به گزارش می متالز، اولین بار نیست که اقتصاد ایران مانند هر اقتصاد دیگری در جهان بحرانهایی با منشاء داخلی یا خارجی را تحمل میکند. در هر دوره برای عبور از بحران کشور هزینههایی داده و تجربه هایی اندوخته شده است. اما به دلیل مستند نشدن تجربیات عبور از بحران و کار نکردن دانشگاهها و مراکز علمی کشور روی این تجارب، عملا در هر دوره بحران مدیران از نقطه صفر شروع میکنند و هیچ استفادهای از این تجارب که با بهای گزافی به دست آمده نمیشود. در مجموعهای از گزارشها و مصاحبهها تجارب عبور از بحرانهای اقتصادی را مستند کرده و منتشر کند. به این امید که از هزینه تجربههای جدید بکاهد.
بخش اول مصاحبه با مهدی غضنفری وزیر اسبق صنعت معدن تجارت در رابطه با مسائل ارزی و تنظیم بازار، تامین مواد اولیه و ذخیره کالای اساسی و استراتژیک منتشر و تجربه سالهای ۹۰ و ۹۱ برای عبور از نوسانات ارزی مرور شد. نکته مورد تاکید غضنفری این بود که تنظیم و مدیریت هر سه بازار ارز به صورت توامان انجام شود در غیر اینصورت تلاش در دیگر حلقهها بدون هدایت و کنترل بازار آزاد موثر واقع نمیشود و همچنان انتظارات را پاسخ نمیدهد. در بخش دوم و پایانی این گفتوگو پیمانهای پولی، مدل اجرایی برای فروش خودرو و جلوگیری از التهاب قیمتی مطرح شد. بخش دوم گفتوگو با مهدی غضنفری پیش روی شماست:
برای اینکه بتوانیم از نوسانات ارزی جلوگیری کنیم یکی از راهکارها پیمانهای پولی یک یا چندجانبه و منطقهای است، آیا در این زمینه دولت موفق بوده یا خیر؟ و اگر بتوانیم با کشورهای همسایه و کشوری مثل چین که عمده واردات از آنجا است پیمان پولی ببندیم تقاضای ارزی در دیگر بخشها کاهش خواهد یافت؟
غضنفری: در دوران ثبات ارزی اگر از من بپرسند مهمترین کار چیست میگویم مبارزه با فرایندهای تباهنده است، آب دستتان است زمین بگذارید و آن را دنبال کنید چون هیچ کار دیگری نمیتوان کرد. کشور جز از طریق مبارزه با فرایندهای تباهنده هیچ راهکاری ندارد و به راهکارهای دیگر فکر نکنید. این فرایندها خون اقتصاد را مانند زالو میمکد و پایههای آن را میخورد. در شرایط چالشی و بحرانی حتما روابط دوجانبه با کشورها میتواند روی دلار اثر بگذارد، ارزهای جهانروا نیاز به مرکز پایاپای تسویه ارز ندارند چون قدرت جهانی دارند که میتواند مبنای مبادله کشورها باشد. ارزهای غیرجهانروا مثل ریال و لیر ترکیه اگر مرکز تسویه پایاپای وجود نداشته باشد تجار و بازرگانان به طور رسمی استقبال نمیکنند. موضوع هِج کردن است.
مثلا کالا را به ترکیه میفرستید و هزار تومان برای شما تمام شده است که معادل 100 لیر ترکیه است. این رقم را شما الان دریافت نمیکنید و در تبادلات بعدی تسویه میشود که اگر آن موقع قیمت لیر در بازار سقوط کند و هزار تومان نباشد ضرر شما باید جبران شود. اگر ارز ایران یا ترکیه بخواهد سقوط کند چگونه یک تاجر عرب به ریال ایران اعتماد کند؛ بنابراین نیازمند مرکز تسویه پایاپای هستند تا بتوان تجارت همسایگان را بدون حضور ارزهای جهانروا انجام داد که در حال حاضر این رغبت را در بانک مرکزی نمیبینم.
در شرایط کنونی که با نوسانات شدید ارزی همراه هستیم به نظر میرسد ناهماهنگیهای عجیبی میان مسئولان دولتی وجود دارد. چند روز پیش وزیر صنعت در نامهای به بانک مرکزی عنوان کرده بود تامین کالاهای اساسی با تاخیر انجام میشود و این موضوع به تنظیم بازار آسیب میزند، از طرفی برخی واردکنندگان معتقدند که کالای آنها در گمرک معطل کد رهگیری بانکی برای تامین ارز و مشکلاتی از این دست است، برای فرآیندهای پس از تخصیص و تامین ارز چه اقداماتی باید صورت بگیرد که کمترین زمان ممکن کالاها بدست مصرفکننده برسد و نگرانی از کمبود کالا احساس نشود؟
غضنفری: آن موقع که ما در فشار ارزی بودیم 3 روز در هفته جلسه داشتیم شنبه در وزارت صمت،دوشنبه با رئیسجمهور و سهشنبه در بانک مرکزی؛ تا تمامی فرایندها زیر نظر گرفته شود. مجددا میخواهم نگاه خودکنترلی و آتوپایلوت مسئولان کنونی را زیر سوال ببرم. وقتی از ارز A تومانی به B تومانی میرسیم سادهترین راه این است که به مردم بگوییم ارز افزایش یافته است اما وقتی وارد جزئیات میشویم کالا در گمرک آماده است آیا آن را ترخیص کنیم یا خیر؟ سوال این است که کالای اساسی آماده بوده و مثلا تعرفه 20 درصد دارد، باید با چه نرخی ترخیص کنیم یا کالایی ارز ثانویه گرفته است. چه تعرفهای برای ترخیص وضع کنیم؟
بنابراین تنوعی از کالاها و قیمتها وجود دارد و گمرک نمیتواند چشمان خود را ببندد تا کالاها ترخیص شود و هر کدام از این اقدامات زمانبر است. تولید کنندهای وام ارزی گرفته و ماشینآلات آورده است با چه نرخی باید کالای خود را با صندوق توسعه ملی تسویه کند. در این فاصله که نرخ ارز جهش کرده و ممکن است 5 تا 6 ماه زمان برده است فقط میشنویم که قیمت دلار بالا رفته است اما مسئولانی که در دولت هستند میدانند با هزار تصمیم جدید روبرو هستند و اگر برخی از آنها اشتباه باشد محاکمه خواهید شد که چرا حقی ضایع شده است.
در صورتی که اگر تصمیم گرفته نشود کار کشور معطل میماند. ما در جلسات هفتگی خود مرتب در حال تصمیمگیری بودیم؛بنابراین برای این موضوع و ترخیص کالا از گمرک تصمیم گرفتیم که تمامی تعرفه کالاها نصف شود و این کار یک روزه انجام شد. چون به گمرک گفتیم با ارز جدید کالاها ترخیص شود به همین دلیل بهای تمام شده گران بود آمدیم تعرفهها را نصف کردیم. اگر مرتب با هم جلسه نداشتیم و دلایل بررسی نمیشد نمیتوانستیم تصمیم بگیریم. در روال عادی سه کد تعرفه را میخواهیم تغییر دهیم چند ماه طول میکشد اما آن موقع 7 هزار قلم تعرفه یکباره به مصرف کاهش یافت چون کالا در گمرک مانده بود. اما به سرعت تصمیم گرفتیم و بالای سر کار بودیم. لخت و بیحال با مسائل برخورد نمیکردیم.
تامین ارز و ورود برخی کالاها اثرات فوری دارد اما مثلا جوجهریزی برای واحدهای مرغداری یا تامین خوراک دام 45 تا 6 ماه بعد آثار خود را نشان میدهد که اگر برای آن برنامهریزی و اقدام نشود مجددا آثار مخرب خواهد داشت. یادم هست در آن سالها روز 29 اسفند با تیم اقتصادی پیش رئیسجمهور بودیم تا ارز لازم برای نهادههای دامی را بگیریم. زمانی که برگشتیم خانه لحظه تحویل سال بود قاعدتا تمام روزهای قبل از آن مشغول کار بودیم. در نوسانات ارزی کار بسیار زیادی از سوی مسئولان میطلبد و باید با سرعت تصمیمگیری کنید؛ الان باید مرتب جلساتی با واردکنندگان، صادرکنندگان برگزار و انبارها رصد شود.
سطح موجودی ملی را باید رصد کنیم که برابر با حجم کالاهای داخل انبار، سیلوها، کارخانه آرد، نانواییها و داخل گمرک را تشکیل میدهد که باید یک سوم بیشتر از نیاز کشور باشد. اگر ثبتسفارشهای در راه را نیز به آن اضافه کنیم باید نیمی از نیاز کشور باشد، اکنون چه کسی این موارد را بررسی میکند؟ کدام جدول و جزئیات ثبت سفارشها بیرون آمده که نشان دهد چه اقداماتی انجام شده است؟ اگر کسی ثبت سفارش کرد و ارز دریافت کرد آیا کالای خود را به قیمت مصوب میفروشد؟ معلوم است که پاسخ منفی خواهد بود. این موضوع نیاز به رصد و کنترل دقیق دارد.
با چه مدل و شیوه اجرایی میتوان نحوه قیمتگذاری کالاهایی را که ارز دولتی دریافت میکنند را رصد کرد؟ راهکار اجرایی شما در آن سالها چه بود؟
غضنفری: یک خاطرهای را تعریف کنم تا به جواب نزدیک شوم. یک نماینده مجلس که خیلی معروف بود آن زمان بارها تماس گرفت که من می خواهم شما را ببینم بالاخره وقتی گذاشتیم آمد و گفت شنیدهام فلان واردکننده نهادههای دامی کالا وارد کرده اما شما کالای او را در اختیار گرفتهاید و این نقض حقوق بخش خصوصی است و میخواهم طرح استیضاح شما را مطرح کنم. این موضوع را بررسی کردیم که مشخص شد این کالا ارز مرجع گرفته و باید زیر نظر دولت بدست دامدار برسد. اما شرکت مربوطه میگفت که خودم کالا را توزیع میکنم اما نگران این بودیم که به صورت کامل و با قیمتی که ارز دریافت کرده توزیع نشود. اثبات کردیم که در این مرحله از بحران ارزی نیازمند مداخله کامل در بازار کالاهای اساسی برای کنترل بیشتر هستیم و علاقه نداریم مداخله کنیم. بخش خصوصی باید کالای خود را بتواند عرضه کند اما این چند کشتی که وارد بازار آمده اگر زیر نظر نگیریم معلوم نیست با چه قیمتی توزیع میشود. بالاخره نماینده را قانع کردیم که در شرایط کنونی نمیتوان غیر از این اقدام کرد و ما با این کار از حقوق بیتالمال دفاع میکنیم و حق بخش خصوصی را ضایع نمیکنیم. تکرار میکنم اگر چند قیمتی در بازار داشته باشیم هیچ دولتی موفق نمیشود یارانهای را که به تولیدکننده یا واردکننده داده به دست مردم برساند.
بنابراین باید به سمت تک نرخی شدن ارز برویم؟
غضنفری: راهکارهای دیگر هم وجود دارد اما در نهایت باید به یک نرخ برسیم. البته اینطور نبود که همه واردکنندگان به حرف ما گوش دهند؛ احتمالا چند نفر از آنها هم به حرف ما گوش نداند اما یک لحظه هم بازار را رها نمیکردیم. از اینکه در تلویزیون میبینم کالا در انبارها احتکار شده و آن را نمایش میدهند احساس خطر میکنم ممکن است بعدا با کمبود کالا مواجه شویم یعنی مبارزه با احتکار یکی از صد وظیفه وزارت صمت است که نمیبینم در حال انجام باشد. این یک مورد آنقدر پررنگ شده که عدهای میگویند وزارت صمت وظایف خود را انجام میدهد. حال آنکه 99 مورد دیگر مشاهده نمیشود. آیا مطمئن هستید که تمامی تولیدکنندگان مواد اولیه و کالای واسطهای برای 6 ماه آینده دارند؟ نکند که 6 ماه دیگر با تعطیلی کارگاهها مواجه بشویم که ناشی از نبود کمبود کالا است و بعد بخواهیم به مردم کوپن بدهیم.
در شرایطی که التهاب وجود دارد باید با احتکار و گرانفروشی هم مبارزه شود تا مردم متوجه شوند که حاکمیت دنبال این موضوع است و بی تفاوت نیست.
غضنفری: من منکر این موضوع نیستم و غیر از این نیست. ولی شما اول مهر که میشود باید بچهتان را در مدرسه ثبتنام کنید آیا این به معنای این است که کار تمام شده است؟
نه؛ مسلماً کتاب دفتر، لوازمالتحریر و لوازم دیگر میخواهد...
غضنفری: احسنت، وقتی میگویید کتاب و دفتر میخواهد منظورمان این است که ثبتنام نشود؟! بنابراین قبول داریم که باید با احتکار مبارزه شود اما 99 وظیفه دیگر را فراموش نکنیم. این مباحث کمبود است و از وزارت صمت مطالبه نمیشود. همه ما یک حالت داریم که منتظریم یک اتفاق بد رخ دهد و پیگیری کنیم اما معتقدم وفور کالا به معنای این نیست که فقط پشت تریبون بگوییم بلکه موجودیهای ملی رصد شود و کالای اساسی ذخیره استراتژیک بشود. با واردکنندگان و اصناف، تعاونیها صحبت شود و تقسیم کار ملی صورت بگیرد و مشخص شود که چه زمانی از کجا، با چه ارزی کالا تامین شود.
برنامه جامع و کامل داشته باشیم، سرمایه در گردش بدهیم و تولیدکنندگان خرد را حمایت کنیم، در بورس کالا مدیریت درستی صورت بگیرد و تقاضا به نفع مردم مدیریت شود. اکنون به مردم 15 دقیقه فرصت داده شده که پراید بخرند این روشها را از کجا درمیآورند این مساله نیز جزء همان مواردی است که نباید مغفول بماند. نه آنکه نباید با احتکار مماشات کرد و حتی باید برخورد شود اما صورت مساله را گم نکنیم.
درمورد حکمرانی خوب ظاهرا شما هم مدرسهای با همین نام تاسیس کردهاید، بفرمایید که چرا واقعا در کشور رئیسجمهورهای متعددی میآیند و میروند اما برنامهها به درستی اجرا نمیشود و رئیسجمهور بعدی تمام برنامهها را کنار میگذارد در حالی که برای این برنامهها از بیتالمال هزینه شده است. مثلا زمان آقای احمدینژاد طرح تحول اقتصادی و اصلاح نظام توزیع مطرح شد اما اجرایی نشد چرا نظام توزیع آنقدر ایراد دارد که نمیتوانیم در نوسانات ارزی بر قیمتها نظارت وکنترل درستی داشته باشیم؟
غضنفری: معتقدیم بسیاری از مقامات با مساله حکمرانی آشنایی ندارند یکی از اهداف تشکیل این مدرسه این است که قبل از گرفتن پست آموزشهای لازم در زمینه حکمرانی خوب داده شود؛ نکتهای که شاید حائز اهمیت باشد که شما رسانهها بتوانید به مسئولان و رئیسجمهور تذکر بدهید این است که از دولت نهم و دهم هنوز هم انتقاد میشود. طبیعی است که دولت نهم و دهم هم برخی مصوبات دولت قبل خود را قبول نداشت مراقب باشیم که به فرافکنی دامن نزنیم.
منظور حکمرانی تمامی دولتمردان است و نه دولت خاصی...
غضنفری: جواب آن را که دادم هنوز هم معتقدم که مسئولان حکمرانی بلد نیستند اما باید مراقبت کنیم. از دولت دوم آقای روحانی 1.5 سال گذشته و اگر باز هم بخواهند تقصیرها را گردن دولت نهم و دهم بیندازند مردم از این جوابها عصبانی میشوند. حس مردم باید درک شود و یکی را میخواهند که مشکلاتشان را حل کند و نه آنکه همه چیز را به گذشته نسبت دهد.
اکنون وقتی به فروشگاههای بزرگ سر میزنیم برخی قفسهها خالی هستند و تنوع محصول دیده نمیشود شما گفتید که باید برای حتی 6 ماه و یکسال آینده نیز کنترل و تنظیم کالاها داشته باشیم، آیا فکر میکنید این اتفاق در حال حاضر رخ میدهد؟ خالیبودن فروشگاههای بزرگ از کالا چه معنایی میدهد؟ آیا فکر میکنید کالاها احتکار شده یا اتفاق دیگری افتاده است؟
غضنفری: آماری از وضعیت موجود ندارم. من براساس پدیده سالهای اخیر میگویم یکی از وظایف وزارت صمت این است که ارز رسانی و نه قیمتگذاری ارز در دستور کار قرار دهد؛ یعنی تمام تولیدکنندگان را مراقبت کنند و وضعیت ارزرسانی آنها کنترل شود که بتوانند کالای خود را وارد کشور کنند. نمیدانم اکنون انبار کالاها پر است یا خالی. تجربه گذشته به ما دیکته میکند که آن را در اختیار مسئولان قرار دهیم، بعد از آنکه ارز با تلاطم مواجه میشود در پی آن چند بحران رخ میدهد. یکی از آنها این است که ارزرسانی به موقع به دارو و بخشهای دیگر صورت نمیگیرد و بازار سیاه و احتکار و انتظار برای انبار خانگی ایجاد میشود. وقتی مردم از کمبود کالا دچار شک میشوند به سمت انبار کردن دارو میروند. یک راه برای آنکه انبار خانگی صورت نگیرد آن است که کالاها و موارد مورد نیاز مردم جلوی چشم پدیدار باشد. پس نگذاریم بحران انتظاری ارز، کالا و دیگر مباحث رخ دهد و در پس آن به دنبال حل مشکل باشیم. دیده شدن قفسههای خالی خوب نیست.
گاهی اوقات کمبود کالا مصنوعی است و احتکار میشود...
غضنفری: احتکار که سر جای خودش هست؛ ممکن است از طریق مبارزه با آن و رصد کردن بازار، کنترل صورت بگیرد. با خیلی از ارزهایی که به برخی کالاها داده میشود مشکل دارم چون تقاضای مازاد و غیرواقعی وجود دارد. لذا منظور از اینکه ارزرسانی باید بشود نه اینکه وقتی پروفرمای ثبت سفارش کالا میآورد هرچقدر ارز میخواهد به آن بدهیم یعنی ارز بیشتری طلب میکند و از رانت و مزیت آن بهرهمند میشود.
با چه مدل و شیوه اجرایی میتوان جلوی رانت ناشی از تفاوت قیمت ارز را بگیریم؟
غضنفری: ارز ارزان سرانجام به مردم نمیرسد که همان کالای اساسی و دارو است. اگر گران شود مردم توان خرید ندارند؛ اگر ارزان شود سوء استفاده و رانتخوار سر راه آن قرار گرفته و درنهایت مصرف کننده متضرر میشود. دولت باید از متخصصان استفاده کند که این عادت را ندارد و عدهای مشاور دور خود دارد که منتظر است آنها برایش معجزه کنند و راهی را پیدا کنند که ارز ارزان را به مصرفکننده نهایی برسانند بدون آنکه رانتخواران سر راه قرار بگیرند؛
مثلا کارت تامین اجتماعی، کارت خرید کالا برخی معتقدند همان هدفمندی یارانهها را احیا کند. مطمئن هستم سازوکار بازار پیچیده شده و از طرفی رفتارهای دولت را میبینم که بیخیال برخورد میکند این حس را دارم که ارز به سختی دست مردم میرسد پس بهتر است مردم کارتهایی داشته باشند که وقتی مایحتاج خود را میخواهند خریداری کنند بخشی به صورت نقد و بخشی از طریق کارت پرداخت شود.
باید این دغدغه را داشته باشیم که ظرف یکی دو ماه آینده به دولت کمک کنیم که یارانه ارز ارزان دست گروه هدف برسد؛ دولت را محکوم نمیکنم بلکه می خواهم کمک کنم؛ به عنوان یک شهروند هشدار میدهم که ارز ارزان تا یک مدتی اشکال ندارد. در مدلی که دارم فاز ششم مربوط به اعتمادسازی و اطمینان بخشی است اما فاز بعدی که مربوط به تثبیت است یعنی آنکه خلاءهایی که منجر به رانت یا سوء استفاده میشود را بگیریم. الان این رانت و هرز رفتن منابع وجود دارد، باید به یکدیگر کمک کنیم تا کمتر اتفاق بیفتد. اینکه ارز را به عدهای بدهیم و منتظر باشیم که کالای ارزان در اختیار مردم قرار بگیرد اشتباه است.
برخی اقتصاددانان معتقدند در نوسانات ارزی که سطح عمومی قیمتها افزایش یافته باید قدرت خرید و معیشت از دست رفته مردم به سطح عمومی قیمتها بازگردد؛ به نظر میرسد دولت در راستای این موضوع برنامهای دارد اما هنوز مدل اجرایی آن مشخص نشده است.
غضنفری: صددرصد این نگاه درست است؛ مدل اجرایی آن را نمیدانم. از رویکرد دیگری دفاع میکنم که نگوییم مساله حل شده است بلکه گریبان ما را گرفته است همچنان نیازمند برنامهریزی و راه حل دادن هستیم. رسانه باید مرتب راه حل مطالبه کند اینگونه نیست که ارز را 4200 یا 8 هزار تومان در بازار ثانویه تعیین کنیم و بگوییم حل شده است باید بستهها و راه حلهایی تهیه شود تا از این شرایط عبور کنیم. با افزایش قیمتها شکاف طبقاتی ایجاد شده و سفره مردم کوچک میشود عدهای ثروتمند و در مقابل عدهای بدبخت میشوند.
فکر میکنید بهترین راهحل برای جبران قدرت خرید از دست رفته مردم چیست؟ اینکه سبد کالا یا یارانه مستقیم به مردم بدهید؟
غضنفری: من اگر جای شما بودم به این حرف توجه میکردم که هدفمندی یارانهها خیلی مظلوم واقع شد و انتقادات زیادی متوجه آن شد که حقش نبود البته گفتن این حرفها جرات میخواهد که فعلا کسی جرأت مطرح کردن آن را ندارد. بروید سراغ اینکه یکبار دیگر کاری که در رابطه با هدفمندی یارانهها انجام شد بازخوانی شود چون کاری فوقالعاده حرفهای، تخصصی و با دقت بالا انجام ش.د میدانم که چقدر در مورد آن بد گفتند حتی اقتصاددانهایی که اقتصاد نادان بودند و آمدند نوسانات ارزی دوره ما را به هدفمندی وصل کردند هرچه میگفتیم این دو موضوع به هم ارتباطی ندارند در هدفمندی تورم ناشی از افزایش قیمتها تخلیه شده ضمن آنکه حجم پایه پولی بالا نرفت چون پولی خرج نشد چون از مردم گرفته شد و به آنها بازگشت اما فضای آن موقع سیاسی بود که مردم نیز به تبع آن ناراحت بودند اکنون که نه هدفمندی جدیدی صورت گرفته نوسانات ارزی هم داریم قیمتها هم که رها شده و به هرج و مرج رسیده الان دیگر مشکل چیست.
بنابراین الان میتوانیم برگردیم به این مساله که نکند راجع به هدفمندی یارانهها بد گفته باشیم و خیلی از اتفاقات بعدی به آن ربطی نداشت. این یک طرح درست برای آن بود که انرژی را مفت نسوزانیم به نظر من دولت علاقمند است به هدفمندی یارانهها بازگردد اما رویش نمیشود. باید رسانهها شرایط را برای این موضوع فراهم کنند.
بله. در لایحه بودجه سال 97 پیشنهاد افزایش حاملهای انرژی داده شد که از این طریق بتوانند منابع ایجاد اشتغال را تامین کنند اما مجلس مخالفت کرد...
غضنفری: رسانهها از حالت سیاسی خارج شوند و نگاه فنی به موضوع داشته باشند وقتی حاملهای انرژی خیلی ارزان است و بیهوده سوخته میشود بهرهوری پایینی دارد چه کار باید بکنیم؟ همین حالا که ارز ارزان میخواهیم بدهیم چه راهحلهای دیگری وجود دارد؟ در بررسی راهکارها سریع هدفمندی یارانهها را خط نزنیم. به شخصه به راهکارهای ترکیبی معتقدم بخشی از طریق هدفمندی یارانهها، سازمانهای امدادی، کارتهای خرید، کارتهای اجتماعی و حقوق کارمندان میتوان نسبت به افزایش قدرت خرید و معیشت اقدام کرد منتها باید با مطالعه باشد.
در راستای حکمرانی خوب دولت اصلاحات برنامه ساماندهی اقتصادی داشت اما اجرا نشد در دولت نهم و دهم موضوعات متنوعی مانند طرح تحول اقتصادی اصلاح نظام گمرک، ارز و سیاستهای دیگر مطرح بود دولت یازدهم و دوازدهم هم بعد از گذشت 6 سال هنوز بدون برنامه کار میکند. چرا زمان شما اصلاح نظام توزیع انجام نشد؟
غضنفری: نگویید اصلاح نشد. اخیرا شنیدید که ثبت سفارش برای واردات کالا صورت میگیرد اما هیچ وقت گفته نشد این سامانههایی که خاصیت کنترلی و شفافیت دارد چه زمانی درست شد. شبنم، ایران کد را نمیگویم چه زمانی بنا شد. سامانههای متعددی در نظام توزیع کشور ایجاد کردیم که بتوانیم رصد کنیم هیچکدام کارهای جدید نیست و مربوط به دوره قبل است.
سامانه انبارها را وزارت صنعت مدعی است که در دوره جدید طراحی کرده و براساس آن بسیاری از انبارها و کالاهای احتکاری کشف میشود.
غضنفری: نه؛ سامانه انبارها از وزارت بازرگانی سابق است و حتی از دوره قبل ما بود و ما هم استفاده کردیم.
طبق قانون مبارزه با قاچاق که سال 92 مصوب شد ذیل سامانه جامع تجارت قرار بود سامانه انبارها ایجاد شود.
غضنفری: اینها همه سامانههای قبلی است قبلا با یک پوشه پر از کاغذ باید ثبت سفارش انجام میدادید. استفاده از نظام IT آن زمان انجام شد و وزارتخانه معاونت IT داشت که نعمتزاده حذفش کرد. وزارتخانه شیشهای باید داشته باشیم و همه چیز از طریق سامانهها انجام شود و مردم آن را ببینند با اتاق بازرگانی،تعاون و اصناف جلسه داشتیم و موارد را اصلاح میکردیم. سامانه خرید آنلاین گندم را چه کسی تهیه کرد؟ بعضی از اینها که تعطیل شد را آیا ما مقصریم؟
دردی بر دل من است شاید بیش از 100 مصوبه بسیار خوب برای معادن کشور داشتیم به محض اینکه دولت روحانی آمد بدون آنکه نگاه کنند همه را لغو کردند و معدنی که میتوانست منشاء تحول باشد تعطیل شد. حداقل میخواندید این مصوبات را. استانها را مخیر کرده بودیم که در امر شناسایی، استفاده از توان بخش خصوصی، پهنهبندی، سرمایهگذاری و موارد دیگر اختیاراتی داده بودیم تا از این ظرفیت استفاده شود اما مصوبات را پاره کردند و دور ریختند.
فعالان و کارشناسان بازار خودرو دلیل آشفتگی را کاهش عرضه خودرو توسط خودروسازان میدانند و معتقدند نقدینگی به سمت این بازار روی آورده و برای حفظ ارزش پول خود اقدام به خرید خودرو میکنند در این شرایط چگونه میتوان این بازار را کنترل و هدایت کرد تا نوسانات ایجاد شده برطرف شود؟
غضنفری: در مورد خودروسازی اطلاعاتم به روز نیست. وقتی قیمت ارز بالا میرود کالاها سه دسته میشوند 1- کالاهای تجارت ورزی یعنی قابل واردات و صادرات هستند که فوری نوسان ارزی روی آنها اثر میگذارد؛ 2- بخشی از کالاها مثل خودرو بخشهای داخلی و خارجی دارند آن قسمت که مربوط به خارجی است تحت تاثیر ارز بالا میرود و چارهای نیست بخش داخلی نیز مثل فولاد، پتروشیمی بعد از یک مدت تحت تاثیر قرار میگیرد. فکر میکنم بخشی از افزایش قیمت خودرو که خودروساز به دنبال آن است و ناله میکند که اگر ندهید کارخانه تعطیل میشود، تولید به صفر میرسدناشی از پایین بودن بهرهوری است اما از طریق افزایش بهرهوری سراغ کاهش هزینه نمیرود.
حتی در ادبیات رایج خود برای افزایش قیمت کارگران را به گروگان میگیرند.
غضنفری: بله؛ ممکن است از ابزار عدم توزیع خودرو استفاده کنند تا دولت را تحت فشار قرار دهند در دوره ما طرحی داشتیم که موفق به اجرای آن نشدیم. گفتیم خودروساز با تمام ظرفیت کار کند به قمیت حاشیه بازار بفروشد هرچقدر از قیمت مصوب بیشتر گرفت به خزانه واریز شود.
در این حالت کلاه سر مصرف کننده میرود.
غضنفری: عرض میکنم.
همان چیزی که الان برخی مسئولان انجمن قطعهسازان به آن اعتقاد دارند.
غضنفری: به بخش دوم جمله من توجه کنید مابهالتفاوت نرخ مصوب بر حاشیه بازار به خزانه واریز میشود. مصوبه این طرح را از دولت گرفتم یک هفته پس از آن آقای احمدینژاد یعنی همان شبی که مطرح شد پراید کیلویی چند فردا در هیات دولت این طرح را لغو کردند و اجرا نشد. سوال میپرسم یک خودروساز داخلی یا خارجی میخواهد 50 هزار خودرو بفروشد کسی که آن را بخرد با توجه به اختلاف قیمت بازار میتواند آن را بالاتر بفروشد چنین مسیر قماربازی که در کشور بوجود آمده اسمش اقتصاد است. معتقدم اینجا باید مدل بدهیم یک مدل این است اگر برای کسی سود یا درآمد اتفاقی رخ داد اداره مالیاتی باید مالیاتش را بدهد بنابراین به بیتالمال باز میگردد. بالاخره اگر در خارج هم زندگی میکردیم و درآمد اتفاقی حاصل میشد باید مالیات آن را میدادیم.
راه دوم این است که در حاشیه بازار بفروشید و مابهالتفاوت قیمت مصوب و حاشیه بازار را خودروساز به حساب دولت واریز کند. در هر دو حالت قیمت نهایی را از مصرف کننده میگیرید. آن را مدل حل تعارض به نفع مردم میدانیم. معتقدم اگر لحظه خرید خودرو کامپیوتر من خوب کار نکرد و نتوانستم خودرو بخرم چرا باید به عنوان یک شهروند سود نکنم؟ اصلا اینکه مسابقه برای ثبتنام میگذارید این اسمش چیست در دنی؟ رانت فروشی است مثلا یک پیرمردی که نمیتواند با کامپیوتر کار کند و یا اینترنت درستی ندارد از این رانت و سود حاشیه بازار محروم است اگر اضافه مازاد به دولت برود و به افراد به صورت حقوق بازنشستگی پرداخت شود از آن نفع بردیم اما اکنون نفع متوجه یک عده خاصی است دولت باید تصمیم بگیرد درآمدهای اتفاقی را که خیلی زیاد است متوجه یک گروه خاص کند یا به همه مردم بدهد. دولت میتواند در قالب بستههای حمایتی به مردم بدهد.
مثلا 2 هزار میلیارد تومان از محل فروش خودرو حاصل شده و آن را در کارتهای مردم شارژ کند. میخواهد اصلا به این بازار ورود نکند و خودکنترل باشد که این سیاست دنبال میشود یا میخواهد به بودجه کشور اضافه کند درآمدی که از کنار خودرو شکل میگیرد از دولت انتظار داریم مدلی به آن بدهد. ما فکر میکردیم آن زمان این درآمد اتفاقی باید به توده مردم بازگردد اما نتوانستیم اجرایی کنیم لذا قیمت توافقی با خودروساز انجام دادیم نه آن قیمتی که میگفتند به شرطی که خودروساز با تمام ظرفیت کار کند و خودرو به بازار عرضه کند.
برخی اقتصاددانان معتقدند برای بازار خودرو، ارز، سکه و دیگر بازارهایی که در آن سوداگری وجود دارد باید مالیات بر درآمد اتفاقی اخذ شود اما نظام مالیاتی برنامه مدون برای این موضوع ندارد و اساسا هیچ اطلاعاتی در اختیار ندارد تا بتواند به این حیطه ورود کند.
غضنفری: سیستم مالیات خوب باید وجود داشته باشد و در این مدل شما میتوانید در بازار درآمد اتفاقی داشته باشید اما سراغتان خواهیم آمد تا مالیاتش را بدهید. الان با کارتهای ملی اگر بخواهند میتوانند اطلاعات افراد را درآورده و مالیات آن را بگیرند.
کارتهای بازرگانی صوری هم همین نقش را بازی میکنند و نمیتوان رد آن را برای اخذ مالیات گرفت.
غضنفری: میگویند نمایندگیهای مجاز خودرو، خودروهای زیادی خریدند که علت آن همین رانت است اما اگر بدانند سازمان مالیاتی سراغ آنها رفته و درآمد ناشی از آن را باید پس بدهند شاید این کار را نکنند.
چرا اساسا اجازه داده میشود که با احتکار حاشیه در بازار دو نرخی و حاشیه زیادی بوجود بیاید؟
غضنفری: وقتی قیمت ارز از حالت A به B میرود در این فاصله چند اتفاق رخ میدهد که یکی از آنها احتکار است که باید با آن سرسختانه مبارزه کرد. برخی قطعات گران میشود و خودروساز نمیتواند تامین کند واقعا تعداد خودرو در بازار کم میشود آن وقت خودرو کالای سرمایهای میشود. در فاصله زمانی نوسان ارزی از حالت A به B اتفاقاتی شکل میگیرد که باید برای آن برنامهریزی کرد که 3 تا 4 ماه طول میکشد اما نباید اجازه بدهیم که عدهای خاص از گپ قیمتی ایجاد شده بهرهمند شوند و دولت باید ورود کند تا بازار سوداگری شکل نگیرد. اکنون دولت سکوت کرده و مدیریت ندارد و این بیبرنامهگی که هیچ چیز نمیگویند مشکلات بیشتری را به همراه دارد.
کارتهای بازرگانی حقیقی و حقوقی منجر به اختلال در تجارت شده و حقوق دولت استیفا نمیشود مدل جدیدی رواج پیدا کرده که شرکتهای صوری شکل گرفته تا بتوانند با آن تجارت کنند همچنان با توجه به نوسانات ارزی برخی افراد نسبت به ورود این کارتها در بخش صادرات نیز هشدار میدهند چه برنامهای میتوان اعمال کرد تا رویه این کارتها اصلاح شود یا آن را از چرخه تجارت حذف کرد؟
غضنفری: شنیدهام که برخی از این کارتها به نام افراد روستایی یا یک پیرزن است که نمیتوان از آن مالیات گرفت. در دوره ما قرار بود که اتاق بازرگانی به عنوان صادرکننده کارت، شرایط افراد را احراز کنند.
اکنون بسیاری از شرکتهای صوری با سرمایه خیلی اندک تشکیل میشوند و اقدام به واردات کرده و حق و حقوق دولت وصول نمیشود.
غضنفری: در دوره ما رتبهبندی کارتهای بازرگانی و تعیین سقف برای تجارت مطرح بود مثلا اینکه یک فرد تازه وارد به این حوزه در یک رسته خاص با سقف معین فعالیت کند.
این مدل اکنون در حال اجرا است
غضنفری: باز هم مشکلی در این زمینه وجود دارد؟
باز هم مشکلاتی دارد و معوقات به دولت وصول نشده است
غضنفری: معوقات بحث دیگری است مثل وام گرفتن میماند که فرد نمیرود اقساط خود را بدهد ولو اینکه شرکت معتبری باشد. تا جایی که میدانم در دوره ما هم این مشکل بود و خیلی برای آن وقت گذاشتیم و تلاشهای زیادی صورت گرفت و رتبهبندی و رستهبندی برای تجارت افراد صورت گرفت. از فضای کسب و کار شیشهای در رسانه حمایت کنیم منظور من اطلاعات محرمانه شرکت ها و افراد نیست یعنی آن حجم از اطلاعاتی که محرمانه تلقی نمیشود برای همگان قابل مشاهده با شد مثلا اینکه در سامانه ثبتارش مردم ببینند که چه کسی پوشک وارد کرده و ارز دریافت کرده است. دولت و حکومت باید شفافیت را بیش از آن چیزی که هست بپذیرند نمیتوان برای هر نفر یک پلیس گذاشت به همین دلیل رسانه و اطلاعرسانی نقش ناظر بر پلیس را میتواند ایفا کند.
رفتار مسئولان در حال حاضر متناسب با جنگ اقتصاد است یا نه؟
غضنفری: نه؛ در حال حاضر نه.
مصاحبه از مجتبی رحمتی و لیلا معتمد