تولید فولاد خام دنیا در سال 2016 حدود 1628 میلیون تن و تولید ایران در همین سال حدود 9/ 17 میلیون تن بود، به عبارت دیگر حدود 1/ 1 درصد فولاد خام دنیا در سال 2016 در ایران تولید شده است. مطابق با نمودار شماره 1 رشد تولید فولاد خام دنیا در همین سال حدود 8/ 0 درصد بود و از بین 15 کشور تولیدکننده فولاد خام دنیا در سال 2016 ایران با رشد 8/ 9 درصدی بیشترین رشد تولید فولاد خام را داشته است.از طرفی تولید محصولات فولادی دنیا در سال 2015 حدود 7/ 1498 میلیون تن بود که نسبت به سال 2014 حدود 3 درصد رشد منفی داشته است. همچنین تولید محصولات فولادی دنیا در سال 2016 حدود 3/ 1501 میلیون تن بوده که این میزان رشدی حدود 2/ 0 درصد را در سال 2016 نسبت به سال 2015 نشان میدهد.از سال 2013 تا کنون مکررا و در بررسیهای مختلف نویسنده پیشبینی شده که تا سال 2020 تولید فولاد خام دنیا به حدود 1670 میلیون تن و محصولات فولادی به حدود 7/ 1543 میلیون تن یعنی به میزان تولیدات فولادی سال 2014 دنیا خواهد رسید.
از بین 15 کشور عمده تولیدکننده فولاد دنیا با توجه به سرمایهگذاریهای انجامشده پیشبینی میشود ایران و هند در سالهای 2017 تا 2020 بیشترین رشد تولید فولاد دنیا را داشته باشند.از سال 2016 تا 10 سال آینده، ایران هرساله بزرگترین تولیدکننده و مصرفکننده آهن اسفنجی دنیا خواهد بود. در نهایت با توجه به سرمایهگذاریهای انجام شده و در دست انجام از 5 سال آینده ایران به تنهایی حدود 30 درصد آهن اسفنجی تولیدی دنیا را به خود اختصاص خواهد داد.بنابراین لزوم تشکیل پژوهشکده طرز تهیه و موارد مصرف آهن اسفنجی برای تربیت محققان صنعت تولید فولاد با آموزش هدفمند غیر کلاسیک زیر نظر هیات امنایی متشکل از نمایندگان معادن سنگ آهن، فرآوری، آمادهسازی (تولید گندله)، احیا با گاز، تولید فولاد از آهن اسفنجی و متالورژی ثانویه نسبت به آموزش کاربردی مهندسان شاغل در فرآیندهای ذکر شده زنجیره فولاد کاملا احساس میشود.
چین که در سالهای اخیر مقادیر زیادی از محصولات فولادی خود را بهطور مستقیم به آمریکا صادر میکرد، در این ارتباط مسلما با مشکلاتی مواجه خواهد شد. علاوه بر این برای جلوگیری از صادرات حمایت شده فولاد از طرف دولت چین، 28 کشور عضو اتحادیه اروپا در سال 2016 ضوابط جدیدی وضع کردهاند، صادرات بعضی از انواع فولاد ایران به 28 کشور اروپایی با توجه به این ضوابط با مشکلاتی در سال 2017 مانند چین مواجه خواهد شد.مسلما مسوولان چینی مانند سالهای گذشته برای جلوگیری از بیکار شدن کارگران خود صادرات فولاد را به کشورهای دیگر افزایش خواهند داد (باتوجه به نمودار شماره 2 که روند صادرات مستقیم فولاد جهان را نشان میدهد).
در سال 2013 حدود 8/ 18 درصد و در سال 2016 حدود 30 درصد صادرات مستقیم فولاد جهان را چین به خود اختصاص داده بود. نمودار شماره 3 تغییرات ظرفیت تولید، مصرف داخلی اضافه ظرفیت فولاد خام چین را از سال 2013 تا 2016 نشان میدهد. همانطور که مشاهده میشود تا سال 2015 هر ساله ظرفیت تولید فولاد خام چین افزایش یافته و در سال 2016 حدود 28 میلیون تن از ظرفیت تولید فولاد خام چین کاسته شده است، ضریب بهرهبرداری از ظرفیتهای تولید فولاد چین در سال 2013 حدود 2/ 78، سال 2014 حدود 76، سال 2015 حدود 73 و در سال 2016 حدود 75 درصد شده است. پیشبینی میشود مسوولان صنعت فولاد چین تا سال 2020 حدود 100 میلیون تن از ظرفیتهای تولید فولاد خود را کاهش دهند. زیرا افزایش ضریب بهرهبرداری از ظرفیتهای موجود سبب کاهش قیمت تمامشده محصولات فولادی خواهد شد.
در این بین در طرف دیگر میانگین ضریب بهرهبرداری از ظرفیتهای تولید فولاد آلمان در سالهای اخیر حدود 9 درصد بیشتر از میانگین ضریب بهرهبرداری از ظرفیتهای تولید فولاد چین و ایران بوده که با توجه به روند افزایش مزد و روند افزایش هزینه انرژی آلودگی محیط زیست مناطق صنعتی چین همانطور که قبلا گفته شد، پیشبینی میشود مسوولان طراز اول چین حداقل حدود 100 میلیون تن از ظرفیتهای فعلی خود را کاهش دهند.
نمودار 4، درصد صادرات مستقیم محصولات فولادی آلمان به آمریکا و سایر کشورهای غیرعضو بازار مشترک اروپا را نشان میدهد. از کل 1/ 4 میلیون تن صادرات مستقیم محصولات فولادی آلمان حدود 820 هزار تن به آمریکا صادر شده است. در صورتی که طبق نمودار 5 از 32 میلیون تن صادرات غیرمستقیم فولاد آلمان در سال 2016 حدود 5/ 2 میلیون تن آن به آمریکا بهصورت خودرو، تجهیزات صنعتی و... صادر شده است. صنایع مختلف آمریکا بدون واردات بعضی از تجهیزات صنعتی آلمان قادر به ادامه تولید نخواهند بود. به عبارت دیگر دولت آمریکا به علت نیاز به تجهیزات صنعتی منحصربه فرد آلمانی نمیتواند در تجارت خارجی با آلمان مانند چین رفتار کند.
با توجه به مطالب فوق و با در نظر گرفتن اینکه ضریب بهرهبرداری از ظرفیتهای موجود تولید فولاد ایران هم اکنون مانند چین فاصله زیادی با ضریب بهره برداری از ظرفیتهای تولید فولاد آلمان، هند، ژاپن، کره جنوبی و... دارد، معلوم نیست، چرا مسوولان صنایع فولاد ایران در سالهای اخیر برای افزایش ضریب بهره برداری از ظرفیتهای موجود فولاد اقدامات لازم را مبذول نکردهاند. مسوولان تراز اول صنایع فولاد ایران بدون فراهم کردن امکانات زیر بنایی، آب، برق، گاز، شبکه ریلی حملونقل، متناسب کردن ظرفیت زنجیره تولید فولاد از مواد اولیه آهن دار و... بیشترین کوشش خود را در افزایش بی حد و حصر تولید فولاد خام ایران آن هم با تکنولوژی 20 سال قبل کردهاند که در مقایسه با قطر، امارات، عربستان و... چنانچه بهره برداری از 8 طرح فولادی شروع شود، خواهیم دید، به ازای هر تن تولید فولاد حدود 120 کیلو وات ساعت برق بیشتری باید مصرف کرد.
در اینجا باید این سوال را مطرح کرد که آیا مسوولانی که برنامه چشمانداز 20 ساله کشور را در دهه گذشته بررسی، تنظیم و ابلاغ کردهاند، فاکتورهای مختلفی را که در زمان تصمیمگیری آنها مورد بررسی قرار گرفت و بر مبنای این پیش فرضها برای سال 1404 حدود 55 میلیون تن ظرفیت فولاد برای ایران در نظر گرفتند بررسی کردهاند. از دهه گذشته تاکنون با تحولاتی که در منطقه رخ داده همچنین تغییراتی که در سطح جهان در ارتباط با صنعت فولاد شاهد بوده و هستیم، باید گفت پیش فرضهای تنظیم برنامه 20 ساله چشمانداز به علل مختلف در 11 سال اخیر تحقق پیدا نکرده است که مختصری از آن به شرح فوق، ذکر شده است. با این حال معلوم نیست مسوولان چرا قبل از ارائه برنامه ششم مشکلات کمی و کیفی صنعت فولاد ایران را مورد تجزیه و تحلیل فنی و اقتصادی قرار نداده و به مقامات مسوول تنظیم برنامه چشمانداز ارائه نکردهاند تا آنان حداقل در ارتباط با صنعت فولاد بر مبنای حقایق موجود در برنامه 20 ساله چشمانداز صنعت فولاد تغییراتی بهوجود آورده و به دولت محترم ابلاغ کنند. این در حالی است که برنامه چشمانداز 20ساله کشور وحی منزل نیست که بدون تغییر تا سال 1404 بهصورت ناقص اجرا شود و در سال 1404 خیلی از جزئیات فنی آن با آنچه تاکنون اجرایی شده تحقق نخواهد یافت. کشورهای زیادی پس از بررسیهای لازم برنامههای درازمدت تدوین و اجرا کردهاند. این کشورها پس از شروع و اجرای برنامه دراز مدت با توجه به روند اجرا پس از مدتی بر مبنای واقعیتهای موجود هر زمان در حین اجرا چندین بار در اهداف برنامههای دراز مدت خود تجدید نظر کرده و میکنند، اما چرا مسوولان کشور ما در این ارتباط تمایلی به استفاده از تجربیات شناخته شده جهانی نداشته و ندارند و اصرار آنها به ادامه اجرای ناقص برنامه 20 ساله چشمانداز است.