به گزارش میمتالز، صنعت روی در ایران تا حدود ۲۵ سال پیش وجود نداشت و متقاضیان این کالا برای تامین نیاز داخل مجبور به واردات بودند. در آن زمان نیاز ایران به روی ۱۰هزار تن بود و تمامی این نیازمندی، از کشورهای خارجی تامین میشد، چراکه فعالیت در این زمینه نیازمند فناوریهایی بود که در اختیار کشور نبود، اما امروز به همت فعالان اقتصادی در این بخش مزیتهای تولید روی کسب شده و ایران از یک واردکننده صرف، به یک صادرکننده باکیفیت تبدیل شده است. از سال۷۳ صنعت روی در ایران شروع به کار کرده است؛ البته مطالعات آن از سالهای پیش صورت گرفته بود.
همان طور که اشاره شد، در آن سالها مصرف روی به ۱۰ هزار تن میرسید، اما امروز به دلیل سهل الوصول شدن شمش روی برای صنایع پایین دستی، این مصرف-اگر خطوط تولید در صنایع پایین دستی با ۱۰۰ درصد ظرفیت کار کنند- به ۱۰۰ هزار تن رسیده است. صنعت روی در حال حاضر ۴۷۵ هزار تن ظرفیت نصب شده دارد و حول و حوش ۱۵ تا ۱۶ هزار خانوار از این صنعت ارتزاق میکنند. فعالان این صنعت توانسته اند هم نیاز داخلی را تامین کنند که موجب رفع وابستگی شده است و هم نیاز مصرف کنندگان خارجی را پاسخ دهند. نرخ گذاری شمش روی توسط انجمن صنایع و معادن سرب و روی ایران همواه موجب شده است تا نظر مصرف کنندگان پایین دستی در داخل کشور تامین و واردات این کالا برای متقاضیان صرفه اقتصادی نداشته باشد. این موضوع نه با محدودیتهای واردات و نه ممنوعیت واردات محقق شده است، بلکه فعالان اقتصادی در این بخش با محوریت انجمن به لحاظ قیمتی بازار را به سمتی هدایت کرده اند که هیچگونه ارزی بابت خرید شمش روی از کشور خارج نشود. برخی اوقات حتی به منظور نگه داشتن این بازار مجبور به فروش شمش روی، زیر قیمت تمام شده، شده اند، در واقع تولیدکنندگان ضرر و زیان را تحمل کرده اند که واردات شمش روی از بازارهای جهانی توجیه پذیر نباشد.
به لحاظ کیفی نیز اوایل راه اندازی این صنعت تولیدات با حدود ۹۳/ ۹۹درصد خالصی وارد بازار میشد، اما در حال حاضر خلوص شمش تولیدی به صورت پایدار به ۹۹/ ۹۹درصد در برخی واحدها هم میرسد. این خلوص در کیفیت هم نظر مصرف کنندگان داخلی و هم نظر مصرف کنندگان خارجی را تامین کرده و تامین میکند.
میزان صادرات شمش روی بر اساس محاسباتی که انجام شده تا پایان امسال به ۱۶۰ تا ۱۸۰ هزار تن خواهد رسید. تولید شمش روی تا پایان سال ۲۴۰هزار تن خواهد بود. حدود ۳۰ تا ۴۰ هزار تن نیاز داخل است و حدود ۱۰ الی ۱۵ هزار تن هم مصرف شرکتهای تولیدی روی است و مابقی نیز صادر میشود.
در حال حاضر، تولیدکنندگان با صددرصد نیرو کار میکنند؛ اما به دلیل کمبود مواداولیه زیر ۴۰ درصد ظرفیت فعالیت دارند. معدن انگوران به عنوان بزرگترین تامین کننده مواداولیه تولید شمش روی، نهایتا تا ۱۵ درصد ظرفیت واحدها را میتواند پر کند، اما ۸۵ درصد ظرفیت خالی میماند. برای پر کردن این ظرفیت، تجار و تولیدکنندگان حتی در شرایط تحریمی نیز از هر کجا توانسته اند، مواداولیه موردنیاز را وارد کرده اند، از این رو هم به پایداری اشتغال، حفظ سرمایه، ادامه صادرات و ارزآوری و حفظ سهم بازار در دنیا نائل شده اند. در این میان، قوانین برای واردات مواداولیه شمش روی خوب است؛ اما در اجرا مشکلات زیادی وجود دارد. به طور قانونی واردات مواداولیه این کالا به صورت ورودموقت است و نباید مشمول تعهد ارزی شود، اما از سال۹۷ تاکنون مشکلات تعهد ارزی گریبان تولیدکنندگان و صادرکنندگان این صنعت را گرفته است و حل نمیشود.
در عین حال، مشکلات دیگری نیز گریبان گیر صنعت روی است. نگاه نامهربانانه وزارتخانه به این صنعت و نگاه از بالا به پایین افراد غیرمتخصص در راس امور موجب شده است تا تصمیماتی اتخاذ شود که بر اساس آن انگیزه تولیدکننده از بین برود و رانتهای میلیاردی را نصیب افرادی خاص کند، از این رو فعالان صنعت روی دچار ناامیدی هستند و حتی پشیمان هستند که چرا وارد این صنعت شده اند. در سالی که به عنوان «تولید، پشتیبانیها و مانع زدایی ها» نام گذاری شده، متاسفانه برخی مسوولان به «مانع تراشی» در تولید و صادرات روی آورده اند (که به نظر اینجانب پیگیری این موضوع و اجرایی شدن فرمان مقام معظم رهبری از وظایف نهادهای نظارتی است)؛ اما کسی مواخذه نشده است. همگی معتقدیم که در حال حاضر درگیر جنگ اقتصادی هستیم، اما در این جنگ مهمات را از ما گرفته اند و ما را خلع سلاح میکنند و چوب لای چرخ تولید و صادرات میگذارند.
وقتی میتوان صادرات انجام داد به چه دلیل مانع آن میشوند؟ وقتی مواداولیه در کشور وجود ندارد و تولید و سرمایه و اشتغال در این خصوص با مشکلات جدی روبه رو است، چرا واردات مواداولیه را سختتر میکنند؟ دولت با هزار مساله غیرکارشناسی و تصمیمات ناکارآمد مانع از فعالیت واحدهای تولیدی شده است و فعالان اقتصادی در این اوضاع نابسامان، دستشان به جایی بند نیست. نامه نگاری برای جلسات مشترک با وزارتخانه و انتقادات و پیشنهادات ما راه به جایی نمیبرد. مدیران پایین دستی نیز یا اختیار ندارند یا جرات و اجازه اظهارنظر و حل مشکل را ندارند. با چنین رفتارهایی، فعالان اقتصادی چطور میتوانند به کار خود ادامه دهند؟ اگر تولید با دخالتهای نابجا تضعیف شود، آیندهای برای نسل جدید نمیتوان متصور بود. یکی از دردسرهای صنعت روی، حضور در بورس کالاست. بورس کالا در چند کشور وجود دارد؛ اما هیچ یک مانند ایران دچار قیمت گذاری دستوری نیست. کالایی که ۷۵ درصد مازاد بر مصرف داخل است را در بورس عرضه میکنند و بدون تقاضا و به صورت غیررقابتی، عرضه ناکارآمد را به نمایش میگذارند.
از سویی اجازه صادرات آن را هم نمیدهند مگر به استناد عرضه در بورس فرمایشی با قیمت دستوری. در هیچجای جهان چنین رفتاری را از سوی سیاستگذار شاهد نخواهید بود. قیمتها در بورس کالا دستوری است؛ این رویه در ۸۰ درصد اوقات رانت ایجاد میکند. به دلیل اینکه زیرساخت فراهم نیست، برخی اوقات خریدار وجود ندارد و برخی اوقات فروشنده عرضه نمیکند. صنعت روی یک صنعت میانی است که به غلط به بورس کالا رفته است. توجیه سیاستگذار نیز این است که قصد دارد تامین کننده داخلی را کنترل کند، اما آیا قیمت مصرف کننده را نیز رصد میکنند که با کالایی که زیر قیمت از تامین کنندگان مواداولیه داخلی، تهیه میکنند، چقدر به بازار عرضه میکنند؟ به راستی چه فرقی وجود دارد بین کسی که انگیزهکشی میکند با دشمنی که نمیگذارد یک کارخانه دیگر در کشور درست شود؟ نتیجه عمل هر دو، یکی است. ما فعالان صنعت روی با فرآیند تصمیم گیری در دولت مشکل داریم، با نگاه از بالا به پایین و قیممابانه دولت مشکل داریم، با عدم دلسوزی و نگاه بی تفاوت کارشناسان و دولت به بخش خصوصی مشکل داریم و اگر این نگاهها عوض نشود، همان طور که از قدیم گفته اند: «این ره که تو میروی به ترکستان است» و اقتصاد تولیدمحور و صادرات محور ما راه به جایی نخواهد برد.
منبع: دنیای اقتصاد