به گزارش میمتالز، در همین راستا نایب رئیس هیاتمدیره انجمن صنایع و معدن سرب و روی ایران معتقد است هیچ مسوولی پیگیر ماجرای عدم عرضه خاک به تولیدکنندهها نیست از این رو روند تجاری این صنعت با مشکل مواجه شده است.
حمید علاماتی با بیان این مطلب اظهار کرد: شرکت در حوزه تولید شمش روی از خاک معدنی فعالیت میکند و ۷۰درصد محصولات صادر و ۳۰درصد باقیمانده در بازار داخلی مصرف میشود. عمده صادرات شمش روی به کشورهایی همچون ترکیه، چین و کره جنوبی انجام میشود و در واقع مشتری اصلی ما ترکیه به حساب میآید. مدیرعامل شرکت فرآوری مواد معدنی ایران افزود: مشکلات حوزه سرب و روی موارد بسیاری را شامل میشود، اولین و مهمترین معضل شرکت تامین ماده معدنی است. بزرگترین معدن سرب و روی به نام انگوران در کشور وجود دارد که هر سال مواد معدنی را در اختیار صنایع قرار میدهد، اما اکنون که در ماه ششم سالجاری قرار گرفتهایم و در حال پشت سر گذاشتن نیمه اول سال هستیم که بهترین زمان سال برای تولید است و با توجه به اینکه کارخانه و معدن در یک منطقه کوهستانی قرار دارند فصل تابستان بهترین زمان برای تولید به حساب میآید، اما همچنان یک گرم خاک از شرکت تهیه و تولید دریافت نکردهایم، این مشکل اصلی صنعت سرب و روی کشور است و فقط شامل حال ما نمیشود.
وی تصریح کرد: دلیل این عدم تخصیص خاک از سوی شرکت تهیه و تولید را نمیدانیم و باید موضوع را از آنها پرسید که چرا با شرکتهای سرب و روی همکاری نمیکنند. این شرکت پاسخگو نیست و باید مشکل را بیان کند و درصدد حل آن برآید. کارخانههای ما برای سهمیه سال ۱۴۰۰ یک گرم خاک دریافت نکردهاند و این در حالی است که ماده معدنی در معدن به صورت دپو شده وجود دارد. مدیرعامل شرکت فرآوری مواد معدنی ایران ادامه داد: دومین معضل صنعت سرب و روی بحث حاملهای انرژی است. از یکسو قطعی برق صنعت روی را همچون سایر صنایع با چالش جدی مواجه میکند و از طرف دیگر افزایش قیمت حاملهای انرژی نیز برای صنایع به ویژه صنعت روی مشکلزا شده است، شاید دولت دستوراتی را مبنی بر افزایش قیمت انرژی ازجمله برق و گاز صادر کرده باشد و این دستور برای فولاد ابلاغ شده است، اما برای صنعت روی نیز این رشد قیمتها اعمال شد. فیشهایی که برای این صنعت صادر میشود بر اساس همان بخشنامهای بوده که برای فولادیها ابلاغ شده است و قیمت انرژی به بهای پنج برابری محاسبه میشود و در ادامه این صنعت با چالش بزرگی مواجه خواهد شد. ما درسالی گام برمیداریم که به شعار «مانعزدایی و پشتیبانی از تولید» نامگذاری شده و در چنین شرایطی بسیار عجیب است که متولیان مانعزدایی قیمت برق و گاز را تا ۶ برابر افزایش میدهند.
علاماتی ابراز کرد: هر بخشنامهای قبل از صدور برای هر بخش از صنعت به خصوص روی باید در اختیار انجمنهای مربوط به هر صنف قرار گیرد؛ چرا که هر صنعتی یک انجمن و تشکل دارد. صنعت سرب و روی نیز انجمن و هیاتمدیره دارد که سخنگوی حرفهای صنعت سرب و روی کشور است و هر نوع ابلاغیه و بخشنامهای قبل از اجرا ابتدا باید به تایید انجمن برسد و بعد از مشورت با هیاتمدیره اقدام به عملیسازی آن کنند.
نایب رئیس هیاتمدیره انجمن صنایع و معدن سرب و روی ایران در ادامه گفت: تمام بخشنامهها در حوزه صادرات، انرژی، عرضه دربورس کالا و تخصیص خاک همگی مشکلزا و نقطه آغاز چالشهای جدید بودهاند. اگر هر کدام از این بخشنامهها را مورد بررسی قرار دهیم شاهد خسارتهای میلیاردی به ارز کشور، صنعت و صنعتگر خواهیم بود. بهتر بود قبل از اینکه هر گونه تصمیمی گرفته شود انجمن را در جریان آن اتفاق قرار میدادند تا این بخشنامهها به صورت حسابشده صادر میشد. اغلب، متولیان امری که بخشنامه را صادر میکنند با صنعت فاصله زیادی دارند و از طریق واسطههایی که به هیچ وجه صنعت را نمیشناسند دستورالعملهایی را صادر میکنند که در قد و قواره صنعت نیستند. مدیرعامل شرکت فرآوری مواد معدنی ایران تاکید کرد: بخشنامههای خلقالساعه به جای اینکه راهگشای صنعت باشند یک گلوگاه در مسیر توسعه ایجاد میکنند. اگر آمار صادرات صنعت را طی سالهای گذشته مورد بررسی قرار دهیم با یک روند نزولی مواجه خواهیم شد. این در حالی است که مملکت به ارز نیاز دارد و صادرات باید در بالاترین سطح انجام شود. اکنون مدیران و وزرایی که در کابینه جدید مشغول به کار شدند همگی بر این موضوع توافق دارند که باید مشوقهای صادراتی را در نظر بگیریم تا زمینه صادرات بیشتری فراهم شود.
علاماتی توضیح داد: پیش از آنکه مشوقهای صادراتی اعمال شود باید اصلاح بخشنامههای پیشین به صورت فوری در دستور کار قرار گیرد و یک نفر باید در این خصوص دستور قاطعی را برای اجرا صادر کند. در رابطه با ترخیص موقت کالا که یک امر بسیار ساده در دنیا تلقی میشود ما مشکلات عدیدهای داریم. ما خاک به صورت عبور موقت را گرفته و سپس به شمش تبدیل میکنیم و در نهایت شمش را صادر میکنیم و در این نوع معامله هیچ ارز و پولی جابهجا نمیشود، در نتیجه تولیدکننده هیچ تعهد ارزی ندارد. این درحالی است که متولیان صنعت در کشور چنین موضوع سادهای را متوجه نیستند.
وی مطرح کرد: حدود سه سال است که این نوع معامله در حال انجام است و با وجود تمام نامهها و درخواستها از طرف صنعتگران، اما پاسخی از جانب مسوولان دریافت نمیشود. اخذ مواد اولیهای که دارای عبور موقت هستند و در قبال آن محصول تولید و صادر میشود و این بهترین روش برای دور زدن تحریمها است. ایران با محدودیت شدید جابهجایی ارزی مواجه بوده و در ارتباطگیری سیاسی با سایر کشورها مشکل اساسی دارد، بنابراین واردات مواد اولیه و صادرات محصول ترفند مناسبی برای کنترل شرایط فعلی به حساب میآید. این روش در دنیا با فرمول خاص خود در حال اجرا است، اما چرا ایران با وجود تمام تحریمها از این روش استفاده نمیکند و برای چنین موضوع سادهای صنعت سه سال بوده که درگیر و کلافه است که دقیقا چهکار باید انجام دهد. این مدیرعامل مطرح کرد: تولیدکننده و صنعتگر از سه سال گذشته همچنان با مسائل مربوط به مالیات و اداره دارایی درگیر است و تکلیف دقیق خرید موقت را نمیداند؛ چراکه یک دستور قاطع برای خرید در این خصوص صادر نمیشود. مشکلات صنعت سرب و روی نیازمند این است که همه متولیان این صنعت وقت بگذارند و میزگرد تخصصی با حضور کارشناسان خبره تشکیل دهند و تمام مسائل و مشکلات مطرح شود و با تصویب بخشنامههای درست و ملغی کردن ابلاغیههای نادرست به یک جمعبندی نهایی برسند؛ در غیر این صورت قطعا به نتیجه مطلوبی دست نخواهیم یافت. علاماتی عنوان کرد: ما در صنعتی فعالیت میکنیم که سالانه ۲۰۰ تا ۲۱۰هزار تن تولید شمش روی در کشور تولید میشود و فقط ۳۰درصد این میزان یا به عبارت بهتر چیزی حدود ۵۰ هزار تن در داخل مصرف میشود و ۱۵۰هزار تن باقیمانده باید صادر شود، اما روند صادرات را در گرو بخشنامههایی همچون عرضه در بورس کالا با قیمتهای دستوری به دام انداختهاند.
وی در ادامه اضافه کرد: موضوعی که در این بین مطرح میشود مابهالتفاوت قیمتهای بورس کالا و بازار است؛ به طوریکه اگر شمش روی ارزان عرضه شود، چرا در نهایت با قیمتهای سنگین در اختیار مردم قرار میگیرد و تاثیر مطلوبی در سایر صنایع وابسته به صنعت سرب و روی دیده نمیشود و حال سوال اینجاست که این تفاوت قیمتها کجا میرود؟
به گفته مدیرعامل شرکت فرآوری مواد معدنی ایران تمام بخشنامهها و تصمیمهای غلط باعث مختل شدن تجارت صنعت سرب و روی شده است. موتور تجارت این صنعت سه سال است که از کار افتاده و در واقع شاهد تجارت روان نیستیم. قبل از سه سال مشوقهای صادراتی وجود داشت و اغلب صنعتگران متمایل به صادرات محصول تولیدی خود بودند، اما بخشنامههای خلقالساعه مانع این روند شد و بعد از پرداخت هزینههای گزاف توسط مردم و صنعتگران طی سه سال اخیر مجددا به نقطه اول بازگشتیم و به دنبال مشوقهای صادراتی هستیم. چرا متولیان این صنعت طی مدت سه ماه متوجه این حجم از ضرر و آسیب به بدنه صنعت نشدند و چرا کسی نسبت به اعتراضها علیه ابلاغیههای غلط واکنشی نشان نداد؟ علاماتی گفت: صنعت سرب و روی به گوش شنوا نیاز دارد یا به عبارت بهتر تشکیل انجمن و تشکل سرب و روی از مهمترین نیازهای این صنعت به حساب میآید و تصمیمهای کلان سرب و روی توسط این کمیته تخصصی که بدون جیره و مواجب فعالیت میکنند مورد تایید و رد قرار میگیرد. انجمن سرب و روی میتواند بدون هیچ چشمداشتی در کنار مدیران صنعت به عنوان مشاور حضور داشته باشد تا تصمیمهایی با ریسک و هزینه کمتر گرفته و عملی شود و روز به روز شاهد رونق بیشتر صنعت سرب و روی باشیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: متولیان صنعت سرب و روی باید پاسخگوی این حجم از مشکلات رخ داده باشند یا اینکه به صورت رودررو با صنعتگران بنشینند و به تحلیل چالشها بپردازند. اگر تولیدکننده به فعالیت خود مشغول باشد و مدیران پشت درهای بسته برای صنعت تصمیم بگیرند قطعا ۹۹درصد مسیر اشتباه خواهد بود. چراکه صنعتگر به صورت مستقیم با بازار در ارتباط است و تمام زیر و بم صنعت را میشناسد، اما مدیران دست و پای تولیدکننده و صنعتگر را بستهاند و یک راه چاره برای نجات این صنعت احساس میشود.
منبع: دنیای اقتصاد