به گزارش می متالز، البته کاهش حجم دادوستد در روزهای پایانی سال آنهم بعد از التهاب قیمتی به امری بدیهی بدل شده است ولی امسال هم التهاب خرید زودتر از انتظار آغاز شد و هم زودتر از سالهای قبل کاهش یافت ولی این بار ادبیات بازار بیشتر چیزی شبیه به رکود را ترسیم میکند تا آرامش معاملاتی. افت شدید بهای جهانی نفتخام در کنار تکانههای کاهشی بهای نیمایی ارز، دوگانه جدید و نگرانکنندهای در این بازار ترسیم کرده است که در نهایت چهرهای عجیب و حتی خشن را برای بازارهای پتروشیمیایی رقم میزند. در گزارشهای قبلی به سیگنالهای قیمتی بازارهای جهانی پرداختیم ولی این دادهها باز هم نیاز به بازبینی و بهروزرسانی دارد، زیرا افت بهای نفتخام در روزهای گذشته چهره جدید و شاید عجیبی را ترسیم کند که اثرات آن احتمالا ماهها بر بازار پلیمرها نقشآفرینی خواهد کرد.
اوضاع بازار جهانی نفتخام برای همه مشهود است و این سقوط آزاد قیمتی تاکنون جایی برای خوشبینی باقی نگذاشته است. البته در لحظه تنظیم این گزارش بهای هر بشکه نفتخام در بازارهای جهانی بالاتر از ۳۰ دلار در نوسان است ولی همین قیمتها به قدری کم است که نمیتواند حتی در صورت رشد مجدد قیمتها، سیگنال مثبتی برای بازارها با محوریت بازار محصولات پتروشیمیایی بهشمار رود. اینکه بازار پلیمرها و محصولات شیمیایی در یک سیکل کاهشی قرار گرفته نیز باید در نظر گرفته شود ولی در مورد دورنمای آن نمیتوان اظهارنظر کرد اگرچه سادهترین برآوردها از استمرار افت نرخ پتروشیمیاییها در روزها و هفتههای آینده حکایت دارد یعنی بازارهای جهانی را باید نزولی در نظر گرفت. بازارهای جهانی نفتخام در طول یکهفته اخیر بیش از ۲۰ درصد از ارزش خود را از دست دادهاند که چیزی از یک کابوس برای بازارهای پتروشیمی کم ندارد. در گزارشهای پیشین به احتمال آغاز جنگ پتروشیمیها بعد از جنگ نفتی اشاره کردیم که خروجی آن امیدواری بازار به آینده را کمرنگ میکند. اینکه فعالان بازار مدتی است تمایل چندانی به خرید ندارند هم در این چارچوب قابل بررسی است. البته بازارهای داخلی با محوریت بورسکالا از چند سیگنال اصلی تاثیر میپذیرند که مهمترین آن قیمتهای پایه و سپس میزان رقابت برای خرید است که در نهایت بازار آزاد را هم با خود همسنگ قرار خواهد داد. برای قیمتهای پایه نیز نوسان قیمتهای جهانی و بهای نیمایی ارز در دستور کار قرار دارد آنهم در شرایطی که قیمتهای جهانی کاهشی است ولی در نرخهای پایه هفته قبل مورد بررسی قرار نگرفت یعنی اثرگذاری آن بر نرخهای پایه هفته جاری دوچندان خواهد بود.
بهای نیمایی ارز در روزهای اخیر نوسان جدی داشت، آنهم در شرایطی که افت ۴۰۰ تومانی را در یک روز شاهد بودیم ولی باز هم شرایط به حالت قبلی نزدیک شد اگرچه نمیتوان از هماکنون انتظاری برای رشد نرخ در این بازار را مطرح کرد. ارقام فعلی اگر پتانسیلی برای کاهش نداشته باشند، توانمندی بزرگی را برای افزایش هم شاهد نیستیم و این یعنی اهمیت نوسان قیمتهای جهانی بر قیمتهای پایه از این پس افزایش مییابد که امکان افت قیمتها را تقویت خواهد کرد. البته بازار مدتهاست که مسیر نزولی را در پیش گرفته و این یعنی بازار حدس زده است که جریان عمومی نرخ، کاهشی خواهد بود و سریعتر از قیمتساز، خود به سمت تعدیل نرخ حرکت کرده است. این رفتار را باید مهم ارزیابی کرد که خروجی آن چیزی جز استمرار و حتی افزایش شتاب افت قیمتها نخواهد بود ولی باز هم بهتر است قضاوت نهایی را به بعد از اعلام رسمی قیمتهای پایه موکول کنیم زیرا بر پایه تجربیات اخیر بهتر است تا اعلام رسمی قیمتها صبر کرد آنهم در شرایطی که تمامی اظهارنظرها قبل از اعلام رسمی نرخ چیزی جز گمانهزنی نخواهد بود.
در هفته گذشته شاهد بودیم که حجم عرضه پلیمرها در بورسکالا با رقمی نزدیک به ۴ درصد رشد، به بیش از ۹۹ هزار تن رسید که یک عدد جذاب و برجسته بهشمار میرود که بالاترین رقم ثبت شده در سالجاری است. این حجم گسترده عرضهها ناخودآگاه میل به خرید را کاهش داد، آنهم در شرایطی که قیمتهای جهانی و نوسان قیمت آزاد ارز و نیمایی هم اثرگذاری خاص خود را بر ذهنیت معاملهگران به همراه داشته است. البته از هماکنون میتوان انتظار داشت که حجم عرضههای هفته جاری هم گسترده باشد ولی عقبگرد محدود آن نیز محتمل خواهد بود. یک نگاه در بازار پتروشیمیها نشان میدهد که عرضهکنندگان با درک احتمال افت جدی نرخ تلاش داشتهاند تا تولیدات خود را در همین روزها با قیمتهای فعلی به فروش برسانند تا نگرانیهای کمتری از جانب افت قیمتهای جهانی به آنها وارد شود. این نگاه را میتوان با حجم تقاضای موجود در هفتههای گذشته مخصوصا در هفته منتهی به ۹ اسفندماه همراه دانست که در نهایت برای تغذیه بازار، حجم عرضهها در بورسکالا افزایش یافته است. در هر حال خروجی هر دو ذهنیت به رشد حجم عرضهها منتهی شد که میتواند باز هم تداوم داشته باشد. از سوی دیگر افت قیمتهای جهانی ممکن است جذابیت صادرات را کاهش دهد و اگر بحث جنگ پتروشیمیها یعنی تلاش برای افزایش حجم فروش در بازارهای جهانی با محوریت عربستان جدیتر شود، میتواند به رشد حجم عرضهها در بازار داخلی منتهی شود که پتانسیل چندانی برای رشد قیمتها در بازار آزاد و بورسکالا به همراه نخواهد داشت.
از ویژگیهای مهم بازار در هفته قبل کاهش جدی حجم تقاضا بود که به کمترین رقم از هفته منتهی به ۱۷ آبانماه تاکنون رسید. در هفته گذشته حجم عرضهها با نزدیک به ۱۷ درصد کاهش هفتگی به ۸۶ هزار و ۴۴۳ تن رسید که یک عدد معنیدار بهشمار میرود. این درحالی بود که در دو هفته اخیر شاهد افت ۱۷ و ۳۴ درصدی حجم تقاضا در بورسکالا بودیم که به اندازه کافی تغییر فاز را برای بازار به همراه داشت یعنی این بازار تقریبا از واسطهها خالی شده و تقاضای موجود از سمت مصرفکنندگان نهایی به بازار تزریق شده است. از طرف دیگر در هفته گذشته حجم تقاضای کل از حجم عرضههای کل کمتر بوده که اولین نشانه جدی از ورود بازار به فاز رکود است اگرچه با توجه به بالابودن حجم عرضهها شاید بتوان این سیگنال را با ملایمت و با اهمیت کمتر مورد بررسی قرار داد ولی در هر حال اولین نشانه رکود در بازار پلیمرهای بورسکالا خودنمایی کرده است. این جریان شاید در هفته پیشرو یا سال آینده با شتاب و گستردگی بیشتری خودنمایی کند که خروجی آن برای اهالی بازار و معاملهگران و حتی تولیدکنندگان چندان جذاب نخواهد بود. اینکه قیمت مواد اولیه کاهش یافته و رقابت به حداقل برسد شاید برای بخشهای خرید شرکتها جذاب باشد و در کنار آن میتوان نگرانی از گسترش یک رکود جدید را در نظر گرفت که در کنار واقعیتهای کرونایی بازارها چندان هم دور از ذهن نخواهد بود. حتی اگر بحران شیوع کرونا هم برای سال آینده در کار نباشد، ولی باز هم بازارها مستعد رکود بوده و هستند که بهتر است شرکتها و حتی تجار به این واقعیت توجه کنند. هیچ بعید نیست که از این پس نرخهای بورسکالا پایینتر از بازار آزاد باشد آنهم در شرایطی که کالاهای موجود در بازار غالبا در هفتههای گذشته خریداری شده، بنابراین رقابت برای خرید را در قیمتهای خود مستتر دارند درنتیجه معامله در نرخهای پایه اگر با افت قیمتهای پایه در بورسکالا همراه باشد به معنی پایینتر بودن قیمتهای بورس از بازار آنهم با شدت بالاتر از قبل بهشمار میرود. البته در این ادعا باید مالیات ارزش افزوده را نادیده گرفت.
حجم معاملات پلیمرها در بورسکالا با ۵۵/ ۱ درصد افت همراه شد و شاهد ثبت دادوستد ۶۷ هزار و ۱۲۷ تنی در هفته گذشته بودیم که کمترین رقم در ۵ هفته اخیر بود. اینکه با وجود گسترش جدی حجم عرضهها، دادوستد پلیمرها محدود شد خود یک داده مهم در این بازار بهشمار میرود که شاید در هفته آینده و نیمهتعطیل بودن غالب فعالیتها، باز هم شاهد افت بیشتر حجم معاملات در بورسکالا باشیم. از هماکنون بهتر است دادوستد گروههای کالایی با قیمتهای پایه در هفته پیشرو را منتظر بود آنهم در وضعیتی که حتی بخشی از عرضه PVC در هفته قبل در بورسکالا هم با نرخهای پایه معامله شد و بخشی از عرضهها حتی مورد معامله قرار نگرفت. این وضعیت را باید جدی گرفت، زیرا اثرگذاری آنها به مرور زمان روشن خواهد شد. در آینده با شفافتر شدن اوضاع به این موارد بیشتر میپردازیم.
در هفته گذشته نزدیک به ۶/ ۶۷ درصد از عرضههای پلیمرها در بورسکالا معامله شد که این درصد معاملاتی در کمترین رقم از هفته منتهی به ۱۷ آبانماه تاکنون است. از سوی دیگر نسبت تقاضا به عرضهها در هفته قبل ۱/ ۸۷ درصد بود که از یک سو به معنی پایینتر بودن نسبت تقاضای کل به عرضههاست که به آن اشاره کردیم و از سوی دیگر در کمترین رقم از هفته منتهی به ۱۷ آبانماه تاکنون بهشمار میرود.نسبتهای فوق چهره واقعی بازارها را نشان میدهد گویی اولین تکانه اصلی از ورود بازار به فاز رکود را شاهد هستیم که رخداد چندان جذابی نیست. بهعنوان مثال متوسط درصد معاملات عرضههای هفتگی در نیمه نخست سالجاری بهعنوان یک دوره رکود رقمی نزدیک به ۷/ ۶۷ درصد بود، ولی این رقم در هفته گذشته ۶۴/ ۶۷ درصد بود که نشانهای قطعی از ورود بازار به فاز رکود بهشمار میرود اگرچه حجم بالای عرضهها در طول هفته گذشته خود اندکی از اثرگذاری این داده معاملاتی را تقلیل میدهد.
با توجه به موارد فوق در کنار احتمال عقبگرد قیمتها در بورس و بازار از هماکنون میتوان عنوان کرد که احتمالا برای هفته جاری شرایط معاملاتی وخیمتر از اوضاع دادوستد در هفته گذشته خواهد بود که علامتهای جدیدی از ورود بازار به فاز رکود را برجستهتر خواهد کرد. بهتر است از هماکنون ادبیات خود را در مورد سمت و سوی بازار تغییر دهیم اگرچه منتظر هستیم که اعلام رسمی قیمتهای پایه در بورسکالا شفافیت بالاتری را برای بازارها به همراه داشته باشد.وضعیت قیمتها در بازار داخلی به وضوح از افت جدی نرخ حکایت دارد آنهم در شرایطی که جذابیت خرید از بورسکالا کاهش یافته و حتی نرخهای کمتر بورسکالا نیز خریدار چندانی ندارد. این واقعیت به مرور زمان اثرگذار شده و احتمالا باز هم ادامه خواهد یافت. جریان عمومی نرخ در بازار داخلی کاهشی است و دلیلی برای تغییر فاز قیمتها مشاهده نمیشود.