به گزارش می متالز، خوشبختانه سرمایهگذاران متعددی از ظرفیتسازی در این صنعت استقبال کردهاند بهگونهای که با کمترین تردید میتوان گفت تا سال ۱۴۰۴ بخش فولاد به ظرفیت اسمی مورد نظر خواهد رسید. اما تحقق تولید این میزان فولاد در کشور کاملاً در گرو رشد بخش بالادست این زنجیره است.
در حال حاضر نیز میزان تولید معدنی سنگ آهن در کشور تبدیل به سرعتگیر افزایش تولید در بخش فولاد شده، بهگونهای که فولادسازان با حدود ۷۰ درصد ظرفیت اسمی خود به تولید محصول میپردازند. اگرچه این موضوع در دنیا امری پذیرفتهشده بهشمار میرود اما بخش فولاد کشور این ظرفیت را دارد که با تامین بیشتر مواد اولیه به تولید فولاد بیشتری بپردازد. در حالی که بخش فولاد کشور در سالهای اخیر با هجوم سرمایهگذاران روبهرو بود اما بخش بالادست این زنجیره مغفول ماند و این موضوع بر عدم توازن در این زنجیره افزود. در این شرایط ورود شرکتهای فولادساز بزرگ کشور به بخش اکتشافات و استخراج معدنی میتواند کمککننده باشد. درواقع اگر زمینهای به وجود آید تا از توان مالی و فنی بنگاههای فولادساز در راستای تکمیل فعالیتهای اکتشافی و استخراجی در کشور استفاده شود به افزایش ذخایر قطعی سنگ آهن در کشور منجر خواهد شد که نتایج مطلوب آن به سود کل زنجیره فولاد کشور خواهد بود. اگر خیال فولادسازان از تامین پایدار مواد اولیه راحت شود، میتوانند با خیالی آسودهتر به سمت تولید محصولات با ارزشافزوده بالاتر نیز حرکت کرد، به عبارت دیگر با حفظ تولید فولادهای تجاری به سمت توسعه فناوری در زنجیره فولاد کشور رفته و شاهد تولید محصولات فولادی با ارزشافزوده بالاتر در کشور خواهیم بود.
صنعت فولاد در ایران به دلیل مزیتهای پایهای که در این زمینه در کشور وجود دارد از جمله انرژی فراوان، پتانسیل معدنی و نیروی انسانی تحصیلکرده و مجرب، رشد مناسبی ظرف سالهای گذشته داشته است بهگونهای که در حال حاضر شاهد رتبه دهم ایران در میان کشورهای تولیدکننده فولاد هستیم و ظرفیت ایجادشده در تولید فولاد به مرز ۴۰ میلیون تن رسیده است. در کنار این رشد، شرکتهای بزرگ در این بخش تشکیل شده است که در حوزههای مختلف اعم از فعالیتهای تولیدی، مهندسی، پیمانکاری و... مشغول به کار هستند. این موضوعات در مجموع باعث شدهاند تا تولید محصولات مختلف زنجیره فولاد در کشور اقتصادی باشد. در سند چشمانداز توسعه کشور تحقق ظرفیت اسمی تولید ۵۵ میلیون تن فولاد تا سال ۱۴۰۴ بهعنوان هدف این بخش تعریف شده است. ظرف سالهای اخیر بخش فولاد با استقبال بسیار مناسبی از سوی سرمایهگذاران روبهرو شده بهگونهای که امروز میتوان ادعا کرد بخش فولاد جزو معدود رشتههایی است که حوالی سال ۱۴۰۴ به هدف تعیینشده در سند چشمانداز توسعه این بخش یعنی ظرفیت اسمی ۵۵ میلیون تن فولاد خواهد رسید.
اما تحقق تولید ۵۵ میلیون تن فولاد نیاز به تلاش بیشتر برای ایجاد توازن در زنجیره فولاد کشور و افزایش تولید در بخش بالادست زنجیره دارد. افزایش تولید فولاد در کشور ظرف سالهای اخیر بر مبنای تولید معدنی سنگ آهن در کشور بوده و در حال حاضر شاهد تولید حدود ۳۰ میلیون تن فولاد مطابق با توان معادن کشور هستیم. یکی از مهمترین مزایای رقابتی صنعت فولاد در کشور، وجود معادن سنگآهن به شمار میرود. اما استمرار موفقیت در بخش فولاد ایران نیاز به تقویت هرچه بیشتر این بخش دارد. با توجه به ظرفیت اسمی بهوجودآمده و میزان تولید در بخش فولاد کشور در حال حاضر فولادسازان با ۷۰ درصد ظرفیت اسمی خود فعال هستند؛ اما اگر بتوان بر تولید معدنی سنگ آهن در کشور افزود، این نسبت افزایش پیدا خواهد کرد و به این ترتیب شاهد جهش تولید فولاد در کشور خواهیم بود.
افزایش تولید معدنی سنگ آهن در کشور نیاز به موارد متعددی از جمله توسعه بخش اکتشاف و استخراج دارد. در حال حاضر با توجه به شدت گرفتن تحریمها علیه ایران و با توجه به رشد قابل توجه نرخ ارز در کشور، تامین ماشینآلات معدنی تبدیل به چالشی اساسی در بخش معدن کشور شده و لازم است به منظور افزایش فعالیتهای استخراجی در معادن، تمرکز بیشتری بر روی تامین ماشینآلات معدنی صورت گیرد. تامین ارزی برای واردات ماشینآلات بهروز معدنی دنیا یکی از مواردی است که به رفع چالش معدنکاران منجر شده و افزایش تولید در این بخش را به همراه دارد. همچنین تقویت پیمانکاران معدنی، آموزش پرسنل و تکنسینهای این حوزه گامهای مهم بعدی در تقویت بخش بالادست زنجیره فولاد کشور به شمار میرود.
توسعه فعالیتهای اکتشافی موضوع مهم دیگری است که نقش اصلی را در تامین پایدار مواد اولیه زنجیره فولاد در سالهای آتی برعهده دارد. در بخش اکتشاف نیز ناوگان حفاری کشور به تقویت جدی نیاز دارد؛ این حوزه در حال حاضر با چالش جدی تامین ارز برای بهروزرسانی خود روبهرو است. کمبود تکنسینهای حفاری کارآزموده یکی از نقاط ضعف این بخش بهشمار میرود و لازم است با صرف آموزش مناسب بر تکنسینهای این بخش افزوده شود. توجه به تمامی موارد بیانشده و صرف وقت و هزینه در آن باعث میشود تا بخش معدن کشور نیز متناسب با بخش فولاد و توسعه صنعتی رشد پیدا کند. در غیر این صورت عقبماندگی حوزه معدن تبدیل به پاشنه آشیل بخش فولاد کشور خواهد شد.
در این میان توجه به بخش اکتشاف به عنوان حلقه اصلی این زنجیره اهمیتی ویژه دارد. تا زمانی که فعالیتهای اکتشافات تکمیل نشود و به نتیجه نرسد، کل زنجیره تولید فولاد کشور دچار بحران جدی خواهد بود. اکتشاف، فعالیتی هزینهبر و دیربازده بوده و همین موضوع نیز باعث میشود که بخش خصوصی چندان تمایلی به ورود به این بخش نداشته باشد. خوشبختانه سازمان توسعه و نوسازی معادن ایران، ظرف سالهای گذشته اقدامات مناسبی در بخش اکتشاف انجام داده که تکمیل آن میتواند منفعت عمومی کشور را در سالهای آینده به همراه داشته باشد. ایمیدرو ظرف سالهای اخیر بیش از 600 هزار کیلومترمربع از پهنههای کشور را مورد مطالعه قرار داد؛ ماحصل آن به تشخیص بیش از 450 محدوده معدنی منجر شد که رقمی قابل توجه بهشمار میرود. همچنین در حال حاضر نیز ایمیدرو، درخواست مجوز برای ادامه کار در این حوزه را دارد، چراکه تقویت فعالیت اکتشافی و استفاده از ظرفیت بهوجودآمده در ایمیدرو در زمینه فعالیتهای اکتشافی میتواند به کشف ذخایر قابل توجه برای تامین پایدار مواد اولیه صنایع مختلف از جمله صنعت فولاد منجر شود.
اگر در مسیر توسعه فعالیتهای اکتشافی بتوان از سویی مشارکت بخشخصوصی را جلب کرد و از طرف دیگر نیز بتوان ماشینآلات حفاری و شرکتهای مهندسی در این حوزه را تقویت کرد، به جایی خواهیم رسید که توسعه و تولید در صنعت فولاد کشور مستمر، پایدار و رقابتپذیر خواهد بود. در ادامه نیز میتوان به سمت احداث واحدهای بزرگمقیاس فولادی حرکت کرد که این موضوع نیز تاثیری بسزا در کاهش هزینههای تولید و افزایش قدرت رقابت در بازارهای دنیا دارد. در سالهای گذشته شرکتهای سنگآهنی به سمت احداث واحدهای فولادی حرکت کرده و امروز فولادساز شدهاند، در عین حال برخی از فولادسازان کشور نیز ظرف این سالها وارد بخش معدن شدهاند. این موضوع تا جایی پیش رفته که امروز فولادسازانی که تا پیش از این وارد بخش معدن نشدهاند دچار احساس نگرانی از تامین بلندمدت و پایدار مواد اولیه خود هستند. در این میان ورود فولادسازان با توان مالی و فنی بالا به بخش معدن و بهخصوص بخش اکتشاف مثبت ارزیابی میشود. درواقع اگر زمینهای به وجود آید تا از توان مالی و فنی بنگاههای فولادساز در راستای تکمیل فعالیتهای اکتشافی در کشور استفاده شود و درواقع همافزایی در این مسیر با همکاری سازمانهای معدنی، بخش معدن و فولاد به وجود آید، به افزایش ذخایر قطعی سنگ آهن در کشور منجر خواهد شد که نتایج مطلوب آن شامل حال کل زنجیره فولاد میشود.
اگر خیال فولادسازان از تامین پایدار مواد اولیه راحت شود، میتوان با خیالی آسودهتر به سمت تولید محصولات با ارزش افزوده بالاتر نیز حرکت کرد، به عبارت دیگر با حفظ تولید فولادهای تجاری میتوانیم به سمت توسعه فناوری در زنجیره فولاد کشور رفته و شاهد تولید محصولات فولادی با ارزشافزوده بالاتر در کشور باشیم.
همانگونه که عنوان شد در حال حاضر تولید فولاد در کشور متناسب با ظرفیت معدنی کشور است، در این شرایط هر چه بتوان استخراج از معادن و توسعه اکتشافات را در اولویت قرار داد، این زنجیره رشد بیشتری میکند. یکی از چالشهای پیشروی توسعه بخش معدن کشور عدم اجرای کامل قانون معادن در کشور است. در قانون معادن، بحث پنجره واحد مطرح شده که اگر این موضوع به درستی عملیاتی شود، بسیاری از مشکلات این حوزه برطرف میشود. در این میان کمک و تسهیل سازمانهایی همانند انرژی اتمی، منابع طبیعی و محیط زیست به افزایش بهرهوری بخش معدن و صنعت کمک بسزایی میکند. کمک این سازمانها باعث میشود تا این زنجیره تقویت شود و امکان تولید پایدار در آینده فراهم شود. اما درصورتی که نتوان همکاری مناسبی میان سازمانهای نامبرده برقرار کرد در آیندهای نهچندان دور تامین سنگ آهن تبدیل به چالشی بزرگ برای فولادسازان و کشور خواهد شد. بهگونهای که سرمایهگذاری انجامشده در این حوزه به یکی از مشکلات عمده کشور بدل خواهد شد و چارهای جز واردات سنگ آهن به کشور باقی نمیماند. این در حالی است که محدودههای بزرگ سنگآهنی در کشور وجود دارد و تنها با افزایش همکاری میان سازمانهای نامبرده میتوان بهراحتی عمر معادن موردنیاز در تامین مواد اولیه زنجیره فولاد کشور را دو تا سه برابر کرد.
با توجه به ظرفیت اسمی بهوجودآمده و میزان تولید در بخش فولاد کشور در حال حاضر فولادسازان با 70 درصد ظرفیت اسمی خود فعال هستند؛ اما اگر بتوان بر تولید معدنی سنگ آهن در کشور افزود این نسبت افزایش پیدا خواهد کرد و به این ترتیب شاهد جهش تولید فولاد در کشور خواهیم بود.
اگر خیال فولادسازان از تامین پایدار مواد اولیه راحت شود، میتوان با خیالی آسودهتر به سمت تولید محصولات با ارزش افزوده بالاتر نیز حرکت کرد، به عبارت دیگر با حفظ تولید فولادهای تجاری میتوانیم به سمت توسعه فناوری در زنجیره فولاد کشور رفته و شاهد تولید محصولات فولادی با ارزشافزوده بالاتر در کشور باشیم.