به گزارش می متالز، شاید بهترین بازار برای تداوم جنگ نفتی، بازار پتروشیمیها باشد که باز هم عربستان یک پای قدرتمند آن است. البته این احتمال بر پایه تجربیات سال ۹۳ مورد بررسی قرار میگیرد و هنوز سیگنالی قطعی برای آغاز آن را شاهد نیستیم، ولی سابیک عربستان نشان داده که هم از پتانسیل آن برخوردار است و هم از بسترهای فنی و قیمتی آن در اقتصاد نفتی عربستان برخوردار است. ذات کاهش قیمت نفت میتواند به کاهش قیمت تمام شده این محصولات منتهی شود که خروجی آن جنگی اقتصادی در بازارهای مصرف خواهد بود.
حال در شرایطی که ویروس کرونا هم تقاضا را کاهش داده و هم به افت حجم تولید در صنایع پتروشیمیایی منتهی میشود کسب سهم بازار بیشتر برای واحدهای بزرگ پتروشیمی که قیمت تمام شده کمتری دارند یک موفقیت بزرگ بهشمار خواهد رفت. در این شرایط برخی کشورهای درگیر با کرونا ممکن است به دلایل مختلف با کاهش حجم عرضه روبهرو شوند که یک موفقیت جدی برای کشورهای رقیب خواهد بود. این وضعیت اوضاع متفاوتی را در بازارهای جهانی ترسیم خواهد کرد آنهم در وضعیتی که افت قیمتهای جهانی محصولات پتروشیمی و مخصوصا پلیمرها بسیار کمتر از نوسان قیمت نفتخام بوده است. این رفتارها را باید نگرانکننده و پیچیده ارزیابی کرد تا جایی که یک آینده غیرمنتظره را در بر خواهد داشت. سادهترین برآورد از شرایط پیشرو احتمال افت قیمتهاست ولی این موضوع برای بازار پتروشیمیها زمانبرتر از بازار نفتخام خواهد بود اگرچه در نهایت از مسیری یکسان ولی با شتابهای قیمتی متفاوت برخوردار میشوند. وضعیت فعلی بازارهای جهانی را باید با رخدادهای سال ۲۰۱۶ مقایسه کرد که شاید سختترین سال کالاییها بعد از بحران سال ۲۰۰۸ بود. این درحالی است که شاخص کالایی CRB بهعنوان فراگیرترین شاخص کالایی در جهان که البته به نسبت شاخصهای مشابه چندان هم نفتی نیست حتی کف قیمتی اوایل سال ۲۰۱۶ را هم درهمشکسته است یعنی نگرانیها تاکنون و بدون احتساب رشد جدی قیمتی نفت در روز گذشته را برجسته میکند.
۲۸ دیماه سال ۹۳ در گزارشی با عنوان جنگ پتروشیمیها در راه است؛ به بازی خطرناک عربستان پس از جنگ نفتی اشاره کردیم که در نهایت عربستان با افزایش حجم تولید خود، به کاهش قیمتها دامن زد. این پیشبینی درست از آب درآمد اگرچه در همان زمان برخی مسوولان دولتی در برابر آن موضعگیری کردند ولی در نهایت تحقق آن نگرانیهای جدیدی را در بر داشت که یکی از آنها روزهای سخت سال ۹۴ در بازار داخلی بود. در تاریخ ۵ بهمن سال ۹۳ در گزارشی با عنوان محدودیتهای «سابیک» در بازار پتروشیمی چهره قطعی بازارها بازهم مورد بررسی قرار گرفت که به معنی تحقق این پیشبینی بود. موشکافی از رخدادهای آن بازه زمانی میتواند نگاه دقیقتری را به رخدادهای احتمالی در آینده برای خواننده ترسیم کند که توجه به آنها در شرایط فعلی خالی از لطف نیست.
شاید توجه به این احتمال در شرایط فعلی اندکی بدبینانه بهنظر برسد ولی افت قیمت محصولات پتروشیمی از هماکنون آغاز شده و به این زودی نمیتوان گفت که تکانههای رشد قیمت نفتخام بتواند این کابوسهای قیمتی را مرتفع سازد. در گزارشهای این روزها درخصوص بازار نفتخام و ترسهای پیرامونی آن به اندازه کافی صحبت شده و همین ذهنیتها اثرات خود را بر بازار محصولات پتروشیمیایی نیز برجا گذاشته است. بهنظر میرسد ترس از کاهش تقاضای جهانی هنوز برای معاملهگران و تولیدکنندگان در این بازار خودنمایی خاصی نداشته اگرچه در بازارهای آتی در روزهای گذشته با کاهش شدید قیمتها، شاهد هستیم که فعالان بازارهای مالی ناظر به بازار کالایی محصولات پتروشیمی این احتمالات را جدی گرفتهاند. البته اگر روزهای بهتری در بازارهای مالی در جهان با محوریت بورسهای آمریکایی به ثبت برسد شاید نگرانیها نیز اندکی تعدیل شود ولی سبک و سیاق معاملهگری در بازارهای کالایی مستقیما از عرضه و تقاضا تاثیر میپذیرد آنهم در شرایطی که آینده پیچیدهای در بازارهای مختلف را شاهد هستیم.
تجربه نشان داده که رکود در بازارهای جهانی با یک فاز تاخیر در بازارهای داخلی نیز اثرگذار خواهد بود حتی اگر شاهد افت قیمتها باشیم. یکی از عمیقترین رکودهای صنعت پلیمر در صنایع داخلی در سال ۹۴ خودنمایی کرد اگرچه در آن بازه زمانی شاهد افت قیمتهای جهانی در برابر رشد قیمتهای داخلی بهدلیل تغییر در فرمول قیمتنویسی نرخهای پایه و شرایط معاملاتی در بورسکالا بودیم. شاید تکرار این تجربیات تنها یک کابوس تاریخی را برای این صنعت یادآوری کند که چندان هم جذاب نبوده و نیست ولی این نگرانی را بهتر است این بار با چهرهای جدید جدی بگیریم. شیوع کرونا در کنار روند افزایشی قیمت دلار نیمایی و ترس از کاهش جدی تقاضای داخلی و صادراتی برای مواد اولیه و محصولات نهایی شرایط پیچیدهای را ترسیم کرده است. این پیچیدگیها البته به زیان بسیاری تمام خواهد شد ولی پتانسیلهای مخفی خاصی را هم در بر دارد.
اما درخصوص بازارهای داخلی محصولات پتروشیمیایی شرایط با موارد فوق تفاوت دارد. در بازار داخلی قیمتها بر یک معیار تغییر میکند و آن معیار را باید قیمتهای پایه در بورسکالا بهشمار آورد. کاهش قیمتهای جهانی هرقدر هم که بزرگ باشد باید با نوسان بهای نیمایی ارز مورد محاسبه قرار بگیرد آن هم در شرایطی که این نرخ هنوز افزایشی است و تا جایی که رشد بهای نیمایی ارز ادامه داشته باشد، پتانسیل برای کاهش قیمتهای پایه در بورسکالا را محدود خواهد کرد. از سوی دیگر بسیاری از کالاها با قیمتهای بالا و حتی رقابتهایی جدی در بورسکالا در هفتههای اخیر دادوستد شده است یعنی با قیمت تمام شده بالایی به بازار عرضه شده اگرچه هماکنون نرخهای داخلی آنها روندی نزولی به خود گرفته و معاملات اخیر هم با قیمتهای کمتری مورد دادوستد قرار میگیرد. تجمیع موارد فوق به این معنی است که حتی اگر شاهد سقوط آزاد نرخ در بازارهای جهانی نفتخام باشیم در گام اول بازارهای بینالمللی پلیمرها با شتاب کمتری وارد فاز افت نرخ خواهند شد و در گام دوم این کاهش قیمتها در بورسکالا با محوریت قیمتهای پایه بازهم تعدیل میشود. همچنین قیمتها در بازار آزاد باز هم با شتاب کمتری کاهش نرخ را تجربه میکنند و تا زمانی که بازار با مدیریت حجم معاملات بورسکالا تغذیه کامل نشود، نمیتوان انتظار آرامش نرخ و نزدیکی هرچه بیشتر قیمتهای بورس و بازار را در نظر گرفت. در کنار این موارد در روزهای کرونا زده بازارهای فعلی باید منتظر رشد تقاضا برای برخی از گروههای کالایی خاص در بازارهای شیمیایی و پلیمری باشیم که چهرهای کاملا متفاوت با سایر بازارها را ترسیم میکند. همچنین مصرف داخلی بسیاری از مایعات و محصولات نهایی در سبد خرید خانوار یا مصارف اداری و صنعتی تغییر خواهد کرد که به معنی تغییر سبک زندگی افراد بهشمار میرود، بنابراین چهره بازار از مسیر تقاضا در سال آینده با سالجاری تفاوت جدی خواهد داشت. در کشورهای منطقه نیز اوضاع همینگونه است یعنی از این پس باید منتظر تغییر سبد صادراتی محصولات نهایی باشیم آنهم در شرایطی که سبد تقاضای داخلی با منطقهای تفاوت چشمگیری نخواهد داشت.
البته موارد فوق نکات مخفی مهمی در بر دارد و آن احتمال جنگ تجاری در بازارهای صادراتی کشور است. شیوع ویروس و در کنار آن تغییر سبک زندگی در کشورهای منطقه به معنی آن است که بازارهای جدیدی ایجاد شده که نیاز به کالا دارند آنهم در شرایطی که قیمت اولویت دوم بهشمار خواهد رفت یعنی کالاهای استراتژیک جدیدی به ادبیات اقتصادی در منطقه اضافه خواهد شد. در این شرایط برای محصولات ضدعفونیکننده بازارها به وفور در دسترس خواهد بود ولی ظرفیت تولید از آن مهمتر است آنهم در شرایطی که کشوری همچون ترکیه توانمندی تولیدی بالایی داشته و از آن مهمتر توان بازاریابی قویتری در بازارهای منطقهای دارند. حال اگر نقطه قوت اصلی تولیدات ایران که همان قیمت پایینتر باشد به حاشیه رود دیگر حجم تولید و عرضه است که حرف اول و آخر را خواهد زد تا جایی که حداقلهای موردنیاز در بازارهای هدف تامین شود. در این شرایط باز هم رقابت جایگزین خواهد شد و آنوقت است که کیفیت و قیمت دو مولفه اصلی بهشمار خواهد رفت.
در نهایت ذکر این نکته ضروری است که سبک زندگی افراد از این پس تغییر خواهد کرد، اگرچه هماکنون اوج رفتارهای حفاظتی و بهداشتی را در شهروندان شاهد هستیم و به مرور زمان و با گرمتر شدن هوا؛ این وضعیت باز هم متعادل خواهد شد، ولی خانوادهها تازه با مواد ضدعفونیکننده طبی (نه بهداشتی) آشنا شدهاند و این حجم از تقاضا حتی بعد از ریشهکن شدن کرونا هم کموبیش استمرار خواهد یافت. از هماکنون باید مصرف شویندهها و مواد ضدعفونیکننده را بیشتر از قبل برای تمام ماهها با محوریت روزهای سرد سال مورد بررسی قرار داد که خود ویژگیهای فنی بسیاری را در بر دارد.