خارج است.
پرداخت دیه به خانوادههای بازماندگان به مبلغ ۲۱۰میلیون تومان و ودیعه مسکن ۵۰ میلیون تومان که رئیسجمهوری دستور پرداخت آن را داده بود اکنون به مرحله اجرایی رسیده و در حال پرداخت است اما در این میان بازهم میبینیم که مشکلات خانوادههای بازماندگان حادثه زمستانیورت برای دریافت حق و حقوقشان باقی است یا حداقل چنین عنوان میشود. زهرا رحمتی، همسر «حسن سنچولی» است که جانش را در حادثه معدن زمستانیورت از دست داده است. وی درباره اتفاقات آن روز تلخ اظهار کرده است: ظهر روز۱۳ اردیبهشت که صدای اذان میآمد مشغول وضو گرفتن بودم که همسایهها آمدند و به من اطلاع دادند که یورت منفجر شده است. تلفن را برداشتم و با همسرم تماس گرفتم؛ تلفن بوق میخورد اما کسی پاسخگو نبود. دلهرهها بیشتر و خبرها هم دردناکتر شد. راهی بیمارستان حضرت معصومه(س) شدم اما همسرم جزو مصدومان نبود. دیگر نایی برای رفتن نداشتم، میترسیدم از خبری که در انتظارم بود. رحمتی با بیان این خاطرات در ادامه به بیمه همسرش که از سوی پیمانکار رد شده اشاره کرد و گفت: بیمه همسرم، بیمه کتابداری بود و از این رو سختی کار به او تعلق نگرفت. حالا هم ماهانه ۹۰۰ هزار تومان به عنوان مستمری برایمان واریز میکنند. با این پول اندک، چگونه ۳ فرزندم را بدون وجود پدرشان سرپرستی کنم؟به گزارش صمت به نقل از تسنیم وی ادامه داد: استاندار نیز به دیدن خانوادههای معدنچیان آمد و مبلغ ۱۰ میلیون تومان به ما پرداخت کرد اما در این چندماه هیچ فردی از شرکتی که معدن یورت زیرنظر آنها بود، حتی برای تسلیت گفتن به خانوادهها سر نزده است.
به نظر میرسد کسانی که در این اتفاق کمترین تلاش را برای رفع مشکلات خانوادههای داغدیده معدنکاران از خود نشان دادهاند شرکتهای پیمانکاری هستند که پروژه بهرهبرداری از معدن را در دست گرفته بودند چراکه میبینیم وزارت صنعت، معدن و تجارت در ساعات آغازین حادثه، معاونان خود را برای رسیدگی به معدن فرستاد و در کنار آن دستور پرداخت دیه و... از سوی دولت اعلام شد.
حکیمه گیلکی، همسر «علی اصغر محمودی» یکی دیگر از جانباختگان حادثه زمستانیورت نیز میگوید: همسرم ۱۴ سال در این معدن کار کرد اما تنها ۱۱ سال سابقه بیمه برایش رد شده است.
انصاف نیست کارگرانی که جانشان را کف دست گذاشته بودند تا چرخهای صنعت این مملکت را بچرخانند، اینگونه حق خود و خانوادههایشان تضییع شود. همسرم مجبور بود کار کند، کسی که مجبور نباشد حاضر نیست در معدن کار کند. گیلکی به اینکه همسرش همیشه درباره وجود گاز در معدن حرف میزد اشاره میکند و ادامه میدهد: چشمان همسرم همیشه کاسه خون بود، تا کمی راه میرفت نفسش میگرفت و صدای خسخس سینهاش آزارش میداد. زمانی که از ریههایش عکسبرداری کرده بود گرد و غبار زغالسنگ مشخص بود. وی درباره هدیه مسکن هم میگوید: دولت قول داد ۵۰ میلیون تومان به بازماندگان این حادثه پرداخت کند اما این مبلغ بین وراث تقسیم میشود. فرزندانم به سن قانونی نرسیدهاند و نمیتوان پول آنها را برداشت کرد. با این مبلغ نه میتوان خانه خرید و نه میشود زمینی برای ساخت خانه تهیه کرد. پرداخت ودیعه مسکن که از سوی رئیسجمهوری برای جانباختگان حادثه در نظر گرفته شده بود به دلیل همین مشکلات به تعویق افتاد چراکه برای پرداخت این مبلغ نظرات مختلفی وجود داشته است. به این شکل که در یک جا گفته میشد این پول باید به خانوادههای بازماندگان برسد و در جای دیگر اعلام میشد باید میان ورثه جانباختهها تقسیم شود که در نهایت تصمیم گرفته شد این مبلغ میان ورثه تقسیم شود. از طرفی به گفته رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان گلستان تعدادی از کارگران جانباخته معدن دارای فرزندان کوچک بودند و اگر قرار باشد آنها را به جای پدرشان در معدن مشغول به کار کنیم میسر نخواهد بود. تصمیمگیری برای چگونگی پرداخت ودیعه مسکن یا دیه افراد اگر با دقت و تفکر بیشتری انجام میشد شاید تا حدودی مشکلات خانوادههای قربانیان حادثه کمتر بود. گیلکی در ادامه به مبلغ مستمری که به حساب آنها واریز میشود، اشاره کرد و گفت: حقوق همسرم در سالهای نخست کار ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان بود و آخرین حقوقی هم که پرداخت شد ۸۰۰ هزار تومان بود که به حساب من واریز شد. اکنون نیز ماهانه یک میلیون و ۸ هزار تومان مستمری به حساب ما واریز میشود. نکته دیگر که وی به آن اشاره کرد درباره پرداخت نشدن معوقات همسرش بود که ۳ سال از معوقات وی در سالهای گذشته و ۲ ماه هم از امسال پرداخت نشده است.
آرزوی دیگر وی نیز مانند دیگر بازماندگان حادثه این است که روز ۱۳ اردیبهشت همزمان با جانباختن ۴۳ معدنچی در تقویم کشور به روز معدن نامگذاری شود تا هر سال بزرگداشتی برای این جانباختگان برگزار شود. گفتنی است اول تا هفتم خرداد هر سال هفته معدن است و میتوان این روز را به عنوان ایمنی در معدن نامگذاری کرد. از سوی دیگر، نظارت نداشتن برخی از سازمانها همچون سازمان تامین اجتماعی بر بیمه افراد و اطلاعاتی که از سوی کارفرما داده میشود نیز یکی از دلایل مشکل فعلی خانوادههای داغدیدگان است.
نکته اینجاست که برای گرفتن پروژههای بزرگ معدنی از سوی شرکتهای متقاضی (یا همان پیمانکار) تا چه اندازه سختگیری وجود دارد؟ آیا برای گرفتن حق بهرهبرداری از معادن زیرزمینی که از پرخطرترین معادن هستند شرایط ویژهای در نظر گرفته شده است؟
به نظر میرسد بازنگری در قوانین معدن و همچنین در نظر گرفتن شرایط برای برگزاری مناقصه و مزایده در بخش معدن جزو مواردی است که باید از سوی مسئولان حوزه صنعت و معدن مهم تلقی شود تا هم اطمینان خاطر برای کارفرما وجود داشته باشد که حادثه کمتری در هنگام کار رخ میدهد و هم پیمانکار با ایجاد شرایط مناسب و امن در معدن، زمینه کار را برای کارگران زحمتکش معادن فراهم کند.