به گزارش می متالز، این در حالی است که در کشور ما هم مصرف فولاد چندان بالا نیست و هم صنایع مصرفکننده فولاد که صادراتمحور باشند، نداریم. این مساله باعث شده میزان صادرات فولاد کشور به 9 میلیون تن یعنی حدود 40 درصد برسد. از این رو، لازم است که مصرف فولاد در کشور ما نیز متناسب با تولید آن افزایش یابد، زیرا قرار است طرحهای جدیدی به بهرهبرداری برسند و در این صورت چارهای جز صادرات نداریم.
صنایع فلزی بزرگ مانند فولاد، مس، آلومینیوم و... نقش اساسی در تولید ناخالص داخلی، اقتصاد و صادرات کشور ایفا میکنند. از این رو، برای توسعه کشور، وجود این صنایع و تولیدات آنها لازم است. در این میان فولاد بیشترین میزان تولید و اهمیت را دارد، چراکه این فلز تقریبا در تمامی صنایع از جمله خودرو، لوازم خانگی، ساختوساز، طرحهای عمرانی و... مورد استفاده قرار میگیرد. فولاد پس از نفت و پتروشیمی از نظر حجم تولید و ارزشافزوده در جایگاه سوم صنایع کشور قرار گرفته است. پس از فولاد، صنعت مس دومین فلز با اهمیت کشور از نظر ارزشافزوده محسوب میشود.
در مورد صنعت فولاد تنها نباید به ارتقای جایگاه و افزایش تولید این فلز توجه کرد، بلکه باید تولید به همراه توجیه اقتصادی مدنظر باشد. در کشور ما طی سالهای گذشته برای احداث واحدهای جدید، تولید اقتصادی کمتر مورد توجه مسئولان قرار گرفته است. هر چند این امر در سالهای اخیر تا حدودی بهبود پیدا کرده، با این حال در طرحهایی که در گذشته توسط دولت و برخی نهادهای عمومی اجرایی شده، توجیه اقتصادی و تولید با صرفه در اولویتهای بعدی قرار داشته است و اغلب این طرحها با هدف اشتغالزایی اجرا شدهاند. ناگفته نماند که در چند سال گذشته صنعت فولاد کشور از نظر کمی رشد خوبی را تجربه کرده است. ایران حدود 10 سال پیش دومین واردکننده فولاد در جهان بود، اما اکنون سالانه بیش از 8 میلیون تن فولاد صادر میکند که در این شرایط بازار، رقم نسبتا قابلتوجهی محسوب میشود. در نتیجه باید در مورد طرحهای فولادی که پس از این به مدار تولید وارد میشوند، به تولید با صرفه اقتصادی توجه کرد، چراکه بازار فولاد جهان بسیار رقابتی شده است. بدین منظور تراز سود و زیان شرکتها مشخص میکند که آیا آنها قابلیت اجرای طرحهای توسعهای را دارند یا خیر. بهنظر میرسد در برخی طرحهای فولادی به مسائل اقتصادی کمتر توجه شده و توجیهپذیری آنها در ذهن بسیاری از فعالان صنعت فولاد هنوز جای سوال است.
ایران در حال حاضر یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر سنگ آهن در جهان است و در این زمینه در رتبه دهم قرار دارد. در عین حال از نظر ذخایر گازی رتبه دوم را به خود اختصاص میدهد. با این وجود، صنعت فولاد کشور متناسب با این پتانسیلهای خدادادی رشد نکرده است. اگر به صنعت فولاد کشورهایی مانند چین، ژاپن، کره جنوبی یا حتی ترکیه نگاهی بیندازیم، مشاهده میکنیم که هیچیک از این کشورها دارای ذخایر غنی سنگ آهن یا انرژی نیستند و برای تولید فولاد مجبورند مواد اولیه مورد نیاز خود را وارد کنند، اما جزو بزرگترین صادرکنندگان فولاد جهان بهشمار میروند و در بازارهای بینالمللی بسیار موفق عمل کردهاند. از این رو نباید این تصور پدید آید که برخورداری از ذخایر گازی فراوان و معادن سنگ آهن مناسب میتواند باعث ایجاد مزیت در تولید فولاد شود. نباید فراموش کنیم که ترکیه در همسایگی ما، ضمن اینکه ذخایر انرژی و سنگ آهن در اختیار ندارد و گرانترین انرژی را در میان کشورهای اروپایی دارد، مجبور به واردات قراضه آهن برای تولید فولاد است، با این حال صادرکننده محصولات فولادی نیز محسوب میشود. وجه مشترک میان کشورهایی که توانستهاند صنعت فولاد خود را توسعه دهند و یک صادرکننده باشند، این است که بهخوبی بازارهای مصرف خود را گسترش دادهاند. علاوه بر این، راندمان صنعت فولاد در کشورهای یاد شده بسیار بالاست و تولید محصول بهطور بهینه انجام میشود. بنابراین توجه به مسائل یاد شده بسیار مهمتر از افزایش تولید فولاد است. صنعت فولاد کشور برای پیشرفت و توسعه روز افزون خود، باید به مسائل روز دنیا و اقداماتی که کشورهای موفق در این زمینه برای پیشرفت صنعت فولاد خود بهکار گرفتهاند، توجه کند.
یکی از شاخصههای اساسی برای توسعهیافتگی کشورها، برخورداری از بازار بزرگ مصرف است. کشورهای پیشرفته با ایجاد بازار مصرف گسترده توانستهاند صنعت فولاد خود را توسعه دهند. کشورهایی میتوانند بازارهای بزرگ مصرف فولاد ایجاد کنند که صنایع مصرفکننده صادراتمحور در اختیار دارند؛ یعنی در کنار توسعه صنعت فولاد، به صنایع فلزی مصرفکننده فولاد نیز توجه دو چندان کردهاند. اگر به کشورهایی مانند ژاپن و کرهجنوبی در این زمینه نگاهی بیندازیم، مشاهده میکنیم که دو کشور یاد شده در صنایع خودروسازی و لوازم خانگی بسیار قوی هستند و جزو برترین صادرکنندگان این محصولات در جهان به شمار میروند. در هیچ کشوری مصرف فولاد برای مردم عادی، بدون در نظر گرفتن صنایع، بیش از 120تا130 کیلوگرم بهازای هر نفر نیست. عددی که سالانه بهعنوان مصرف ظاهری فولاد در کشورهای مختلف اعلام میشود، در حقیقت مصرف فولاد در صنایعی است که آن را به کالاهای دیگر تبدیل و در نهایت صادر میکنند. این در حالی است که کشور ما صنایع مصرفکننده فولاد که قوی و صادراتمحور باشند، ندارد. حتی آماری که از مصرف ظاهری فولاد در کشور اعلام میشود، در واقع مصرف واقعی این فلز است که رقم به نسبت بالایی در دنیا محسوب میشود. امکان اینکه در کشور ما مصرف ظاهری فولاد به شکل کنونی از این میزان بالاتر برود، بسیار کم است. به عقیده بسیاری از فعالان بازار همین مصرف کنونی نیز بهصورت واقعی و توسط مردم انجام میشود و صنایع مصرفکننده فولاد ما رشد چندانی نداشتهاند. با این حال مصرف واقعی فولاد در کشور در حال کاهش است و از 230 کیلوگرم کنونی به مراتب کمتر نیز خواهد شد و به همین دلیل اغلب تحلیلگران اعتقاد دارند که کشور ما هنوز بازار واقعی فولاد را در اختیار ندارد. نسبت میزان صادرات فولاد به تولید آن در کشور بسیار بالاست، بهطوری که سال گذشته از 21 میلیونتن فولاد تولید شده، بیش از 9 میلیونتن آن صادر شد. بنابراین نسبت تولید به صادرات فولاد در کشور به حدود 40درصد میرسد و ایران از این منظر، سومین یا چهارمین کشور دنیا محسوب میشود. در صورتی که ظرفیتهای جدید تولید فولاد نیز به این صنعت کشور اضافه شود، چارهای جز صادرات وجود نخواهد داشت و حتی ممکن است نسبت تولید به صادرات از 40درصد نیز فراتر رود. بنابراین صادرات فولاد بیش از میزان کنونی بسیار دشوار خواهد بود و با وضعیت معمول صنایع فولادی دنیا چندان همخوانی ندارد.
برای افزایش مصرف فولاد در کشور باید وضعیت اقتصادی و محیط کسبوکار برای بنگاههای تولیدی بهبود یابد. راهکار اصلی برای ایجاد رونق در صنایع فولادی و افزایش مصرف، الگو گرفتن از کشورهای پیشرفته و دارای صنایع صادراتمحور مانند کره جنوبی، ژاپن، سنگاپور یا حتی ترکیه است. این کشورها با ایجاد فضای مناسب برای کسبوکار، شرایط را برای فعالیت بنگاههای مصرفکننده فولاد مهیا کردند، چراکه هیچ کشوری نمیتواند حجم عظیمی از محصولات فولادی خود را صادر کند و کشور ما نیز راهی جز افزایش مصرف فولاد نخواهد داشت.