به گزارش می متالز، در این روزها اخبار بسیاری در خصوص تجدید ارزیابی داراییها در دو غول خودروسازی کشور، «سایپا» و «ایران خودرو» به گوش میرسد.
در آخرین مورد، از زمزمه افزایش سرمایه ۳۰۰ تا ۴۰۰ درصدی «سایپا» از محل تجدید ارزیابی داراییها خبر داد. البته طبق شنیدهها، ارزیابی کارشناسان رسمی بیش از این ارقام بوده و در صورت موافقت مدیرعامل، رقم افزایش سرمایه بین ۵۵۰ تا ۶۰۰ درصد خواهد بود.
بحث تجدید ارزیابی «ایران خودرو» و شرکتهای زیرمجموعه نیز مدتی است بر زبانها میچرخد؛ شرکتی که در این زمینه از «سایپا» جامانده و هنوز نتوانسته در این مورد ورود کند.
در ادامه به ساختار داراییهای این دو شرکت نگاه میاندازیم تا ببینیم کدام شرکت استعداد بیشتری در تجدید ارزیابی دارد.
همانگونه که ملاحظه میکنید، ساختار داراییهای شرکت «سایپا» بر سرمایه گذاریهای بلندمدت استوار است؛ در حالی که بیشترین حجم داراییهای «ایران خودرو» به دریافتنیهای تجاری تعلق دارد.
به عبارت بهتر، بخش داراییهای جاری که امکان تجدید ارزیابی ندارد، ۴۶ درصد از کل داراییها «سایپا» و ۷۲ درصد از کل داراییهای «ایران خودرو» را تشکیل میدهد. بنابراین، «سایپا» و «ایران خودرو» به ترتیب ۵۴ و ۲۸ درصد از کل داراییها را میتوانند تجدید ارزیابی کنند.
نزدیک به ۴۵ درصد از داراییهای «سایپا» را سرمایه گذاریهای بلندمدت تشکیل میدهد و از «ایران خودرو» حدود ۲۷ درصد بیشتر است. از سوی دیگر، بیشترین حجم داراییهای «ایران خودرو» در سرفصل دریافتنیهای تجاری قرار گرفته که ۲۴ درصد بیش از «سایپا» است.
البته از آن جا که «سایپا» در اسفند ماه سال ۹۴ افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی سرمایه گذاریهای بلندمدت را به ثبت رسانده، تا پایان سال ۹۹ امکان تجدید ارزیابی از این محل برای این شرکت وجود ندارد.
در این میان، داراییهای ثابت مشهود که میتواند یکی از محلهای مهم تجدید ارزیابی باشد، در «ایران خودرو» حدود ۷ درصد و در «سایپا» حدود ۶ درصد از کل داراییها را شامل میشود. البته باید توجه داشت که «سایپا» در مهر ماه سال ۹۳ افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی زمین و ساختمان را به ثبت رساند و بنابراین، ۵ سال از آن تاریخ گذشته و میتواند مجددا از محل تجدید ارزیابی داراییهای ثابت افزایش سرمایه دهد. حال در این ۵ سال تا چه اندازه بر ارزش داراییهای ثابت افزوده شده است، باید منتظر گزارش کارشناس رسمی ماند!
اما نکته جالب توجه این است که «ایران خودرو» از زمان تأسیس تا به امروز تجدید ارزیابی انجام نداده و به شدت مستعد افزایش سرمایه از این محل است که قطعا با توجه به گذشت زمان بسیار زیاد، میزان آن قابل توجه خواهد بود. البته از سوی دیگر، این نکته را نیز باید مدنظر داشت که تنها حدود ۲۵ درصد از کل داراییها قابلیت تجدید ارزیابی دارند.
تحلیل فاصله ساختار سود و زیان این دو شرکت حاکی از آن که بهای تمام شده تولید بیش از مبلغ فروش محصولات است و به همین علت با حاشیه زیان فعالیت میکنند. در این بین، حاشیه زیان ناخالص «ایران خودرو» ۱۲ درصد کمتر از «سایپا» است.
«سایپا» بر خلاف «ایران خودرو» که متحمل سایر هزینههای عملیاتی است، این شرکت توانسته به میزان ۷ درصد درآمد فروش خود، سایر درآمدهای عملیاتی شناسایی کند.
از آن جا که نسبت هزینه مالی به درآمدهای عملیاتی در «سایپا» ۲۷ درصد است، حاشیه زیان خالص این شرکت به ۶۰ درصد میرسد و این نسبت در «ایران خودرو» ۴۴ درصد است.
بنابراین، میتوان چنین گفت که مشکل اصلی دو غول خودروسازی، بهای تولید بالا و هزینههای مالی ناشی از تسهیلات سنگین بانکی است. به این ترتیب، در صورتی این دو شرکت میتوانند از سنگینی وزنه هزینه مالی در صورتهای مالی بکاهند که به حاشیه سود ناخالص دست یابند.
در بازار سرمایه، «خودرو» با ثبت بازدهی ۲۲۳ درصدی در مدت سپری شده از سال جاری عملکرد بهتری نسبت به «خساپا» با بازدهی ۱۱۴ درصدی داشته است. این دو سهم در سه سال گذشته نتوانستند سهامداران خود را در مجموع راضی نگه دارند اما؛ در سال ۹۴ که بحث «خساپا» فرآیند تجدید ارزیابی داراییها را به جریان انداخت، در حالی که با گذشت بیش از نیمی از سال رشد قیمت چندانی نداشت اما؛ در نهایت بازدهی ۱۹۱ درصدی را در کارنامه سال ۹۴ خود ثبت کرد.
ثبت بازدهیهای بسیار مناسب در سال جاری نیز تا حدی ناشی از بحث جذاب تجدید ارزیابی بوده و حال باید منتظر ماند و دید با انتشار گزارش آن از سوی دو خودروساز، ارقام بازدهی تا چه سطوحی رشد خواهند کرد!
در نظرسنجی در خصوص معاملات «خساپا» ۶۴ درصد اعلام کردند تمایل به خرید این سهم دارند و ۳۶ درصد دیگر موقعیت فروش را برگزیدند.
در نظرسنجی امروز نیز میزان افرادی که تمایل به خرید سهام «خودرو» دارند، بیش از فروش بود و ۶۲ درصد متقاضی این سهم هستند.
نگاهی به رفتار حقوقیها در سال جاری حاکی از آن است که در مجموع، حدود ۵۶ میلیون سهم از حقیقیها به حقوقیها تغییر مالکیت داده شده است و به عبارت بهتر، تاکنون حقوقیها میل ورود به «خودرو» نشان دادهاند. در «خساپا» شدت ورود حقوقیها بیشتر بوده و تاکنون ۱۹۸ میلیون سهم از حقیقیها خریداری کردهاند.
به نظر شما «خودرو» و «خساپا» در فصل آخر سال باز هم خاطرهساز میشوند؟