تاریخ: ۱۱ مرداد ۱۴۰۴ ، ساعت ۲۳:۴۸
بازدید: ۶۰
کد خبر: ۳۸۰۸۸۶
سرویس خبر : اجتماعی
۲ حادثه هم‌زمان، شکاف ایمنی معادن میان کشور‌های جهان را آشکار کرد؛

نجات در کانادا، مرگ در بغلان

نجات در کانادا، مرگ در بغلان
‌می‌متالز - سه روز پس از انفجار مرگ‌بار در معدن زغال سنگ بغلان افغانستان که جان شش کارگر را گرفت و ۱۲ زخمی برجا گذاشت، از کانادا خبر رسید که سه کارگر گرفتار در عمق معدن مس و طلا در بریتیش‌ کلمبیا، پس از بیش از ۶۰ ساعت عملیات نجات، در سلامت کامل به سطح زمین بازگشته‌اند. دو حادثه هم‌زمان، دو کشور با سطح توسعه متفاوت و دو نتیجه متضاد؛ یکی به مرگ انجامید و دیگری به نجات. این تقارن زمانی، بار دیگر سؤالی بنیادین را به میان کشیده است؛ چرا معدن‌کاری در برخی کشور‌ها ایمن و در دیگر کشور‌ها خطرناک باقی مانده است؟ و سهم فناوری، آموزش، تجهیزات و نهاد‌های نظارتی در این تفاوت فاحش چیست؟

به گزارش می‌متالز، در ابتدای هفته گذشته، در معدن «رد کریس» (Red Chris) در شمال غربی ایالت بریتیش‌کلمبیا متعلق به شرکت نیومونت (Newmont)، دو ریزش متوالی باعث حبس سه کارگر در زیرزمین شد. این افراد که از پیمانکاران شرکت حفاری «های‌تک» بودند، پس از ریزش دوم حتی ارتباط رادیویی خود را از دست دادند. با این حال، پیش از قطع ارتباط تأیید شده بود که آنان به یکی از پناهگاه‌های ایمن در معدن دسترسی دارند و به آب، غذا و هوای فشرده مجهز هستند. در کمتر از ۶۰ ساعت، تیم نجات موفق شد با استفاده از پهپاد و اسکوپ کنترل از راه دور، راهی در میان آوار باز کرده و سه کارگر را ساعت ۱۰:۴۰ شب پنجشنبه (به وقت محلی) به سطح زمین برساند. در تمام این مدت، فعالیت‌های معدنی در سایت متوقف شده بود و تمامی منابع به عملیات نجات اختصاص یافته بود. نیومونت در بیانیه‌ای اعلام کرد این عملیات با اتکا به تخصص فنی، همکاری تیمی و رعایت کامل اصول ایمنی طراحی و اجرا شده است. نتیجه نیز مطابق با این برنامه‌ریزی دقیق بود. سه کارگر در سلامت کامل و با روحیه مناسب نجات یافتند.

مرگ در اعماق بغلان

در همان هفته، در سوی دیگر دنیا و در کشور افغانستان، معدن کرکار در استان بغلان شاهد انفجار مرگ‌باری بود که به گفته مقام محلی، جان شش نفر را گرفت و ۱۲ کارگر دیگر را روانه بیمارستان کرد. در این حادثه نه خبری از پناهگاه ایمن بود، نه سیستم هشدار و نه امکانات کافی برای مقابله با انفجار یا نجات مجروحان. اگرچه جزئیات دقیق علت انفجار منتشر نشده است، اما الگوی تکرارشونده حوادث در معادن زغال سنگ افغانستان، قرینه‌ای از ضعف نظارت، فقدان آموزش‌های ایمنی و نبود زیرساخت‌های نجات اضطراری را نشان می‌دهد.

ساختار زمین‌شناسی مشابه، سرنوشت متفاوت

کامران وکیل، دبیر اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان محصولات معدنی ایران، با اشاره به همین تضاد عملکردی تاکید کرد که معادن ایران، افغانستان و حتی بخشی از معادن کانادا، از منظر زمین‌شناسی ساختار مشابهی دارند؛ اما آنچه در عملکرد انسانی، مدیریتی و فناورانه تفاوت ایجاد کرده، نحوه مدیریت ریسک، آموزش نیرو‌های کار و سطح سرمایه‌گذاری در ایمنی است. به بیان او، در هر دو کشور ایران و افغانستان، نیرو‌های کار با حداقل تجهیزات ایمنی و آموزش، مشغول به‌کار هستند. بنا بر قاعده، حوادث هم به‌صورت مشابه رخ می‌دهند.

این جمله به‌خوبی شکاف اصلی را نشان می‌دهد؛ فناوری پیشرفته بدون نیروی آموزش‌دیده، به اندازه کافی اثرگذار نیست. همان‌گونه که پناهگاه ایمن بدون اطلاع کارگر از نحوه دسترسی به آن، کاربردی نخواهد داشت.

معدن، صنعت پرخطر فراموش‌شده

معدن‌کاری به‌طور ذاتی از جمله صنایع پرخطر طبقه‌بندی می‌شود؛ از ریزش دیواره‌ها و انفجار‌های گاز متان گرفته تا حوادث ناشی از خطای انسانی یا نقص ماشین‌آلات. با این حال، سطح ریسک در کشور‌های توسعه‌یافته، از طریق سامانه‌های ایمنی، مانیتورینگ دائم، آموزش‌های مستمر و استاندارد‌های نظارتی، تا حد قابل توجهی کاهش یافته است. در حالی‌که در ایران و افغانستان، نه‌تنها نظارت بر معادن غیردولتی یا کوچک وجود ندارد، بلکه حتی در معادن بزرگ نیز بسیاری از استاندارد‌های جهانی اجرا نمی‌شوند. در برخی کشور‌ها مانند کانادا، عملیات نجات معدن‌چیان بخشی از سناریو‌های تمرینی منظم است و تمامی معادن موظف‌اند تجهیزات نجات، سیستم تهویه اضطراری، پناهگاه و ذخایر اضطراری داشته باشند. این در حالی‌ست که در بسیاری از معادن فعال در ایران و افغانستان، هنوز بسیاری از این الزامات اولیه رعایت نمی‌شوند.

فرهنگ ایمنی یا مدیریت بحران؟

یکی از پرسش‌های کلیدی، تفاوت در نگاه به ایمنی میان کشور‌های مختلف است. در کشور‌های توسعه‌یافته، ایمنی بخشی از فرهنگ سازمانی معادن است؛ از طراحی اولیه معدن گرفته تا آموزش نیروی انسانی و پایش مستمر ریسک، اما در کشور‌های در حال توسعه، ایمنی بیشتر به عنوان یک هزینه مازاد دیده می‌شود و تنها پس از وقوع حادثه، موقتاً در دستور کار قرار می‌گیرد. به گفته کارشناسان، آنچه در کانادا رخ داد، نه یک عملیات نجات معجزه‌آسا، بلکه نتیجه پیش‌بینی دقیق، آماده‌سازی مداوم و تمرین سناریو‌های بحران بود. در مقابل، حوادثی که در ایران یا افغانستان رخ می‌دهند، اغلب در محیط‌هایی بدون حداقل آمادگی یا حتی ثبت رسمی معدن اتفاق می‌افتند.

نقش سرمایه‌گذاری و سیاست‌گذاری

در نهایت، باید تاکید کرد که ایمنی در معدن‌کاری نه حاصل اتفاق، بلکه محصول ترکیب سیاست‌گذاری هدفمند، سرمایه‌گذاری بلندمدت و فرهنگ‌سازی است. اگر دولت‌ها به‌جای حمایت‌های زودگذر و واکنش‌های رسانه‌ای، به تقویت نظام بازرسی، الزامات بیمه‌ای و آموزش‌های تخصصی توجه کنند، می‌توان امیدوار بود که اخبار مربوط به معدن‌کاری در آینده نه از جنس مرگ و انفجار، بلکه نجات و نوآوری باشد.

منبع: پایگاه خبری - تحلیلی ایراسین

عناوین برگزیده