به گزارش میمتالز، بر فرض میدانیم که اگر شیر را به بستنی تبدیل کنیم ارزش افزوده بیشتری خواهد داشت، ولی آیا درست است که هرچه شیر در کشور تولید میشود را تبدیل به بستنی کنیم؟ شیر دارای زنجیره است میتوان مواد غذایی دیگری از آن تولید کرد. پس باید سبد کالایی از شیر، فرآوری کرد.
در بحث سنگ آهن و فولاد نیز همین اتفاق رخ میدهد. اکثر کشورها تمام زنجیره را طی نمیکنند. فقط چین این عمل را در ابعاد عظیم انجام میدهد که آن هم به دلیل حجم بالای مصرف فولاد در این کشور است؛ پس مجبور به طی کردن تمام زنجیره است، ولی ژاپن و برزیل و آلمان این کار را تکرار نکردهاند، چون صرفه اقتصادی، زیرساخت جادهای و مباحث محیط زیستی را در نظر میگیرند و سپس اقدام به تصمیم گیری میکنند.
به نظر من باید روی تولید ۵۵ میلیون تن فولاد فعلا توقف کنیم و حتی اگر مدیر با شهامتی داشته باشیم که این عدد را به ۳۵ میلیون تن کاهش دهد و در واقع سرعت رشد طولی را کاهش داده و به رشد عرضی در این صنعت بها دهیم، بیشتر به نفع ما خواهد بود.
بهتر است به سمت تولید فولاد آلیاژی برویم یا محصولات دیگر با کیفیت بالاتر، با بازار داخلی و صادراتی بهتر تولید کنیم.
پس نباید به دنبال ثبت رکورد کمی برای رسیدن به اعداد ۵۵ میلیون تن یا ۶۵ میلیون باشیم چرا که نتیجه تصمیمات احساسیست و منافع ملی در این برنامهریزیها دخیل نیست. اگر این تصمیمات در حضور کارشناسان متخصص این حوزه، تولید کنندههای واقعی و قانونگذاران گرفته شود شاید بتوان به نتایج بهتری دست یافت.
منبع: انجمن سنگ آهن ایران