به گزارش می متالز، افت دستهجمعی قیمت سهام در معاملات امروز بار دیگر بر میزان شایعات و تحلیلهای عجیب معاملهگران افزوده است. ریزشهای مداوم تا حدود زیادی بر رفتار معاملهگران نیز اثرگذار بوده است. دماسنج بورس تهران امروز با افت بیش از 3900 واحدی به کانال 159 هزار واحد سقوط کرد. به صورت مشخص با ریزش شاخص، فضای ناامیدی معاملهگران را در بر میگیرد. در این خصوص اگر به اثر فضای منفی بر نظرسنجی معاملهگران در بورس تهران توجه داشته باشیم، نتیجه این اثر بر رفتار معاملهگران مشخص میشود.
اما یکی از عادتهای سنتی فعالان بورس تهران این است که ضعف تحلیلی خود را به دیگری نسبت میدهند. حال این دیگری میتواند از داخل بازار، معاملهگران کوچک و بزرگ، باشد یا اینکه سایر عوامل مانند انتظار برای حمایت دولت از قیمت سهام مطرح شود (احتمالا برخی انتظار دارند که دولت بودجهای را برای خرید سهام اختصاص دهد). در دوره پیشین ریزش قیمتی سهام (پس از اینکه شاخص بورس تهران در روزهای نخست مهر به سقف 195 هزار واحد رسید و در ادامه ریزش قابل توجهی را تجربه کرد) برخی از معاملهگران که تریبونهای تلگرامی را در دست دارند به ساخت و پرداخت توطئه پرداختند. بر این اساس علت ریزش سهام، عرضه از سوی سهامداران حقوقی بزرگ عنوان شد، حال اینکه فروش دارایی یک حق برای تمامی معاملهگران اعم از حقوقی یا حقیقی شمرده میشود و اعتراض به عرضه سهام از سوی هر شخصی تا زمانی که در چارچوب قانونی باشد، مصداق کامل عدم درک صحیح از بازار و بورس است.
در دوران جدید ریزش قیمتی سهام علاوه بر بهانههای قبلی دلایل جدید و بعضا بسیار عجیب نیز شنیده میشود که عمدتا هیچ دلیل واقعی ندارد.
علت مقابله با شیوع خرافه در بازار کاملا مشخص است. این مسائل در بورس تهران نهادینه شده است و همین موضوع باعث شده که مسائل بنیادی به کنار روند. بسیاری از سناریوپردازان دوران نزولی دنبالکنندگان زیادی نیز دارند و چنین صحبتهایی باعث میشود که عده زیادی نیز به گمراهی کشیده شوند و از علت اصلی افت قیمت سهام غافل باشند. شیوع تحلیلهای نادرست در بازار باعث میشود که هر روز فضای تحلیلی بازار ضعیفتر شود.
مثالهایی برای چرایی افت قیمتی سهام میتوان عنوان کرد. زمانیکه قیمت متانول از 420 دلار به ازای هر تن به 270 دلار سقوط میکند چرا نباید معاملهگر از ادامه رویه قیمتی متانول نگران باشد. بسیاری در شرایط کنونی دلایلی برای توقف نزول متانول عنوان میکنند که بعضا کاملا صحیح به نظر میرسد؛ اما با عدم قطعیتهای موجود و مسیر پرشتاب نزولی متانول آیا میتوان به این تحلیلها اطمینان داشت. بر این اساس واکنش منفی برای متانولسازانی مانند «زاگرس» مشخص است. برای توضیحات بیشتر در خصوص «زاگرس» به گزارش مربوطه که بر اساس عملکرد آبان ارائه شده مراجعه کنید.
اما نکات تحلیلی مهمی وجود دارد که عمدتا در فضای منفی نادیده گرفته میشود؛ که این موضوع نیز به همان تحلیلهای نادرست از علل ریزش بورس بازمیگردد. زمانیکه برخی به عنوان کارشناس بازار سرمایه به ارائه سناریوهای توطئه میپردازند و واقعیتها را انکار میکنند چگونه میتوان از عموم فعالان بورسی انتظار رفتار تحلیلی داشت. بخشی نیز به رفتار معاملهگران باز میگردد و یکی از دلایلی که در هر بورسی حباب مثبت یا منفی قیمت ایجاد میشود، همین است.
برای هر یک از نمادها میتوان به ارائه دلایلی برای علت ریزش قیمتی سهام پرداخت. در خصوص گروه خودرو و بانک نیز در هفتههای گذشته بارها و بارها بر لزوم توجه به هیجان موجود در مسیر صعود قیمتی سهام تاکید شد. در این خصوص قانون جدید توقف نماد با افزایش سرمایه بیش از 200 درصدی از تجدید ارزیابی یا سود انباشته تا زمان ثبت سرمایه (اضافه شدن سهام ناشی از افزایش سرمایه به پرتفوی سهامدار) دلیلی بود که هیجان این گروه را تا حدود زیادی سرکوب کرد. خلا قانونی باعث شده بود که بسیاری (مشابه رویه سنتی بورس تهران) چشم امید به روزهای بعد از افزایش سرمایه سنگین بدوزند و این موضوع بر شدت هیجان قیمتی سهم افزود. در شرایط کنونی اگر بانک ملت یا بانک تجارت یا هر یک از نمادهای بورسی، افزایش سرمایه سنگین را در دستور کار قرار دهند نماد تا زمانیکه افزایش سرمایه به ثبت برسد، متوقف خواهد شد. البته دراین میان این انتظار وجود دارد که سازمان بورس همکاری لازم را برای ثبت هر چه سریعتر افزایش سرمایه انجام دهد (اگر بنا باشد هر اقدامی نقدشوندگی را در معاملات تهدید کند باید در خصوص درستی آن اقدام شک کرد). در خصوص صنعت خودرو نیز وضعیت ضعیف تولید خودروسازان در آبان سیگنالی ناامیدکننده است که چشمانداز چندان مناسبی را ارائه نمیدهد. این موضوع نیز در گزارشهای «دنیای بورس» به دفعات اشاره شده بود.
هر تحلیلی میتواند با خطایی همراه باشد اما این موضوع که بدون در نظر گرفتن واقعیتها به ارائه تحلیل بپردازیم، نتیجهای جز ضربه زدن به فضای تحلیلی بازار در برنخواهد داشت.