به گزارش می متالز، باوجود بحثهای بیپایان درباره اینکه آیا یک خودرو مشخص روح و شخصیت دارد یا خیر، واقعیت این است که تولیدکننده خودرو صاحب یک کسبوکار است و بهدنبال روشهایی برای افزایش سود و کاهش هزینههای اجرایی میگردد. گاهی این تلاش به نفع مشتری تمام میشود و گاه نیز نتایج فاجعهباری برای خریدار به همراه دارد. سال ۲۰۱۴ میلادی (۹۳-۱۳۹۲خورشیدی) بدترین سال از نظر فراخوان برای شرکتهای خودروسازی بود و دور از ذهن به نظر میآید که به این زودیها بتوان شرایطی مانند آن سال را دید. شگفتآور نیست که بزرگترین رسواییهای تاریخ خودروسازی بهطور معمول مربوط به ایمنی باشد اما رسواییهای دیگری هم بوده که بهدلیل حجم زیاد شرمساری در صدر خبرها قرار گرفتهاند.
گزارش پیش رو نگاهی به شماری از بدترین و شرمآورترین رسواییهای خودرویی در تاریخ صنعت خودرو انداخته است.
کرایسلر ایرفلو یکی از ایرودینامیکترین و پیشرفتهترین خودروهایی بود که در سال ۱۹۳۴ میلادی (۱۳-۱۳۱۲خورشیدی) معرفی شد. این خودرو تهدیدی جدی برای رقیبان بهشمار میرفت. طراحی بهشدت بیایراد این خودرو باعث میشد بهراحتی از هر خودرو دیگری قابل تشخیص باشد. در این میان اما جنرال موتورز بسیار خشمیگن بود که چرا شرکت کوچکتر از او توانسته خودرویی بسازد که چشمها را خیره میکند. پس دست به کار شد تا رقیب را از میدان به در کند. این شرکت با چاپ آگهیهایی در دوماهنامه (مجله) «ساتاردی اوینینگ پست» ادعا کرد محصول کرایسلر سرقتی بوده که این شرکت از یکی از مخفیانهترین طراحیهای جیام انجام داده و سوار شدن بر آن برای رانندگان خطرناک است.
کرایسلر با انتشار یک ویدئو واکنش نشان داد. در این ویدئو چندین کار خطرناک انجام شد تا نشان داده شود که ایرفلو در برابر همه خطرها ایمن است. ساختار ایرفلو از فولاد بود یعنی روشی که اکنون به کار میرود. ایرفلو فولادی در حالی آن زمان به بازار آمد که خودروسازان عادت داشتند در ساخت محصولات از چوب استفاده کنند.
اما در نهایت آن طرفی موفق شد که پویش خطرناک بودن ایرفلو را راهاندازی کرده بود. جنرال موتورز برنده ماجرا شد زیرا تولید کرایسلر ایرفلو در سال ۱۹۳۷ میلادی (۱۶-۱۳۱۵خورشیدی) یعنی تنها ۳ سال پس از شروع، متوقف شد.
خودرو تاکر وقتی در سال ۱۹۴۸ میلادی (۲۷-۱۳۲۶خورشیدی) رونمایی شد، تحسین عمومی را با خود به همراه داشت. طراحی صیقلی و برجسته، ویژگی بسیار خوب برای تامین ایمنی و پویش موفق تامین مالی از دلایل اقبال عمومی به تاکر بود. بنیانگذار کاریزماتیک این خودرو یعنی پرستون تاکر بهخوبی توانست پویش را مدیریت کند.
شرکت تاکر که طراح یک برجک توپ برای نیروی دریایی امریکا بود یک پویش ملی برای تامین مالی خودرو جدید خود راه انداخت؛ خودرویی که از نظر مالکان شرکت تاکر آیندهنگرانه بود. این پویش سراسر امریکا را وجب کرد تا بتواند منابع مالی موردنیاز برای خودرو جدیدش را تامین کند. این شرکت در پویش تبلیغاتی خود اقدامهایی مانند فروش سهام، اعطای اختیارها به نمایندگیهای فروش و کاهش هزینههای خودرو را انجام داد اما در نهایت نه کاریزمای بنیانگذار و نه طراحی آیندهنگرانهاش هیچیک جواب نداد زیرا از ابتدا این شرکت رو به ورشکستگی بود و هرچه درمیآورد خرج روشن نگه داشتن چراغ کارخانه شیکاگو میشد.
تاکر ۴۸ با انواع ویژگیّهای خوب نوید انقلاب در صنعت خودرو را میداد اما از آنجایی که شرکت پیش از عملیاتی کردن برخی برنامههایش اقدام به فروش آپشنها و امکانات آن کرد و در نهایت نیز در تولید آنها تاخیر داشت، دولت وقت امریکا این اقدام را فریبکارانه دانست و در سال ۱۹۵۰ میلادی(۲۹-۱۳۲۸خورشیدی) در کارخانه تاکر را تخته کرد.
در سال ۱۹۶۹ میلادی (۴۸-۱۳۴۷خورشیدی) «اداره ایمنی و ترافیک بزرگراههای امریکا» (NHTSA) گزارشی از نقص در موتور شورولت دریافت کرد که میتوانست تصادفهای زنجیرهای و مرگبار را در بزرگراههای این کشور بهدنبال داشته باشد. وقتی این نهاد خبر را به گوش جنرالموتورز رساند، جیام پاسخ داد تاکنون ۱۷۲ گزارش درباره نقص در عملکرد موتور با ۶۳ تصادف و ۱۱۸ زخمی دریافت کرده است. پس از آن اما دو طرف به جای دست به کار شدن تا ۳ سال روزه سکوت گرفتند و تازه ۳ سال بعد بود که موضوع علنی شد.
ایراد موتور آنجا بود که میتوانست باعث شتاب ناخواسته و از کار افتادن جعبهدندههای خودکار و در نتیجه غیرقابلکنترل شدن خودرو شود.
جنرال موتورز بعدها اعتراف کرد از سال ۱۹۵۸ میلادی (۳۷-۱۹۳۶خورشیدی) از موتورهای معیوب در خودروهای خود استفاده میکرد. این شرکت در ۵ دسامبر ۱۹۷۱ (۱۴ آذر ۱۳۵۰) فراخوانی را برای ۶/۵ میلیون خودرو صادر و سرانجام مشکل موتور را برطرف کرد.
فورد پینتو خودرویی بود که در سال ۱۹۷۱ میلادی(۵۰-۱۳۴۹خورشیدی) معرفی شد. طراحی و ساخت این خودرو با هدف مقابله با روند روزافزون واردات خودرو به امریکا و تسلط بر بازار داخلی این کشور انجام شد. این خودرو در یک مدت مشخص موفقیتهای بسیاری را کسب کرده و ۳۲۸هزار و ۲۷۵ دستگاه از آن در همان سال نخست فروخته شد.
«پینتو» اما یک ایراد بزرگ داشت که حتی میتوانست باعث مرگ سرنشینان شود. مرگبارتر از ایراد خودرو این بود که پینتوسازها از این ایراد باخبر بودند اما آن را رو نکردند. ایراد پینتو آنجا بود که در تصادفهای از عقب، فیلتر سوخت میتوانست منجر به سوراخ شدن مخزن سوخت و در نتیجه آتش گرفتن قسمت سرنشینان شود.
نخستین بار نشریه «مادر جونز» (Mother Jones) در سال ۱۹۷۷ میلادی (۵۶-۱۳۵۵خورشیدی) فاش کرد که فورد از ماجرای ایراد پینتو باخبر بوده اما بهدلیل هزینه بالایی که تعمیر موتورها برایش داشته تصمیم گرفته سکوت کند. درست شدن این موتورها میتوانست ۱۱ دلار به هزینههای هر خودرو اضافه کند، حال آنکه هزینه یک سپر برای محافظت از مخزن سوخت تنها یک دلار بود. ۹۰۰ نفر جان خود را بهدلیل سکوت فورد درباره پینتو از دست دادند.
آئودی را این روزها بهعنوان یک خودروساز بزرگ و قدرتمند میشناسند اما در سالهای پایانی دهه ۸۰ میلادی (پایان دهه ۶۰خورشیدی) مانند بوکسوری که ناکاوت شده باشد، بهدلیل مطرح شدن یک ادعا درباره یکی از محصولاتش از صحنه بازار امریکا محو شد. خودرو آئودی ۵۰۰۰ یک سدان خوش بر و رو و اسپرت بود که در سال ۱۹۸۲میلادی (۶۱-۱۳۶۰ خورشیدی) معرفی شد. این خودرو به جا افتادن نام آئودی بهعنوان یک لوکسساز ممتاز کمک زیادی کرد.
اما تصویر خوب آئودی وقتی صاحبان خودرو جدید در برنامه ۶۰ دقیقه شبکه سیبیاس امریکا ادعا کردند خودرو شتاب ناگهانی میگیرد، خراب شد. این برنامه خبری با چند نفر از دارندگان خودرو ۵۰۰۰ گفتوگو کرد و آنها ادعا کردند دور موتور خودرو شیک آئودی بدون اینکه پا روی گازش باشد، بالا میرود. البته بعدها مشخص شد سیبیاسیها خودرو را دستکاری کرده بودند و آئودی نیز هر چه تلاش کرد بیگناهی خود را ثابت کند موفق به این کار نشد زیرا موج علیه این خودروساز همهگیر و گسترده بود.
پس از شیطنت سیبیاس فروش آئودی در امریکا از ۷۵هزار خودرو در سال ۱۹۸۵ (۶۴-۱۳۶۳) به ۱۲هزار خودرو در سال ۱۹۹۱ میلادی(۷۰-۱۳۶۹خورشیدی) سقوط آزد کرد.
نزدیک ۳ دهه بعد، این گزارش برنامه خبری ۶۰ دقیقه سیبیاس بهعنوان یکی از حساسیتزاترین و گمراهکنندهترین گزارشهای خبری در تاریخ روزنامهنگاری مدرن شناخته شد.
منبع: Cheatsheet