به گزارش می متالز، «محمدحسن قدیری ابیانه» سفیر پیشین ایران در مکزیک و تحلیلگر مسائل استراتژیک در گفتگویی تفصیلی با گروه سیاست خارجی به عملکرد دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۸ در ارتباط با اروپا و برخی از کشورهای همسایه و منطقه پرداخت و مهمترین چالشها و فرصتهایی که در سال ۱۳۹۹ با آن روبرو هستیم را برشمرد.
وی در این گفتگو عنوان میکند که داشتن رابطه با اروپا بلامانع است، ولی باید از موضع عزت، حکمت و مصلحت باشد.
قدیریابیانه همچنین میگوید که اروپاییها حاضر نیستند رابطه ۱۴۰۰ میلیارد دلاری خود با آمریکا را تحت الشعاع رابطه ۲۰ میلیارد دلاری با ایران قرار دهند و از سوی دیگر اینستکس را اتلاف وقت میداند.
این تحلیلگر مسائل استراتژیک بر این باور است که باید روابط را با همسایگان و کشورهای همسو توسعه دهیم و درباره مناسبات با عربستان سعودی، ترکیه و روسیه نظراتش را بیان میکند.
وی همچنین عنوان میکند که حتی اگر دموکراتها در آمریکا در انتخابات بعدی بر سر کار بیایند و خواستار حفظ برجام باشند، باز برجام منافعی برای ما ندارد.
مشروح این گفتگو را در زیر میخوانید.
وی در این گفتگو خاطرنشان کرد: متاسفانه به نظر میآید ذهنیتی در بین دستگاه دیپلماسی ما وجود دارد، اینکه دنبال نشان دادن وضعیت اسفناک و بدی از ایران است تا ترحم غربیها را برانگیزد و از این طریق مثلا امتیازاتی به دست آورده یا به رفع تحریم منجر شود. گاهی در مواضعشان مشاهده میکنیم که ایران را در مبارزه مثلا با کرونا و در تأمین معاش خیلی ناتوان جلوه میدهند که این ناشی از یک نگاه غلط نسبت به ماهیت غرب است.
قدیریابیانیه در عین حال یادآور شد: غافل از اینکه اگر از موضع قدرت وارد تعاملات با کشورهای غربی نشویم، آنها از آن علیه ما سوء استفاده میکنند. اگر فکر کنند که ما نمیتوانیم، بر خصومتهای خود میافزایند و نسبت به تاثیر آن امیدوار میشوند. این در حالی است که ایران در رابطه با کرونا خیلی بهتر از آمریکا و اروپا عمل کرده است.
این تحلیلگر مسائل استراتژیک بر این اعتقاد است که وزارت خارجه نیاز به طی کردن دورههای دشمنشناسی دارد و باید بتواند ماهیت آنها را از ظاهرشان تفکیک کند.
وی با بیان اینکه ظاهرا وزارت خارجه در این رابطه ناتوان است و همین امر نشان میدهد که مسیر غلطی را دنبال میکند، متذکر شد: این اعتماد را در برجام مشاهده کردیم که امضای جان کری وزیر خارجه آمریکا را تضمین قلمداد کردند، در حالی که حتی امضای رئیس جمهور و مصوبه کنگره آمریکا نیز تضمین محسوب نمیشود، چرا که میتوانند امضا یا مصوبه خود را پس بگیرند.
سفیر اسبق ایران در مکزیک خاطرنشان کرد: یکی از علل شکست برجام این بود که آقایان ظریف و روحانی فکر میکردند که دیپلماسی را بهتر از دیگران بلدند و با ماهیت آمریکا و غرب آشنا هستند و مایل بودند که افتخار رسیدن به تعامل با آمریکا نصیب خودشان شود. به همین دلیل بر خلاف مصلحت تلاش کردند از کارشناسان خبره حوزههای مختلف استفاده نکنند تا این افتخار نصیب جمع محدود خودشان شود.
وی افزود: در حالی که غربیها از تمام توان کارشناسی همه دستگاههای خود برای تحمیل نظرات خویش در برجام استفاده کردند و در واقع موفق شدند و کلاه گشادی بر سر دولت ایران گذاشتند.
قدیریابیانه اضافه کرد: بیش از یک سال در رابطه با برجام، با عمل به تعهدات یکطرفه ایران، فقط خواهش و تمنا کرده و تلاش کردند که استدلال کنند حق با ایران است. در حالی که غربیها به خوبی میدانند که حق با ایران است، ولی نمیخواهند به این حق تن بدهند. وزارت خارجه تلاش داشت آنها را قانع کند که حق با ایران است و این یک تلاش مذبوحانه است برای اینکه آنها به حقانیت ایران واقفند، اما قرار نیست به حق تن دهند و مرتب ایران را تهدید میکردند.
این تحلیلگر مسائل استراتژیک گفت: وقتی ایران کاهش تعهداتش در برجام را آغاز کرد علیرغم اینکه اعلام کردند که مکانیسم ماشه را اجرایی میکنند، ولی فعلا از آن صرفنظر کردند.
وی عنوان کرد: ای کاش روزی که ترامپ خروجش را از برجام اعلام کرد، ما آن را آتش میزدیم و میگفتیم دیگر برجامی وجود ندارد و تمام تعهدات خود را لغو میکردیم، در این صورت از منظر افکار عمومی نیز مقصرش، آمریکا جلوه میکرد؛ ولی آنها به مرور زمان تلاش کردند ایران را عامل نقض برجام معرفی کنند و مرتبا از ایران میخواهند که برجام را حفظ کند. حفظ برجام از نظر آنها یعنی ایران یکجانبه به تعهداتش عمل کند، بدون اینکه غرب تعهداتش را اجرایی کند.
قدیریابیانه با تأکید بر اینکه این موضع التماسگونه و خود را حقیر و ضعیف نمایش دادن، باید خاتمه یابد، تصریح کرد: ما نیاز به گدایی از غرب نداریم و باید با عزت برخورد کنیم. متاسفانه در دولت یک نوع حس حقارت نسبت به غربیها وجود دارد و ملت خودمان را باور ندارند.
وی افزود: اگر این نگاهها اصلاح شود سیاست خارجی نیز میتواند مسیر درست را پیدا کند. اما اگر این نگاه اصلاح نشود که ظاهرا مسئولان فعلی چه در دولت و چه وزارت خارجه از این جهت اصلاحناپذیرند، همین مسیر اشتباه را طی خواهند کرد.
سفیر پیشین ایران در مکزیک تصریح کرد: باید از موضع اقتدار برخورد شود، البته داشتن رابطه با اروپا بلامانع است، ولی باید از موضع عزت، حکمت و مصلحت باشد.
وی در ادامه این گفتگو با بیان اینکه یکی از روشهای غلطی که به خصوص آقای ظریف براساس آن سیاست خارجی را هدایت میکند این است که به معاهدات بینالمللی تن دهد، اظهار داشت: با این منطق که با تصویب خواسته آنها، بهانه را از آنها برای فشار بر ایران بگیریم. این منطق که برای گرفتن بهانه، موضوعاتی مثل FAFT یا پالرمو و خیلی موارد دیگر را بپذیریم، منطقی غلط و اشتباه است. زیرا در این صورت آنها برای تحمیل چنین مواضعی به ایران، کافی است که آن موضوع را بهانه کرده و قدری جوسازی کنند تا ما برای گرفتن بهانه از دست آنها، آنچه را میخواهند تصویب کنیم.
قدیریابیانه در ادامه این گفتگو به انتخاب سفرا و روسای نمایندگیهای ایران در خارج از کشور و همچنین کارشناسان اقتصادی سفارتخانهها اشاره کرد و افزود: برای اینکه وزارت خارجه بتواند در زمینه اقتصادی عملکرد مناسبی داشته باشد، باید افراد آشنا به مسائل اقتصادی را به ماموریت بفرستیم. آن هم نه محدود به کادر خود وزارت خارجه، بلکه باید تواناترین و بهترین نیروها در سطح کشور را شناسایی و آنها را برای تصدی در حوزه اقتصادی منصوب کنیم. از آنجا که اعزام به ماموریت برای کارکنان وزارت خارجه یک مزیت محسوب میشود، متاسفانه در وزارت خارجه تلاش شده تا پای دستگاههای دیگر را در ماموریت اقتصادی خارج از کشور کوتاه کنند.
وی افزود: زمانی در مکزیک به عنوان سفیر مشغول به فعالیت بودم، در مدت ماموریتم سه کارشناس اقتصادی تغییر کرد که هیچ کدام هم کارشناس اقتصادی نبودند.
قدیریابیانه درباره اعزام رایزنان بازرگانی هم که از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت صورت میگیرد، گفت: معلوم نیست وزارت صمت در انتخاب افراد مناسب معیارهای درستی داشته باشد و دوستیها، رفاقتها و همسوییهای حزبی موضوع اعزام به خارج از کشور میشود که البته این موضوع در سایر دستگاهها نیز مشاهده میشود.
وی در خصوص معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه نیز بیان کرد: تا نگاه به مسائل اقتصادی اصلاح نشده و در تعیین کادر اقتصادی از بهترین نیروهای کشور استفاده نشود، وزارت خارجه نمیتواند رسالت درستی در رابطه با مسائل اقتصادی کشور ایفا کند. وزارت خارجه دیپلماتپرور است، نه کادر اقتصادی پرور. کسانی که باید به عنوان کارشناس اقتصادی اعزام شوند باید در دستگاههای اقتصادی دارای تجربه کاری باشند. یک بررسی در مورد تحصیلات و سابقه کارشناسان اقتصادی چه در مرکز و کارشناسانی که به ماموریت اعزام میشوند، میتواند روشنکننده وضع موجود باشد.
قدیریابیانه در عین حال یادآور شد: البته ممکن است این اظهارات من خوشایند برخی از پرسنل وزارت خارجه نباشد، چون اگر این امر محقق شود برای اعزام به خارج در زمینه اقتصادی باید جای خود را به کسانی بدهند که به خصوص در دستگاههای اقتصادی مشغول هستند.
وی در ارزیابی از مناسبات ایران و اروپا در سالی که گذشت با بیان اینکه در رابطه با اروپا در یک سال اخیر پیشرفتی مشاهده نشده، خاطرنشان کرد: زیرا ایران یکطرفه به تعهداتش در برجام عمل کرد و از امتیازات محدود آن نیز محروم بود و اروپاییها هم حاضر نیستند رابطه ۱۴۰۰ میلیارد دلاری خود با آمریکا را تحت الشعاع رابطه ۲۰ میلیارد دلاری با ایران قرار دهند و این یک امر طبیعی محسوب میشود، بنابراین تصور اینکه اروپاییها جدا از آمریکا عملی انجام دهند، تصوری غیرواقعی است. هر چند ممکن است در ظاهر و کلام خود را مستقل از آمریکا بنامند، ولی چنین نیست.
قدیریابیانه سازوکار مالی اینستکس را نیز اتلاف وقت خواند و افزود: ما باید به نیروی خودمان اتکا کنیم و برای اتکا به نیروی خود باید ملت خود را باور کنیم که متاسفانه این باور نزد آقای روحانی و دولت وجود ندارد.
وی با بیان اینکه نیازمند تغییر نگاه به خود و دیگران هستیم، اظهار داشت: البته یک نکته نیز لازم به ذکر است و آن اینکه قدرت مذاکرهکنندگی و دیپلماسی ما تا حد زیادی به توان داخلی بستگی دارد. بر فرض که دیپلماتهای مبرز، خودشناس و دشمنشناسی داشته باشیم، ولی اگر وضعیت کلی کشور ضعیف باشد این ضعف در دیپلماسی ما نمود پیدا خواهد کرد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با بیان اینکه تقویت اقتصاد کشور در ابعاد مختلف اعم از نظامی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، تبلیغی و اقتصادی، انسجام ملی همه در برد دیپلماسی ما موثر است، عنوان کرد: مثلا وقتی آمریکا سردار سلیمانی را به شهادت رساند و ایران جواب قاطعی داد، اینکه آمریکا نتوانست دست به اقدام نظامی بزند، به خاطر خواهش و تمنای ما نبود، بلکه به خاطر قدرت بازدارندگی ما بود. در بعد اقتصادی نیز اگر ما قدرتمند شویم، آنها جرأت تحریم ما را نخواهند داشت و یا آن را بیاثر مییابند و اگر امیدی به تاثیر تحریم نداشته باشند، دست از آن برخواهند داشت.
قدیری ابیانه گفت: لازمه تقویت اقتصادی کشور نیز عمل به همه شعارهایی است که مقام معظم رهبری به عنوان شعار سال اعلام کردند. فرهنگ و وجدان کاری در تقویت قدرت اقتصادی کشور موثر است. تعصب در مصرف کالای داخلی و پرهیز از مصرف کالای خارجی به افزایش ارزش پول ملی، رونق اقتصاد و اشتغال در کشور منجر میشود و این امر قدرت چانهزنی ما را افزایش میدهد.
وی با بیان اینکه در هر بعدی از ابعاد که قوی شویم قدرت دیپلماسی ما نیز تقویت میشود، خاطرنشان کرد: بنابراین نه تنها در انتخاب مسئولان سیاست خارجی و انتخاب سفرا و پرسنل و کادر مذاکره کننده باید رعایتهای لازم را بنماییم، بلکه همه ملت باید برای پیشرفت کشور گامهای مثبت و موثری بردارند.
سفیر پیشین ایران در مکزیک در ارزیابی از مناسبات با اروپا در سال پیشرو بیان کرد: تا زمانی که روحانی باشد، ظریف هم خواهد بود و تا این دو سیاست خارجی را پیش میبرند، امیدی به تغییر نگاه در آنها ندارم. با این وضعیت روابط تا سال ۱۴۰۰ که زمان انتخابات است، تغییر زیادی نخواهد کرد، البته امیدوارم مجلس یازدهم بتواند مسیر صحیح را بر دولت تحمیل کند.
وی بار دیگر با بیان اینکه داشتن رابطه با اروپا بلامانع است، اظهار داشت: مذاکره با آنها برای گسترش روابط و تأمین منافع کشور لازم است، ولی با اصلاح نگاه و با شناخت صحیح از آنها و نیز شناخت از توانایی ملت خودمان. به عنوان مثال مردم ما در قضیه کرونا نشان دادند که عملکردشان نسبت به جوامع غربی بسیار انسانیتر و قویتر است و صحنههایی که در اروپا و آمریکا شاهد بودیم در ایران مشاهده نشد، ولذا در مهار کرونا قویتر از غربیها عمل کردیم و نتیجه بهتری نیز به دست آمد و این با وجود تحریمهای سنگین آمریکا بود.
وی در ادامه این گفتگو و در خصوص اینکه آیا با توجه به اقداماتی که این روزها صورت گرفته و همراهی برخی کشورها با ایران برای لغو تحریمهای آمریکا ، آیا آمریکا از موضع خود کوتاه میآید و اقدام به لغو تحریمها میکند؟ پاسخ داد: آمریکا به هیچ وجه کوتاه نمیآید، البته این تلاشها توسط دستگاه سیاست خارجی به شرطی که از موضع ضعف و آسیبپذیر بودن ایران نباشد، مفید است. هر چند در حل مشکل کرونا نیز باید به توان خودمان تکیه کنیم و یادمان نرود غربیها معتقدند ایرانی خوب، ایرانی مرده است.
وی در بخش دیگری از این گفتگو درباره رابطه با همسایگان با بیان اینکه حتما باید در رابطه با کشورهای همسایه و همسو روابطمان را گسترش بدهیم، اظهار داشت: در این رابطه تلاشهایی صورت گرفته که تا حدودی نیز موفقیت آمیز بود. البته این تلاشها مربوط به دستگاههای مختلف است، مثلا تلاش نیروی قدس برای دفع داعش و تروریستها از عراق و سوریه زمینه مناسبی را برای گسترش روابط با عراق و سوریه ایجاد کرد.
قدیریابیانه با ذکر این نکته که حجم روابط ایران و عراق بیش از ۱۲ میلیار دلار بوده که تلاش برای رساندن آن به سطح ۲۰ میلیارد دلار وجود دارد، گفت: برای اینکه مقایسهای داشته باشیم، روابط کل اروپا با ایران قبل از تحریم حدود ۲۰ میلیارد دلار بود، در حالی که فقط با عراق ۱۲ میلیارد دلار است، البته بخش مهمی از این روابط بستگی به تلاشهای بخش خصوصی دارد و آنها نیز باید در این رابطه بر تلاش خویش بیفزایند.
وی خاطرنشان کرد: زمینه برای گسترش روابط با کشورهای همسایه وجود دارد. البته مشکلاتی با کشورهایی مثل عربستان داریم که ناشی از سلطه آمریکا بر دولتمردان این کشور است.
این کارشناس مسائل استراتژیک درباره عربستان با بیان اینکه این کشور در سال ۱۳۹۸ در ابعاد مختلف به شدت تضعیف شد، گفت: بن سلمان برای رسیدن به حکومت بسیاری از شاهزادگان را دستگیر و منزوی کرد و برخی از آنها را کشت و این باعث شده که انسجام در آل سعود و در بین شاهزادگان از بین برود و به همین خاطر بن سلمان احساس ضعف شدید میکند و از همه چیز میترسد. در این سال آرامکو مورد حمله قرار گرفت و خسارات سنگینی به آن وارد شد، ضمن اینکه قیمت نفت نیز به حدود ۲۰ دلار در بشکه رسیده و اعتبار بن سلمان و آل سعود نیز به دلیل جنایاتی مثل کشتن خاشقچی در کشورهای حامی آل سعود بسیار خدشهدار شده است.
وی با ذکر این نکته که عربستان با وجود همه تجهیزات مدرن نتوانست بر ملت فقیر یمن پیروز شود و روز به روز بر ضرباتی که از این بابت میبیند افزوده شده، اظهار داشت: امروزه آل سعود و وهابیت کمترین نفوذ را در جهان و از جمله بین اهل سنت دارند و بر بیاعتباری آنها بیش از پیش افزوده شده است. با این وجود ایران خواستار رابطه با عربستان است و عربستان ناچار است از مواضع خود عقبنشینی کند.
به باور قدیریابیانه هر چه حکام عربستان ضعیفتر شوند، زمینه برای بهبود روابط بیشتر خواهد شد.
سفیر پیشین ایران در مکزیک درباره مناسبات ایران و ترکیه نیز با ذکر این نکته که ایران همواره خواستار روابط خوب با ترکیه بوده، ولی ترکیه با معضلاتی مواجه است، توضیح داد: ظاهرا آقای اردوغان و تیم حامی او در ترکیه به دنبال احیای سلطه عثمانی هستند و همین مسئله ترکیه را به طمع انداخت تا بخشهایی از خاک سوریه و عراق را به خاک خود منضم کند و دخالتهای بی جای ترکیه در عراق و سوریه که هم اکنون به لیبی و جاهای دیگر نیز سرایت پیدا کرده، برای آن مشکل ساز خواهد شد.
وی با بیان اینکه منافع ایران در سوریه و عراق با منافع ترکیه در این دو کشور در تضاد است و این بر مشکلات روابط ما با ترکیه میافزاید، یادآور شد: از طرفی صهیونیستها و آمریکا که کمک کردند اردوغان به خاک سوریه و عراق طمع بورزد، خودشان علیه ترکیه توطئه میکنند. آمریکا و اسرائیل خواستار تجزیه ترکیه هستند و اخیرا ترکیه این موضوع را متوجه شده که غربیها تجزیه ترکیه را دنبال میکنند، هر چند که علنی نمیکنند.
قدیریابیانه با ذکر این نکته که کودتا علیه اردوغان نیز توسط آمریکاییها هدایت شده بود، اظهار داشت: این هم موضوعی است که اردوغان به آن واقف شده و بخشی از گرایش به روابط با روسیه نیز به همین دلیل است.
این کارشناس مسائل استراتژیک بر این باور است که ما باید روابط خود را با ترکیه گسترش دهیم و کمک کنیم که ترکیه بپذیرد که دوران عثمانیگری گذشته و این به نفع ترکیه و منطقه خواهد بود.
وی همچنین در خصوص برخی تحلیلها مبنی بر اینکه ایران عملا در قضیه سوریه به کناری گذاشته شده، خاطرنشان کرد: ایران را نمیتوانند از موضوع سوریه کنار بگذارند، چون اولا دولت سوریه میداند که با حمایت ایران میتواند استقلال خود را حفظ کند و بدون کمک ایران نظام سوریه خیلی وقت پیش ساقط شده بود، البته طبیعی است روسیه یا ترکیه یا هر کشوری بخواهند خودشان عامل موثر در این قضیه باشند، ولی نمیتوانند ایران را نادیده بگیرند.
سفیر پیشین ایران در مکزیک درباره مناسبات تهران و مسکو هم خاطرنشان کرد: در رابطه با روسیه یا هر کشور دیگری باید بدانیم که آنها به دنبال منافع خودشان هستند و قدمی به خاطر منافع ما برنمیدارند، اما طی سالهای اخیر منافع روسیه با منافع ایران در موارد متعددی همسو شده است و طبیعتا ما در این موارد میتوانیم روابط را گسترش دهیم. این روابط حتی در روابط نظامی بین ایران و روسیه در سوریه نمود پیدا کرد.
وی گفت: روسیه که خود یک زمانی به قطعنامههای تحریم علیه ایران رای داده بود، امروزه مخالف تحریم است و در این زمینه نیز با ایران تا حدودی همکاری میکند بنابراین روابط ما با روسیه رو به گسترش است.
قدیریابیانه همچنین معتقد است که روسیه در حد انتظارات ایران عمل نکرده، ولی در مواردی مواضعش به نفع ایران بوده است.
این کارشناس مسائل استراتژیک در عین حال گفت: معتقدم که روابط ایران و روسیه میتواند بیش از این گسترش یابد. در این روابط باید این موضوع به روسیه تفهیم شود که نباید اشتباهات گذشته را دنبال کند. اشتباهاتی مثل رای به قطعنامه تحریمی علیه ایران.
قدیریابیانه در ادامه گفتگو با فارس درباره آمریکا نیز عنوان کرد: به هیچ وجه نمیتوانیم با آمریکا به توافقی برسیم، چه جمهوریخواهان سر کار باشند و چه دموکراتها، هر دو در دشمنی با ایران تردید نمیکنند. ممکن است در تشخیص اینکه با چه روشی بیشتر میتوان به ایران ضربه زد تفاوت دیدگاه داشته باشند، ولی در قصد ضربه زدن به ایران بین آنها تفاوتی نیست.
وی با بیان اینکه آمریکا نیاز به ضربه زدن به ایران دارد، اظهار داشت: بدهی دولت فدرال آمریکا به بیش از ۲۳ تریلیون دلار رسیده است که معادل ۴۶۰ سال درآمد نفتی ایران است، در حالی که صد و چند سال است که ایران به نفت دست یافته است. کرونا بدهی دولت آمریکا را بیش از دو تریلیون دلار افزایش خواهد داد. این در حالی است که بدهی کل آمریکا شامل دولت، شرکتها و مردم به حدود ۷۵ تریلیون دلار رسیده است یعنی معادل هزار و ۵۰۰ سال درآمد نفتی ایران، تازه باید دلارهایی که آمریکا چاپ میکند و در دست کشورهای مختلف است را جزو بدهیهای پنهان آمریکا محسوب کرد.
این تحلیلگر مسائل استراتژیک با ذکر این نکته که جهان در حال تبدیل از جهان تک قطبی به جهان چندقطبی است و آمریکا به عنوان تک ابرقدرت رو به افول است، عنوان کرد: طبیعتا آمریکا تلاش خواهد کرد تا جلوی افول خود را بگیرد. نمیتواند در مقابل قطبهای جدید که در حال شکلگیری است یا شکل گرفته مثل چین، هند، روسیه، ژاپن، اتحادیه اروپا و جهان اسلام که با محوریت ایران در مسیر شکل دادن تمدن بزرگ اسلامی است، منفعل باشد و تلاش خواهد کرد جلوی چند قطبی شدن جهان و قدرت گرفتن قطبها را بگیرد.
وی اضافه کرد: آمریکا یک قدرت نظامی است، آنقدر سلاح هستهای دارد که میتواند چند بار کره زمین را منهدم کند، اما قطبهای دیگر نیز بمب هستهای دارند مثل هند، چین، روسیه و پاکستان و در اروپا هم انگلیس و فرانسه و تنها یک راه برای آمریکا میماند تا جلوی چند قطبی شدن را بگیرد و آن تصاحب منابع نفتی عمده جهان است؛ اگر به این امر موفق شود آنگاه میتواند قطبهای جدید را به کنترل خویش درآورد به خصوص چین، هند، ژاپن، اروپا و بسیاری از کشورهای دیگر را؛ لذا استراتژی قطعی آمریکا تصاحب منابع نفتی است.
سفیر پیشین ایران در مکزیک به دشمنی آمریکا با ونزوئلا اشاره کرد و گفت: دشمنی شدید آمریکا با ونزوئلا به این دلیل است که بیشترین ذخایر نفت جهان در ونزوئلاست و از سوی دیگر خلیج فارس، دریای خزر و شمال آفریقا نیز از منابع بسیار غنی و عظیم نفت برخوردار هستند و آمریکا باید اینها را به تصاحب خود در آورد. در منطقه ما مانع عمده بر سر این کار، ایران است و تا ایران هست جرأت نمیکنند به منابع نفتی کشورهای منطقه از جمله عربستان، کویت، قطر و امارات دست اندازی کنند؛ اول باید تکلیفشان را با ایران روشن کنند.
* آمریکا به دنبال تجزیه ایران
وی ادامه داد: اگر بر فرض محال بتوانند بر ایران پیروز شده و منابع نفتی ایران را به تصاحب خود درآورند، آنگاه تصاحب منافع نفتی عربستان و ... نیاز به لشکرکشی ندارد، بلکه پایگاههای نظامی آمریکا در این کشورها میتواند کار را یکسره کند. لذا هدفشان در ارتباط با ایران در کوتاه مدت سرنگونی نظام است و برای اینکه منابع نفتی را تصاحب و ملت ایران را از آن محروم کنند، باید ایران را تجزیه کنند. لذا تجزیه ایران جزو اهداف قطعی آمریکاست که اگر این کار را نکنند، از موضع ابرقدرتی افول خواهند کرد.
قدیریابیانه اضافه کرد: آنهایی که معتقد به مذاکره با آمریکا هستند باید بگویند چه امتیازی را حاضرند به آمریکا بدهند که آمریکا بپذیرد از موضع تک ابرقدرتی دست بردارد.
وی با بیان اینکه شناخت ماهیت اهداف و استراتژی دشمن در تنظیم روابط با آمریکا از اهمیت فوق العادهای برخوردار است، گفت: یعنی با این وضعیت باید بدانیم آمریکا دست از دشمنی با ایران به هیچ وجه برنخواهد داشت. چه دموکراتها بر سر کار باشند چه جمهوریخواهها، چه در ایران نظام جمهوری اسلامی برقرار باشد چه هر نظام دیگری، تجزیه و تصاحب منابع ثروت ایران جزو اهداف آنهاست، البته ملت ایران تن به این کار نخواهد داد و ایران بر خلاف خواست آمریکا روز به روز قویتر شود.
وی همچنین در ارزیابی از آینده برجام خاطرنشان کرد: حتی اگر دموکراتها در آمریکا در انتخابات بعدی بر سر کار بیایند و خواستار حفظ برجام باشند، باز برجام منافعی برای ما ندارد.
قدیریابیانه از جمله چالشهای پیش رو در سال جاری را تداوم دشمنی آمریکا، تعمیق فریبکاری اروپا، خیانت برخی اعراب نسبت به آرمان فلسطین و گسترش روابط با این رژیم و تداوم تحریمها برشمرد و در عین حال گفت: فرصتهای زیادی نیز برای ایران وجود دارد، در دل هر تهدیدی فرصتهایی نهفته است که میتوان سود این فرصتها را بیش از زیان تهدیدها کرد.