به گزارش میمتالز، هنری که از روزگاران بسیار دور در خطهای از این سرزمین پیشه مردمانی سخت کوش بوده و نسل به نسل و سینه به سینه آن را به فرزندانشان آموخته اند تا به این روزها رسیده است.
مردمانی که به گفته خودشان پیشینه فلزکاری و چاقو سازی در سرزمینشان به حدود سه هزار سال قبل برمی گردد، اما اگر به تاریخ نگاه کنیم تیمور لنگ یکی از اولین کسانی بوده که از هنر مردمان دالاهو در ساخت خنجر و شمشیر سخن گفته است.
این امیر گورکانی در قرن هفتم هجری قمری لشکر خود را برای حمله به عراق به قرمیسین (کرمانشاه امروزی) میآورد و بعدها درباره خاطرات این لشکرکشی از شهری زیبا در کوهپایهای عظیم یاد میکند که نامش کرند است و استادکارانی چیره دست دارد. او فتح عراق را مدیون همین استادکاران چیره دست شهر کرند میداند که خنجر و شمشیر لشکرش را برایش ساختهاند.
"اشتن متز" آلمانی و "جون بارک" آمریکایی نیز در کتاب "شاه جنگ ایرانیان در یونان و چالدران" از مهارت مردمان کرند در ساخت اسلحههای سرد یاد میکنند و از این شهر به عنوان یکی از مراکز اسلحه سازی ایران در زمان جنگ صفویان با عثمانیها نام میبرند.
چنین شواهدی گویای این است که مردم کرند از قرنهای دور در کار ساخت ابزارآلات فلزی و جنگی بوده اند و حتی گفته میشود که در زمان حمله اعراب به ایران، اعراب تعدادی از استادکاران صنعت فلز دالاهو را با خود میبرند تا برایشان زره و شمشیر بسازند.
دالاهو قرنهای متمادی یکی از مراکز اصلی صنعت فلز در ایران بوده، اما از چند سده پیش که سلاحهای گرم ساخته شدند و رواج پیدا کردند، رنگ و رونق سلاحهای سرد مثل شمشیر و خنجر کمتر شد و بیشتر کارگاههای ساخت ابزارآلات فلزی جنگی فقط به کار تولید چاقو آن هم در طرحها وشکلهای مختلف روی آورند.
با وجود همه این فراز و نشیب ها، هنوز هم صنعت فلز و ساخت چاقو بین مردم کرندغرب رونق دارد و مردمان این منطقه با عشق، پیشه پدران خود را ادامه میدهند.
فریبرز عباسی یکی از همین هنرمندان صنعتگر است که سالهاست گذران زندگی خود را از این پیشه بدست میآورد و با افتخار از پیشینه آبا و اجدادیش برای ما حرف میزند.
این هنرمند چاقو ساز در گفتگو با ایسنا، میگوید: در کرند غرب همه با پیشه چاقو سازی آشنا هستند، این هنر نسل به نسل بین خانوادههای این منطقه منتقل شده و هرکودکی که اینجا بدنیا میآید، با صدای ضرب چکش استادکاران چاقو ساز بزرگ میشود، برای همین است که خیلیها میگویند هنر چاقوسازی در خون و رگ مردمان دالاهو است.
عشق و علاقه به این هنر قدیمی باعث شده تا سختیهای این شغل هم برای این هنرمند آسان شود. خودش که در این باره میگوید: بارها حین انجام کار برادههای فلز وارد چشمانم شده و برای لحظهای احساس کرده ام که کور شده ام. گاهی زغال کوره روی دستم میافتد و دستم را میسوزاند. یک بار هم بخاطر یک حواس پرتی تیغه چاقو دستم را برید و مجبور شدم چندین بخیه به آن بزنم و برای شش ماه هم از کار بیکار شدم، اما عشق به این کار باعث شده تا هیچوقت به فکر ترک کردن آن نباشم. وقتی میبینیم تکهای فلز بی رنگ و رونق را جلا میدهم و اثری زیبا از آن خلق میکنم، تمام خستگیها و سختیهای کار برایم هموار میشود.
اوبه تغییر و تحولاتی که طی سالها در چاقوی کرند هم اتفاق افتاده میپردازد و اضافه میکند: دالاهو دیاری است که از هر طرف کوهها آن را محصور کرده اند و از دیرباز هم شکارگاه بوده، برای همین چاقوهایی که تا همین چند دهه پیش در اینجا ساخته میشود، دستههایی از جنس شاخ حیواناتی مانند کل کوهی، بز کوهی و ... داشتند، اما در گذر زمان وقتی که دیگر تعداد این حیوانات در کوههای اطراف کم شد، دستههایی از جنسهای دیگر جایگزین شد و امروزه از فیبرهای استخوانی برای این کار استفاده میکنیم که بسیار مقاوم هستند. برای تیغ چاقو هم از هر نوع فولاد و فلزی که در دسترس باشد استفاده میکنیم.
این هنرمد صنعتگر کرندغربی این راهم میگوید که هنوز چاقو در این منطقه به شکل سنتی ساخته میشود، برای همین است که چاقوهای این دیار با کیفیتترین چاقوها در ایران هستند.
او ادامه میدهد: خیلیها میگویند که چاقوهای زنجانی رقیب چاقوی کرند هستند، اما اینطور نیست، چون زنجانیها به سمت صنعتی کردن چاقوسازی خود رفته اند و همین باعث شده تا کیفیت کارهای کرند را نداشته باشند. حتی خود زنجانیها هم این را قبول دارند که چاقوی کرند کیفیت بهتری دارد.
عباسی برای ما توضیح میدهد که ساخت هر چاقو چقدر زمان از او میگیرد و اضافه میکند: چاقوی جیبی و تاشو، کاردهای آشپزخانه و چاقوی سلاخی و قصابی از جمله چاقوهایی هستند که میسازیم و برای هرکدام از اینها زمان خاصی صرف میشود. مثلا کمترین زمان برای کاردهای آشپرخانه است. گاهی برای ساخت یک چاقو حدود یک روز کامل را وقت میگذارم و هرکدام هم بستگی به نوع و جنسی که دارند، قیمت میخورند. برای نمونه چاقوهایی که کلکسیونی هستند، چون برای تزیین آنها زمان میگذاریم، بین پنج تا شش میلیون تومان قیمت دارند.
او از دردی که این روزها دامن چاقو سازی کرند را گرفته میگوید و ادامه میدهد: متاسفانه دلالها در حال صدمه زدن به صنعت و برند چاقو سازی کرند هستند. این افراد از شهرهای دیگر چاقوهایی را با خود به کرند میآورند و به عنوان چاقوی کرند به گردشگران میفروشند. گاها مسافرینی را از شهرهای مختلف ایران داشته ایم که برای خرید چاقوی کرند به این شهر آمده اند، اما فریب دلالها را خورده اند و چاقوی بی کیفیتی را به آنها داده اند و این به برند چاقوی کرند آسیب زیادی میزند. در حال حاضر در کرندغرب حدود ۱۰۰ استادکار داریم که هرکدام برندهای خاص خود را دارند و تولید کننده هستند و نیاز است برنامهای برای معرفی آنها به گردشگران طرح ریزی شود.
این هنرمند صنعتگر کرمانشاهی از بی توجهی مسئولین میراث فرهنگی به هنرمندان خاک خورده این صنعت هم گلایه دارد و میگوید: هنرمندانی داریم که ۵۰ سال است که در این صنعت مشغول به فعالیت هستند و گاها چهار نسل آنها این شغل را داشته اند. وقتی این افراد پس از سالها دست از کار میکشند، نباید از کنار سالها تجربیات آنها راحت بگذریم، برای همین فکر میکنم باید از این استادکاران باتجربه برای آموزش چاقوسازی به نسلهای جدید استفاده شود. نباید بگذاریم هر هنرمندی که میمیرد هنرش هم با او بمیرد.
او در آخر صحبت هایش از اینکه هنرمندان صنعتگر چاقو سازی کرند سالهاست درحسرت یک بازارچه مانده اند هم میگوید و ادامه میدهد: از چندین سال پیش مسئولین میراث فرهنگی قول احداث یک بازارچه یا فضای کارگاهی مناسب را به ما داده اند، اما هنوز در حد یک وعده باقی مانده که امیدواریم در آیندهای نزدیک محقق شود.
منبع: ایسنا