به گزارش می متالز، مهدی ثقفی، مدیرعامل ایرالکو که بیش از یک ماه است به این سمت منصوب شده است، خبر از ۸ بسته نجات برای رهایی از مشکلات مالی این شرکت داد که در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
مهمترین مشکل شرکت ایرالکو کمبود نقدینگی است. در مدیریت تازه سعی کردهایم مشکلات شرکت را براساس اهمیت آنها طبقهبندی کنیم، زیرا مشکلات بزرگتری در شرکت وجود دارد که اگر این مشکلات حل شوند، به کمک آنها میتوان مشکلات بعدی را نیز برطرف کرد.
برای ایرالکو ۸ بسته نجات تعریف کردهایم تا بتوانیم به این شرکت از لحاظ مالی توان دوبارهای ببخشیم. بسته نخست آن مربوط به نیرویانسانی است. درحال حاضر در شرکت حدود۴۷۰۰ نیروی انسانی مشغول به فعالیتند که از این تعداد ۳ هزار نفر در استخدام مستقیم شرکت هستند.
حدود ۶۰۰ نفر از این تعداد که حدود ۲۰ درصد کسانی است که بهطور مستقیم در استخدام ایرالکو هستند، در شرایط بازنشستگی پیش از موعد قرار دارند. از اینرو اگر ما برای سابقه کاری آنها ضریب ۵/۱ را اعمال کنیم با دستکم۳۰ سال خدمت بازنشسته میشوند. البته بسته شماره یک حدود ۱۰۰ میلیارد تومان اعتبار لازم دارد که بخش بیشتر این مبلغ را باید بابت تسویهحساب بازنشستهها پرداخت کنیم و بخش کمتری از آن را برای ۴ درصد سهم کارفرما به تامیناجتماعی بدهیم؛ بنابراین برای این منظور پیشنهادی به سازمان ایمیدرو ارائه کردهایم که این سازمان از سوی دولت نمایندگی سهام عدالت را برعهده بگیرد، زیرا سهام عدالت با ۳۰ درصد بزرگترین سهامدار ایرالکو است. امیدواریم رئیس هیاتعامل ایمیدرو این موضوع را با وزیر صنعت، معدن و تجارت در میان بگذارد که اگر مقدور باشد به ایرالکو ۱۰۰ میلیارد تومان وام تعلق بگیرد که ما هم از محل صرفهجویی ناشی از بازنشستگی پیش از موعد این وام را تسویه کنیم. دومین بسته نجاتی که برای ایرالکو در نظر گرفتهایم مربوط به تامین اعتبار آندسازی است. رئیسجمهوری در سفر به استان مرکزی عنوان کرده بودند که ما اعتبار آندسازی را بهصورت ارزی و ریالی تامین میکنیم، از اینرو پیرو صحبتهای آقای روحانی ما نیاز ارزی و ریالی آندسازی را در گزارشی تهیه کردهایم. عملیات آندسازی در شهرک صنعتی خیرآباد در ۳۰ کیلومتری اراک به سمت تهران، مدتی است متوقف شده که در حال برنامهریزی برای فعالسازی دوباره آن هستیم. شرکت انافسی چین هم بخشی از تجهیزات آن را ارسال کرده است. برآورد ما این است که حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰ میلیارد تومان در ۲ بخش ارزی و ریالی، برای فعالسازی آن نیاز است. فعالسازیاند از این جهت بسته نجات بهشمار میرود کهاند حدود ۹۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار در هر تن نرخ جهانی دارد و با فعالسازی این واحد در هر تناند ۲۰۰ دلار صرفهجویی میشود. سومین بسته نجات، افزایش موقتی تعرفه واردات شمش خالص و چند محصول پاییندست شمش خالص است. البته چون افزایش تعرفهها آثار تورمی در جامعه ایجاد میکند و شرایط کشور بهگونهای است که مسئولان به تورم حساس هستند، روی افزایش تعرفهها نیز حساسیت دارند، البته افزایش تعرفهها نمیتواند یک امر دائمی تلقی شود، اما در این مقطع پیشنهاد ما افزایش ۲۵ درصدی آن است. اگر این اتفاق روی دهد نرخ شمش و صنایع پاییندست آن اصلاح خواهد شد و به این ترتیب از وضعیت زیان عملیاتی خارج میشویم. در چند ماه گذشته نرخ مواد اولیه وارداتی بسیار افزایش پیدا کرده درحالیکه افزایش محصول متناسب با افزایش مواد اولیه نبوده است. به همین جهت در دو ماه گذشته تولید آلومینیوم با زیان عملیاتی همراه بوده است. البته برای این بسته در حال تهیه یک طرح موقت هستیم. چهارمین بسته نجاتی که برای ایرالکو تعریف کردهایم، تقسیط بدهیهای ارزی این واحد به بانکهاست. بانکهایی که به ایرالکو تسهیلات ارزی پرداخت کردهاند از ما خواستهاند تا پایان سال با آنها تسویه کنیم، اما این امر برای ما امکانپذیر نیست. ما باید ریال را بخریم و به ارز مبادلهای یا بالاتر تبدیل و به بانکها تحویل دهیم، زیرا بانکها هم به بانک مرکزی متعهد هستند. بههر حال این منابع مردم است که در اختیار صنایع خاص قرار گرفته است. بهدلیل شرایط پیچیدهای که اتفاق افتاده ما در این زمینه باید تنفس بگیریم. بسته نجات پنجم، فروش داراییهایی از شرکت است که بازدهی ندارد. ایرالکو املاکی در استانهای خراسانرضوی، مازندران و مرکزی دارد که این املاک برای جنبههای رفاهی بهتدریج تهیه شده، اما باید به نوعی وارد دوره ریاضت اقتصادی شد. ما فکر کردیم این داراییها بازدهی ندارد و قرار شده آنها را بفروشیم و وارد جریان تولید کنیم. بسته نجات ششم این است که در بلندمدت اصلاح نرخ در فروش داشته باشیم یا اینکه نرخ تمامشده را کاهش دهیم. از اینرو دو دیگ با فناوری مدرن برای خط ششم ایرالکو نصب کردهایم که هم به لحاظ کمی و هم کیفی در این خط به تولید خوبی رسیدهایم. این خط استانداردهای زیستمحیطی را به خوبی رعایت میکند و اگر ما بتوانیم دو خط دیگر که به هر کدام یک لوپ گفته میشود، اضافه کنیم؛ یعنی دو لوپ ۷۰ تایی که ۱۴۰ دیگ میشود میتوانیم به این خط اضافه کنیم، این امر سبب افزایش ظرفیت واحد و سهم بیشتر ما در بازار میشود. بسته نجات هفتم، اقتصادی کردن واحدی است که در کاشان داریم. در کاشان شرکتی تاسیس شده که ضایعات اراک برای استحصال به آنجا برده میشود و دوباره از آنها شمش آلیاژی تهیه میکنند، البته شمشهایی که از این طریق بهدست میآیند، خلوص بالایی ندارند، اما در صنایع آلومینیوم آلیاژی مصرف میشوند. این واحد درحالحاضر به طور اقتصادی فعالیت نمیکند و هزینهزا است؛ بنابراین در حال برنامهریزی هستیم که واحد کاشان را نخست از زیاندهی خارج کنیم و زمانی که سودآور شد آن را توسعه دهیم، چراکه این واحد محلی خواهد شد برای اینکه سربارهها و تولیدهای جانبی ایرالکو به سمت آنجا حرکت کند که هم برای این واحد ارزشافزوده ایجاد کند و هم کمکی برای بازار آلیاژی باشد.
بسته نجات هشتم که برای ایرالکو تدوین کردهایم، تعامل با برق باختر است. درحالحاضر حدود ۳۰۰ میلیارد تومان بدهی به برق داریم با توجه به اینکه ما بزرگترین مشتری برق باختر هستیم با مدیرعامل برق باختر نشستی برگزار کردهایم که تا پایان سال ۹۸ به مدت ۲۷ ماه برنامهای برای تسویه بدهیهایمان داشته باشیم. البته برنامهها و بستههای دیگری نیز برای مشکلات مالی ایرالکو در دست بررسی است، اما این ۸ بسته مدون شده است و همه به ما قول همکاری دادهاند تا ایرالکو به جایگاه قبلی خود بازگردد.
نخستین توسعه ما در آندسازی است. بهعلاوه افزایش ۱۴۰ دیگ با فناوری جدید را برای کارخانه در دست اقدام داریم. اگر توانستیم برنامههای شرکت را جلو ببریم، شاید بتوانیم از کورههایی که داریم، استفاده بهینه داشته باشیم و در بیلتسازی و آلومینیومهای آلیاژی که ارزشافزوده بیشتری دارد، طرحهای توسعهای اجرا کنیم، اما هنوز برنامههای این طرحها مدون نشده است.
ما نشستی با دادستانی اراک داشتیم و برنامهریزی کردیم که آخرین خط این کارخانه یعنی خط شماره۵ را جمعآوری و تجهیزاتی تازه جایگزین آن کنیم. البته این تجهیزات جدید در بندر امام است که برخی از آنها را ترخیص کرده و برنامهریزی کردهایم از اول بهمن امسال به مدت ۶ ماه؛ به این صورت که دو ماه در سال ۹۶ و ۴ ماه در سال ۹۷، این خط را جمعآوری کنیم و بعد سازه تازه را جایگزین آن کنیم که امیدواریم اوایل تابستان سال بعد هیچ خط قدیمی در این واحد وجود نداشته باشد.مچنین دیگهای قدیمی را جمعآوری و دیگهای تازه را نصب میکنیم. در ضمن برای محافظت از محیطزیست کارگروهی داریم که بهطور مرتب گازهایی که از کارخانه متصاعد میشود را پایش و تلاش میکنند استانداردها را رعایت کنند.
من پیش از اینکه مدیرعامل ایرالکو شوم دو ماه پیش از این عضو هیاتمدیره ایرالکو بودم، در همان دو ماه مصوب کردیم تا جایی که بورس کالای تهران کشش دارد تمام محصولات را آنجا عرضه کنیم. اما جایی که کشش نداشت، با مزایده صادر کنیم و درحالحاضر این راهبرد فعالیتهای ما شده است. البته باید در نظر گرفت از این ۱۴ هزار تنی که ماهانه تولید میکنیم حدود ۴ هزار تن آن به شکل شمش آلیاژی و بیلت است که بازار همگانی ندارد و بازار اختصاصی مانند خودروسازان دارد که۱۰ هزار تن آن برای تولید شمش خالص باقی میماند و از این میزان ۴ هزار تن شمش خالص را بابت واردات مواد اولیه بهصورت تهاتری صادر میکنیم. ۲ هزار تن نیز برای آندی است که هزار تن آن برای شرکت انافسی چین میرود تا توسعههای شرکت ایرالکو را انجام میدهد. از این ۱۴ هزار تن، ۳ هزار تن باقی میماند؛ بنابراین در هفته میتوانیم حدود هزار تن عرضه داشته باشیم که البته نیاز بازار بیش از این میزان است. از این رو، تا آنجایی که مربوط به ایرالکو میشود کمتر و بیشتر از این ۳ هزار تن باقیمانده را باید عرضه میکنیم.
ماهانه ۲۰ هزار تن پودر آلومنیا وارد میکنیم که به ازای آن ۴ هزار تن شمش باید صادر کنیم. جاجرم میتواند یکسوم نیاز ما را تامین کند. در کل این نسبت ۵ به یک است؛ یعنی به ازای واردات ۵ تن مواد اولیه، یک تن شمش صادر میکنیم. ۲ تن پودر آلومینا یک تن شمش میدهد، اما به لحاظ ارزشی و هزینههای دیگر باید هزینههای برق، استهلاک، دستمزد و... را نیز در نظر گرفت.
درحالحاضر وضعیت صنعت آلومینیوم مناسب نیست. در تولید شمش آلومینیوم که از طبیعت آلومینیوم تولید کنند، ۳ کارخانه بیشتر نداریم که این ۳ واحد در حال یا در مرز زیاندهی و دچار مدیریت روزمرگی هستند.یک واحد آلومینیوم جنوب هم با ظرفیت ۳۰۰ هزار تن دو سال دیگر قرار است وارد مدار تولید شود. یک واحد کوچک در جاجرم با تولید ۴۰ هزار تن ظرفیت مشغول به تولید است.
این در حالی است که کشورهای همسایه باوجود نداشتن مواد اولیه به خوبی توانستهاند صنعت آلومینیوم خود را توسعه بدهند و در قراردادهای بلندمدت مواد اولیه خود را تامین کردهاند، درحالیکه چنین توسعهای در دهههای گذشته برای کشور ما حاصل نشده است. نرخ تمامشده آنها در سطح پایینی است و نیروگاههای خوبی برای تولید دارند و خطوط تولیدشان را روزآمد و تکمیل کردند و همگی آنها آندسازی و محصولات پاییندست شمش خالص دارند. به نظر میرسد با توجه به اینکه روز به روز مصرف آلومینیوم چه در سطح جهانی و چه داخلی در حال افزایش است اگر درسالهای آینده بخش صنعت ما پر رونقتر شود، این نیاز نیز روزافزون خواهد شد. از اینرو لازم است دولت حتی اگر سهمی در این صنعت ندارد، گامهایی برای توسعه این صنعت بردارد زیرا اگر چراغ این کارخانهها خاموش شود با واردات بیش از ۵۰۰ هزار تن آلومینیوم روبهرو خواهیم شد که سبب خروج ارز قابلتوجهی از کشور خارج خواهد شد. علاوه بر آن صنعت آلومینیوم یک صنعت راهبردی است که باید برای آن برنامهریزی بیشتری انجام شود.