تاریخ: ۲۵ دی ۱۴۰۰ ، ساعت ۱۹:۱۷
بازدید: ۱۳۱
کد خبر: ۲۴۵۲۵۵
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت

پس از توافق، چه سهمی بخریم؟

پس از توافق، چه سهمی بخریم؟
‌می‌متالز - بازار در حالتی است که سهام شرکت‌های برجامی، کامودیتی محور، حمایتی‌ها یا همان شرکت‌های مشمول ارز ترجیحی طرفداران خودشان را دارند و هیچ گروهی بر گروه دیگر برتری عددی قابل ملاحظه‌ای ندارد.

به گزارش می‌متالز، بخش مهمی از فعالان بازار سرمایه اعتقاد دارند که توافق صورت خواهد گرفت، اما در زمان انجام و اجرای آن اتفاق نظر وجود ندارد. بسیاری بازگشت به برجام را در زمستان و برخی دیگر در نیمه نخست سال ۱۴۰۱ پیش‌بینی می‌کنند با این حال درصد بالایی از فعالان بازار سرمایه اعتقاد دارند که توافق صورت خواهد گرفت. فضای بازار کامودیتی به گونه‌ای است که انتظاری برای حرکت‌های صعودی وجود ندارد بلکه عموم تحلیلگران در انتظار یافتن یک نقطه تعادل میان‌مدت برای قیمت کومو‌ها هستند. به عبارتی رصد قیمت‌ها و اخبار اقتصاد جهانی را برای یافتن کف قیمتی کومو‌ها انجام می‌دهند. هم‌اکنون به نظر می‌رسد که سهام شرکت‌ها را به چهار دسته کلی می‌توان تقسیم کرد


دلاری، برجامی، حمایتی و رقابتی/ دلاری‌ها دچار رکود نمیشوند


طرفداران خرید از سهام شرکت‌های دلاری که عموما کامودیتی‌محور هستند، اعتقاد دارند که محصولات این گروه صنایع دچار رکود نمی‌شود و امکان صادرات مهیا است ضمن اینکه در فضای ثبات نرخ ارز که رکود ایجاد می‌شود، این صنایع با کمترین رشد هزینه مواجه می‌شوند، چون هزینه‌های تورمی بخش اندکی از بهای تمام شده این شرکت‌ها را تشکیل می‌دهد. در طرف دیگر قیمت کومو‌ها به طور کلی امکان کاهش بااهمیتی ندارد و باتوجه به نرخ تورم فعلی و عبور از کرونا، بسیاری از کامودیتی‌ها در قیمت‌های فعلی حمایت می‌شوند؛ لذا بخشی از سرمایه‌گذاران با این رویکرد اعتقاد دارند که حتی با توافق برجام، اما نرخ دلار نیما بالاتر از ۲۴هزار تومان باقی می‌ماند و باتوجه به در پیش بودن مجمع تقسیم سود، شرکت‌های دلاری همچنان مناسب سرمایه‌گذاری هستند، هرچند که ممکن است ماه‌ها در محدوده فعلی مانده و بازدهی ندهند.


برجامی‌ها بدترین بازدهی در ۵سال اخیر


طرفداران خرید از صنایع برجامی اعتقاد دارند که بازار در پنج سال اخیر به سبب افزایش نرخ دلار و قیمت کامودیتی‌ها منابع خود را به سمت صنایع ذینفع سوق داده و لذا این صنایع ازاین پس با خروج پول مواجه خواهند بود، ضمن اینکه محرک لازم برای رشد را ندارند، اما برجامی‌ها در پنج سال اخیر، بدترین بازدهی را در میان صنایع داشته‌اند؛ به شکلی که سنگ‌آهنی‌ها با اهرم قیمت جهانی و دلار، ۱۰برابر لیزینگی‌ها بازده داده‌اند. ازاین زاویه اعتقاد دارند که گروه مالی به طور کلی و صنایعی از که تحریم آسیب دیده، با خبر گشایش‌های سیاسی محرک‌های لازم جهت ورود پول را خواهد داشت طبعا این افراد متمایل به خودرویی، بانک، لیزینگ، بیمه، خدمات کشتیرانی و بندری و نظایر آن هستند. البته میل به خودرویی‌ها نسبت به بانکی‌ها بیشتر است، چون در زمان توافق برجام، گروه خودرویی بازده داده، اما بانکی‌ها کم بازده بودند. این مساله به خبر تجدید ارزیابی در گروه خودرو و ذخیره‌گیری در بانک‌ها با حضور سیف مرتبط است و لزوما نمی‌توان گفت در صورت احیای برجام، باز هم خودرویی‌ها بازده بهتری از بانک‌ها می‌دهند.


افزایش درآمد با حذف ارز ترجیحی


گروه سوم، سرمایه‌گذاران با رویکرد حذف ارز ترجیحی هستند. آن‌ها اعتقاد دارند که صنعت غذایی، دارویی، زراعی و دامپروری تحت تاثیر حذف دلار ۴۲۰۰تومانی با رشد درآمد همراه می‌شود و در سطح درآمد بالاتر، سود رشد خواهد کرد ضمن اینکه سطح p.e ttm این صنایع هم‌اکنون به زیر p.e نسبی رسیده و ازین حیث، افراد ریسک‌گریز هم حاضر به سرمایه‌گذاری شده‌اند. نگرانی برخی فعالان بازار در این صنایع، عدم افزایش نرخ فروش به تناسب افزایش هزینه است. حذف ارز ترجیحی ابتدا در صنایع غذایی و دامپروری اجرا و پس ازآن در صنعت دارو و گندم لحاظ میشود. دولت برای سه ماه جهت جبران افزایش نرخ، یارانه نقدی می‌دهد و پس ازآن سیستم به روز شده و مدرن "کوپن" را اجرایی می‌کند. کالا برگ الکترونیک، ایده‌ای است که دولت در حال تهیه زیرساخت آن است، بنابراین پس از سه ماه و یا از اواسط سال ۱۴۰۱، پرداخت نقدی جای خود را به یارانه کالایی می‌دهد. این مساله باعث می‌شود تا بگوییم که شرکت‌هایی که محصول خود را مستقیما به مردم می‌فروشند با ریسک بیشتری نسبت به شرکت‌های بالادست صنعت مواجه خواهند بود. به عبارت دیگر اگر قرار باشد دولت پرداخت کننده بخشی از قیمت کالا به شرکت‌های پایین دست زنجیره شود ممکن است که در پرداخت بدهی خود مشکلاتی برای صنایع ایجاد کند و صنایع بالادست هم ممکن است با افزایش دوره وصول مطالبات ناشی از کمبود نقدینگی صنایع پایین دست مواجه شوند البته این مشکلات پس از یک سال نمایان می‌شود.



شرکت‌هایی بدون قیمت‌گذاری دولتی


گروه چهارم، سرمایه‌گذارانی هستند که اعتقاد دارند که اگر توافق صورت نگیرد و نرخ ارز رشد کند، شرکت‌هایی که محصول خود را بدون قیمت‌گذاری دولتی عرضه می‌کنند، با افزایش قیمت محصول همراه می‌شوند و به همان میزان نفع می‌برند و از طرف دیگر اگر توافق حاصل شده و نرخ ارز کاهش یابد، این صنایع کمتر دچار کاهش نرخ می‌شوند و قیمت محصولات آن‌ها نیز با قیمت کامودیتی‌ها همبستگی بالایی ندارد همچنین ریزش سنگین قیمت‌ها در ماه‌های اخیر باعث شده که قیمت سهام به سال ۹۸ بازگردد ضمن اینکه P.e fw این نماد‌ها کمتر از p.e نسبی آن‌ها است، ازاین زاویه به جای درگیر شدن در خبر‌های مثبت و منفی سیاسی و جهانی، یا دنبال کردن اخبار حذف ارز ترجیحی، به دنبال نماد‌های P.e محوری هستند که ارتباط مستقیمی با برجام، ارز ترجیحی، قیمت جهانی و نرخ ارز بازار آزاد نداشته باشد ضمن اینکه DPS مطلوبی هم در فصل مجامع بدهد.


و، اما پرتفوی پیشنهادی ما...


طبعا باید گفت گروه چهارم، منتظر هیچ خبری نیست! آن‌ها کار خودشان را خواهند کرد. این مساله باعث می‌شود که نماد‌های گروه چهارم درگیر خبر‌های مثبت و منفی و طبعا نوسانات با اهمیت نشود. سه گروه دیگر باید خبر‌ها را دنبال کرده و طبق آن واکنش نشان دهند. با این وجود ما گروه پنجمی هستیم که اعتقاد داریم باید با هر چهار گروه بالا همراه بود، اما تخصیص منابع به واحد‌های سرمایه گذاری را به شکل مطلوب انجام داد.

پرتفوی پیشنهادی ما شامل بهترین p.e از گروه دلاری، بهترین شرکت‌های p.e محور از میان برجامی‌ها، صنعت بالادست مشمول ارز ترجیحی و نهایتا سهامی که ریزش سنگینی کرده، بازده آن نسبت به سال ۹۸ نزدیک به صفر است، اما p.e مطلوب دارد، خواهد بود.

منبع: نبض بورس

مطالب مرتبط
عناوین برگزیده