به گزارش می متالز، این مهم در حالی رقم خورد که شاخص کل هم وزن که نشانی از اثرگذاری یکسان نمادها دارد با رشد ۲/ ۰ درصدی همراه شد. در حال حاضر از یک سو به سبب غلبه نگاه کوتاهمدت در سرمایهگذاری بورسیها، موجی از شناسایی سود پس از رشدهای هر چند کوچک فعال میشود و کلیت بازار را در برمیگیرد.
در عین حال بازگشایی منفی بازارهای جهانی نیز سبب تقویت فشارهای فروش شد تا در نهایت شاهد سرخپوشی شاخص کل سهام پس از دو روز مثبت ابتدای هفته باشیم. با این حال در کنار فروشندگان دست به ماشه، خریداران بالقوهای نیز دیده میشوند که هر افت قیمتی را فرصتی برای خرید تلقی میکنند. این شرایط سبب افزایش دست به دست شدن سهام طی دادوستدهای روز گذشته بورس تهران و رسیدن ارزش معاملات خرد سهام به بیشترین مقدار از ۱۰ شهریورماه شد.
پس از آنکه شاخص کل بورس تهران در صعودی پرشتاب ۴ماه نخست سال ۹۹ را با رشد بیش از ۳۰۰ درصدی به پایان رساند و از مرز دو میلیون واحد نیز عبور کرد، برای حدود ۳ ماه شاهد اصلاح شدید قیمتها و بازگشت شاخص کل به محدوده یک میلیون و ۲۱۱ هزار واحد بودیم. از میانه آبان ماه اما بازار سهام با تغییر فاز همراه شد و تا پایان معاملات روز یکشنبه ۲۵ درصد از کف ۲۰ آبان فاصله گرفت. اما آنچه در معاملات روز دوشنبه بورس تهران عیان بود، تغییر دید معاملهگران سهام بود. سهامدارانی که این روزها با نگاهی کوتاهمدت وارد گردونه معاملات سهام میشود و پس از چند روز سبزپوشی قیمتها، به سرعت شناسایی سود صورت میپذیرد و شاهد افزایش فشار عرضهها در کلیت بازار میشویم. این دید کوتاهمدت اما به پایداری تردیدها نسبت به روند آینده بازار سهام بازمیگردد. جایی که هر عرضهای سبب هراسان شدن معاملهگران به ویژه تازهواردها میشود. با این حال در کنار وجود فروشندگان دست به ماشه، خریداران قدرتمندی نیز قرار دارند که هر افت قیمتی را بهعنوان فرصتی برای خرید شناسایی میکنند.
روز دوشنبه برخلاف دو هفته گذشته که شاهد رشد قابل توجه قیمتها در بازار جهانی بودیم، این بازار در بازگشایی هفتگی خود با افت قیمت فلزات و نفت مواجه شد. دیروز شاهد تقویت شاخص دلار و به دنبال آن افت و فلزات بودیم. از جمله مس با کاهش ۸/ ۰ درصدی به ۷۶۹۰ دلار بر هر تن عقب نشست. این وضعیت گروههای بزرگ کالایی که البته سهمی ۶۰ درصدی از کل ارزش بازاری بورس تهران را نیز در اختیار دارند، با فشار عرضه مواجه کرد.
اما یکی از مواردی که این روزها به وضوح در چرخه معاملات سهام دیده میشود، کاهش محسوس روندهایی است که در ۴ ماه نخست سال دیده میشد. جایی که همانند ماههای نخست سال ۹۹، خبری از رشدهای پرشتاب و دستهجمعی سهام و صفهای خرید طولانی نیست و در روزهای منفی نیز به سرعت شاهد بازگشت تعادل به بازار هستیم. نگاهی به معاملات روز گذشته بورس تهران نیز نشان میدهد در مجموع بازار سهام (بورس و فرابورس) در مقابل رشد قیمتی در حدود ۶/ ۴۸ درصد از نمادها، ۶/ ۴۷ درصد از سهام در محدوده منفی بازار سهام معامله شدند. درخصوص صفهای خرید و فروش نیز این تعادل نسبی دیده میشد. بهطوری که در جریان دادوستدهای روز دوشنبه، در مقابل تشکیل صف خرید ۴۲۷ میلیارد تومانی، شاهد مازاد عرضهای به ارزش ۴۵۱ میلیارد تومان در صفهای فروش بودیم. همانطور که اشاره شد روز دوشنبه ارزش معاملات خرد بورس تهران معادل ۱۸ هزار و ۴۶۳ میلیارد تومان برآورد شد و به رکورد سه ماهه دست یافت که ماحصل تقابل جدی میان خریداران و فروشندگان بازار بود. در شرایط فعلی هر چند موجهای شناسایی سود کوتاهتر شده اما نقدینگی از بازار خارج نمیشود بلکه از سهمی به سهم دیگر انتقال پیدا میکند. به نظر میرسد همچنان خاطره تلخ سقوط ۴۰ درصدی شاخص کل و ریزش بعضا ۷۰ درصدی قیمت برخی سهام سبب شده تا سودهای رویایی که در ثلث نخست سال به راحتی کسب میشد این روزها به رویایی تبدیل شده که سهامداران نیز خیال کسب آن را در سر نمیپرورانند و ترجیح میدهند پس از کسب سودی حداقلی، شانس خود را در سهم دیگری امتحان کنند. از اصلاح شانس به این دلیل استفاده میشود که تحلیل این روزها از سهم پایانی در معاملات سهامداران برخوردار است و عموما جریانهای شکل گرفته در بازار است که به نقدینگی جهت میدهد.
آنچه از ابتدای آذرماه تاکنون به وضوح مشاهده میشود، تغییر جهت سهامداری به سمت گروههای کوچکتر بازار است. جایی که در مقابل افت شاخص کل در دادوستدهای روز دوشنبه، شاخص هم وزن که نشانی از اثرگذاری یکسان نمادها دارد، همچنان سبز ماند. موضوعی که نشان میدهد نمادهای گروههای بزرگ بازار بودند که افت را در نماگر اصلی بازار تحمیل کردند. درست همانند اتفاقی که در سال ۹۸ شاهد آن بودیم. در این سال در حالی شاخص کل با رشد ۱۸۷ درصدی همراه شد که شاهد افزایش بیش از ۴۳۷ درصدی نماگر هموزن بازار بودیم.
موج نقدینگی زمانی به سمت گروههای کوچک بازار حرکت میکند که در خود توانی برای چیره شدن بر عبور از سقفهای مقاومتی بزرگان نمیبیند. سهامی که در روز با معاملات پرحجمی همراه میشوند و از این رو پولهای کوچک توان تغییر روند در این گروهها را ندارند و از این رو برای کسب سود سادهتر ترجیح میدهند روانه گروههای کوچک بازار شوند. سهامی که به سادگی با سیگنالهای ارسالی از سوی کانالهای بورسی به اصطلاح داغ میشوند. عموم سرمایهگذارانی که به سمت این گروهها میروند این استدلال را دارند که میتوانند در زمان مناسب از سهم خارج شوند و تا آن روز سود قابل توجهی کسب میکنند. در توجیه این برداشت میتوان به تئوری «ابله بزرگتر» اشاره کرد. بر اساس این نظریه خریدار میپندارد به هر حال فرد دیگری پیدا میشود که سهم را در قیمت بالاتر از او خریداری کند. از این جهت مهم نیست که در چه قیمتی سهم را خریداری کند. ممکن است این سهم برای مدتی نیز خریدار پیدا کند اما این روند تا جایی ادامه پیدا میکند که به دلیل افزایش سفتهبازی سهم به سطوح حبابی رفته و دیگر خریداری پیدا نمیشود. اتفاقی که در مردادماه رخ داد و شاهد ترکیدن این حباب قیمتی بودیم.
روز گذشته در حالی بر اساس پیام ناظر بازار، نماد معاملاتی شرکت ملی مس ایران بعد از برگزاری مجامع عمومی فوقالعاده مبنی بر تصویب افزایش سرمایه آماده بازگشایی بدون محدودیت دامنه نوسان شد که در فرآیند کشف قیمت، به یکباره شاهد حذف سفارشهای خرید و فروش ارسالی بودیم تا این بازگشایی به روز دیگری موکول شود. این دست از بازگشاییهای سلیقهای پیشتر نیز در بازار مشاهده شده و به نظر میرسد ناظر بازار قیمتی را برای هر بازگشایی در نظر دارد که در صورتی که فرآیند عرضه و تقاضا خلاف آن را به نمایش بگذارند، به راحتی از خیر آن گذشته و منتظر روز معاملاتی دیگری میماند.