به گزارش می متالز، احمد صادقی، مدیرعامل ذوب آهن اصفهان تاسیس این کارخانه را به سال 44 نسبت داد و گفت: مذاکرات برای ساخت و تاسیس این شرکت در سال 44 شروع شد و در سال 1350 به بهرهبرداری رسید ذوبآهن فراز و نشیبهای زیادی داشته است و پیش از آنکه ساخت فاز دوم این کارخانه آغاز شود ما شاهد انقلاب بودیم که همین عامل باعث شد کارشناسان روس مجموعه را رها کنند و در نتیجه طرحهای توسعه نیمه تمام بماند. به طور مثال سه فاز برای توسعه ذوب آهن و رسیدن به تولید 8 میلیون تن پیشبینی شده بود. فاز اول 600 هزار تن فاز دوم یک میلیون و نهصد هزار تن و فاز سوم به 8 میلیون تن که بعد از انقلاب فاز دوم 9 سال طول کشید تا تکمیل شود. پس از انقلاب مذاکراتی با روسیه و سایر شرکتهای اروپایی انجام شد و سرانجام با استفاده از نیروهای داخلی فاز دوم را به اتمام رساندیم.
وی ادامه داد: برای کوره بلند دوم از دانش یک شرکت آلمانی استفاده شد و در سال 73 ظرفیت ذوب آهن به دو میلیون و 700 هزار تن اسمی رسید. بعد از آن طرح صبا تعریف شد که هدف آن تولید ورق بود و یک قرارداد 2.5 میلیون تنی بسته شد اما مدیران آن زمان وزارتخانه با توجه به وجود فولاد مبارکه گفتند این میزان تولید زیاد است و با 700 هزار تن شروع کنیم.
صادقی منشا مشکلات امروز ذوب آهن اصفهان را ناشی از تصمیمهای نادرست عنوان کرد و با تاکید دوباره بر تعریف طرح صبا در ذوب آهن گفت: در آن زمان به اسم توازن ذوب آهن، طرحی به نام صبا تعریف شد. یعنی اینکه اجزای کارخانه و ظرفیتها با هم بخواند. البته پیش از طرح سبا این توازن وجود داشت اما با اضافه شدن کوره بلند سوم این توازن به هم ریخت.
وی خاطرنشان کرد: امروز از لحاظ بالانس تولید مشکل داریم و سرمایه گذاری که برای طرح توازن انجام دادیم عملا بدون استفاده مانده است. مجوزهای جدیدی اخذ کردیم تا دوباره این توازن را برقرار کنیم. امروز ظرفیت فولادسازی 2 میلیون و 700 هزار تن و چدن 3 میلیون و 600 هزار تن است و عملا امکان این را داریم که در شرایط فعلی تولید هر دو محصول را به میزان دو میلیون و 700 هزار تن برسانیم. البته اینکه چرا تا به امروز این اتفاق رخ نداده دلایل خاص خودش را دارد. اما با اضافه کردن کنورتور توازن برقرار میشود و به ظرفیت 3 میلیون و 600 هزار تن خواهیم رسید. مشکلی که امروز ما داریم بدهیهای انباشته است.
مدیرعامل ذوب اهن اصفهان منشأ بدهیهای انباشته شرکت را اجرای طرح توازن و به تولید نرسیدن آن دانست و ادامه داد: یک سرمایهگذاری عظیم صورت گرفته اما به نتیجه نرسیده است. از طرف دیگر ما دو حادثه داشتیم، واحد کک سازی از مدار خارج میشود و ما مجبور به واردات این کالا میشویم آن هم در زمانی که کک بالاترین قیمت را داشته است. ما برای تامین این مواد اولیه مجبور به استقراض شدیم. از طرف دیگر رکود به بازار حاکم شد و همین باعث شد بدهیهای ذوب آهن افزایش پیدا کند. البته خود ما این توان را داریم که این بدهیها را تسویه کنیم و اینطور نیست که نیازمند کمک دولت باشیم اما برای این موضوع به 10 سال زمان نیاز داریم.
وی این امیدواری را داد که کارخانه اکنون به مرز سوددهی رسیده و با رسیدن به ظرفیت 3 میلیون تن به راحتی میتواند بدهیها را در بلند مدت تصفیه کند.
صادقی مشکلات ذوب آهن را این طور اولویت بندی کرد: در حال حاضر این مجموعه وضعیت خوبی دارد و شیب آن صعودی شده و در حال عبور از نقطه زیان است. مهمترین وظایف ما حفظ منافع سهامداران است و امیدواریم سال آینده کاملا مثبت شویم. یکسری اقدامات از قبیل صرفهجویی، کار زیادتر و از خودگذشتگی همکاران سبب شده که ما از نقطه صفر عبور کنیم و اکنون به وضعیت سال 91 برگشتهایم. به طور مثال نیاز بود که یک شرکت خارجی بیاید و کار ریختهگری را انجام بدهد اما ما توانستیم خودمان این کار را انجام دهیم. این قبیل بومیسازیها زیاد انجام شده که همه را به صورت یک کتابچه در آوردیم.
وی درباره هزینه های سربار در ذوب اهن هم گفت: هنوز تناسبی بین هزینه های سربار و میزان تولید ایجاد نشده و اکنون با انباشت نیروی انسانی مواجه هستیم. ما طی دو سال چالش سنگین با همکاران داخل کارخانه، چارت سازمانی را به شش هزار و 700 نفر رساندیم ولی الان بیش از 14 هزار نیرو داریم. در حالی که وقتی من مدیریت را به عهده گرفتم این تعداد بیش از 16 هزار نفر بود یعنی 10 هزار نفر در دولت نهم و دهم به ما تحمیل شدند. ذوب آهن در سالهای 67-68 نزدیک به 32 هزار نیرو داشت که من در آن ایام آن را به 13 هزار نفر رساندم و مدیران بعد از من نیز آنرا به 6 هزار نفر رساندند. اما در دولت احمدینژاد 10 هزار نفر نیروی جدید به ذوب آهن تحمیل شد. در واقع ما باید ماهانه یک هزار و 660 تریلی آهن بفروشیم که بتوانیم فقط خالص یا پایه حقوق پرسنل را پرداخت کنیم. البته اینها کارگرهایی بودند که کارهای خدماتی به صورت پیمانی انجام میدادند و ناگهان دستور آمد که همه آنها استخدام شوند. این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته برای تولید هر یک میلیون تن فولاد، هزار نفر مشغول به کار هستند که این رقم در ایران هفت برابر است.
مدیرعامل ذوب آهن اصفهان در جواب به این پرسش که با توجه به روند صعودی سوددهی ذوب آهن، چه زمانی مجموعه میتواند منابع و مصارف را به تعادل برساند، گفت: در حال حاضر این دو باهم برابر شده است و به نفع منابع در حرکت هستیم. در سال گذشته و امسال بدهیهای خود را بسیار کاهش دادیم و بدهی به برخی معادن را صفر کردیم. ما طرح ریل راه آهن را اجرایی کردیم اما مشکل اینجاست که راه آهن پول نقد برای پرداخت ندارد چون سازمان مدیریت بودجه در اختیار آنها قرار نداده است. این در حالی است که راه آهن فاینانس 5 ساله دارد اما نقدینگی ندارد از طرف دیگر ما نیز توان مالی نداریم که 5 سال صبر کنیم. آخرین پیشنهاد راه آهن این بوده که من با شرکت جیندار هند قرارداد میبندم شما شمش را از این شرکت بگیرید و آن را ریل کنید به ما بدهید. البته ما این پیشنهاد را رد نکردیم و اگر به این نتیجه برسیم که شرکت هندی اجرت ما را نقدی میدهد و پولش را 5 ساله از راه آهن میگیرد که این روش خوبی است.
وی بازار صادراتی ذوب آهن را خوب ارزیابی کرد و اظهار داشت: ما با گرفتن استاندارد کرسک انگلستان بازار خوبی داریم و فکر میکنم صادرات ما در پایان امسال به بیش از یک میلیون تن برسد. پیش از این بازار ما افغانستان و عراق بود اما الان 14 کشور دیگر اضافه شده است. تا به امروز 870 هزار تن صادرات داشته ایم و تا یک میلیون تن نیز قرارداد بسته شده است.