به گزارش می متالز، بحث حفظ ارزش دارایی این روزها نقل محافل ایران و چه بسا دنیا شده است. در اقتصاد ایران که تورم به یک جزء جدایی ناپذیر آن تبدیل شده، حفظ ارزش دارایی یک موضوع مهم است، حفظ ارزش دارایی در شرایط تحریم و تورم کمی مشکل بنظر میرسد. اما در چند مدت اخیر بازار سرمایه امید زیادی برای سرمایه داران و سرمایه گذاران ایجاد کرده است.
در بحث سرمایه گذاری همواره نام برخی بازارها در صدر قرار دارند؛ بورس، ارز و طلا شاید میتوان به این فهرست مسکن و خودرو را نیز اضافه کرد ولی 3 بازار اول مهمتر و پرسود تر بوده است. بورس بازده فوق العاده ای را تجربه کرده که در بررسی میزان افزایش از اسفند 1398 تا پایان اردیبهشت 1399 برای بازارهای نام برده شده نمودارهای زیر بدست میآید.
سرعت رشد و بازدهی بورس با سایر بازارهای رقیب (بازه زمانی 90 روزه)
در مقایسه نمودارهای بالا که برای یک بازه تقریبا 90 روزه است، سرعت رشد و میزان بازدهی بازار سرمایه با دیگر بازارهای رقیب قابل مقایسه نیست. سوالی که در این مقایسه مطرح میشود این است که چرا باوجود رشد غیر قابل مقایسه بورس، سایر بازارها نیز ملتهب بوده و ارزش آنها در حال رشد است؟
در نگاه اول به این قضیه متوجه این موضوع خواهیم شد که نقدینگی اکثر سطح جامعه به سمت بورس در حال سرازیر شدن بوده و این امر موجب رشد و حرکت صعودی بازار شده است. ولی در این بین بازار طلا و سکه و ارز نیز با رشد مواجه بودهاند در حالی که مطلوبیت این بازارها در ذهن اکثریت جامعه چندان جذاب نیست.
چند نکته مهم در این شرایط میتوانند دخیل در این امر باشند اول اینکه دلالها این بازارها را با معاملات سوری داغ نگه میدارند، دوم ترجیح برخی افراد که در بین آنها افرادی با سرمایه کلان مشاهده میشود این بازارها هستند، سوم شرایط اقتصاد بین الملل و تحریمهای همه جانبه غرب علیه ایران است که باعث افزایش قیمت عوامل تولید در نتیجه ایجاد تورم و سوددهی در برخی بازارها شده است.
تمامی این دلایل در حال حاضر در حال رخ دادن است. ولی از دید منطقی بازار سرمایه که دارای چارچوب مشخص و نظارت میباشد باید ترجیح تقریبا 95% درصد افراد جامعه باشد ( در علم اقتصاد 95% به اشتغال کامل اشاره دارد که نمایش دهنده ترجیح حداکثری است). با وجود این قضیه، التهاب سایر بازارها
علاوه بر دلایل ذکر شده ناشی از این سخن باشد که بورس دارای حباب است! در این بحث باید دقت کرد که حمایت همه جانبه دولت، بانک مرکزی و سازمان بورس و اوراق بهادار تا حدودی این فرضیه را رد میکند. ولی با این حال، همین ادعا کافی است که درصدی از جامعه در سرمایه گذاری بورس دچار تردید شده و سایر گزینه ها را مد نظر قرار دهند. مشخص شدن اینکه آیا رشد بورس حباب است یا خیر؟
نیاز به علم تحلیل دارد که این مورد برای همه افراد جامعه ممکن نیست. و باید دقت کرد که برای سایر بازارها نیز علم تحلیل لازم است بخصوص اینکه بازار ارز کاملا در یک ساختار آزاد و خیابانی عرضه و تقاضا میشود و برای بازار طلا و سکه نیز تقریبا این شرایط حاکم است. در شرایط کنونی اوضاع اقتصاد دنیا به گونه ای است که هر نوع حفظ ارزش دارایی تقاضا دارد و این میل و ترجیح افراد است که ارزش یک بازار را مشخص میکند.
دلیل دیگری که حباب بودن بازار سرمایه را برای برخی افراد به یقین تبدیل کرده است افت شاخص اکثر سهامهای معتبر دنیا است. در این رابطه باید به این موضوع دقت شود که ذات بازار سرمایه برای هر کشور مختص اقلیم اقتصادی آن کشور است. بخصوص برای بازار سرمایه ایران که لینک بودن کمی با بازارهای بین المللی دارد. پس اینکه چرا این بازارها افت میکنند ولی بازار سرمایه ایران در حال رشد است سوال چندان منطقی به نظر نمیرسد.
چرا که در زمان رونق بازارهای جهانی بازار سرمایه ایران همسو با آنها نبود. از دلایل دیگری که میتوان به آن اشاره کرد چرا بازارهای ارز و سکه و طلا نیز با بازار سرمایه درحال رشد هستند تورم انتطاری است که در سطح جامعه نهادینه شده است. در سالهای قبل همواره میتوان به این نتیجه رسید که با رشد بازار ارز و طلا، بازار سرمایه رو به کاهش است و برعکس این موضوع نیز صداق بود. ولی در شرایط پیچیده فعلی این روابط اعتبار خود را از دست داده و بحث آنالیز بازارها تخصصیتر شده است.
با توجه به این شرایط و اوضاع تصمیم گیری های هیجانی برای سرمایه گذاری در هر بازاری باید از پلن سرمایه گذاری افراد دور باشد و برای یک حرکت موفق در بازارها باید راهنمایی های مؤثر از افراد متخصص گرفته شود.