تاریخ: ۱۰ شهريور ۱۴۰۴ ، ساعت ۱۵:۳۰
بازدید: ۴۸
کد خبر: ۳۸۲۹۹۲
سرویس خبر : معادن و مواد معدنی
ایران در رتبه ۸۷ شاخص جهانی تاب‌آوری اقلیمی؛

توسعه پایدار، تغییرات اقلیمی و جایگاه ایران در شاخص جهانی

توسعه پایدار، تغییرات اقلیمی و جایگاه ایران در شاخص جهانی
‌می‌متالز - تغییرات اقلیمی دیگر یک پیش‌بینی علمی نیست، بلکه واقعیتی ملموس است که زندگی اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی کشور‌ها را تهدید می‌کند. بر اساس آخرین گزارش شاخص جهانی ND-GAIN ایران در میان بیش از ۱۸۰ کشور رتبه ۸۷ را کسب کرده؛ جایگاهی که نشان می‌دهد کشور در برابر تهدید‌های اقلیمی نسبتا آسیب‌پذیر است، اما به دلیل ضعف در آمادگی نهادی، اقتصادی و اجتماعی، فاصله‌ای جدی با مسیر توسعه پایدار دارد.

به گزارش می‌متالز به نقل از روابط عمومی ایمپاسکو، «تورج زارع» مدیرعامل شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران در مقاله‌ای به تغییرات اقلیمی در ایران و بر مبنای شاخص جهانی تاب‌آوری اقلیمی پرداخته است:

تغییرات اقلیمی واقعیتی انکارناپذیر است. افزایش دما، تغییر الگو‌های بارش، بالا آمدن سطح دریا‌ها و تشدید رخداد‌های طبیعی، امروز نه فقط محیط زیست، بلکه اقتصاد، سلامت و زندگی اجتماعی ما را تهدید می‌کند. کمبود منابع آب، تخریب اکوسیستم‌ها و فشار‌های زیست‌محیطی در کنار این روندها، مستقیماً بر آینده کشور‌ها اثر می‌گذارند. در چنین شرایطی، حرکت به سمت توسعه پایدار دیگر انتخابی داوطلبانه نیست، بلکه ضرورتی برای بقای نسل‌های امروز و فرداست. توسعه پایدار فرآیندی است که به گونه‌ای نیاز‌های امروز را برآورده می‌کند که توان نسل‌های آینده برای تأمین نیاز‌های خود به خطر نیفتد؛ و بر سه بُعد اصلی اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی تکیه دارد. نگاهی به نتایج برخی پروژه‌های توسعه‌ای در ایران نشان می‌دهد که بسیاری از این طرح‌ها در عمل پایدار نبوده‌اند؛ چرا که با شتاب‌زدگی و صرفاً برای پاسخ به نیاز‌های نسل امروز اجرا شده و در این میان، حقوق نسل‌های آینده و ملاحظات زیست‌محیطی نادیده گرفته شده است.

با این حال، هدف ما از طرح این موضوع پیدا کردن مقصر نیست؛ چرا که معتقدیم برای ارزیابی هر تصمیم باید شرایط همان زمان تصمیم‌گیری را در نظر گرفت. چه بسا بسیاری از منتقدانی که امروز زبان به انتقاد گشوده‌اند، اگر در همان شرایط بودند، همان مسیر و تصمیمات را انتخاب می‌کردند. پرسش اساسی، اما این است که امروز چه راهی پیش رو داریم و چگونه می‌توانیم از تکرار آن الگو‌های ناپایدار جلوگیری کنیم ما بر این باوریم که افتادن در دام مقصر‌یابی یا بازی سرزنش، نه‌ تنها امنیت روانی متخصصان را برای اصلاح وضعیت موجود از بین می‌برد، بلکه اعتماد عمومی را نیز خدشه‌دار می‌کند. این در حالی است که حل مساله تغییرات اقلیمی و پیامد‌های آن بیش از هر چیز نیازمند سرمایه اعتماد عمومی و همکاری همگانی است ما بر این باوریم که افتادن در دام مقصر‌یابی یا بازی سرزنش، نه‌ تنها امنیت روانی متخصصان را برای اصلاح وضعیت موجود از بین می‌برد، بلکه اعتماد عمومی را نیز خدشه‌دار می‌کند. این در حالی است که حل مساله تغییرات اقلیمی و پیامد‌های آن بیش از هر چیز نیازمند سرمایه اعتماد عمومی و همکاری همگانی است. سؤال این است که چه باید بکنیم؟ برای آنکه بدانیم چه باید انجام دهیم، نخست باید بدانیم در کجا ایستاده‌ایم؛ و برای آنکه جایگاه واقعی خود را بشناسیم، ناگزیر باید به شاخص‌های علمی و مدون جهانی نگاه کنیم.

سنجش تاب‌آوری اقلیمی شاخص ND-GAIN

برای آنکه بدانیم در چه موقعیتی هستیم، باید به ابزار‌های علمی و معتبر جهانی تکیه کنیم. یکی از مهم‌ترین این ابزار‌ها شاخص ND-GAIN است؛ شاخصی که توسط دانشگاه نوتردام آمریکا طراحی و از سال ۲۰۱۳ به‌ طور منظم به‌ روز می‌شود. این شاخص تصویری جامع از توانایی کشور‌ها در مقابله با تغییرات اقلیمی ارائه می‌دهد و به رهبران کمک می‌کند تصمیم‌های خود را نه بر اساس حدس و گمان، بلکه بر پایه داده‌های علمی اتخاذ کنند. ND-GAIN در حقیقت دو بُعد اصلی را بررسی می‌کند:

  • آسیب‌پذیری (Vulnerability): نشان می‌دهد یک کشور تا چه اندازه در برابر تهدید‌هایی مانند خشکسالی، سیلاب، تغییر الگو‌های بارش و فشار بر منابع طبیعی و اکوسیستم‌ها آسیب‌پذیر است. مقیاس آن بین ۰ تا ۱ است؛ ۰ بهترین وضعیت و ۱ بدترین.
  • آمادگی (Readiness): بیانگر ظرفیت اقتصادی، نهادی و اجتماعی کشور برای جذب سرمایه، استفاده از فناوری و اجرای سیاست‌های سازگارانه است. این شاخص نیز بین ۰ تا ۱ محاسبه می‌شود، با این تفاوت که هرچه عدد بزرگ‌تر باشد وضعیت کشور بهتر است.

اما این دو بعد کلی خودشان از زیرشاخه‌های مهمی تشکیل شده‌اند:

  • زیرشاخه‌های آسیب‌پذیری (۶ حوزه): غذا، آب، سلامت، خدمات اکوسیستم، مسکن انسانی و زیرساخت‌ها. این‌ها نشان می‌دهند که تغییرات اقلیمی چگونه بر امنیت غذایی، منابع آبی، سلامت عمومی، اکوسیستم طبیعی، تاب‌آوری شهر‌ها و شبکه‌های حیاتی کشور اثر می‌گذارند.
  • زیرشاخه‌های آمادگی (۳ حوزه): اقتصادی، حکمرانی و اجتماعی. این‌ها بیانگر ظرفیت کشور در جذب سرمایه، کیفیت نهاد‌ها و سیاست‌گذاری و همچنین سطح آموزش و سرمایه انسانی برای پاسخ به بحران‌ها هستند.

ترکیب این ۹ حوزه، تصویری دقیق از نقاط ضعف و قوت هر کشور می‌سازد؛ بنابراین وقتی از عددی مثل «۰.۳۷۶ آسیب‌پذیری» یا «۰.۳۴۱ آمادگی» برای ایران صحبت می‌کنیم، این مقادیر نتیجه جمع‌بندی ده‌ها شاخص جزئی‌تر در این زیرشاخه‌ها هستند.

امتیاز کلی کشور‌ها سپس به بازه ۰ تا ۱۰۰ تبدیل می‌شود تا مقایسه آسان‌تر باشد. به همین دلیل، ND-GAIN به نوعی قطب‌نمای جهانی برای سنجش تاب‌آوری اقلیمی کشور‌ها شناخته می‌شود؛ ابزاری که هم برای سیاست‌گذاران ملی و هم برای شرکت‌ها و سازمان‌های بزرگ اهمیت دارد. چرا که بدون شناخت جایگاه واقعی خود در این نقشه جهانی، امکان طراحی راهبرد‌های درست برای آینده وجود نخواهد داشت.

توسعه پایدار، تغییرات اقلیمی و جایگاه ایران در شاخص جهانی

جایگاه ایران در شاخص ND-GAIN

طبق آخرین گزارش (۲۰۲۳)، ایران در شاخص جهانی ND-GAIN رتبه ۸۷ را میان بیش از ۱۸۰ کشور کسب کرده است. این رتبه نشان می‌دهد که ایران در میانه جدول، اما با فاصله قابل توجه از کشور‌های پیشرو قرار دارد.

آسیب‌پذیری ایران: امتیاز ایران در بخش آسیب‌پذیری ۰.۳۷۶ از یک است؛ به این معنا که کشور در برابر تهدید‌های اقلیمی در وضعیت «نسبتاً آسیب‌پذیر، اما هنوز قابل مدیریت» قرار دارد. این آسیب‌پذیری خود را در حوزه‌های گوناگون نشان می‌دهد:

  • منابع آب: تکرار خشکسالی‌ها و برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی؛
  • غذا و کشاورزی: کاهش امنیت غذایی و فشار بر کشاورزی سنتی در شرایط کم‌آبی؛
  • سلامت: افزایش بیماری‌های ناشی از گرما و آلودگی هوا؛
  • اکوسیستم: افت تنوع زیستی و فرسایش خاک؛
  • شهر‌ها و سکونت‌گاه‌ها: افزایش ریسک سیلاب و جزایر گرمایی شهری؛
  • زیرساخت‌ها: فرسودگی و مقاومت اندک در برابر حوادث طبیعی.

این‌ها نشانه‌هایی است که بیان می‌کند ایران در معرض تهدید قرار دارد، اما همچنان می‌توان با سیاست‌گذاری درست این وضعیت را کنترل کرد.

آمادگی ایران: امتیاز ایران در بخش آمادگی ۰.۳۴۱ است؛ عددی پایین که بیانگر فاصله زیاد کشور از سطح مطلوب است. ضعف آمادگی ایران در سه بُعد مشخص‌تر می‌شود:

  • اقتصادی: محدودیت در تأمین سرمایه برای پروژه‌های پایدار و وابستگی شدید به درآمد‌های نفتی؛
  • حکمرانی: کمبود شفافیت، ضعف در سیاست‌گذاری‌های پایدار و هماهنگی بین نهادها؛
  • اجتماعی: پایین بودن سطح آموزش و آگاهی عمومی نسبت به تغییرات اقلیمی و ضرورت تغییر الگو‌های مصرف.

به زبان ساده، ایران می‌داند که با چه تهدید‌هایی روبه‌روست، اما ابزار و ظرفیت کافی برای مقابله سریع و مؤثر با آنها در اختیار ندارد.

توسعه پایدار، تغییرات اقلیمی و جایگاه ایران در شاخص جهانی

نگاهی به روند دو دهه گذشته نشان می‌دهد جایگاه ایران رو به افول بوده است. در دهه ۲۰۰۰ کشور رتبه‌ای میان ۶۳ تا ۶۷ داشت، اما این موقعیت به تدریج از دست رفت و در سال ۲۰۲۳ ایران به رتبه ۸۷ سقوط کرد. این افت نه به دلیل افزایش ناگهانی تهدیدها، بلکه بیشتر ناشی از عقب‌ماندن در تقویت زیرساخت‌ها و کاهش آسیب‌پذیری است؛ در حالی که بسیاری از کشور‌ها در همین مدت توانسته‌اند جایگاه خود را بهبود ببخشند.

توسعه پایدار، تغییرات اقلیمی و جایگاه ایران در شاخص جهانی

امتیاز پایین ایران در هر دو بُعد آسیب‌پذیری و آمادگی، این کشور را در ربع پایین-چپ ماتریس ND-GAIN قرار می‌دهد. مقایسه با سایر کشور‌ها نشان می‌دهد که آسیب‌پذیری‌های فعلی ایران هنوز در سطحی قابل مدیریت‌اند، اما تنها با ارتقای سطح آمادگی است که می‌توان زمینه سازگاری مؤثر با چالش‌های اقلیمی آینده را فراهم کرد. بر اساس رتبه‌بندی جهانی، ایران از نظر آسیب‌پذیری در جایگاه ۱۲۲ و از نظر آمادگی در رتبه ۱۱۱ قرار دارد.

پیامد‌های منطقه‌ای و خطر مهاجرت اقلیمی: با نگاهی به نقشه شاخص ND-GAIN روشن می‌شود که بسیاری از کشور‌های همسایه ایران در وضعیت قرمز یا نارنجی قرار دارند؛ یعنی آسیب‌پذیری بالا و آمادگی پایین در برابر تغییرات اقلیمی. این وضعیت نشان می‌دهد که منطقه ما با چالش‌های اقلیمی جدی‌تری روبه‌روست. یکی از مهم‌ترین پیامد‌های این شرایط، مهاجرت اقلیمی است. هرچه کشور‌های پیرامونی بیشتر درگیر بحران‌هایی مانند خشکسالی، کمبود آب، بی‌ثباتی کشاورزی و کاهش کیفیت زندگی شوند، فشار بر مرز‌های ایران برای جذب موج‌های مهاجرتی افزایش می‌یابد. چنین روندی می‌تواند به شکل مستقیم بر امنیت غذایی و منابع آب داخلی فشار وارد کند، نیاز به زیرساخت‌های جدید شهری و خدمات اجتماعی را افزایش دهد و در نهایت آسیب‌پذیری ایران را بیش از پیش بالا ببرد. به بیان دیگر، حتی اگر ایران بتواند با سیاست‌گذاری درست سطح آسیب‌پذیری داخلی خود را کنترل کند، بحران‌های منطقه‌ای و موج‌های مهاجرتی ناشی از اقلیم می‌تواند یک متغیر خارجی تأثیرگذار باشد که تاب‌آوری کشور را کاهش دهد. این موضوع نشان می‌دهد که راهکار‌های ایران برای سازگاری با تغییر اقلیم نمی‌تواند صرفاً در چارچوب مرز‌های ملی تعریف شود، بلکه نیازمند دیپلماسی اقلیمی، همکاری‌های منطقه‌ای و مدیریت هوشمندانه منابع است تا اثرات این تهدید چندلایه کاهش یابد.

سازگاری و توسعه توانایی؛ مهم‌ترین وظیفه سازمان‌ها در مواجه با تغییرات اقلیمی

اگرچه سیاست‌های کاهش آلودگی و کاستن از انتشار گاز‌های گلخانه‌ای ضرورتی انکارناپذیر دارند، اما در شرایط کنونی ایران، مهم‌ترین وظیفه سازمان‌ها سازگاری با تغییرات اقلیمی است. در ادبیات تغییرات اقلیمی، «سازگاری (Adaptation) به معنای اقداماتی است که اثرات منفی تغییر اقلیم بر انسان، زیرساخت‌ها و اکوسیستم‌ها را به حداقل برساند و در عین حال ظرفیت‌های جدیدی برای تاب‌آوری و بهره‌گیری از فرصت‌های ناشی از تغییر اقلیم ایجاد کند.» این تعریف نشان می‌دهد که سازگاری صرفاً به معنای «دفاع در برابر خطرها» نیست؛ بلکه شامل شناسایی و بهره‌گیری از فرصت‌ها نیز می‌شود. تجربه جهانی نشان داده است که با رویکرد سازگاری می‌توان سیستم‌های اجتماعی، فیزیکی و طبیعی را پایدارتر ساخت. از همین رو، کشور‌ها و سازمان‌ها به سراغ اقداماتی، چون مدیریت منابع محدود، بهبود زیرساخت‌های ناکافی، مقابله با خشکسالی و آتش‌سوزی، آماده‌سازی برای مهاجرت‌های اقلیمی و حتی پیشگیری از منازعات اجتماعی ناشی از فشار بر منابع کمیاب رفته‌اند.

با این حال، سازگاری تنها به سیاست‌های فنی و زیرساختی محدود نمی‌شود. واقعیت این است که بخش بزرگی از موفقیت آن به عواملی وابسته است که کمتر دیده می‌شوند؛ یعنی فرهنگ سازمانی و مهارت‌های نرم. سازگاری یک پروژه عمرانی یا یک بسته فناوری صرف نیست، بلکه فرآیندی اجتماعی ـ سازمانی است که تنها در سایه اعتماد، گفت‌و‌گو و همکاری جمعی به نتیجه می‌رسد.

اجرای سیاست‌های سازگاری نیازمند فضایی است که در آن کارشناسان، مدیران و تصمیم‌گیران بتوانند آزادانه و بدون ترس از سرزنش یا برچسب سیاسی دیدگاه‌های خود را بیان کنند. در غیر این صورت، نظرات کارشناسی به حاشیه رانده می‌شوند، متخصصان دلسرد خواهند شد و ظرفیت اصلاح وضعیت موجود به‌ تدریج از بین خواهد رفت. تجربه‌های جهانی نشان داده است که در نبود امنیت روانی، حتی بهترین ساختار‌ها و بیشترین منابع مالی نیز نمی‌توانند به تاب‌آوری واقعی منجر شوند.

به علاوه، سازگاری تنها با علوم و فناوری‌های وارداتی ممکن نیست. تحقق آن وابسته به شناخت عمیق از فرهنگ استفاده مردم، فرهنگ کار و فرهنگ تولید است؛ عناصری که در هر جامعه‌ای ماهیت خاص خود را دارند و تنها از طریق بهره‌گیری از دانش و ظرفیت‌های بومی می‌توانند به‌ درستی به کار گرفته شوند. این خود یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های سازگاری در ایران است؛ زیرا نبود امنیت روانی در سازمان‌ها و فضای عمومی باعث می‌شود ظرفیت‌های بومی و خلاقیت‌های محلی به‌ جای آنکه به خدمت گرفته شوند، به حاشیه رانده شوند یا از میان بروند.

از همین رو، مهارت‌های نرم (Soft Skills) جایگاهی کلیدی در فرآیند سازگاری پیدا می‌کنند. توانایی گفت‌وگوی سازنده، گوش‌دادن فعال، مدیریت تعارض، حل مساله جمعی و رهبری مشارکتی همان‌قدر برای موفقیت سازگاری حیاتی‌اند که فناوری‌های نوین در حوزه آب یا انرژی. این مهارت‌ها امکان می‌دهند سازمان‌ها از تضارب آرا به تصمیم‌های هوشمندانه و عملی برسند و اجماعی واقعی شکل بگیرد.

ایران در گذشته نشان داده که توان سازگاری دارد. قنات‌ها نمونه‌ای روشن از راه‌حل‌های بومی برای مواجهه با اقلیم خشک بوده‌اند. اما امروز، در عصر تغییرات شتابان اقلیمی، کافی نیست که صرفاً به میراث گذشته تکیه کنیم یا از فناوری‌های بیرونی استفاده نماییم. آنچه اکنون ضروری است، ترکیب ظرفیت‌های سخت‌افزاری (فناوری، سرمایه، زیرساخت) با ظرفیت‌های نرم‌افزاری (مهارت‌های نرم، امنیت روانی، سرمایه اجتماعی و فرهنگ بومی) است. غفلت از هر یک، دیگری را بی‌اثر خواهد کرد.

در ایران امروز، آموزش و نهادینه‌سازی این مهارت‌ها دیگر یک انتخاب لوکس یا حاشیه‌ای نیست، بلکه ضرورتی حیاتی است. سازگاری تنها زمانی مؤثر خواهد بود که سازمان‌ها، دولت‌ها و جامعه مدنی بتوانند با تکیه بر دانش بومی، امنیت روانی و مهارت‌های نرم، راه‌حل‌های پایدار برای آینده طراحی کنند.

مطالب مرتبط
عناوین برگزیده