به گزارش می متالز، با قوت گرفتن انتخاب جو بایدن بهعنوان چهل و ششمین رئیسجمهور ایالاتمتحده آمریکا طی چند روز اخیر و قطعی شدن آن در بامداد شنبه، بازار خودروی ایران نیز به این اتفاق بزرگ واکنش نشان داد و منحنی قیمت در آن نزولی شد. طبق اخبار رسیده از بازار تا لحظه تنظیم این گزارش، قیمت خودروهای داخلی در مقایسه با روزهای قبل از آغاز انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، چیزی حدود ۲۵ درصد افت کرده است. فعالان بازار میگویند خیلیها از بیم ریزش بیشتر قیمتها، فروشنده شدهاند تا سمت «عرضه» تقویت شود، با این حال در سمت تقاضا میل چندانی برای خرید نیست. در واقع با توجه به کاهش تورم انتظاری شهروندان و خوشبینی آنها به بهبود اوضاع اقتصادی و افت در بازارهای مختلف، خیلیها بنا را بر تداوم ریزش قیمت گذاشتهاند، بنابراین بازار خودرو با کمبود خریدار مواجه شده است. در این شرایط اما پرسش مهم شکل گرفته در اذهان عمومی این است که «کف کاهش قیمت خودرو چقدر است؟» آیا افت قیمت خودرو در روزها و هفتهها و ماههای آتی نیز ادامه خواهد داشت، یا به زودی روند نزولی قیمت متوقف و حتی دوباره استارت گرانی خواهد خورد؟ پاسخ به این پرسش منوط به اتفاقاتی است که در آینده سیاست خارجی و اقتصاد کشور رخ خواهد داد، بهویژه احیا یا عدم احیای برجام.
پیش از بررسی اتفاقات احتمالی آتی در حوزه سیاست خارجی و اقتصاد کشور (با توجه به شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و پیروزی بایدن)، ابتدا نگاهی میکنیم به تقویم دو سال و نیم گذشته در بازار خودرو تا مشخص شود منحنی قیمت چرا این چنین سرکش شد. پس از آنکه آمریکا در اردیبهشت ۹۷ از توافق هستهای و برجام خارج شد، بازار خودرو نخستین تکانهها را تجربه کرد، زیرا واضح بود با نقض برجام، اقتصاد ایران دوران سختی را در پیش خواهد داشت. سه ماه پس از خروج آمریکا از برجام، خودروسازی ایران رسما از سوی آمریکا تحریم شد تا بازار خودرو شوک قیمتی دیگری را تجربه کند. در نهایت نیز هرچه گذشت، فشار آمریکاییها بر ایران بیشتر و با توجه به تحریمهای نفتی و بانکی، اقتصاد کشور تلاطمهای بزرگ را تجربه کرد. واکنش بازارهای داخلی به اتفاقات سیاسی ناشی از نقض برجام، افزایشی بود و از همین رو شهروندان ایرانی به شدت تحت فشار اقتصادی قرار گرفتند. با توجه به کاهش ورود ارز به کشور در نتیجه تحریمهای نفتی و بانکی، بازار ارز روندی صعودی به خود گرفت و به رقم بالای ۳۰ هزار تومان نیز رسید. در واکنش به سرکشیهای بازار ارز، دیگر بازارها بهویژه خودرو نیز رم کردند، تا جایی که کف قیمت از ۳۰ میلیون تومان به ۱۳۰ میلیون تومان رسید. اینکه چرا بازار خودرو در این دو سال و نیم این چنین ملتهب و با رشد شدید قیمت مواجه شد، ریشه در مسائل مختلفی داشت، بهویژه «رشد نرخ ارز»، «رشد تورم انتظاری» و «افت تولید و عرضه». در این بین اما دو عامل نخست، اثر بیشتری بر منحنی قیمت داشت، چه آنکه خودرو با وجود مصرفی بودن، کالایی سرمایهای شد و شهروندان زیادی آن را دستمایه حفظ ارزش پول خود قرار دادند.
مرور رخدادهای بازار خودرو در دو سال و نیم گذشته به وضوح نشان میدهد این بازار متاثر از ارز و سکه و تورم انتظاری است و هر وقت این بازارها صعودی شدهاند، خودرو صعود کرده و هر وقت رو به نزول رفتند، در مسیر افت قرار گرفته است. البته قطعا نمیتوان نقش افت تولید و عرضه را در التهاب بازار خودرو نادیده گرفت، چه آنکه تیراژ خودروسازان در همان سال نخست تحریم و نسبت به سال قبل از آن، ۴۰ درصد سقوط کرد. در کنار این موضوع، واردات خودرو نیز ممنوع شد تا سمت عرضه محدودتر و در نتیجه منحنی قیمت صعودیتر شود. این اتفاقات در حالی بود که با نزدیک شدن به موعد برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، بازار خودرو نیز در تب و تاب آن قرار گرفت و نوسان قیمت را تجربه کرد. آن طور که فعالان بازار میگویند، منحنی قیمت طی چند روز گذشته که جو بایدن در مسیر غلبه بر ترامپ قرار گرفت، روندی نزولی را آغاز کرد و با قطعی شدن برد نامزد دموکراتها، ریزش قیمت ادامه یافت. حالا همه به انتظار نشستهاند تا ببینند موج کاهش قیمت در بازارهای داخلی بهویژه خودرو تا کجا پیش خواهد رفت؟
اینکه کف کاهش قیمت در بازار خودرو و البته دیگر بازارهای داخلی چقدر خواهد بود، بهطور مستقیم به تحولات اقتصادی و سیاستخارجیکشور در دوران پساترامپ بستگی دارد، چه آنکه این موضوع تورم انتظاری شهروندان ایرانی را مشخص خواهد کرد. آنچه بازارهای داخلی را دچار ریزش قیمت کرده، اگرچه در نمای نزدیک، شکست ترامپ و پیروزی بایدن است، اما اصل ماجرا به خوشبینی ایرانیها به آینده اقتصادی و سیاستخارجی کشور مربوط میشود که کاهش تورم انتظاری را در پی داشته است. اینکه شهروندان ایرانی طی این چند روز به فروش ارز و سکه و خودروهای خود رو آوردهاند، به دلیل بیم آنها از تداوم ریزش قیمت و متضرر شدن است. خیلیها در گذشته (طی این دو سال و نیم) یا به قصد سوداگری یا در راستای حفظ ارزش پول، اقدام به خرید کالاهایی با برچسب «سرمایهای» کردهاند که خودرو نیز جزو آنها قرار دارد. آن زمان، تصور ایرانیها از آینده اقتصادی کشور، منفی بود و حالا که انتظارات تورمی با رفتن قریبالوقوع ترامپ از کاخسفید، کاهش یافته، رو به فروش آوردهاند تا (با توجه به روند نزولی منحنی قیمت بازارها) ضرر نکنند یا کمتر زیان ببینند. اما آیا ریزش قیمت در بازارهای داخلی ادامه خواهد داشت؟ محور اصلی پاسخ به این پرسش، سرنوشت توافق هستهای و برجام است. تصور کلی این است که بایدن مانند ترامپ ایران را تحتفشارهای تحریمی قرار نخواهد داد و حتی ممکن است آمریکا را به برجام بازگرداند، بنابراین آینده بهتری در انتظار اقتصاد کشور خواهد بود. این موضوع البته تنها یک پیشفرض است و دقیقا مشخص نیست بایدن پس از ورود به کاخسفید چه رفتاری را در قبال ایران در پیش خواهد گرفت و آیا اصلا آمریکا به توافق هستهای و برجام باز خواهد گشت یا به نقض آن ادامه خواهد داد. اگر فرض را بر کاهش فشارهای تحریمی بدون بازگشت آمریکا به برجام بگذاریم، احتمالا روند نزولی منحنی قیمت در بازار خودرو عمر چندانی نخواهد داشت، زیرا بدون احیای توافق هستهای، حتی احتمال صعود نرخ ارز و تداوم مشکلات اقتصادی کشور و رشد دوباره تورم انتظاری وجود دارد. در چنین فضایی طبعا بازار خودرو نیز که پیرو ارز و تورم انتظاری است، رفتار مشابه را از خود بروز خواهد داد و ضمن توقف ریزش قیمت، در مسیر صعودی دوباره خواهد افتاد؛ هرچند شاید با سرعتی کمتر از گذشته. این در حالی است که قرار گرفتن ایران و آمریکا در مسیر احیای برجام، به کاهش تورم انتظاری و احتمالا نقطهعطفی در کاهش قیمت در بازارهای مختلف بهویژه خودرو منجر خواهد شد. با احیای برجام، تحریمهایی که دولت ترامپ برای ایران در نظر گرفت (بهویژه در بخش فروش نفت و سیستم بانکی)، لغو خواهند شد که این موضوع رشد درآمد ارزی کشور را در آینده بهدنبال دارد. این موضوع ضمن نجات نسبی بازار ارز کشور از تلاطمات، تورم انتظاری را نیز پایین خواهد آورد و از دل آن، کاهش قیمت در بازارها بروز خواهد کرد. البته نباید فراموش کرد که احیای احتمالی برجام به هر حال زمانبر خواهد بود، با این حال صرف اینکه ایران و آمریکا به این موضوع چراغسبز نشان دهند، خود عاملی کاهنده در انتظارات تورمی است.
اما پرسش مهم دیگری که در اذهان عمومی شکل گرفته، سرنوشت قیمت رسمی (کارخانهای خودروها) با توجه به ریزش نرخ ارز است. خودروسازان هر گاه نرخ ارز صعود کرده (بهویژه طی دو سال و نیم گذشته و بهطور ویژهتر طی امسال)، خواستار افزایش قیمت محصولاتشان به دلیل رشد هزینههای تولید شدهاند. حالا که نرخ ارز نزولی شده، توقع شهروندان ایرانی این است که قیمت رسمی خودروهای داخلی پایین بیاید. اما آیا این اتفاق رخ خواهد داد؟ تجربه نشانداده که معمولا چنین نمیشود و خودروسازان تن به کاهش قیمت محصولات خود در دوران کاهش نرخ ارز نمیدهند. وقتی توافق هستهای و برجام امضا شد، ایرانیها انتظار داشتند با توجه به رشد تولید و بهبود شرایط اقتصادی کشور، قیمت کارخانهای خودروها پایین بیاید، اما این اتفاق رخ نداد. اینکه چرا نمیتوان چندان به کاهش قیمت رسمی خودروها حتی در صورت احیای برجام دلخوش بود، یک دلیل عمده دارد. خودروسازان مدعیاند به واسطه سیاست نرخگذاری دستوری، همواره در این سالها زیان دیده و قیمت در نظر گرفته شده برای محصولاتشان (از سوی نهادهای دولتی یا شورایرقابت) کمتر از هزینه تولید بوده است. با این ادعا، احتمالا پاسخ آنها به کاهش قیمت محصولات با توجه نزولیشدن نرخ ارز، این است که باید زیانهای قبلی خود را جبران کنند. در واقع ادعای خودروسازان این است که قیمت محصولات آنها در دوران ارز ۳۰هزار تومانی، متناسب با این نرخ و همچنین تورم نبوده، بنابراین اصل کاهش ماجرای قیمت منتفی است. آنها با وجود آنکه طی امسال سهبار مجوز افزایش قیمت دریافت کردهاند، هنوز هم میگویند در زیان قرار دارند و از همینرو بهنظر میرسد از همین حالا اثرات کاهش نرخ ارز بر قیمت محصولات خود را به نوعی پیشخور کرده و به زخمهای قبلی خواهند زد.