به گزارش میمتالز، همین یکی دو روز پیش بود که امیر سیدی از فعالان حوزه بورس در توییتر خود به روند عرضههای اولیه در بازار ایران انتقاد کرد و نوشت: «در عرضههای اولیه معمول در دنیا، پول فروش سهام به ترازنامه شرکت میرود، یعنی به گونهای به عنوان پشتوانه سهام شرکت در بازار ثانویه با تامین مالی آن شرکت عمل میکند، سهامدار عمده هم معمولا تا ۶ ماه حق فروش سهام ندارد، اینجا همان روز اول سهامدار عمده پول را از بازار خارج میکند.» او همچنین به این موضوع پرداخت که «۵هزار میلیارد تومان خروج پول از بازار فقط در هفته گذشته بدون تمهید خاصی در این باره از سوی سازمان بورس، با وجود مشکلات ناشی از عرضههای اولیه در سال گذشته!» این توییت چند ساعتی بعد از انتشارش مورد توجه دیگر فعالان حوزه بورس قرار گرفت و گلایهها و انتقادها نسبت به این موضوع بالا گرفت. از یک طرف بهروز حق شناس از تحلیلگران بازارهای مالی بیان کرد که «وقتی زیرساختش رو ندارید مجبورید تو یک روز دوتا دوتا عرضه اولیه بذارید؟» و از طرف دیگر علی خانپایه از فعالان حوزه بورس نوشت: «۸۰ درصد سهمهایی که در این دو سال عرضه کرده اید ارزش دلاری آن ها، ۳۰درصد زیر قیمت عرضه شماست. والله هیچ کس نمیداند چه خبره یا خودش را میزند به ندانستن. سهامدار عمده، بازار گردان، صندوق، کارگزاری، تامین سرمایه.» سعید درخشانی هم نوشت که «به نظر میرسد عرضه اولیهها و خروج نقدینگی بازار مقصر اصلی افت بازار در چند روز اخیر هستند، در یک هفته ۵ هزار میلیارد تومان عرضه اولیه داشتیم که همه آن از بازار خارج شده است. بهتر است سازمان بورس شرایط بازار را رصد کند؛ نه به آن شوری سال ۹۹ که آن همه پول آمد، اما چیزی عرضه نشد و نه به این وضع فعلی.» موضوع به جایی رسید که برخی از فعالان حوزه بورس و کارشناسان به این مساله پرداخته اند که راه حل چیست. برخی نوشتند: «کافی است قبل از عرضه اولیه یک افزایش سرمایه از صرف سهام به قیمت اسمی به میزان سهام عرضه اولیه انجام بشود و به عنوان سهام خزانه به ترازنامه شرکت برود.» برخی دیگر به این مساله پرداختند که بهتر است سازمان بورس با جدیت بیشتری شرایط بازار را رصد کند. اما گلایهها خیلی به سمت سازمان بورس نرفت و نگاهها بیشتر مقایسه بازار ایران با دیگر کشورهای دنیا بود و این پرسش که چه باید کرد و چه میتوان کرد، خیلی در میان فعالان حوزه بورس مطرح شد. در این گزارش این سوال را با کارشناسان متخصص در حوزه بورس مطرح کردیم که به نظرشان نحوه عرضههای اولیه در بازار کشورمان چه اشکالاتی دارد؟ و راه حلهایی که برای دوری از این اشکالات پیشنهاد میدهند چه مواردی است؟ اینجا بازهم یک هم زبانی در میان کارشناسان وجود دارد؛ زمانبندی مناسب و ارائه بایدها و نبایدها و گرفتن تعهد از شرکتهایی که میخواهند عرضه اولیه بشوند.
زمانبندی از آن دست مسائلی است که کارشناسان حوزه بورس در موضوع عرضههای اولیه روی آن توافق دارند. به اعتقاد آنها باید به این مساله به طور کامل و دقیق دقت کرد چرا که در روند رشد یا ریزش بازار تاثیرگذار است. بهمن فلاح، کارشناس حوزه بورس در گفتگو با «دنیایاقتصاد» به این موضوع اشاره میکند و ایراد عرضههای اولیه در بازار کشورمان را نبودن زمانبندی مناسب میخواند که به اعتقاد او «متناسب با حجم و ارزش معاملات نیست.» فلاح در توضیحاتی که در رابطه با این موضوع بیان میکند، میگوید که هر عرضه اولیهای به اندازه حجم و نقدینگیای که دارد باید متناسب با بازار باشد و همچنین باید ارزش معاملات در آن مقطع متناسب با ارزش عرضه اولیه باشد. به اعتقاد او این مساله باعث میشود که نقدینگی از بازار کوچ کند به سمت عرضههای اولیه برود و، چون خارج میشود، این نقدینگی نه تنها در ترازنامه شرکتها لحاظ نمیشود بلکه به بازار هم بر نمیگردد.» فلاح همچنین به بازارگردانی اشاره میکند و میگوید که «بازار گردانیای که برای این عرضههای اولیه در نظر گرفته شده است، قاعدتا، چون خود این عرضه اولیهها ۲۰ درصد زیر ارزش ذاتی عرضه میشوند، این بازارگردانی هم قاعدتا علیالسویه است و بود و نبود آن فرقی به حال بازار نمیکند.» شایان کرمی هم به مساله زمانبندی عرضههای اولیه در صحبت هایش با «دنیایاقتصاد» اشاره میکند و میگوید که «با توجه به اینکه بازار ما مشکل نقدینگی دارد، اینکه در چه زمانی و چه شرکتهایی را با چه ارزشهایی پذیرش میکنیم و عرضه اولیه انجام میدهیم دارای اهمیت است که روی جریان بازار اثرگذار نباشد.» او در ادامه صحبت هایش عرضههای اولیه در هفتههای گذشته را از جمله عوامل تاثیرگذار در خرابی بازار این هفته معرفی میکند، اما از این موضوع غافل نمیشود که عوامل دیگری هم در خرابی بازار اثرگذار بوده است که از آن جمله به «نزدیک بودن به سال مالی برخی شرکتهای سرمایهگذاری و سال مالی برخی از شرکتهای کارگزاری که اعتباراتشان را تسویه میکنند» اشاره میکند. مهدی ساسانی، کارشناس حوزه بورس هم از دیگر افرادی است که در گفتگو با «دنیایاقتصاد» به مساله زمانبندی عرضههای اولیه میپردازد و در صحبت هایش میگوید که از خردادماه عرضه اولیه خاصی نداشته ایم، اما در یکی دو هفته گذشته که عرضه اولیهها هفتهای دو تا سه بار انجام میشود، باعث شده است که این عرضهها به بازار فشار وارد و نقدینگی زیادی را از تابلوی معاملات خارج کند. در نهایت او در توضیح صحبت هایش در این بخش به این مساله اشاره میکند که «این نقدینگی از بازار توسط سهامداران عمده خارج میشود و به بازار با این کسری معاملات فشار وارد میشود که نتیجه اش بهم ریختن نظم بازار است.»
ابهام در خروج پولها از بازار سرمایه هم از دیگر موضوعاتی است که کارشناسان و فعالان حوزه بورس به آن اشاره میکنند. ساسانی با توضیح این مساله که مشکلی که وجود دارد روی سازوکار عرضه و نبود زیرساختها و نبود قانونی برای اینکه این عرضهها چگونه مدیریت شوند است، میگوید که باید «برای آن فردی که عرضه اولیه را انجام میدهد تمهیداتی در نظر گرفته شود.» این کارشناس حوزه بورس با اشاره با این مساله که در بازار ایران چنین تمهیداتی را نداریم و فرد میتواند نقدینگی را صرف امور دیگر کند، به «دنیایاقتصاد» توضیح میدهد که «میتوان زمانی که شرکتها میخواهند پذیرش شوند لیستی از بایدها و نبایدها برای آنها فراهم کرد که سهامشان عرضه شود یا میتوانیم ساختاری برای آنها تدوین کنیم که با این ساختار و تعهدات پذیرش شوند چرا که باید مشخص شود که با این پولی که از بازار خارج میکنند، میخواهند چه کاری انجام دهند.» کرمی، کارشناس حوزه بورس هم به این مساله اشاره میکند و میگوید که «سهامداران عمده پس از عرضه پول خود را از بازار خارج میکنند و باید برای این موضوع یک محدودیتی ایجاد شود که پول بعد از مدتی محدودیت از بازار خارج شود.»
«بوک بیلدینگ» یکی از ایرادهای کار است. این نظر شایان کرمی، کارشناس حوزه بورس است. او معتقد است که این روش عرضه برای زمانی بوده که خیلی از افراد با بازار سرمایه آشنایی نداشته اند. به اعتقاد او این روش برای همان زمان مناسب بوده که با استفاده از آن بتوان مخاطبهای خرد بیشتری را جذب بازار سرمایه کرد. اما حالا کرمی معتقد است که «خیلیها با معنا و محتوای بازار سرمایه آشنایی پیدا کرده اند و دیگر روش بوک بیلدینگ برای شرایط بازار سرمایه کشورمان مناسب نیست.» او در ادامه توضیحاتش در این بخش میگوید که باید به روشهای سابق برگشت که یکی از آنها این است که به کارگزارها اجازه بدهند آنها سهمها را تخصیص بدهند و با این کار «افرادی که توان مالی بالایی دارند و گردشهای به مراتب بیشتری داشته اند میتوانند سهم بیشتری در عرضههای اولیه پیدا کنند که همین موضوع میتواند بازار را کمتر خراب کند.»
یکی دیگر از ایرادهایی هم که بهمن فلاح، کارشناس حوزه بورس در رابطه با عرضههای اولیه مطرح میکند این است که عرضههای اولیه به این معنی جا افتاده که بعد از عرضه اولیه دیگر هیچ عرضهای انجام نمیشود و صرفا اگر ۵ تا ۱۰ درصد شرکتها در روزی که عرضه اولیه انجام میشود، عرضه شود و ۱۰ تا ۱۵ روز بعد هیچ عرضهای بر اساس تقاضای بازار انجام ندهند، یک تقاضای کاذبی در صفهای خرید شکل میگیرد که ناشی از عدمعرضه حقوقیها بعد از روزهای عرضه اولیه شکل میگیرد و البته رشد قیمتی کاذبی هم شکل میگیرد که یک پروژه باخت-باخت است. او در ادامه توضیحات خود به این موضوع اشاره میکند که «شرکتهای حقوقی باید متعهد شوند که بعد از این که سهم عرضه اولیه شد فردای عرضه اولیه یا دو تا سه روز بعد جوابگوی تقاضای بازار باشند.» به اعتقاد او عرضههای اولیه باید به سمت تعادل برود، اما اگر این اتفاق رخ ندهد، در روند بازار و نقدشوندگی اختلال و ایراد وارد میکند که «این ایراد متوجه سومدیریت در عرضههای اولیه است.» او در این بخش از صحبت هایش به صورت واضح به این مساله اشاره میکند که «معنی ندارد شرکتی عرضه اولیه شود و هم در روز عرضه بخش زیادی از نقدینگی را جذب کند و هم بعد از عرضه اولیه، تقاضا را پاسخگو نباشد، بلکه باید به این مسائل متعهد بشوند.»
در کنار تمام این توضیحات، انتقادها و پیشنهادها، کارشناسان حوزه بورس راهکار و چشم اندازی هم برای آینده دارند. یکی از این راهکارها که بهمن فلاح به آن اشاره میکندحذف دامنه نوسان و مدیریت سازمان بورس است. او میگوید که متاسفانه، چون دامنه نوسان در مقطع فعلی محدود است هیچ راهکاری نداریم بلکه باید موضوع عرضههای اولیه از طرف سازمان مدیریت شود. مهدی ساسانی هم در این خصوص میگوید از زمانی که آقای دهقان دهنوی به سازمان بورس آمده اند، تغییرات خوبی در بازار سرمایه ایجاد شده است و نگاهی مثبت را برای ما ایجاد کرده اند. اگر چه انتقادهای زیادی به مساله صندوقها وارد است، اما میشود تمهیداتی حتی برای ناشر هم ایجاد کرد و میتوان شرایط عرضه اولیه و جلوگیری از ابهام را تسهیل کرد.
منبع: دنیای اقتصاد