به گزارش میمتالز، بلندمرتبه سازی، تا زمان همین مصوبه اخیر، در تهران وکلانشهرهای دیگر، ممنوع بود؛ اما البته این ممنوعیت را میشد مانند طرح ترافیک و با عنوان تراکمفروشی، خرید! توجیه تراکمفروشی هم تامین منابع مالی برای توسعه امکانات شهری در مناطقی بود که بلندمرتبهسازی انجام میگرفت، امری که هرگز اتفاق نیفتاد و معلوم نشد پول حاصل از تراکم فروشی در کجا هزینه شده است.
گرچه بلندمرتبه سازی، گاهی نسبتهایی با رشد و توسع اقتصادی دارد، اما ساختن ساختمانهای بلند مرتبه و افزودن برجها به شهر، نیازمند فراهم بودن زیرساختهای مختلف، پیش از آغاز به بلندمرتبه سازیست؛ تامین وسائط حمل و نقل عمومی، فروشگاهها و مجتمعهای تجاری، مدارس، پارکینگ و...، مواردی هستندکه هرگز پیش از ساخت وساز درتهران و شهرهای دیگر دیده نشده، اینها همه بماند، جاییابی مناسب هم در مورد بلندمرتبهسازی انجام نشده و اغلب برجهای شهر تهران روی گسلهای این شهر زلزله خیز، بهویژه گسل خطرناک و فعال مشا، ساخته شدهاند. چنین ساخت و سازهای کارشناسی نشده، در ممکنترین حالت قابل تصور، در صورت آتشسوزی، امدادرسانی آتشنشانی را ناممکن و سخت میکند؛ کوچههای ۶متری و خیابانهای کم عرضی را در نظر بگیرید که از ابتدا تا انتها، با برجها و ترافیک سنگین، دچار حریق یا زلزله شدهاند؛ چه چیزی به ذهنتان میرسد؟! درست است؛ سازمان بهشت زهرا، از خیلی وقت پیش حدود ۱۷هزار قبر برای زمان بحران شهر تهران آماده کرده است! بنابراین، بلندمرتبه سازی در کشور ما زیانهای اقتصادی هم درپی داشته است.
یکی از دلایل بلندمرتبه سازی، افزایش جمعیت، استفاده از فضای عمودی شهر و ممانعت از استفاده از فضای سبز و پارکها و بوستانها و باغهای شهر تهران است که هر روز به دلایل مختلف، آتش گرفته و یا تخریب میشوند. اما نکته قابل توجه این است طبق معمول در آزاد شدن بلندمرتبه سازی و البته تداوم تراکم فروشی، مسئله «نظارت و کنترل» مغفول مانده است. چه نهادی به عنوان کارشناس، از بلندمرتبه سازی در باغهای شهر تهران و روی گسلها، جلوگیری خواهد کرد؟
آپارتماننشینی، روج و جان انسان شهری را فرسوده میکند. آپارتماننشینی ارتباطی با «سکونتگاه» انسانی ندارد؛ آپارتمانها، خوابگاه هستند. در حالیکه سکونتگاه انسانی مفهوم خاصی دارد و بلند مرتبه سازی بیشتر برای نقاط اداری و تجاری مناسب است و نباید در هرجایی اقدام به بلندمرتبه سازی کرد، زیرا فشار هوا و عدم دسترسی به طبیعت، از جمله عواملی هستند که موجب بروز مشکلات روحی-روانی بسیاری برای مردم میشوند. از آنچا که الزام بلندمرتبه سازی در شهرهای کلان، به دلیل افزایش مهاجرت و حاشیهنشینی است، جمع و متراکم شدن تعداد زیادی از افراد با فرهنگها و آداب و رسوم مختلف، مشکلات فراوانی براس ساکنان برج ها، به وجود میآورد، شاید به همین دلیل است که برخی برجهای خاص در شمال شهر تهران، واحدهای خود را فقط به افراد دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد به بالا با مشاغل خاص میفروشند یا اجاره میدهند!
حتی رئیس شورای شهر تهران، نگران گسل مشاست؛ او با هشدار نسبت به ساخت ساختمانهای بلند مرتبه بر روی گسلها، گفته: «اگر خدای نکرده زلزلهای با درجات بالا در تهران اتفاق افتاد و معلوم نیست چه بلایی سر مردم خواهد آورد. به گفته رئیس سازمان مدیریت بحران کشور،۱۲ هزار پلاک سنگین در تهران عمدتاً ساختمانهای بسیار بلند مرتبهای هستند که روی گسلهای تهران، به ویژه گسل مشا ساخته شدهاند. نکته جالی توجه این که قراراست کشور ما برای ساخت و ساز با دو کشور چین و ترکیه قرارداد ببندد؛ این درحالیست که وزارت مسکن و توسعه شهر و روستای چین با منع بلندمرتبه سازی، اعلام کرده مقاماتی که قانون جدید را نقض و ساخت برجهای بلند مرتبه را تائید کنند، «مادامالعمر پاسخگو خواهند بود». مقامات چین میگویند که ساختمانهای بلند کنونی باید از لحاظ پی، ساختار، برق کشی، لوله کشی آب و گاز، مصالح مورد استفاده و مقاومت کل برج در برابر زلزله و آتش بررسی شوند. البته خوب، مسئله «پاسخگویی» حلقه مفقودهای است که هرگز گریبان مسئولان ما را نمیگیرد و نخواهد گرفت!
منبع: روزنامه اینترنتی فراز