به گزارش می متالز، همین دو خبر کافی بود تا پولهای پارکشده در پشت درهای سهام با قدرت وارد میدان شوند و صفهای طویلی را در مقیاس گسترده در بازار رقم بزنند. حتی انتظار فشار فروش به منظور تامین نقدینگی مورد نیاز برای عرضه اولیه چهارشنبه هم در حجم زیاد تقاضا تحلیل رفت. در این میان، عدم اختلال در سامانه مرکزی معاملات هم به معاملهگران اطمینان بیشتری برای حضور در خرید بخشید و پازل رشد شاخص و ثبت رکورد جدید را تکمیل کرد.
اشتهای سیریناپذیر پولهای جدید در بورس تهران را طی روزهای اخیر میتوان در اوجگیری ارزش معاملات و تداوم مشارکت سرمایهگذاران خرد مشاهده کرد. دیروز هم مانند روزهای یکشنبه و دوشنبهشاهد عبور ارزش معاملات خرد از مرز ۵ هزار میلیارد تومانی و ثبت عدد ۵ هزار و ۴۵۰ میلیارد تومانی برای بورس تهران بودیم. میزان جابهجایی سهام در کنار وسعت و شدت رشد قیمتها نشان داد که تقاضا قصد عقبنشینی از معاملات را ندارد و همچنان در محدودههای مثبت و منفی درحال تکاپو برای خرید سهام است. حتی انتظار فشار عرضه در روز گذشته هم به علت موج قوی تقاضا و نیز به لطف تغییر معادلات حاکم بر ارزشگذاری سهام (که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد) به چشم نیامد و اثرگذار ظاهر نشد. در واقع، فعالان بورسی معاملات روز گذشته را در شرایطی آغاز کردند که برخی از فعالان و تحلیلگران بورسی انتظار موج فروش و فشار بر قیمتها را داشتند. این طیف عرضه اولیه سهام شرکت سرمایهگذاری صبا تامین که یکی از عرضههای نسبتا بزرگ بازار سهام دانسته میشود را عامل در این جهت عنوان کردند. طبق روال معمول با هر عرضه اولیهای در بازار تا حدی قیمتها تحت فشار قرار میگیرند. این موضوع عمدتا بهدلیل نیاز اهالی بازار به تامین نقدینگی ارزیابی میشود. اما روز گذشته چنین انتظاری با واقعیت معاملات منطبق نشد و بر خلاف تصور برخی از فعالان سهام، قیمتها با قدرت به مسیر صعودی بازگشتند.
از آخرین عرضهاولیه در بازار سهام یعنی از ۲۱ اسفند سال قبل ۱۳ روز کاری میگذرد. در موج عرضههای اولیههای اسفندماه، مستعدترین نماد برای جذب حجم بالای تقاضا نماد معاملاتی «شگویا» در فرابورس بود که بیش از ۹۰۰ میلیارد تومان از نقدینگی موجود را جذب کرد و طی ۱۳ روز معاملاتی گذشته هم مدام با صف خرید همراه بود. حال، عرضهاولیه دیگری در نماد «صبا» در راه است (امروز چهارشنبه ۲۰ فروردین) که برای مشارکت در آن و خرید کل این عرضه به ۱۸۰۰ میلیارد تومان نقدینگی نیاز است. انتظار میرفت این عرضه نسبتا بزرگ، نه تنها در جذب منابع قویتر از سایر عرضهاولیههای اخیر عمل کند بلکه موج موقتی از فشار فروش در بازار سهام را بهوجود بیاورد. یعنی دستکم در معاملات روز سهشنبهشاهد فشار نسبی عرضه به عنوان مانع رشد قیمتها باشیم. اما چنین اتفاقی رخ نداد. بهنظر میرسد حجم زیاد پولهای در گردش در تالار سهام امکان چنین فشاری را به فروشندگان بالقوه نداده است. واقعیت این است که ارزش معاملات در کل بازار سهام (بورس و فرابورس) افزایش چشمگیری داشته است. در ۵ روز کاری اخیر بهطور متوسط ۸۱۰۰ میلیارد تومان سهم در مقیاس روزانه در بین فعالان بورس و فرابورس دست به دست شده است. این عدد برای مدت مشابه سال قبل به زحمت به رقم ۱۱۰۰ میلیارد تومان میرسد. همچنین میزان ورودی پولها که در تغییر مالکیت بین معاملهگران حقیقی و حقوقی منعکس میشود، نشان میدهد که طی این مدت بیش از ۳۷۰۰ میلیارد تومان پول از سوی فعالان حقیقی وارد جریان معاملات بورس و فرابورس (به استثنای بازار پایه) شده است. این درحالی است که در بازه زمانی مشابه سال قبل این عدد معادل ۱۹۰ میلیارد تومان بوده است. مقایسه این اعداد به خوبی نشان میدهد که بازار سهام با چه تحول شگرفی طی این مقطع زمانی روبهرو شده و برای فروخواباندن عطش تقاضا به چه عددی از عرضه جدید نیاز است. پس از این منظر به خوبی میتوان دریافت که چرا عرضهاولیهای با ارزش ۱۸۰۰ میلیارد تومان تاثیر چندانی در جریان معاملات و روند قیمتها طی روز گذشته نداشت. البته رفع موقت مشکلات فنی و عدم اختلال در سامانه مرکزی معاملات هم در جلب اطمینان بورسبازان و تقویت تقاضا موثر بود.
بهطور معمول تشکیل صف در بورس تهران منحصر به سهام شرکتهایی است که از حیث شناوری و حجم کل سهام و همچنین تعداد بازیگران جزو کوچکترهای بازار بهشمار میروند. در واقع، هر چه عمق معاملاتی یک سهم کمتر باشد، طول دوره صفنشینی و التهاب قیمت در آن در جریانی معکوس قرار میگیرد و بنابراین، ادامهدارتر است. به بیان روشنتر، وجود صف با عمق معاملاتی سهم رابطه معکوس دارد. به همین دلیل، در سهام شرکتهای بزرگ کالایی، کمتر شاهد شکلگیری صف یا تداوم آن هستیم. اما روز گذشته بر خلاف روند معمول بازار، شاهد تشکیل صفهای طویل در نماد شرکتهای بزرگ کالایی از جمله «فارس»، «فولاد»، «فملی و «کگل» به عنوان نمایندگان سه گروه بزرگ بازار بودیم. در واقع، دیروز بازار یک بار دیگر سنت معاملاتی روزهای اخیر را شکست و سهام غولها را از میانه معاملات به سمت صف خرید برد. فشار بازار جهانی عاملی بود که سهم کالایی را تحتالشعاع خود قرار داده بود. با وجود این، دریافت سیگنالهای مثبت از بازار جهانی سبب شد تا غولها هم به جمع سبزپوشان بازار بپیوندند و بخشی از جاماندگی بسیار جدی خود با نماد شرکتهای کوچک و متوسط را جبران کنند. با وجود این، همچنان روند بزرگترهای بازار از حیث شتاب و میزان بازدهی قابل مقایسه با کوچکترها نیست که دلایل خاص خود را دارد.
بازار جهانی روز سهشنبه سیمای نسبتا متفاوتی نسبت به هفتههای اخیر داشت. علاوه بر بهای نفت، قیمت فلزات هم طی معاملات دیروز رشد قابلتوجهی را ثبت کردند. بهای هر بشکه نفت برنت تا لحظه تنظیم این گزارش افزایشی بیش از ۴/ ۲ درصد را به نمایش گذاشت و در بازار فلزات هم شاهد ارتقای ۷/ ۳ درصدی قیمت مس به عنوان نماینده صنعت فلزات و ۲/ ۲ درصدی بهای هر تن فلز روی بودیم. از طرفی شاخصهای سهام هم چه در آمریکا و چه در آسیا طی این دو روز، به خصوص در روز گذشته، مسیری صعودی طی کردند. شاخصهای بورس نیویورک شامگاه دوشنبه جهش قابلتوجه ۷ تا ۸ درصدی را ثبت کردند و موج مثبت خود را به بازگشایی بازارهای آسیایی در روز سهشنبه فرستادند. این موج مثبت در بازار جهانی را غالبا باید به اخبار اقدامات مقابلهای در برابر ویروس کرونا مرتبط دانست. در واقع، کاهش نرخ ابتلا به این بیماری در اروپا و آمریکا مهمترین عامل احیای امید در بازار جهانی و رشد قیمتها بهشمار میرود. در عین حال، بهای نفت هم علاوه بر این موضوع به کاهش تولید از سوی تولیدکنندگان عمده هم امیدوار بهنظر میرسید. منابع رویترز دیروز اعلام کردند که روسیه و عربستان روز پنجشنبه بر سر کاهش تولید موافقت خواهند کرد و این سیگنال که مشروط به همکاری آمریکا شده به تقویت مضاعف قیمت نفت در روز گذشته کمک کرد. حتی نوسان شاخص دلار در اوج سه ساله هم نتوانست فشار چندانی بر قیمت کامودیتیها بیاورد. میدانیم که کامودیتیها غالبا با دلار قیمتگذاری و معامله میشوند و هر گونه رشد دلار میتواند باعث فشار بر قیمت این مواد خام شود. تزریق گسترده پول از سوی فدرال رزرو هم که معمولا ارزش دلار را پایین میآورد، اکنون بهدلیل تضعیف جفتارزهای عمده مانند پوند و یورو، در شاخص دلار انعکاس چندانی نداشته و بیشتر بهشکل رشد تقاضای اسمی در قیمتها تبلور یافته است.
از ابتدای این هفته انتشار نامهای مبنی بر کاهش نرخ سود بانکی در بین محافل بورسی دست به دست شد و اغلب فعالان بازار به اثرات مثبت این سیاست انبساطی بر ارزش کل بورس تهران اشاره کردند و آن را عامل عمده رشد قیمتها دانستند. «دنیای اقتصاد» روز گذشته خبر غیررسمی کاهش نرخ سود سپرده بانکها را تایید و تصویب آن را منوط به امضای رئیسکل بانک مرکزی دانست. طبق این خبر نرخ سود سپرده قرار است از محدوده ۲۰ درصد برای بنگاهها به ۱۵ درصد محدود شود و برای افراد حقیقی بین ۱۵ تا ۵/ ۱۷ درصد شناور شود. به لحاظ تئوریک، نرخ سود سپرده بانکی به عنوان نرخ سود کمریسک، در تمام دنیا یکی از مبانی مهم ارزشگذاری سهام تلقی میشود. در واقع، تحلیلگران براساس درجه ریسک بازارها، حد پایین کسب سود سالانه در سهام را نرخ سود سپرده بانکی در نظر میگیرند و آن را با میزانی از صرف ریسک برای سهام جمع میزنند و در نتیجه سهام ارزان یا گران را درجهبندی میکنند. بر این اساس، اگر تا پیش از این حداقل نسبت قیمت به درآمد برای یک سهم بر مبنای نرخ سود سپرده ۲۰ درصدی ۵ واحد بود، این نسبت با کاهش نرخ سود بانکی به ۱۵ درصد، به ۷/ ۶ مرتبه صعود میکند و به این ترتیب، رشد قیمت سهم توجیهپذیر میشود. این برداشت یا این توجیه در شرایطی درست است که قیمتها در سطوح تعادلی خود و براساس ملاکهای ارزشیابی کلاسیکی مثل سودآوری و نسبت قیمت به درآمد معامله شوند. اما معاملات بورس تهران مدتهاست که از الگوهای کلاسیک ارزشگذاری خارج شده و عملا این نسبت نمیتواند توجیهکننده سطوح قیمت کنونی و محرک سهام باشد. بسیاری از سهمها در شرایط فعلی با نسبتهای بالای ۱۰ تا ۳۰ مرتبه درحال معامله هستند و از این منظر نمیتوان توجیهی برای رشد سهام تراشید. در عین حال، میتوان تاثیر کاهش نرخ سود را از دریچه دیگری نگریست. در واقع، کاهش نرخ سود میتواند از مجرای آزاد کردن منابع مالی از بانکها، جریانی از پول را فارغ از ملاکهای کلاسیک روانه بورس کند و موج دیگری از صعود سهام را بهدنبال داشته باشد.