به گزارش می متالز، البته نکتهای که نباید از آن غافل بود، این است که مهندسی معکوس به معنای کپیکاری نیست؛ بلکه فرآیندی است که با طراحی دوباره قصد بازآفرینی از طراحی و ساخت مطابق با شرایط جدید را خواهد داشت.
در تعریف مهندسی معکوس عنوان شده، فرآیندی است که طی آن، دانش طراحی موجود در یک محصول به منظور تولید دوباره آن استخراج میشود که یکی از راهکارهای اساسی عنوان شده از سوی کارشناسان برای رفع مشکلات واحدهای تولیدی در زمان تحریم است.
صنعت فولاد یکی از صنایعی است که با بهرهمندی از مهندسی معکوس توانسته بیشتر قطعات، خط تولید و تجهیزات خود را بومی کند.
فرهاد منفرد کارشناس فولاد درباره مهندسی معکوس اظهار کرد: در حوزه مهندسی با دو مهندسی مستقیم و معکوس روبهرو هستیم؛ در مهندسی مستقیم برای رفع نیاز یا حل مشکلی، ایدهای بهوجود میآید که در نهایت به خلق محصولی ختم میشود. در برابر این روش، زمانی بخواهیم از یک محصولی که موجود است به طراحی و ساخت برسیم از مهندسی معکوس بهره میگیریم؛ در این روش، محصول موجود است و ما قصد داریم به تولید همان محصول برسیم؛ یا قصد داریم که مستندات محصول را تکمیل کنیم یا اینکه میخواهیم به محصول یا ایده جدیدتری دست یابیم. منفرد در ادامه خاطرنشان کرد: روش مهندسی مستقیم یک روش سنتی بهشمار میرود، به این معنا، زمانی که بخواهند یک قطعه را بسازند، ابتدا آن را طراحی و جزئیات آن را مشخص و سپس اقدام به ساخت میکنند، اما روش مهندسی معکوس، روش سنتی قلمداد نمیشود. منفرد در پاسخ به این پرسش که آیا در مهندسی معکوس آزمون و خطا وجود دارد، عنوان کرد: در مهندسی معکوس تمام کارها به روش آزمون و خطا انجام پیش میرود، چراکه از یک قطعه ساخته شده، برخی مشخصات را نداریم، برای نمونه یک قطعهای الکتریکی یا مکانیکی داریم که از خواص آنها اطلاعی در دست نداریم که میتوان از روش معکوس به خواص آن پی ببرد.
وی افزود: در برخی مواقع، موضوع رقابت در بازار مطرح است: در این راستا موضوع زمان، اهمیت قابل توجهی دارد، از همین رو موقعی که بخواهیم زمان تولید یک محصول را کاهش بدهیم، بهطور معمول باید بهدنبال مهندسی معکوس برویم.
این کارشناس فولاد ادامه داد: برخی مواقع قطعهای داریم که پیش از این در داخل یا خارج ساخته شده اما ممکن است هماکنون تولید آن متوقف شده باشد، از اینرو تولیدکننده مجبور است دست به کار تولید آن شود و در این راستا میتواند از روش مهندسی معکوس بهره بگیرد. یا برخی محصولات را در اختیار داریم که ویژگیهای نامطلوبی دارند که برای پی بردن به این ویژگیهای نامطلوب و رفع آنها باید مهندسی معکوس انجام داده و طراحی دوباره انجام بدهیم؛ یا برعکس آن، ممکن است که بخواهیم برخی ویژگیهای مطلوب و خوب را در محصول تقویت کنیم که بازهم میتوانیم به سراغ مهندسی معکوس برویم. وی افزود: زمانی نیز برای رقابت با رقیب باید با مهندسی معکوس به طراحی محصول تولیدی رقیب دست یابیم. یا زمانی بهدنبال راهکارهای جدید برای ارتقای شرایط بهتر هستیم که باید بتوانیم از مهندسی معکوس بهره بگیریم. برخی با الهام از طبیعت، مهندسی معکوس انجام میدهند و به اصطلاح مهندسی یونیک و از سیستمهای طبیعی الگوبرداری میکنند. منفرد با اشاره به شرایط موجود عنوان کرد: هماکنون که در شرایط تحریمی قرار داریم، استفاده از مهندسی معکوس ضرورت بیشتری پیدا میکند. وی افزود: البته برونسپاری در اقتصاد یک فرآیند علمی و تعریفشده است، البته برونسپاری مغایرتی با خودکفایی ندارد. اگرچه خودکفایی لزوما خوب نیست. یک خودروساز قرار نیست تمام قطعات خود را بسازد. برای نمونه شرکتی مانند بوئینگ برای ۷۰۰ قطعه خود برونسپاری میکند که با کمترین زمان و بهترین قطعات به دستش میرسد. از همین رو تمام مجموعههای موفق در دنیا عموما برونسپاری میکنند. کشور ما در حال حاضر دچار شرایط تحریم شده و در زمینه قطعات و تجهیزات با مشکل روبهرو است؛ بنابراین به ناچار باید به روش مهندسی معکوس از طراحی به ساخت برسیم.
این کارشناس فولاد در ادامه خاطرنشان کرد: در مهندسی معکوس به وجود اسکنرهای سهبعدی و تجهیزات اسکن نیاز است و نقشههای دوبعدی قابل ساخت را میتوان طراحی کرد.
منفرد در پاسخ به این پرسش که علاوه بر ساخت قطعه، ایجاد خط تولید یا فناوری را نیز میتوان به روش معکوس انجام داد، گفت: درصد بالایی از تجهیزات و حتی فناوری، قابلیت ساخت به روش مهندسی معکوس را دارند. وی ادامه داد: برخی قطعات در صنعت فولاد دارای حجم بسیار بزرگی هستند، بنابراین میتوان این قطعه را دمونتاژ کرده و به قطعات کوچکتر تبدیل کرد که این قطعات کوچک نیز بازطراحی میشوند. از اینرو در کنار عوامل و نیروی انسانی واحدها چون مهندسان و تکنسینکاران باید افرادی باشند که بتوانند مهندسی معکوس انجام بدهند و قطعه را به یک قطعه محلی تبدیل و بومی کنند تا کل مجموعه به ایدههای بهتری در راستای راندمان خود برسد. این کارشناس فولاد ادامه داد: در مهندسی معکوس باید بتوان قطعه ساخته شده جدید را به صورت محلی ساخت؛ محلی کردن به معنای این است که محصول با شرایط منطقه و واحد تطابق داشته باشد. مهندسی معکوس در بیشتر صنایع کاربرد دارد. وی در پاسخ به این پرسش که در صنعت فولاد چه اندازه از مهندسی معکوس استفاده شده است، گفت: سرآمد استفاده از مهندسی معکوس را در فولاد مبارکه میتواند دید. در این شرکت واحدها و زیرمجموعههایی وجود دارد که کار آنها طراحی، ساخت و بهبود است. در ذوب آهن نیز از مهندسی معکوس استفاده میشود. فولادسازان بزرگ در کنار واحدهای کنترل کیفیت خود، واحدهایی دارند که فرآیندها را بهبود ببخشد.
این کارشناس فولاد در ادامه خاطرنشان کرد: در زمینه تعمیرات در بیشتر واحدها تعمیرات پیشگیرانه وجود دارد اما در کشور ژاپن تعمیرات پیشگویانه نیز تعریف شده است که ادعا میکند استفاده از یک قطعه تا چه زمانی کاربرد دارد. این کشور در دست و پنجه نرم کردن با فرآیندها به مراحل بالایی رسیده است.
منفرد تاکید کرد: واحدهای بزرگ مهندسی معکوس را انجام میدهند و واحدهای کوچک نیز اگر قادر به مهندسی معکوس نیستند باید آن را واسپاری کنند یا اینکه سعی کنند که وارد این حوزه شوند. در شرایط کنونی که بهای محصولات به نرخ ارز گره خورده و همراه با آن افزایش پیدا کرده باید تمام واحدها به سمت طراحی و فرآیندسازی پیش بروند. اگر واحدها از این مرحله نیز عبور کنند موضوع زمان پیش میآید که آیا با زمان کمتری میتوان به ساخت و تولیدی رسید که رقیب از ما پیشی نگیرد. وی در پایان تاکید کرد: با توجه به شرایط موجود، واحدهای فولادسازی چارهای جز طراحی و فرآیندسازی ندارند.
مجید رضاپور کارشناس فولاد اظهار کرد: مهندسی معکوس زمانی به کار گرفته میشود که برخی راهی را طی کردهاند و برای ساخت قطعات یا تجهیزات جدید، نیازی نیست که دوباره مسیر رفتهشده را طی کنند و میتوان با دانش فنی این قطعات و تجهیزات را ساخت. در این مهندسی از قطعهای الگوبرداری، طراحی و برای ساخت به واحد اجرا فرستاده میشود.
رضاپور در ادامه خاطرنشان کرد: با توجه به شرایط پیشآمده و تحریمها در کشور میتوان از مهندسی معکوس استفاده کرد. به همین دلیل شرکتها قادر شدهاند به روش مهندسی معکوس این تجهیزات و قطعات را بسازند.
وی توضیح داد: برای مهندسی معکوس باید کروکبرداری انجام داد که برای این کار نیاز به برخی دستگاهها و تجهیزات نیاز است.
این کارشناس فولاد در ادامه خاطرنشان کرد: در کشور ما بنا به ضرورتهای پیشآمده چون تحریمها، واحدهایی برای مهندسی معکوس شکل گرفتهاند که در این زمینه در کشور ظرفیتهای خوبی ایجاد شده است.
رضاپور ادامه داد: در زمینه تولید فولادهای خاص، اگر مواد اولیه داشته باشیم اما توان تولید نداشته باشیم، باید راههای مختلف را امتحان کنیم؛ مهندسی معکوس در اینجا میتواند ما را در این مسیر قرار دهد.
وی در پاسخ به این پرسش که چه اندازه از مهندسی معکوس استفاده میشود، گفت: در صنعت فولاد بعد از ۴۰ سال به حدی رسیدهایم که بتوانیم طراحی و بهبود فرآیند انجام دهیم و با توجه به فناوری روز دنیا و مهندسی معکوس میتوانیم فناوریها را بسازیم.
این کارشناس فولاد یادآور شد: حدود ۶ تا ۷ سال پیش اگر میخواستیم یک خط نورد و میلگرد ایجاد کنیم، با استفاده از اعتبارهای بانکی یک خط نو از ایتالیا خریداری میکردیم، اما هماکنون با وجود استادکارانی که در این حوزه هستند و از حدود ۷ سال پیش شروع به ساخت خط تولید میلگرد کردهاند، این کار آغاز شده و هماکنون میتوانیم حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد خط نورد میلگرد را در داخل بسازیم.
رضاپور عنوان کرد: عزم جدی از سوی مسئولان و صاحبان سرمایه نیاز است تا به مهندسان و صنعتگران داخل کشور اعتماد کنند. هماکنون خطوط فولادی تا ۷۰ درصد با توان داخلی قابل ساخت است. البته ساخت برخی تجهیزات یا صرفه اقتصادی ندارد یا دانش ما به سطح تولید و طراحی آن نرسیده که بهتر است آنها را خریداری کنیم. وی گفت: در صنعت فولاد در طراحی سختافزار و مکانیکال توان ساخت داخلی فولادسازان ارتقا یافته است. البته در طراحی برخی خطوط آلیاژی هنوز به مرحله تولید نرسیدهایم. این کارشناس فولاد در پاسخ به این پرسش که آیا به روش مهندسی معکوس نیز میتوان مواد اولیه را تهیه کرد، گفت: تهیه مواد اولیه به بحث متالورژی برمیگردد که در این زمینه نیز میتوان مهندسی معکوس انجام داد اما قابلیت آن برای مهندسی معکوس کمتر است.
رضاپور با اشاره به این موضوع که برخی کشورها با مهندسی معکوس توسعهیافته شدهاند، عنوان کرد: بیشتر پیشرفت فناوری چینیها از طریق مهندسی معکوس صورت گرفته و این کشور پس از عبور از این مرحله توانست به سمت نوآوری برود.