به گزارش میمتالز، وسعت استفاده از کاتالیست شامل صنایع پلیمری، پتروشیمیایی، پالایشگاهی، صنایع خودرو و محیطزیستی، صنایع فولادی و همچنین صنایع فضایی، دارویی، کشاورزی، غذایی و تولید باتری میشود که این نشان از اهمیت این کالای میانی دارد تا جایی که از کاتالیست بهعنوان قلب واحدهای پتروپالایشی یاد میشود و این به آن معنا است که تمام ادوات و تجهیزاتی که در یک مجتمع صنعتی وجود دارد، برای خدمترساندن به کاتالیست بوده تا با عملکرد بهینه، بتواند باعث افزایش نرخ تولیدات و کیفیت محصولات نهایی شود. در واقع میتوان گفت کاتالیست بهعنوان یکی از استراتژیکیترین کالاهایی شناخته میشود که نقش حیاتی در فرآیندها ایفا میکند بهطوریکه نبود آن باعث بروز مشکلات فنی، اقتصادی و حتی سیاسی برای صنایع و کشور میشود. این محصول بااهمیت با تاثیر خاص خود، بهرغم هزینه کم در برابر هزینه کلی فرآیند، دارای فناوری پیشرفته در ساخت بوده و تولیدکنندههای انگشتشماری در دنیا دارد. در حال حاضر بیش از ۱۰۰ نوع کاتالیست در صنایع کشور مصرف میشود که نشان از گستردگی این بازار دارد. ایران طی سالهای اخیر بهعنوان یک الگوی موفق در حوزه برندسازی کاتالیست شناخته شده بهطوریکه بهرغم ریسکهایی که برای مصرفکنندگان داخلی مطرح بوده اکنون کاتالیست ایرانی در بسیاری از صنایع پتروشیمیکشور جایگزین نوع وارداتی آن شده است. درباره چگونگی شکلگیری صنعت کاتالیست در ایران و نحوه کاهش ریسک مصرفکننده در جایگزینی این محصول استراتژیک با احسان ابراهیمی؛ کارشناس بازار و دکترای مدیریت بازرگانی گفتوگویی داشتهایم که میخوانید.
آخرین پیشبینیهای مصرف کاتالیست در سطح جهان که توسط موسسه catalystgrp در ماه مه سال ۲۰۲۰ صورت گرفته است، نشان میدهد که ارزش بازار جهانی کاتالیست در سال ۲۰۲۲ به میزان ۲/ ۳۶ میلیارد دلار و با توجه به توسعه صنایع مصرفکننده کاتالیست، این عدد در سال ۲۰۲۵ به ۱/ ۳۹میلیارد دلار خواهد رسید. در این میان بیشترین سهم مصرف کاتالیست به ترتیب در بازارهای صنایع پالایش نفت، محیطزیستی، صنایع پتروشیمی و شیمیایی و پلیمری خواهد بود. نکته حائز اهمیت در این گزارش، رشد سالانه ۲/ ۴درصدی مصرف کاتالیست در بخش صنایع پتروشیمی و صنایع شیمیایی تا پایان سال ۲۰۲۵ است. همچنین به دلیل رشد جمعیت و قوانین سختگیرانه زیست محیطی و صنعتی شدن روز افزون، بیشترین رشد بازار مصرف کاتالیست در حوزه صنایع پالایشگاهی نیز در منطقه APAC اتفاق خواهد افتاد که شامل مناطق آسیای شرق و اقیانوسیه خواهد بود. گفتنی است که بیش از ۵۰درصد از تولیدات این بازار توسط ۱۰ شرکت تولیدکننده کاتالیست در جهان تامین خواهد شد.
از مهمترین بازیگران صنعت کاتالیست در سطح جهان میتوان به شرکت جانسون متی انگلیس اشاره کرد که از آن بهعنوان رهبر کاتالیست جهان یاد میشود بهطوریکه بیش از ۴۰درصد کاتالیستهای حوزه پالایشگاهی را تولید میکند و از هر سه خودرویی که تولید میشود یک خودرو به کاتالیستهای این شرکت مجهز است. در سال میلادی قبلی، ارزش تولیدات این شرکت بیش از ۹/ ۳میلیارد دلار درآمد این شرکت صاحب تکنولوژی در سطح جهان گزارش شده است که ۴۵درصد از گردش مالی این شرکت را فروش کاتالیست و تکنولوژیهای کاتالیستی تشکیل میدهد. البته قابل یادآوری است که به دلیل تاثیرات منفی بحران کرونا، این شرکت نیز با ۵درصد کاهش در حجم فروش خود مواجه شده است.
اکنون مصرف جهانی فرآوردههای نفتی به پایینترین سطح خود طی چند دهه اخیر خود رسیده است؛ زیرا مهمترین اثری که طی دو سال اخیر به بخش صنعت پالایشگاهی و به تبع آن مصرف کاتالیست تحمیل شد، کاهش تقاضا برای سوختهای حوزه حمل و نقل و بخش لجستیک جهانی به دلیل شیوع بحران کرونا بود؛ از طرفی به دلیل کاهش تقاضا در بازارهای کالاهای لوکس (که همچنان در مرحله ریکاوری قرار داشته و به مرحله ترمیم نرسیدهاند)، تقاضا برای خرید خودرو نیز در سطح پایینی قرار داشته و از این بابت نیاز به محصولات پالایشگاهی به سطح قبلی خود در سال ۲۰۱۸ بازنگشته است. طبق پیشبینیهای انجام شده، در همین شرایط، این وضعیت برای صنایع پتروشیمی و شیمیایی بهتر، ولی نامتقارن خواهد بود که بیشترین رشد در بازار گاز سنتز است، زیرا تقاضا برای هیدروژن از شدت بالایی برخوردار خواهد بود. لازم به توضیح است که بیش از ۶۰درصد سهم فروش کاتالیست توسط سه شرکت برتر تولیدکننده در این صنعت را نیز کاتالیستهای فرآیند تولید گاز سنتز تشکیل میدهد.
در خصوص ایران هم بر اساس گزارش گردآوری شده از پژوهشهای صورت گرفته وزارت نفت که بر اساس تعداد مجتمعهای فعال و طرحهای در حال احداث حوزه پتروشیمیو پالایشی کشور صورت گرفته، مصرف کاتالیست در بازار صنایع پتروشیمیو پالایشی ایران تا پایان برنامه توسعه پنجم در سال ۱۴۰۴، از حجمی افزون بر ۳۰هزار تن و ارزشی بیش از ۷۰۰میلیون دلار برخوردار خواهد بود.
مسیر بومیسازی کاتالیست در کشور به نخستین نامهنگاریهایی بازمیگردد که در سال ۱۳۷۹ و در ساختمان وزارت نفت صورت پذیرفت. دستور و امضای مدیر وقت شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران برای اعطای ۵ پروژه تولید کاتالیست و جاذب در داخل کشور و تولید نیاز ۵ ساله پالایشگاههای کشور و خرید تضمینی محصول تولید شده به شرط اخذ تاییدیههای پژوهشگاههای صنعت نفت، حمایت مذکور را شامل میشد.
در آن زمان از سوی وزارت نفت کشور دستورات لازم به کارگروههای مربوطه برای جمعآوری اطلاعات از شرایط عملیاتی واحدهای مصرفکننده کاتالیست و نیز میزان مصرف کاتالیست به طور سالانه و مشخص کردن پرمصرفترین و گرانترین کاتالیستها ابلاغ شد و گزارشهایی از پژوهشگاهها، بخشهای خصوصی و متخصصان دارای تجربه در حوزه تحقیق و توسعه کاتالیست، گردآوری شد.
نخستین قراردادهای پژوهشی و تحقیقاتی با شرکتهای داخلی در حوزه بومیسازی کاتالیست در سال ۱۳۸۶ منعقد شد. پنج محصول، شامل کاتالیست ریفرمینگ اولیه با بخار آب، جاذب اکتیوآلومینا و گاما آلومینا، کاتالیست مراکس و کاتالیست شیفت گاز- آب در دمای پایین که در فرآیندهای پتروشیمیو پالایشگاهی استفاده میشود، از طرف شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران و با امضای آقای مهندس نعمتزاده و برای تحصیل دانش فنی و تجاریسازی آنها و رفع نیاز تامین ۵ ساله پالایشگاههای کشور به شرکتهای ایرانی سپرده شد.
کاتالیست ریفرمینگ اولیه با بخار آب، بهعنوان نخستین کاتالیست ایرانی بود که پس از تکمیل دانش فنی و پشت سرگذاشتن الزامات استاندارد پژوهشگاه صنعت نفت ایران، در آبان ماه ۱۳۸۷ توسط یکی از شرکتهای تولیدکننده کاتالیستساز ایرانی و در پتروشیمی شیراز بارگذاری شد. این آغاز مسیری بود برای دستیابی به دانش فنی ساخت کاتالیست در کشور بهطوریکه هماکنون شاهد تجاریسازی بیش از ۳۰ نوع کاتالیست، در این شرکت هستیم.
این نوع حمایت در آن زمان که سایه تحریمها آنچنان شدت نداشته است، نشانه ژرفاندیشی مدیران وقت را میرساند که براساس آن امروز با تلاش متخصصان کشور مسیر حمایت گلخانهای به مسیری تبدیل شده است که دغدغههای این صنعت تقریبا به طور کامل برطرف شده است.
بومیسازی کاتالیست در نگاه کلان و طی دو دهه اخیر باعث کسب مزایای ارزشمندی مثل جلوگیری از فشارهای تحریمی، شکستن انحصار یک یا چند تولیدکننده خارجی، ایجاد شرایط رقابتی کیفی و قیمتی، عدم وابستگی به خارج، جلوگیری از خروج ارز، ایجاد اشتغال، افزایش تولید ناخالص، ایجاد تکنولوژیهای پیشرفته و توانمندیهای صادرات برای کشور شده است.
در حقیقت ایران به واسطه منابع نفت و گاز فراوانی که دارد، از مجتمعهای پتروشیمی، پالایشی و فولاد فراوانی برخوردار بوده که این خود عاملی برای توجه خاص شرکتهای صاحب تکنولوژی فرآیندهای کاتالیستی به ایران از زمان کشف نفت در کشور است. ایران از این بابت یکی از قطبهای مصرف کاتالیست در جهان و بازار جذابی به شمار میآید بهطوریکه پذیرش رقیب در این بازار از سوی شرکتهای کاتالیستی با مقاومت و نیز ابتکار عملهایی روبهرو خواهد بود.
در بازار کاتالیست ایران به واسطه فعالیت بیش از ۵۰ ساله شرکتهای خارجی از کشورهایی مثل دانمارک، آلمان، انگلیس، هند، آمریکا، علاقهای به فعالیت شرکت کاتالیستساز ایرانی وجود نداشت. از این رو شرکتهای خارجی با اعمال فشارهایی، چون دامپینگ قیمت، عدم همکاری و اعمال فشار در تحویل سایر کاتالیستهایی که در داخل تولید نمیشد، صنایع کشور را تحت فشار قرار میدادند.
بله، زیرا در چنین شرایطی یکی از شرکتهای تولید کننده کاتالیست ایرانی توانست بیش از ۸۵درصد بازار کاتالیستهای حوزه گاز سنتز صنایع پتروشیمی و پالایشی کشور را کسب کند. این شرکت که در حال حاضر بهعنوان رهبر بازار گاز سنتر ایران شناخته میشود با ایجاد مزیتهای رقابتی و توجه به نیازهای مشتری و ایجاد خلاقیت، توجه به حوزه تحقیق و توسعه، به افزایش تعداد محصولات سبد محصولات خود و نیز افزایش ظرفیت تولید و داخلیسازی مواد اولیه مصرفی پرداخت و توانست علاوه بر کاهش قیمت کاتالیست در ایران، تضمینی را برای رفع دغدغه مدیران از بابت نگرانیهای تامین کاتالیستهای زنجیره تولید اوره، آمونیاک و متانول در صنایع پتروشیمی، کاتالیستهای فرآیند تولید گاز هیدروژن در صنایع پالایشگاهی و کاتالیستهای مصرفی در تولید آهن اسفنجی به ارمغان آورد.
در واقع بازار کاتالیست ایران تا قبل از پایه گذاری صنعت کاتالیست، بسیار انحصاری بود و این انحصار باعث میشد تا شرکتهای خارجی قیمتهای دلخواه و بالایی را به صنایع کشور ارائه دهند که تحویل کالا نیز همراه با درخواست پیش پرداختهای بعضا کامل و در برخی شرایط فورسماژور بدون ارائه ضمانتنامههای بانکی، همراه بود که مجتمعهای پتروشیمی و پالایشی را در حد بالایی با فشارهای مالی و ریسکهای شدیدی مواجه میساختند. در کنار این موارد، ارائه خدمات پس از فروش، خدمات فنی و مهندسی یا آموزشی در حوزه کاتالیست نیز در پایینترین سطح ممکن قرار داشت؛ اما این وضعیت تامین کالا و ارائه خدمات مهندسی در حوزه کالایی استراتژیک در صنعت نفت و سایر صنایع مادر، با روی کارآمدن شرکتهای ایرانی دستخوش تغییر شد.
اگر بخواهیم به منافع ایجاد شده در این زمینه اشاره کنیم میتوان به مواردی مثل، خروج انحصاری و ایجاد رقابت در تولید کاتالیست، رقابتی شدن قیمتها و کسب سود بیشتر برای صنایع مصرفکننده کاتالیست، دریافت پیشپرداخت معقول در قبال اخذ ضمانت نامه، تسلط بر تحریمهای ظالمانه، صرفه جویی در هزینههای ارزی، کاهش ریسکهای استراتژیک خرید خارجی، افزایش قدرت چانهزنی تامینکننده، افزایش سطح دسترسی به متخصصان حوزه کاتالیست (مخصوصا در شرایط فورسماژور)، پاسخگویی در مسائل کیفی کاتالیست، ارائه خدمات پس از فروش، افزایش کارآیی و بهبود عملکرد اپراتور در بهرهبرداری از کاتالیست و کاهش هزینههای غیرمالی در خرید کاتالیست، تولید محصولاتی با کیفیت رقابتی، با سورسهای اروپایی این کالای استراتژیک و ارائه خدمات فنی و مهندسی در حوزههای بهرهبرداری از واحدهای صنعتی، انجام عملیات تعمیرات کاتالیست، پایش عملکرد کاتالیستهای در حال فعالیت و ارائه گزارشهای دورهای از آنها به صورت مستمر، برگزاری کارگاههای آموزشی در حوزه کاتالیست اشاره کرد. این موارد بهعنوان شاخصهای بهبود مدیریت تجربه مشتری در ادبیات نسل چهارم علم بازاریابی که توسط فیلیپ کاتلر پدر علم بازاریابی معرفی شده است، نیز از جایگاه ویژهای برخوردار است. درواقع شرکتهای ایرانی توانستند خود را بهعنوان بازوی مستحکم صنایع پتروشیمی، پالایشی و فولاد کشور معرفی کنند.
بومیسازی صنعت کاتالیست در ایران، یکی از نمونههای موفق در حوزه اقتصاد مقاومتی شناخته میشود که در دوران ضرورت صنایع کشور از ثمرات این اقدام ملی بهرهمند میشوند؛ اما هر صنعت نوینی در ابتدای عمر سازمانی خود با چالشها و تهدیدهایی روبهرو میشود که میتواند آن را با مشکلات بزرگی روبهرو سازد، صنعت کاتالیست کشور نیز در این حوزه با مواردی مثل عدم وجود خودباوری در برخی از مدیران مصرفکننده نسبت به تواناییهای متخصصان داخلی، مشکلات قانونی در حمایت از حق ثبت اختراع و محرمانگی دانش فنی، دامپینگ قیمتی رقبای خارجی برای حفظ و افزایش سهم بازار روبهرواست.
بهعنوان مثال در رابطه با دامپینگ قیمتی، با ظهور شرکتهای ایرانی، قیمت کاتالیستهایی که شرکتهای ایرانی تولید میکردند، از سوی شرکتهای خارجی گاهی به نصف کاهش پیدا کرد که حتی با اعمال فشار، فروش سایر کاتالیستها را به شرط عدم خرید از شرکتهای ایرانی تولیدکننده کاتالیست اعلام میکردند؛ اما در مقابل این شرکتهای ایرانی با تغییر استراتژی کسب و کار خود، به ایجاد مزیتهای رقابتی در تولید محصولی با مشخصات کیفی بالاتر پرداخته و با افزایش خدمات پس از فروش و نیز کاهش قیمت تمام شده محصولات تولیدی از طریق داخلیسازی منابع تهیه مواد اولیه، اتوماسیونسازی خطوط تولید، افزایش ظرفیت تولید و کاهش هزینههای سربار و نیز تغییر تکنولوژی تولید و فرمولاسیونهای تولید کاتالیست و نیز توسعه سبد محصولات خود توانستهاند اثر دامپینگ و تلاشهای شرکتهای خارجی را تا حد بالایی خنثی کنند؛ اما همچنان سهم حمایت دولت و شرکتهای مصرفکننده در این میان خالی است.
به طور حتم نمونه موفق وجود دارد، به طور مثال چند شرکت از صنایع پتروشیمی، پالایشی و فولادی با ژرف نگری و قرارگیری در کنار شرکتهای ایرانی که در تولید کاتالیست کارنامه درخشانی از خود به جای گذاشتهاند، توانستند پروژههای داخلیسازی کاتالیست جدیدی را تعریف کنند. این اقدامات ارزشمند باعث تسریع در بومیسازی کاتالیستهای خاص صنایع کشور شد که میتوان به حمایتهای سازنده معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و مشارکت و نگاه ملی مدیران شرکتهای پتروشیمی شیراز، پالایش نفت شیراز، پتروشیمی پردیس، پتروشیمی رازی و پتروشیمی مروارید در این زمینه اشاره کرد. بر این اساس میتوان گفت در حال حاضر نرخ تبدیل «تعریف پروژه» به «تکنولوژی ساخت کاتالیست» و مهندسی معکوس در این صنعت به زیر دو سال کاهش پیدا کرده است.
این تجربیات موفق نشان داد که با حمایتهای سازنده و نه حمایتهای گلخانهای، میتوان محصولات استراتژیک کشور را با موفقیت بومیسازی کرد. از اقدامات انجام شده در حوزه صنعت نوین کاتالیست نیز بهعنوان الگویی یادگیرنده برای توسعه پایدار زنجیره ارزش صنایع پتروشیمی و پالایشی یاد میشود.
تمام اهتمامهای مدیران صنایع و سازمانهای حمایتی و نیز تمام تلاشهای متخصصان کشور در دستیابی به دانش فنی و تجاریسازی محصولات استراتژیک کاتالیست قابل تقدیر است؛ اما بهعنوان یکی از نتایجی که در این حوزه شاهد آن هستیم، راهاندازی مجتمع صنایع پتروشیمی مسجد سلیمان با کاتالیستهای کامل ایرانی است که در ماه قبل شروع به فعالیت کرد و طبق گزارشهای این مجتمع، فعالیت کاتالیستهای ایرانی در آن به پایداری کامل رسیده و محصولات اوره و آمونیاک این مجتمع صنعتی به دروازههای صادراتی نیز رسیده است.
منبع: دنیای اقتصاد