به گزارش می متالز، کیوان جعفری طهرانی تحلیلگر ارشد بازارهای جهانی و داخلی سنگآهن و فولاد در ارتباط با قیمت سنگآهن و فولاد و تاثیری که روی قیمت یکدیگر میگذارند گفت: در رابطه با قیمت فولاد بر این باورم رابطه فولاد و سنگآهن در حالحاضر خطی نیست، مخصوصا با توجه به اینکه در چین مصرف قراضه در حال افزایش است و جایگاه آهنقراضه بهعنوان یک ماده اولیه در حال تعریف شدن است و حتی چین به خرید آهن اسفنجی روی آورده است. در اینباره باید گفت وابستگی که بازار به سنگآهن دارد از سال ۲۰۱۸ کمتر شده و تا سال ۲۰۲۵ رفته رفته کمتر خواهد شد که این روند ظرف مدت ۷ سال اتفاق خواهد افتاد.
اما در رابطه با بقیه محصولات چرخه سنگآهن باید گفت رابطه موجود همچنان خطی است، بهخصوص رابطه سنگآهن با کنسانتره و گندله را حداقل میتوان خطی دانست، بهطوریکه هر افتی که سنگآهن پیدا کند به همان نسبت کنسانتره و گندله هم افت پیدا میکنند، ولی رابطه گندله با آهن اسفنجی خطی نیست، به این معنا که یک فاصله قیمتی وجود دارد، چون آهن اسفنجی بیشتر رابطه قیمتی با آهن قراضه دارد.
وی در ادامه به موضوعات داخلی حوزه سنگآهن در سال ۹۶ اشاره کرد و گفت: درخصوص مسائل داخلی حوزه سنگآهن یکی از مسائلی هم که بارها مطرح شده، «موضوع عرضه آهن اسفنجی در سال ۹۷ در بورس است.» در اینجا یک سوال بزرگ مطرح است: «اگر قرار باشد این روند را مجددا رابطهای با شمش فولاد خوزستان تعریف کنند، یک عدم موفقیت بزرگ خواهد بود، چون حتی تعریف «قیمت کنسانتره، ضریبی از شمش فولاد خوزستان»، یا تعریف «قیمت گندله، ضریبی از شمش فولاد خوزستان» موفق نبوده، به دلیل اینکه براساس معاملات قطعی نبوده است.رابطه آهن اسفنجی با آهن قراضه خیلی نزدیکتر از شمش فولاد خوزستان است و یکی از بهترین صادرات کشور است یا بهطور دقیقتر بهترین ارزش افزودهای که در زمینه صادرات محصولات چرخه سنگآهن و محصولات چرخه فولاد (غیر از محصولات نهایی) که محصولات پاییندستی (لوله و پروفیل و محصولات آلیاژی خاص)، آهناسفنجی و دی.آر.آی است.
جعفریطهرانی در ادامه به بازار سنگآهن و فولاد داخلی در سال ۹۷ و بررسی کلی از سال ۹۶ پرداخته و میگوید: در رابطه با وضعیت داخلی کشور، اگر دولت نتواند سرمایهها را به سمت ساخت و ساز در سال ۹۷ سوق دهد بهطوری که مصرف سرانه فولاد در داخل کشور افزایش پیدا کند، روند پیشرفت چشمگیری در این بازار رخ نخواهد داد؛ چراکه از سال ۹۲ مصرف سرانه فولاد در داخل کشور سال به سال کاهش پیدا کرده و حتی به رقمی نزدیک به ۲۵۸ تا ۲۶۰ کیلوگرم به ازای هر نفر رسیده بودیم، در حالحاضر این مقدار، کاهش چشمگیری پیدا کرده و حداقل مصرف سرانه نسبت به آن زمان بین ۵ تا ۱۰ درصد کاهش پیدا کرده است.
وی در ادامه میگوید: با رونق بخش داخلی فولاد، اقتصاد کشور رونق خواهد گرفت و با تحرک مواجه خواهد شد، چراکه بیش از ۲۰۰ صنعت مستقیم و غیرمستقیم به ساخت و ساز وابستهاند. بیش از اینکه به فکر صادرات باشیم باید کاری کنیم که مصرف سرانه فولاد و سایر محصولات مصرفی در ساختمانسازی را در سال ۹۷ افزایش دهیم، در این صورت دولت میتواند عدم موفقیتی که در توسعه اقتصادی در سال ۹۶ داشته است را در سال ۹۷ جبران کند.
این کارشناس ارشد بازارهای سنگآهن و فولاد در ادامه وضعیت بخش تولید و صادرات سنگآهن ایران در سال ۹۶ را تشریح کرده و میگوید: از نظر تولید بخش خصوصی با توجه به اینکه سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ تعداد زیادی از معادن بخش خصوصی از مدار خارج شدند، تولیدشان در مقایسه با سالهای قبل و سال ۲۰۱۳ کاهش پیدا کرد، بهعنوان مثال سال ۲۰۱۳ که ایران بیشترین رقم صادرات حدود ۲۳ میلیون را داشت نصف این میزان را بخش خصوصی کشور انجام داده بود، در صورتی که بهعنوان مثال سال ۲۰۱۶ فقط یکچهارم صادرات کل سنگآهن کشور، مربوط به بخش خصوصی بود، یعنی از کل این میزان که ۵/ ۲۱ میلیون تن بود، میزان ۵ میلیون تن به این بخش اختصاص داشت. در سال ۹۶ مجموع بخش خصوصی و دولتی به میزان ۵/ ۱۶ میلیون تن کنسانتره صادر شد.
در سال ۹۶ روند تولید کنسانتره رو به افزایش بوده و این روند را ادامهدار میتوان دید و امیدواریم که در سال ۹۷ برنامهای که قرار است ستاد فولاد درخصوص عوارض سنگآهن تصمیم بگیرد، نتیجهبخش باشد.وی در ادامه به موضوع عوارض صادرات سنگآهن در سال ۹۶ اشاره کرده و میگوید: در اینباره در آذر ۹۶ خبر وضع عوارض سنگآهن مطرح شد که در ایجاد جو دلسردی چه در میان تولیدکنندگان و صادرکنندگان داخلی و هم در میان خریداران خارجی بیتاثیر نبود؛ از نظر من چنین خبرهایی باعث میشود تا اندازهای بازار را از دست بدهیم چراکه خریداران خارجی که از کشور سنگآهن خرید میکنند، میبینند که آن تعهد و تداوم و به نوعی یکنواختی در تحویل بار کمرنگ میشود.
در اینخصوص اگر قبول کنیم، بار سنگآهن ایران به دلیل ناخالصیهایی که معمولا در محدودههای مختلف کشور دارد با محدودیتهایی روبهرو است، بهعنوان مثال در محدوده سنگآهنهای دولتی سولفور بالایی دارند، در محدوده چادرملو فسفر بالا است، در محدوده زنجان فسفر بالا است و... که تمامی این مثالها باعث شده خریداران سنگآهن ایران بپذیرند که بار سنگآهن ایران را به علت وجود ناخالصیها به قیمت پایینتری نسبت به عیارهای مشابه سنگآهن برزیل، استرالیا و حتی هندوستان خریداری کنند.
ولی این خریداران، کارخانههایشان را با این مشخصات سنگآهن هماهنگ میکنند به این معنا که اگر سنگآهن خریداری شده سولفور یا فسفر بالایی دارد با سنگآهن خریداری شده از کشوری دیگر که سولفور و فسفر پایینتری دارد، ترکیب میکنند. در اینباره وقتی این تحویل اتفاق نمیافتد و یا سکتهای در مسیر خرید بار اتفاق میافتد. باعث بههم ریختن برنامهریزی این شرکتهای خارجی شده و باعث میشود که شخص خریدار برای خرید از ایران دلسرد شود.