به گزارش می متالز، بهادر احرامیان، عضو هیئت مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران ضمن بیان این مطلب که در واقع اگر به تجربه جهانی نگاهی داشته باشیم خواهیم دید به ندرت کشوری در دنیا پیدا می شود که مسئله توازن در صنعت فولاد در آن به عنوان یک چالش مطرح باشد.
وی افزود: در سطح دنیا بیشتر کارخانجات فولاد از ابتدای تاسیس به صورت متوازن دیده شده اند یعنی از ابتدا و در دورنمای حیاتشان برای زنجیره کامل تولید برنامه ریزی کرده اند. برای نمونه در کشورهای با دسترسی به آب های آزاد، کارخانجات از ابتدا در کنار آب تاسیس شدند. یا اینکه واحد نورد و فولادسازی در کارخانه های با مصرف قراضه در بیشتر موارد در کنار یکدیگر هستند. یا حتی در واحدهای با مصرف سنگ آهن به عنوان ماده اولیه، کلیه زیرساخت ها و امکانات حمل و تامین مواد اولیه و محصول در آن پیش بینی شده است.
احرامیان اظهار داشت: زمانی که به صنعت فولاد ایران و شاکله کارخانجاتی که تاکنون شکل گرفته اند نگاه می کنیم، می بینیم که به جز چند مورد محدود، سایر کارخانه ها این خصوصیت ها را ندارند. علت اصلی بروز این مشکلات این است که آنچه در دو دهه اخیر در صنعت فولاد کشور رخ داده، تنها برمبنای تامین نیاز داخل بوده و کمتر دورنمای حضور در بازارهای جهانی و صادراتی در آن مدنظر قرار گرفته است.
وی با بیان اینکه ایران سال ها وارد کننده فولاد دنیا بود گفت: این حجم و عطش تقاضای بازار و فشاری که بر روی واردات برای تامین نیاز بازار داخل وجود داشت، سبب ترغیب تمام سرمایه گذاران به ورود به این عرصه از تولید شد. در نتیجه با سرعت زیادی جذب سرمایه گذاری ها صورت گرفت و اکثر افراد، حداکثر هدف خود را پاسخگویی به نیاز بازار داخلی می دانستند. درحالی که هیچ موقع به این موضوع فکر نشد که ظرفیت هایی که در حال شکل گیری است، به مرحله ای خواهد رسید که بازار داخل اشباع شود و به خاطر مازاد ظرفیت ایجاد شده، تولیدکنندگان مجبور به رقابت قیمتی در بازارهای جهانی خواهد بود.
عضو هیئت مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران خاطرنشان کرد: چالش فولاد کشور درست از همین جا آغاز شد و اکنون شاهد هستیم ظرفیت های ایجاد شده در کشور در بخش نورد و ذوب قابل توجه است بدون توجه به اینکه به واحدهای کنسانتره، گندله و آهن اسفنجی در این مجموعه ها توجه شود. حال آنکه همین واحدهای نورد و فولادسازی ها در عمده موارد در کنار یکدیگر احداث نشده اند. علاوه بر این امروز شرایط تولید رقابتی تر شده و توجه به هزینه های تولید، کاهش آنها و در نتیجه کاهش بهای تمام شده، به مسئله اصلی واحدهای تولیدی تبدیل شده است.
وی در پاسخ به این سوال که حالا که این عدم توازن به هر ترتیب در زنجیره فولاد اتفاق افتاده است، چه راهکار عملیاتی می توان برای حل این معضل درنظر گرفت؟ گفت: اگرچه برخی کارشناسان، راهکار حل این مسئله را تکمیل زنجیره در تمامی کارخانجات موجود در کشور می دانند اما به اعتقاد من تکمیل زنجیره در واحدهای موجود نه تنها ظرفیت های بالقوه ای را در کشور ایجاد می کند که به دلیل مسائل زیست محیطی و زیرساختی، امکان بالفعل شدن آن ها نیست بلکه از لحاظ اقتصادی نیز شاید مقرون به صرفه نباشد. پس بهتر آن است که از اینجا به بعد وضعیت صنعت فولاد را قدری ساماندهی کنیم که برای ساماندهی و توازن آن چند راه حل پیشنهاد می شود.
احرامیان اولین راهکار حل موضوع عدم توازن در زنجیره را شروع توسعه های زیرسقفی برخی شرکت ها دانست و ادامه داد: شرکت هایی که به دلیل حجم، مقیاس یا موقعیت جغرافیایی شان امکان اجرای طرح های توسعه ای را دارند توسعه های زیر سقفی را شروع کنند و حلقه هایی مفقوده زنجیره تولیدشان را به چرخه تولید خود اضافه کنند.
وی گزینه دومی که می تواند بسیار مفید و کاربردی باشد را بحث ادغام ها عنوان کرد و افزود: یعنی بتوانیم ظرفیت های موجود را با هم افزایی که در پروسه ادغام وجود دارد تا حدی بهبود دهیم. در واقع با توجه به هزینه های تاسیس واحدهای جدید و به دلیل کاهش سودآوری در صنعت، توجه به بحث ادغام به عنوان یک قاعده کلی و گزینه بهتر ضروری است. حال این ادغام می تواند ادغام واحدهای معدنی کوچک با کارخانجات احیاء مستقیم موجود در سطح کشور باشد یا می تواند ادغام واحدهای احیا با فولادسازی ها و یا با یکدیگر باشد. تشکیل این شرکت های مشترک، به کاهش هزینه های موجود می انجامد و رقابت پذیری واحدها را افزایش می دهد و توازن در زنجیره فولاد را به صورت پایدار محقق می کند.