تاریخ: ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ، ساعت ۱۴:۵۰
بازدید: ۲۴۳
کد خبر: ۹۸۸۶۲
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت
کارشناس بازار سرمایه اعلام کرد:

مثال هایی از عدم تحقق پیش بینی بورس و دلار / "الویت" و زمان پایان امواج‌ صعودی

می متالز - کارشناس بازار سرمایه با اعلام چند مثال از عدم تحقق پیش بینی ها درباره بورس و دلار و نفت، زمان پایان موج‌های صعودی هیجانی با تکیه بر تئوری "الویت را بررسی کرد.
مثال هایی از عدم تحقق پیش بینی بورس و دلار / "الویت" و زمان پایان امواج‌ صعودی

به گزارش می متالز، شروین شهریاری با بررسی آخرین وضعیت بازار سرمایه و با انتشار مطلبی با عنوان "پرواز بورس در آسمان ناشناخته" در دنیای‌اقتصاد اعلام کرد: بازار سهام این هفته نیز حکایتی متفاوت از چهار ماه گذشته نداشت و تنها ضرباهنگ روند افزایشی باز هم تندتر شد.

به این ترتیب با جهش ۱۵ درصدی شاخص کل، بازدهی بورس از ابتدای سال به ۴۵ درصد رسید که هر دو بازدهی رکوردهایی تاریخی محسوب می‌شود. کاهش سود سپرده‌های بانکی نیز هر چند در نگاه اول عاملی مساعد برای تداوم رونق بورس به‌نظر می‌رسد اما سطح فعلی ارزش‌گذاری‌های سهام از یک سو و در اختیار بودن ابزارهای دسترسی به سودهای بالاتر در قالب صندوق‌های سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت در بانک‌ها و بازار سرمایه از سوی دیگر، موجب می‌شوند تا تاثیر‌گذاری این خبر بیشتر جنبه نمادین داشته باشد.

تنها عامل تعیین کننده مسیر آینده بورس

به این ترتیب رشد افسانه‌ای بورس درحالی ادامه می‌یابد که به لحاظ متغیرهای اقتصادی حاکم بر سودآوری شرکت‌ها نظیر نرخ ارز و قیمت‌های جهانی کالا نه‌تنها نشانه مساعدی دیده نمی‌شود بلکه می‌توان گفت نوسانات در این بخش در هفته‌های اخیر یکسره به ضرر سودآوری شرکت‌ها رقم خورده است.

طبیعتا در رابطه با قیمت‌های جهانی، شیوع کرونا نقش منفی ایفا کرده است. در رابطه با نرخ ارز هم برخی از رونق بورس به‌عنوان جذب‌کننده نقدینگی و مهار‌ کننده بازارهای موازی یاد می‌کنند. به این ترتیب، آنچه مسیر این روزهای بورس را تعیین می‌کند تنها ورود بی‌محابای نقدینگی به بازار سهام است.

در همین راستا خرید بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان توسط سرمایه‌گذاران حقیقی از حقوقی در فروردین نه تنها دو برابر اسفند است بلکه به تنهایی بیش از ۶۰ درصد ورود این نقدینگی در کل سال ۹۸ را پوشش می‌دهد. با توجه به سپرده شدن مهار قیمت‌ها به دست روند نقدینگی و تضعیف ارتباط آن با واقعیت اقتصادی، طبیعتا پیش‌بینی نقطه پایانی اوج کنونی ممکن نیست.

چند مثال از عدم تحقق پیش بینی ها درباره بورس و دلار و نفت

معمولا در هر مقطع زمانی ، اجماع اکثریت فعالان بازار در خصوص روند آتی در بازه مشخصی قرار دارد. به‌عنوان نمونه در شرایط کنونی بخش مهمی از فعالان بازار پیش‌بینی تداوم رشد شاخص بورس تا سطح یک میلیون واحد را در سال ۹۹ دارند اما نکته جالب این است که در برخی مقاطع تاریخی، آنچه اتفاق می‌افتد کاملا از اجماع سرمایه‌گذاران دور است.

یکی از این مقاطع دوازده ماه گذشته است. در اردیبهشت سال گذشته،  شاید اگر به اجماع بازار رجوع می‌شد با فضایی مشابه امروز بازدهی ۴۰ تا ۵۰ درصدی از سطح شاخص مزبور محتمل تصور می‌شد. همچنین در خصوص نرخ ارز که در بازه ۱۵ تا ۱۶ هزار تومان در بازار آزاد بود نیز احتمالا رشدی در حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد برای یک سال آینده پیش‌بینی می‌شد.

به عبارت دیگر، رشد واقعی بورس (به دلار) در افق یک‌ساله بین ۲۰ تا ۲۵ درصد برآورد می‌شد ولی آنچه در عمل اتفاق افتاد این بوده که دلار از آن مقطع کمتر از ۱۰ درصد رشد داشته است. اما رشد شاخص در این دوره به دلار بیش از ۲۵۰ درصد بود. وضعیتی که شاید هیچ عضوی از جامعه کارشناسان بورس در آن زمان پیش‌بینی نمی‌کرد.

یک نمونه دیگر تغییرات نسبت قیمت بر درآمد سهام است. باز هم کمتر تصور می‌شد که این نسبت کلیدی در اردیبهشت ماه ۹۹ رکورد اوج تاریخی سال ۸۳ را بشکند و در هفته گذشته از ۱۵ مرتبه نیز فراتر برود.

یک مورد مشابه مربوط به عکس‌العمل بازار سهام ایران به بحران جهانی است. باز هم اگر روزی از فعالان بازار سوال می‌شد که اگر قیمت‌های نفت، روزی به زیر صفر برود یا شاخص مواد خام بیش از ۳۰ درصد در عرض سه ماه افت کند آیا امکان دارد شاخص کل بورس تهران در همان دوره بیش از ۸۰ درصد رشد کند؟ احتمالا پاسخ اکثریت مخاطبان به این پیش‌بینی منفی بود.

اما واقعیت این است که همه اینها در ابعادی بسیار دور از انتظارات اتفاق افتاده است. نتیجه‌ای که شاید بتوان از این اشارات گرفت این است که آنچه پیش روی بازار است هم تا حد زیادی می‌تواند با انتظارات عمومی متفاوت باشد.

پیش‌بینی زمان پایان موج‌های صعودی با تکیه بر یک تئوری

در شرایط کنونی بازار سهام، یکی از متداول‌ترین ابزارها در جهت تحلیل و گمانه‌زنی در مسیر آتی عبارت از تمرکز بر عوامل رفتاری و نموداری است. یکی از ابزارهای موثر در این راستا که به درک نوسانات هیجانی از جمله طمع و ترس‌های افراطی کمک می‌کند، تئوری موسوم به الیوت است. این تئوری مفصل ابعاد متعددی دارد اما شاید بخشی از این دیدگاه که مربوط به بحث کنونی است پیش‌بینی زمان پایان موج‌های صعودی هیجانی و گسترده است.

در این راستا، معمولا این نظریه مطرح می‌شود که میزان رشد قیمت در مراحل پایانی صعودی به نحو محسوسی کندتر از روند اخیر می‌شود. تلفیق این نگاه با آمار خالص خرید سرمایه‌گذاران حقیقی از حقوقی می‌تواند این معیار را به دست دهد که نقطه نزدیک به پایان روند صعودی احتمالا در جایی خواهد بود که به‌ رغم ادامه ورود نقدینگی جدید، رشد قبلی کند و اصطلاحا از نفس می‌افتد.

به عبارت دیگر از آهنگ و دامنه رفتار صعودی در پایان این مسیر کاسته می‌شود. این اتفاق البته در شرایط کنونی نشانه منطبقی بر بورس تهران ندارد اما می‌توان برای تخمین نقطه پایانی روند کنونی، نیم‌نگاهی به مبانی تجربی آن داشت.

منبع: بورس پرس
عناوین برگزیده