به گزارش می متالز، ملت ایران یادتان هست؟ «ما مخالف حصر ایرانیم، ما مخالف تحریمیم» که مطمئنا همه خوب یادمان هست. امروز کسانی که به معنی واقعی کلمه در حصرند، کارگران، معلمان، سربازان، کارمندان، کاسبان و خلاصه کل ملت ایران هستند. آری ملت ایران در حصرند که حصر واقعی این است. حصر واقعی این است که آقایان به اسم خصوصیسازی، سرمایه های مملکت را، کارخانههای مملکت را، در حصر اقوام و خویشان خود قرار می دهند؛ آنهم به ثمن بخس!
آری حصر اصلی را کارگران متحمل میشوند و شعارش را صاحبان زر و زور و تزویر میدهند؛ کارگرانی که در این شرایط اقتصادی گاهی چند ماه و چند سال حقوقشان عقب می افتد.
حصر واقعی برای کارگرانی است که حاضرند شرمنده زن و بچه شان باشند اما به رسانههای آمریکایی و بیبیسی و... دقیقه ای سواری ندهند؛ ولو اینکه صدا و سیما هم آنها را ممنوع التصویر کرده باشد و از آنها هیچ چیزی نگوید. حصر واقعی را کارگری متحمل می شود که از همه طرف به او فشار می آید؛ از طرفی فشار اقتصادی و غم نان گرفته تا فشار رسانه های ضد انقلاب و بی بی سی و... و از طرف دیگر با کوچکترین اعتراضی نسبت به عدم پرداخت معوقاتشان و مطالبه حق و حقوقشان بازداشت میشوند و حصر!
آری! حصر یعنی امروز هفت تپه، دیروز هپکو اراک و ماشین سازی تبریز و فردا کنتورسازی و فرنخ قزوین در چنگال اشخاصی قرار بگیرند که با رانت، این سرمایههای بزرگ کشور را به ارزش یک صدم قیمت (آن هم اقساطی) خریداری کرده و به علت بی کفایتی و ناتوانی کارخانههای بزرگ را به خاک سیاه مینشانند.
و تحریم یعنی صدای کارگران مظلوم این کارخانهها، تحریم یعنی صدای سربازان بیپناه، تحریم یعنی صدای معلمان نجیب و دلسوز، صدای پرستاران فداکار، راننده ها، پیک موتوریها، دانشجوها و طلبه ها و... که توسط همه رسانههای داخلی و خارجی تحریم است.
صدا و سیما، صدای آنان را تحریم می کند که مبادا بودجهاش قطع شود. خبرگزاریهای وابسته صدای آنان را تحریم میکنند که مبادا تشویش اذهان عمومی شود و رسانههای خارجی و بیبیسی و... هم صدای آنان را تحریم میکنند، چرا که این مردم نجیب، این قشر زحمتکش، این مستضعفین بلندطبع و بزرگروح، حاضر نیستند برای اربابان انگلیسی و آمریکایی و صهیونیستی آن رسانهها، کشور خود را به حراج بگذارند.
در این خفقان تحریم و بلای حصر، تنها انسانهای انقلاب اسلامی هستند که با دغدغهی مستضعفان و پابرهنگان و در جهت تحقق عدالت، قدم پیش نهاده و همصدا با کارگران، سربازان، معلمان و... به دنبال بازستاندن حق آنها هستند؛ در همین راستا دانشجویان بسیجی و عدالتخواه، روز چهارشنبه دهم دیماه، به هنگام تصمیم گیری هیئت داوران در مورد خلع ید اسدبیگ، مدیرعامل بازداشت شده هفتتپه، روبروی وزارت دادگستری تجمع کرده و خواستار خلع ید وی از آن شرکت شدند.
متأسفانه علیرغم نظرات قبلی اعضای هیات داوران، رأی آنها نهایتاً مخالف خلع ید اسدبیگی بوده است؛ اما بدانند اگر پشت اسدبیگی به سران قدرت و ثروت گرم است، دانشجویان با تمام قدرت پشت کارگران ایستادهاند و پیگیر مطالبات آنها خواهند بود.
امیررضا بهنامی - عضو اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی کشور