به گزارش می متالز، با این حال در ایران رقم مشخصی از میزان سهم بخش خصوصی وجود ندارد. نگاه به بنگاههای کوچک و متوسط باید کلی و در سطح کلان صورت گیرد. انسجام و یکپارچگی، نیازی اساسی در حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط است. درکنار این مورد، اعتماد به بنگاهها در بخش خصوصی، اثر مهمی بر گسترش و رشد این واحدها دارد.
بنگاههای کوچک و متوسط یا به تعبیر بهتر بخش خصوصی، به عنوان نهادهایی شناخته میشوند که بیشتر درصنایع پایین دستی فعالیت میکنند. به این معنی که بیشترین انتظار از این بنگاهها تولید محصول نهایی است. برای نمونه در زنجیره فولاد، برای تولید محصولات نهایی نورد، به شمش فولادی و قبل از آن به قراضه و آهن اسفنجی نیاز است. این زنجیره حلقهای را تشکیل میدهد و تکمیل این حلقه مشکلی را در پس خود آشکار میسازد: تامین مواد اولیه. این نکته از آن جهت حایز اهمیت است که بخش خصوصی در تولید فولاد برای ادامه حیات خود به تامین مواد اولیه نیاز دارد، و این همان نقطهای است که توجه به آن باعث رشد بیشتر بنگاههای کوچک و متوسط نیز خواهد شد. فعالیت بنگاههای کوچک و متوسط در زمینه فولاد که بیشتر شامل واحدهای کوره القایی و قوس الکتریکی میشوند، میتواند به بهبود وضعیت تولید کمک کند. ظرفیت بخش خصوصی در این مورد حدود 5 میلیون تن است، و میزان مصرف قراضه در تمام کشور برای این واحدها چیزی کمتر از 3 میلیون تن است؛ یعنی بخش خصوصی برای تولید شمش فولادی تقریبا 2 میلیون تن دیگر ظرفیت دارد، که این میزان باید با آهن اسفنجی تامین شود که میتواند به بنگاههای کوچک و متوسط بخش خصوصی سپرده شود. سیاستهای حمایتی و نظارت دولت روی قیمتها یا تعیین بهموقع تعرفههای مورد نیاز، میتواند برخی از مشکلات این بنگاهها را بر طرف کند. به عنوان مثال اگر بخش خصوصی در حوزه فولاد بتواند خود وارد عمل شده و آهن اسفنجی لازم را تامین کند خلأ موجود در کشور پر خواهد شد. با پر شدن منافذ و خلأهای موجود، بازارِ بخش خصوصی رقابتیتر شده و کشور شاهد رشد در بنگاههای کوچکتر اقتصادی و تولیدی خواهد بود و در نتیجه این امر میتواند منجر به استفاده از حداکثر ظرفیتهای موجود شود. برخلاف نگاه عمومی مشکل بخش خصوصی و بنگاههای کوچک برای توسعه، در زمینه تشخیص بازار یا مسائل حقوقی نیست. بلکه به جرأت میتوان گفت که این بخش مسائل اقتصادی را با دید بهتری بررسی میکند و عملکرد بسیار بهتری نسبت به بخشهای دولتی در زمینه شناسایی بازار و مواردی نظیر آن دارد. در یک دسته بندی کلی میتوان گفت که مشکلات بنگاههای کوچک و متوسط بخش خصوصی (در اینجا فولاد)، پس از تامین مواد اولیه به استفاده از تکنولوژی عقب مانده برمیگردد. پر واضح است که این موضوع بر تولید و عرضه کالایی با کیفیت و قابل رقابت در سطح ملی و جهانی اثر مخربی دارد، اما این را هم باید دانست که ابزارآلات تکنولوژیکی برای پیشرفت لازم هستند ولی کافی نخواهند بود.