به گزارش می متالز، تحلیلهای اخیر رویترز در مورد غولهای نفتی اروپا و آمریکا این دیدگاه را بیش از گذشته تقویت میکند: اروپاییها به انرژیهای تجدیدپذیر تمایل بیشتری دارند، درحالیکه آمریکاییها روی نفت و گاز تمرکز کردهاند.
البته که شرکتهای بزرگ اروپایی نسبت به همتایان آمریکایی خود، برای حذف فعالیت سوختهای فسیلی تحت فشار بیشتری هستند. دولتهای اروپایی تمایل زیادی به آینده سبز دارند و لابی محیط زیستی در این کشورها بسیار قویتر از آمریکا است، جایی که دولت مدافع تمامقد صنعت سوختهای فسیلی است.
سوال بزرگی که وجود دارد، این است که آیا دوران سقوط نفت زودتر از موعد خواهد آمد؟ و آیا عاقلانه است که زودتر از موعد برای دنیای پس از نفت آماده شویم؟ به نظر میرسد که شرکتهای اِنی، توتال، بی.پی، شل و استات اویل(Equinor) نروژ به اردوگاه سابق تعلق داشته باشند: سقوط نفت زودتر از آنچه که انتظارش را داریم به وقوع میپیوندد، بنابراین اکنون زمان آن است که متنوعسازی منابع انرژی جایگزین و جریان درآمدها را آغاز کنیم.
از سوی دیگر به نظر میرسد که شرکتهای اکسون موبیل و کونوکو دیدگاه متفاوتی دارند. در کنفرانس دستاوردهای مالی سهماهه اول اکسونموبیل، دارن وودز، مدیر اجرایی این شرکت به بیان مختصری از دیدگاه اکسون موبیل نسبت به آینده انرژی پرداخت و گفت: «من میدانم که دیدگاههای مختلفی در مورد آینده وجود دارد، اما من میخواهم در مورد اینکه چگونه به آن نگاه میکنیم واضح باشم. مبانی و بنیادهای بلندمدتی که کسب و کار ما را تحت تأثیر قرار میدهند، تغییری نکردهاند.»
بسیاری مخالف این دیدگاه هستند. تلاشهایی که برای یک اقتصاد پاک در اروپا شروع شد، اکنون به برخی از بزرگترین مصرفکنندگان نفت نیز تسری یافته است، به ویژه هند و چین که هر دو برنامههای بلندپروازانهای برای کاهش تولید گازهای گلخانهای دارند که در نهایت به کاهش تقاضا برای نفت میانجامد. اما همه اینها قبل از شیوع ویروس کرونا بود. در حال حاضر تقاضا در هر دو کشور کاهش یافته است، هر چند که نشانههایی از بهبود نیز ظاهر شده است. با این حال با توجه به شرایط موجود ممکن است لازم باشد که برای برنامههای پرهزینه کاهش انتشار گازهای گلخانهای صبر کنیم، چرا که اولویت فعلا با ترمیم وضعیت اقتصادی است.
این مختص اروپا نیست که اهداف سبز با بازیابی شرایط ناشی از پاندمی ویروس گره خورده است. اما آیا اروپا به اندازه کافی دارای فاکتوری از تقاضا برای نفت است که بر اساس آن بتوان وضعیت جاهای دیگر را بررسی کرد؟ ممکن است که این ایده بدی نباشد، چرا که با کاهش هزینه انرژیهای تجدیدپذیر، محرک انرژی پاک در حال گسترش است و اکنون غولهای نفتی هستند که به صورت فعالانه تا حد زیادی انرژیهای تجدیدپذیر را ترویج میکنند. گذشته از همه این ها، آنها بر روی آن سرمایهگذاری میکنند، حتی اگر بخشی کوچکی باشد در مقابل آنچه که آنها برای تجارت اصلی خود خرج میکنند.
لابی سبز به صورت مداوم به Big Oil انتقاد میکند و از آنها میخواهد که برای انرژیهای پاک هزینه کنند. با این وجود سرمایهگذاران فعال غولهای نفتی ایالات متحده نیز محدود نیستند. شرکت مدیریت سرمایهگذاری «لگال اند جرنال»، یکی از سرمایهگذاران بزرگ اکسونموبیل در اوایل ماه جاری گفت که در جلسه بعدی سهامداران شرکت مسئولیتپذیری بیشتری را در قبال تغییرات اقلیمی در دستور کار قرار خواهند داد، چرا که در غیر این صورت شرکت اکسون نسبت به عملکرد همتایان خود در زمینه تغییرات آب و هوایی عقب میافتد. همزمان بانکها محدودیت اعطای وام به شرکتهای صنعت نفت و گاز را آغاز کردهاند، هرچند محدود و در منطقهای که میتوان منطقه با ریسک کم مانند حفاری شمالگان دانست.
تعداد کمی از شرکتها به فعالیتهای پرهزینه و نامطمئن اکتشاف نفت در شمالگان علاقمند هستند. بنابراین اظهارات مشهور بارکلیز، گلدمن ساکس و جی پی مورگان در بین اظهارات دیگران چیزی بیش از یک اطلاعیه هستند. ممکن است آنها به پیدایش یک روند نوظهور اشاره کنند که نتیجه فشارهای طرفداران محیط زیست به صنعت انرژی است.
در متن این تحولات به نظر میرسد که اروپاییان استراتژی برندهای دارند. آنها موقعیت خود را به سوی آیندهای با کربن کمتر سوق میدهند. به عنوان مثال «شل» قصد دارد به بزرگترین شرکت خدمات انرژی در جهان تبدیل شود. اما این آیا بدین معناست که نفت از بین خواهد رفت؟
بن ون بورن، مدیرعامل شرکت شل معتقد است: «علیرغم آنچه بسیاری از فعالان میگویند، سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز کاملاً قانونی است، چرا که جهان خواهان آن است و ما چاره دیگری نداریم.»