در چنین شرایطی این محصول تا 10 درصد که همان سقف رقابتی است، مورد رقابت قرار گرفت اما نکته قابل توجه آنجاست که به طور معمول، میانگین نرخ پایه هفته آینده فولاد برمبنای قیمت رقابتی10درصدی هفته گذشته اعلام و این روند موجب میشود تا در هفتههای متوالی این افزایش10 درصدی در نهایت موجب افزایش کلی قیمت به طور غیرواقعی شود(میانگین نرخ رقابت شده و پایه هفته گذشته مبنای تعیین نرخ هفته بعد میشود) اما به نظر برخی کارشناسان این روال چندان صحیح نیست زیرا بسیاری از عوامل از جمله حجم کمعرضه، نرخ آن، نوع عرضه و فاصله آن موجب تغییر قیمتها روی تابلو میشود در صورتی که ممکن است این عوامل خیلی منطقی نبوده و تاثیرات غیرواقعی بر قیمت گذاشته باشند.
بر اساس ماده 37 قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر، عرضهکنندگان موظفند، بخشی از تولیدات خود را در بورس کالا عرضه کنند، همچنین سوای این امر بحث صادرات و فروش آزاد مستقیم داخلی هم وجود دارد؛ با وجود این قانون اما، چگونگی تعهد خرید و تصمیمگیری برای آن هم باید مورد توجه قرار بگیرد. برای جلوگیری از اتفاقات ناخوشایند حین معامله باید شرایطی ایجاد شود که اگر پس از عرضه در بورس معاملهای انجام نشد، عرضهکننده از طریق مناقصه بتواند محصول را بفروشد، درست مانند الزامی که برای شرکتهای دولتی وجود دارد. بایدگفت عرضه در بورس کالا به دلیل ترک تشریفات قانونی بوده و در غیر این صورت اگر به جای مناقصه، شرکتها در ورای این رویه به معامله بپردازند نتیجه مناسبی وجود نخواهد داشت. شرکت ذوبآهن اصفهان هم از این قاعده مستثنی نبوده و معاملات خود را در بورسکالا انجام میدهد، اما با وجود فرآیندهای قانونی "شیطنت"هایی هم از جنس دور زدن قانون برای آن دیده میشود. بررسی روند عرضه این شرکت در بورس کالا نشان میدهد، در حالی که ذوبآهن اصفهان عرضههای خود را مطابق قوانین بورس کالا انجام میدهد اما؛ در عمل خریداری جز «پویش بازرگان» ندارد، به عبارتی "هیچ" شرکت دیگری توان خرید این نوع عرضهها را ندارد. 40 درصد از سهام شرکت «پویش بازرگان» متعلق به ذوب آهن اصفهان و60 درصد مابقی آن متعلق به سهام تعاونیهای آهنفروشی یا آهنفروشان مهم بازار است. شرکت پویش بازرگان، حدود یک سالی است که آغاز به فعالیت کرده و در واقع از جانب ذوبآهن اصفهان به عنوان بزرگترین تولیدکننده فولاد در نقش واسطه در حال فعالیت است!
شرایط عرضه از سوی ذوبآهن اصفهان به شکلی اعلام و در تابلو برای خرید گذاشته میشود که فعالان معمولی بازار آهن توان یا شهامت خرید آن را ندارند. عرضههای شرکت ذوبآهن اصفهان به طور عمده به دو شکل انجام میشود؛ نخستین روش عرضه به صورت سبدی از انواع کالاها و محصولات فولادی است که با حجمی زیاد عرضه میشود، در حالیکه ممکن است تنها کالایی خاص از این سبد برای خریداران مورد نیاز و توجه باشد. به عنوان مثال، مشخصا "میلگرد" را که حجم انبوهی از تولید در کشور دارد و بالطبع تقاضای زیادی برای آن وجود ندارد را در سبدی میگنجاند که کالاهای بیرقیبی همچون انواع تیرآهن درآن وجود دارد؛ به این صورت ذوب آهن اصفهان سبدی تحمیلی با ترکیبی خاص و حجمی زیاد ارائه میدهد که لزوما همه محصولات موجود در آن موردنیاز یک خریدار نیست؛ بنابراین بیاقبالی به خرید چنین سبدی بدیهی است. در مقابل اما شرایط برای خرید شرکتپویشبازرگان کاملا مهیاست؛ که مصداق عینی شعر حضرت حافظ است؛
شراب لعل و جای امن و یار مهربان؛ ساقی دلا کی به شود کارت اگر اکنون نخواهد شد
هرچند شرایط در این سو رویاگونه است اما شرکت پویش بازرگان که همه خریداران بازار فولاد را میشناسد هم به نوبه خود برای فروش، آن هم به خریداران عمده، سلیقهای عمل میکند و در این میان خریداران بزرگ هم برای بقا چاره ای جز مدارا ندارند.
جدا از روش گفته شده، نوع دیگر عرضه به صورت تک محصولی و عمده با حجم بالا و این بار با شرایط پرداخت سخت است به طوریکه برای پرداخت آن حتی LC (گشایش اسناد اعتباری) هم مورد قبول نیست؛ در حالی که پیش از این، 10 درصد مبلغ کالای خریداری شده، دریافت و 90 درصد باقیمانده به صورت گشایش اسناد اعتباری پرداخت میشد اما حالا در بهترین حالت50 درصد هزینه خریداری شده باید به صورت نقد و مابقی به صورت اسناد موردقبول ذوبآهن اصفهان پرداخت شود؛ برخی از شرایط قبول اسناد برای ذوب آهن شامل مواردی همچون واریز 20 درصد ارزش معامله حداکثر تا ساعت 10 صبح روز انجام معامله و ارائه 80درصد اسناد اعتباری مورد قبول ذوب آهن (از جمله L/C و ضمانتنامه تعهد پرداخت بانکی)، اضافه کردن 18 درصد سالانه و به صورت روزشمار به قیمت معامله شده بابت افت ارزش پول، دریافت نقدی هزینه حق نظارت سازمان بورس، شرکت بورس کالا و کارمزد کارگزاری، دریافت مالیات بر ارزش افزوده به صورت نقدی به حساب ذوب آهن و.... است. عرضه از طریق سبدهای خرد، نوع سوم از فرآیند پیشنهادی ذوبآهن است که البته به دلیل عرضه بسیار کم جذابیتی برای خریداران ندارد؛گویی نوع سوم تنها برای خالی نبودن عریضه انجام میشود. ناگفته پیداست نگاه به آمار معاملات بورسکالا نشان میدهد بیشتر عرضههای ذوب آهن اصفهان به کام شرکت پویش بازرگان است، زیرا سبد عرضه شده تنها توسط این شرکت خریداری میشود؛ به تعبیری دیگر، این شرکت تنها بازیگر صحنه چیده شده خرید محصولات ذوبآهن اصفهان است و سپس توزیع عمده در صحنهای دیگر رقم میخورد. صحنهای که امتیاز حضور خریداران انتخاب شده در آن به لطف نقش دلالگونه "پویش بازرگان" بالا رفتن پرچم " انحصار" بوده به نحوی که بسیاری از فعالان این حوزه همچون آهنفروشان و شرکتهای خدمات بازرگانی از صحنه حذف شده و در ادامه تغییر قیمت بازار رخ خواهد داد.
در این میان اما باید دید، نقش بورسکالا به عنوان بستری برای انجام این معاملات چیست، فعالیت به ظاهر قانونی ذوبآهن هم دلیلی بر عدم نظارت بورس کالا نمی تواند باشد البته منصفانه نخواهد بود که توپ بدعهدی را تنها به زمین بورس کالا بیندازیم چرا که بازی قلدرمابانه شرکت ذوبآهن اصفهان انتقاداتی را از سوی بورس کالا به عنوان نهاد ناظر به دنبال داشته که گویی تهدید به خروج از این بورس از سوی ذوب آهن و هراس بورس کالا از حذف کارمزد قابل توجه آن مهر سکوتی بر لبان متولیان این بازار زده است؛ هرچند با وجود حمایت مجلس از این بورس شاید برخورد مقتدرانهتری از سوی این نهاد متولی بد نبود. ضعف کارشناسی و اطلاعاتی و نیز شناخت ناکافی مدیران بورسکالا از بازار هم میتواند خود موجب بروز این شرایط شده باشد. به زعم بسیاری از کارشناسان اگرهنگام ثبت عرضه و پذیرش بررسیهای دقیقتری صورت میگرفت و به تنوع خریداران و متغیر بودن دهکهای آنها توجه میشد، حال شرایط بهتری در این بازار حاکم بود.