
میمتالز - محسن صولتیفر؛ کارشناس واحد نظارت شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران: صنعت معدنکاری، به عنوان یکی از پایههای توسعه اقتصادی، نقش حیاتی در تأمین مواد اولیه مورد نیاز صنایع مختلف ایفا میکند. با این حال، فعالیتهای معدنی، به ویژه در مقیاس وسیع، همواره با چالشهای زیستمحیطی قابل توجهی همراه بوده است. یکی از مهمترین این چالشها، مدیریت باطلههای معدنی است که محصول فرآوری کانیها بوده و شامل ذرات ریز سنگ، آب و مواد شیمیایی مورد استفاده در فرآیند استحصال میشوند. انباشت این باطلهها به صورت پایدار و ایمن، نیازمند ساخت سازههایی به نام سدهای باطله (Tailings Dams) است. در کشور عزیزمان که با بحرانهای زیستمحیطی نظیر کمبود آب، فرسایش خاک، آلودگی هوا و تخریب زیستگاهها مواجه است، اهمیت ارزیابی دقیق و مدیریت صحیح سدهای باطله دوچندان میشود.
در ادامه به ضرورت و مخاطرات نیاز به سدهای باطله میپردازیم.
۱- مدیریت پسماندهای عظیم: فرآیند فرآوری مواد معدنی حجم عظیمی از باطله را تولید میکند که نمیتوان آنها را بدون کنترل در طبیعت رها کرد. سدهای باطله راهحل اصلی برای انباشت این پسماندها هستند.
۲- حفظ منابع آبی: آب مورد استفاده در فرآوری کانیها، حاوی ذرات جامد و مواد شیمیایی است. سدهای باطله امکان بازچرخانی آب را فراهم کرده و از هدر رفت و آلودگی منابع آب جلوگیری میکنند.
۳- جلوگیری از آلودگی خاک و آبهای زیرزمینی: باطلهها میتوانند حاوی عناصر سنگین و مواد شیمیایی سمی باشند. سدهای باطله با جلوگیری از نشت این مواد به خاک و آبهای زیرزمینی، از آلودگی گسترده محیط زیست جلوگیری میکنند.
۴- کاهش انتشار گرد و غبار: باطلههای خشک میتوانند منبع تولید گرد و غبار باشند که برای سلامت انسان و محیط زیست مضر است. وجود آب در سد باطله و یا پوشش مناسب سطح آن، به کنترل این مساله کمک میکند.
۵- پایداری بلندمدت: سدهای باطله به گونهای طراحی میشوند که بتوانند برای دههها و حتی قرنها، باطلهها را به صورت پایدار نگهداری کنند و خطرات ناشی از آنها را به حداقل برسانند.
۱- شکست سد و رهاسازی فاجعهبار باطله: که میتواند منجر به آلودگی وسیع آب و خاک، تخریب زیستگاهها و حتی تلفات جانی شود (مانند فاجعه برومادینیو در برزیل یا معدن پلاتو در چین).
۲- نشت آلایندهها به آبهای سطحی و زیرزمینی: حتی بدون شکست سد، نشت تدریجی مواد سمی میتواند باعث آلودگی طولانیمدت شود.
۳- انتشار گرد و غبار حاوی فلزات سنگین: در مناطق خشک، باطلههای خشک میتوانند منبع گرد و غبار حاوی آلایندهها باشند.
۴- تخریب منظر و اکوسیستمها: احداث سدهای باطله نیازمند تخصیص زمینهای وسیعی است که میتواند منجر به از بین رفتن پوشش گیاهی و زیستگاههای حیات وحش شود.
برای کاهش مخاطرات و اطمینان از عملکرد ایمن و پایدار سدهای باطله، انجام ارزیابی زیستمحیطی (Environmental Impact Assessment - EIA) جامع و دقیق، قبل، حین و پس از ساخت، ضروری است.
این ارزیابی باید شامل موارد زیر باشد:
۱- مطالعات پایه: بررسی دقیق وضعیت محیط زیست منطقه (آب، خاک، هوا، تنوع زیستی، جوامع محلی) قبل از احداث سد.
۲- پیشبینی اثرات: ارزیابی تمامی اثرات مثبت و منفی احتمالی سد بر محیط زیست و سلامت انسان در طول چرخه عمر معدن.
۳- طراحی و مهندسی پایدار: انتخاب بهترین مکان، نوع سد، روش ساخت و مواد اولیه با در نظر گرفتن ویژگیهای ژئوتکنیکی، هیدرولوژیکی و لرزهخیزی منطقه. استفاده از روشهای خشکسازی باطله (Dry Stacking) در صورت امکان برای کاهش ریسک.
۴- مدیریت آب: طراحی سیستمهای زهکشی مؤثر، بازچرخانی آب، و تصفیه پسابهای احتمالی.
۵- پایش و نظارت مستمر: اجرای برنامههای پایش جامع برای کیفیت آب، پایداری سد، و نشت احتمالی.
۶- برنامههای اضطراری: تهیه و تمرین برنامههای واکنش در برابر حوادث و شکستهای احتمالی.
۷- برنامههای بسته شدن و پس از بسته شدن: طراحی و اجرای برنامههای جامع برای تثبیت سد، احیای مناطق تخریب شده، و پایش بلندمدت پس از پایان فعالیت معدن.
۸- مشارکت ذینفعان: اطلاعرسانی و دریافت نظرات از جوامع محلی و سایر ذینفعان در طول فرآیند ارزیابی و تصمیمگیری.
معدن طلای موته:
با توجه به موقعیت مکانی مجتمع طلای موته که در منطقه با اقلیم خشک و نیمهخشک واقع شده است و همچنین با توجه به اهمیت منابع آبی محدود، سدهای باطله معدن طلای موته میتواند نقشی حیاتی در مدیریت پایدار پسماندهای فرآوری طلا ایفا کند. این سدها، با نگهداری ایمن باطلهها و امکان بازچرخانی آب مصرفی در فرآیند سیانیداسیون، به طور مستقیم به موارد زیر کمک میکند:
۱- حفاظت از منابع آبی زیرزمینی و سطحی منطقه: با جلوگیری از نشت مواد شیمیایی نظیر سیانید و فلزات سنگین به آبهای محدوده، که برای کشاورزی و شرب اهمیت حیاتی دارند.
۲- کاهش فرسایش خاک و انتشار گرد و غبار: مدیریت باطلهها در سدها، از پخش شدن ذرات ریز باطله در اثر باد و آب جلوگیری کرده و به حفظ کیفیت هوا و خاک کمک میکند.
۳- جلوگیری از تخریب زیستگاههای محلی: با تمرکز پسماندها در یک محدوده مشخص و کنترلشده، فشار بر زیستگاههای اطراف کاهش مییابد.
منبع: ایمپاسکو