به گزارش میمتالز، اما جهان اعداد و ارقام واقعی، ما را وامیدارد بپرسیم چگونه امکان دارد اقتصادی که به استناد آمارهای رسمی، در یک دهه گذشته رشدی نزدیک صفر داشته، بتواند بالاتر از اقتصادهای ترکیه و عربستان قرار گیرد؟ چطور ممکن است دو کشوری که تا سال ۲۰۱۹ هر دو اقتصادی بزرگتر از ایران داشته و در فاصله سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۱ به ترتیب میانگین رشد سالانه ۵.۵ و ۲.۵ درصد داشتهاند، در رتبههای پائینتر از کشورمان قرار گیرند؟
تولید ناخالص داخلی، به معنی مجموع ارزش کل کالاها و خدماتی است که در یک دوره زمانی مشخص (معمولا یک سال) در یک اقتصاد تولید میشوند. تولید ناخالص داخلی یا «تقاضای کل» عبارت است از مجموع: مصرف، سرمایهگذاری، خالص صادرات و واردات و خالص هزینهکرد دولت (با درنظرگرفتن مالیات).
تا زمانیکه بحث بر سر متغیرهای کلان اقتصادی یعنی پول ملی کشورها (در مورد ایران، ریال) باشد با مشکل کمتری مواجهیم. مشکل از جایی آغاز میشود که نهادهای بینالمللی برای ارائه تصویری از اقتصاد کشورهای جهان و مقایسه آنها با یکدیگر مجبورمیشوند آمار و اطلاعات ملی اقتصاد کشورها را با ارزی واحد (معمولا دلار آمریکا) بیان کرده و آنها را همگن کنند. این مسئله برای اکثر کشورهای جهان که نرخ برابری پول ملی آنها با ارزهای جهانی «تک نرخی» و «مشخص» بوده و آن نرخ در «بازار ارز» تعیین میشود، مشکلی پیش نمیآورد، هرچند نتیجه محاسبه بازهم خیلی دقیق نباشد.
این ضرب و تقسیم ساده برای ایران، پیچیدگیهایی دارد. زیرا در اقتصاد ایران با یک نرخ برابری ریال با ارزهای جهانی مواجه نیستیم. در حال حاضر در اقتصاد ما، نرخ رسمی گزارشگری بودجه و ارز ترجیحی برای واردات کالاهای اساسی بر حسب هر دلار ۴۲۰۰ تومان است، اما در واقع دلار به قیمتهای مختلف برای مصرفکنندگان مختلف عرضه میشود که عبارتند از:ارز نیمایی، ارز سامانه سنا، نرخ بازار متشکل ارزی، نرخ ارز در صرافی ملی و نرخ بازار آزاد ارز. این منابع هر کدام نرخهای مختلفی را برای دلار و دیگر ارزهای مهم جهانی اعلام میکنند و درنظرگرفتن هر کدام از این نرخهای مختلف برای بیان دلاری یا یورویی ارزش تولید ناخالص داخلی ایران خروجی بسیار متفاوتی خواهد داشت. در سالهای اخیر که نرخهای رسمی و بازار آزاد ارز تفاوت معنادار و شدیدی داشتهاند، محاسبه دلاری ارزش تولید ناخالص داخلی ایران با هرکدام از این نرخها اعدادی دور از هم بودهاند.
براساس گزارش بانک مرکزی ایران ارزش جاری تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۱۳۹۹ بالغ بر ۳٫۴۳۳٫۹۸۴ میلیارد تومان (۳٫۴۳۳ هزار میلیارد تومان) بوده است، این رقم بر حسب هر دلار ۴۲۰۰ تومان حدود ۸۱۸ میلیارد دلار (۸۱۷٫۵۱۶٫۱۹۰٫۴۷۶ دلار) میشود که با درنظر گرفتن اختلاف تقویمی و دیگر عوامل موثر در خطاهای محاسباتی، عدد فوق نزدیک به همان رقمی است که صندوق بینالمللی پول برای ارزش دلاری تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۲۰ میلادی اعلام کرده است.
صندوق بینالمللی پول در محاسبات خود نرخ رسمی را مبنای محاسبه قرار میدهد، برای همین ارزش دلاری قیمت جاری تولید ناخالص داخلی ایران با قیمت «ارز ترجیحی۴۲۰۰ تومانی» محاسبه کرده است. بانکجهانی چند ماه پیش با تعدیل نرخ برابری ارز، برآورد خود را از ارزش تولید ناخالص داخلی ایران تا یک سوم کاهش داد.
اگر رقم اعلام شده از سوی صندوق بینالمللی پول برای ارزش جاری تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۲۱ میلادی (که ۱.۰۸هزار میلیارد دلار برآورد شده) به جای محاسبه با نرخ برابری ۴۲۰۰ تومانی با میانگین نرخ بازار آزاد یعنی ۲۵ هزار و ۹۸۰ تومان دوباره ارزیابی شود، ارزش جاری تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۲۱ میلادی به ۱۷۴.۶ میلیارد دلار تغییر میکند. چیزی حدود یک ششم برآورد فعلی. اما محاسبه ارزش جاری GDP -ارزش تولید ناخالص داخلی- ایران با قیمت دلار آزاد نیز «تصویری واقعی» از ابعاد اقتصاد ایران ارائه نمیدهد.
با توجه به مشخص نبودن سهم انواع نرخهای دلار در تولید ناخالص داخلی ایران، نمیتوان با قطعیت گفت چه نرخی از برابری، برآورد دقیقتری از ارزش جاری اقتصاد ایران به دلار آمریکا را به دست میدهد و همین مسئله مشخص کردن رتبه ایران را در ارزش تولید ناخالص داخلی، سخت میکند.
منبع: روزنامه اینترنتی فراز