به گزارش میمتالز، راهاندازی گواهی سپرده سیمان در بورس کالا که از آبان ماه امسال و با فاصلهای اندک از زمان عرضه سیمان در بورس آغاز شده است، اتفاقی که باعث شد بر خلاف بسیاری از صنایع پایه دیگر که در این بازار حضور دارند و جای خالی معاملهگران خرد در آنها احساس میشود، این خلأ در همان ابتدای راه برطرف شود و به این ترتیب پای بسیاری از معاملهگران که نیازهای بین ۱۰ تا ۱۰۰ تن دارند و فروشندگان مصالح ساختمانی و سازندگان واحدهای مسکونی در مقیاس کوچک برای تهیه سیمان مورد نیاز به تالارهای بورس باز شود.
در حالی که در خلال سالهای گذشته، مصرف کنندگان خرد در صنایع فولادی و پتروشیمی حتی، نسبت به عدم امکان خریدهای خرد از این بازار اعتراض داشتند که البته تصمیماتی نیز برای آنها اتخاذ شده است، با این حال سرعت عمل بورس کالا در راه اندازی به موقع گواهی سپرده سیمان، حکایت از دوراندیشی آن و جلوگیری از تکرار چالشهای گذشته دارد.
به این ترتیب افراد با خرید آنلاین گواهی سپرده سیمان، پس از دو هفته با ارائه آدرس به کارگزاری آماده دریافت سیمان خریداری شده از ۳۲ انبار موجود در این بازار میباشند و از آنجا که این ابزار فاقد بازار ثانویه است، بنابراین اولا بازار کاملا کالایی بوده و از سوی دیگر خریداران در این بخش خریداران واقعی هستند.
یکی از آثار مثبت این سبک معاملاتی آن است که خریداران خرد برای تامین نیازهای خود لازم نیست شرایط خاصی را پشت سر بگذارند و این بر خلاف وضعیتی است که بر برخی رینگهای بورس کالا مانند محصولات پلیمری حاکم است، به این معنا که هر کس بر اساس الگوی تعریف شده در قراردادهای گواهی سپرده، با مراجعه به کارگزاری مربوطه خواهد توانست نیاز خود را ثبت و نسبت به تامین آن اقدام کند در حالی که در حوزه محصولات پلیمری، تنها افرادی قادر به خرید محصولات خود هستند که در سامانه بهین یاب مورد پذیرش قرار گرفته باشند و با توجه به اختلالهای حاکم بر این سامانه، اتفاقا بسیاری از مصرف کنندگان واقعی از دور خارج و جای آنها را واسطهها گرفته اند که همه این موضوعات حکایت از اختلال در دسترسی مصرف کنندگان به این کالاها دارد.
نکته دیگر اینکه انتشار گواهی سپرده کالایی سیمان یک قدم بسیار موثر برای جلوگیری از بازار سیاه این محصول در دورههای مختلف است، این موضوع با توجه به اینکه در حوزههای مختلف و در دورههای متفاوت شاهد آن بوده ایم حائز اهمیت است. نکتهای که نباید فراموش کنیم آن است که سیمان در شرایطی وارد بورس کالا شد که تقاضا برای آن به دلیل رکود در بخشهای ساختمانی و پروژههای دولتی پایین بوده است و این مساله به طور قطع مانع از اختلال در بازار میشود، با این حال با این فرض که تقاضا در دورههای مختلف با افزایش روبرو شود، باید انتظار بروز هر چالش جدی را در بازار داشت، این در صورتی است که اگر بخشی از تقاضا از نیل به محصول دور بماند و یا عرضه به صورت سهمیه بندی و یا با تبعیض در دسترسی به بازار روبرو باشد، در نتیجه این خلل به ایجاد بازار سیاه منتهی خواهد شد که نتیجه آن از هم پاشیدگی سیاست گذاریهای مختلف و افزایش هزینههای ناشی از سیاستهای نادرست در بدنه جامعه خواهد بود.
به عنوان مثال باوجود تلاشهایی که برای جلوگیری از عرضه خارج از بورس واحدهای پتروشیمی و فولادی توسط دولت گذشته صورت گرفت، اما در دورههایی که شرایط اقتصادی دچار تلاطم میشد، بازار سیاه برای محصولات مختلف در این گروهها قدرت گرفته و در نتیجه تامین نیازهای اساسی برای طبقه خرد جامعه مقدور نبود؛ مگر به قیمت بالاتر محصول. این نقیصه در حوزه سیمان به دو دلیل برطرف شده است و به همین دلایل انتظار میرود در صورت بروز هر نوع چالش، ایجاد بازار سیاه یک تصور غیرممکن باشد؛ نخست عرضه کامل سیمان در تالار بورس کالا و دوم وجود گواهی سپرده کالایی این محصول در تناژ پایین که دست خریداران خرد و کلان را در بازار باز میگذارد.
به علاوه بخشی از هزینه سیمان که مربوط به واسطههای این بازار است حذف خواهد شد و محصول بدون واسطه در اختیار مصرف کننده خرد قرار میگیرد. در این بین نکتهای که ضروری است دارا بودن کدهای سهامداری است و البته در حال حاضر بخش زیادی از مردم کشور دارای کد سهامداری هستند، بنابراین بخش زیادی از جامعه دسترسی مطلوبی به سیمان به صورت مستقیم دارند و از این نظر هم چالش جدی وجود ندارد. با این حال با توجه به اینکه در بازار فیزیکی دارا بودن کد سهامداری بورس کالا ضروری بود، برای رفاه حال خریداران خرد که ممکن است تنها یک بار و یا با تناژ پایین خرید کنند، نیازی به کد سهامداری مذکور نیست و دارا بودن همان کد سهامداری بورس کفایت میکند که نشان میدهد روش جدید تا چه میزان به رفاه حال خریداران منتهی میشود.
البته نکته اساسی که در این ارتباط وجود دارد و در بالا نیز اشاره کوتاهی به آن کردیم به مساله توازن در بازار در دورههای رونق و رکود بر میگردد. سوالی که کارشناسان در این ارتباط مطرح میکنند آن است که در دوره رکود، اتخاذ این روش به دلیل پایین بودن میزان تقاضا برای سیمان میتواند هم قابل کنترل باشد و هم بسیار مفید و آسان، اما آیا در دورههای رونق نیز شرایط به همین منوال خواهد بود؟ آیا رشد مصرف سیمان در دوره رونق و یا در فصول ساخت و ساز و یا با رونق گرفتن تولید مسکن ملی و روانه شدن تقاضای بزرگ به سمت بورس کالا در این دورهها توان بازار را بر هم نخواهد زد؟ آیا سامانههای موجود زیرساختهای لازم برای پاسخگویی به تقاضاهای بالای خرد در بازار را دارند؟ در دورههایی که به هر دلیل از جمله رشد قیمت ارز و یا در صورت رفع تحریمها، صادرات تقویت شده و قیمت در داخل میل به رشد پیدا میکند، تامین نیاز داخلی بر چه مبنایی صورت خواهد گرفت و آیا احتمال تغییر و سهمیه بندی در خریدهای خرد و اتخاذ روشهای دیگر مانند گذشته وجود خواهد داشت؟
فراموش نکنیم که یکی از مشکلات اساسی که در خلال سالهای گذشته عرضه محصولات مختلف فولادی و پتروشیمیایی را در قالب گواهی سپرده ناممکن ساخته بود، موضوع تقاضای بالا برای این محصولات در برابر عرضههای محدود آن بود و این موضوع تابلوی مهمی در برابر سیاست گذاران است که بدانند در شرایط عدم تعادل، برخی ابزارها ممکن است کارکرد خود را از دست بدهند و فراموش نکنیم در همین بورس کالا ابزارهایی بودند که زمانی نقش عمدهای در مقابل بازار فیزیکی همان محصولات ایفا میکردند و امروز تنها ظاهری از آنها باقی مانده است که از آن جمله میتوان به بازار آتی سکه اشاره کرد.
منبع: صدای بورس