به گزارش میمتالز، کشور ایران به دلیل برخورداری از منابع سرشار گاز و نفت از ظرفیت گستردهای برای تولید محصولات پتروشیمی برخوردار است و در این راستا، دهها مجتمع پتروشیمی در کشور ساخته شده که علاوه بر تامین نیاز داخل، بخشی از تولیدات آنها صادر میشود و بخش قابل توجهی از منابع ارزی کشور را تامین میکنند.
با این حال، شماری از واحدهای پتروشیمی در برخی استانها وجود دارند که سالهاست به صورت نیمهکاره رها شده اند؛ اغلب این پروژهها شامل یک زمین چند هکتاری حصارکشی و دیوارکشی شده است که زمین آنها تسطیح شده و در گوشهای از زمین، یک ساختمان کوچک برای بخش نگهبانی یا اداری قرار دارد.
این پتروشیمیهای نیمه کاره که به آنها «پتروشیمیهای کاغذی» نیز گفته میشود، تنها روی نقشه و کاغذ وجود دارند و گاه حدود ۱۵ سال است که به صورت بلاتکلیف رها شدهاند. نکته قابل توجه این است که سرمایه گذاران این طرح ها، نه اقدام به تعیین تکلیف پروژهها میکنند و نه راضی میشوند که از زمینهای چند هکتاری که چندین میلیارد تومان ارزش پیدا کرده اند، دل کنده و آن را به اراضی ملی و بیتالمال بازگردانند.
این پتروشیمیهای نیمه کاره که به آنها «پتروشیمیهای کاغذی» نیز گفته میشود، تنها در روی نقشه و کاغذ وجود دارند و گاه حدود ۱۵ سال است که به صورت بلاتکلیف رها شدهاند.
ماجرای کلنگ زنی پتروشیمی پرحاشیه امیرآباد در میانکاله و حواشی گستردهای که پس از آن روی داد، بهانهای شد به سراغ پتروشیمیهای کاغذی و بلاتکلیف در استانهای مختلف برویم.
پتروشیمیهایی که با وعده اشتغال هزاران نفر از جوانان استان، رفع بیکاری و رونق اقتصادی کلنگ زنی شدند، اما در عمل به دلیل نبود منابع آبی، مشکلات زیست محیطی، نداشتن صرفه و فقدان توجیه اقتصادی به صورت بلاتکلیف رها شده اند و سرمایه گذارانشان به بهانههای مختلف، فقط زمینهای با ارزش این پروژهها را حفظ کرده اند.
بیش از ۱۰ مجتمع پتروشیمی در سالهای اخیر کلنگ زنی شده اند، اما به دلیل ملاحظات مختلف، همچنان بلاتکلیف و نیمه کاره ماندهاند که در ادامه نگاهی به وضعیت شماری از این طرحها میاندازیم:
پتروشیمی گلستان، پلی اتیلن دهدشت، پتروشیمی بروجن، پتروشیمی زنجان، پتروشیمی فیروز آباد، ممسنی، داراب، جهرم و استهبان از جمله این طرحهای بلاتکلیف هستند که از این پس باید پتروشیمی امیرآباد در میانکاله مازندران را نیز به جمع آنها اضافه کرد.
پتروشیمی دهدشت (پلی اتیلن دهدشت) در سال ۱۳۸۸ کلنگ زنی شد، اما پس از گذشت حدود ۱۲ سال در حال حاضر میزان پیشرفت آن به حدود ۱۷.۹ درصد رسیده است.
پتروشیمی دنا که در شهرستان دهدشت و دشت کلاچو واقع شده، پس از گذشت ۱۱ سال حدود ۶۸ درصد پیشرفت کرده است.
طرح اوره آمونیاک زنجان نیز که در سال ۱۳۸۶ کلنگ زنی شده، همچنان در مرحله ساخت قرار دارد. با وجود اینکه ۱۴ سال از آغاز ساخت این مجتمع میگذرد، زمان راه اندازی آن، همچنان نامشخص است.
طرح ابن سینا اندیمشک که با لیسانس شرکت ELIT چین برای تولید محصول EO در حال اجراست، پس از دو سال به پیشرفت فیزیکی ۲ درصدی رسیده است.
پتروشیمی بروجن نیز از طرحهایی است که به علت کمبود منابع آبی، بلاتکلیف مانده است. شهرستان بروجن که خود گرفتار کم آبی است، توان تامین آب مورد نیاز پتروشیمی بروجن را ندارد. با وجود اینکه در سالهای گذشته، طرحهای مختلفی برای تامین آب این مجتمع از جمله احداث تونل انتقال آب، ارایه شده، اما هیچ کدام جنبه عملیاتی نیافته است.
تاخیر چندین ساله در ساخت این پتروشیمی در حالی است که چند ده هکتار از مراتع چرای دام برای ساخت این مجتمع، حصارکشی شده و تکلیف این زمین نیز مشخص نیست.
در حال حاضر، مهمترین و پرحاشیهترین پتروشیمی نیمه کاره کشور، طرح پتروشیمی گلستان در استان گلستان است که ۱۶ سال از عمر کلنگ زنی آن میگذرد. پتروشیمی گلستان به عنوان یکی از طرحهای بلاتکلیف محسوب میشود که به دلیل کم توجهی به صرفه و توجیه اقتصادی، کلنگ زنی شده و حدود ۱۰۰ هزار سهامدار ناراضی را سرگردان کرده است.
۹۵ هزار سهامدار، چشمانتظار افتتاح و بهره برداری از پروژه پتروشیمی گلستان هستند که حدود ۱۶ سال قبل کلنگ آن به زمین زده شد. در ۲۴ آبانماه سال ۱۳۸۵ کلنگ پتروشیمی گلستان به زمین خورد تا مصوبه هیات وزیران در سفر نخست هیات دولت نهم به گلستان وارد مرحله اجرایی شود.
در زمان کلنگزنی پروژه پتروشیمی گلستان، وعده اشتغال گسترده مردم استان گلستان و رونق اقتصادی این استان داده شد و به تبع آن، دهها هزار زن و مرد گلستانی اقدام به شرکت در پذیره نویسی سهام این مجتمع کاغذی کردند.
مجتمع پتروشیمی گلستان قرار بود در مدت ۵ سال به بهره برداری برسد، اما اکنون و پس از گذشت ۱۶ سال، میزان پیشرفت آن به کمتر از ۲۰ درصد رسیده است.
با وجود اینکه مسوولان ارشد دولتی بر تعیین تکلیف این مجتمع و راه اندازی سریعتر آن تاکید کرده اند، اما به دلیل مشکلات و معضلاتی که گریبانگیر این مجتمع شده، راه اندازی این طرح، تاکنون به تاخیر افتاده و البته هنوز معلوم نیست که چه زمانی راهاندازی شود.
اگرچه به عواملی مانند مشکلات حقوقی و مالی به عنوان موانع ساخت این پتروشیمی اشاره میشود، اما واقعیت این است که مشکل اصلی این طرح، عدم توجه به صرفه و توجیه اقتصادی بوده است.
پتروشیمی گلستان با هدف تولید اوره و آمونیاک (کود کشاورزی) کلنگ زنی شد، این در حالی بود که مجتمعهای دیگر پتروشیمی در شمال غرب و نیمه شمالی کشور پیش از آن، اقدام به تولید این محصول (از آن به عنوان کود کشاورزی استفاده میشود) کرده بودند، بنابراین محصول تولیدی پتروشیمی گلستان، مازاد بر نیاز منطقه بود.
پتروشیمی گلستان با هدف تولید اوره و آمونیاک (کود کشاورزی) کلنگ زنی شد، این در حالی بود که مجتمعهای دیگر پتروشیمی در شمال غرب و نیمه شمالی کشور پیش از آن، اقدام به تولید این محصول (از آن به عنوان کود کشاورزی استفاده میشود) کرده بودند، بنابراین محصول تولیدی پتروشیمی گلستان، مازاد بر نیاز منطقه بود.
تنها راه حل برای محصول تولیدی این مجتمع، صادرات اوره و آمونیاک تولید شده توسط پتروشیمی گلستان به بازارهای جهانی است که برای صادرات باید به جنوب کشور و ساحل خلیج فارس حمل شود که به علت مسافت طولانی، هزینه زیادی را تحمیل کرده و سودآوری طرح را کاهش میدهد.
برای مقابله با این چالش، پیشنهاداتی مانند تولید محصولات با ارزشتر پتروشیمی توسط این مجتمع داده شده که هیچ کدام از آنها به دلایل مختلف تاکنون به سرانجام نرسیده است.
استان فارس دارای بیشترین تعداد پتروشیمیهای نیمه کاره و بلاتکلیف است. هیات وزیران در سال ۱۳۸۶ با هدف محرومیتزدایی و توسعه صنعتی مناطق محروم استان و با تعهد تامین خوراک از خط اتیلن مرکز، با راهاندازی پتروشیمی در شهرهای فیروزآباد، فسا، جهرم و داراب با مشارکت بخش خصوصی موافقت کرد که تاکنون با گذشت حدود ۱۵ سال به مرحله جدی از ساخت نرسیده اند.
البته دو پتروشیمی دیگر نیز در شهرستانهای کازرون و ممسنی کلنگزنی شده که آنها هم تاکنون سرنوشتی مشابه داشتهاند. برنامهریزیهای دولت وقت در مصوب کردن آن چهار واحد که به پتروشیمی پلی اتیلن مرکز مشهورند بر مدار وابستگیشان به یکدیگر میچرخید به این ترتیب که این چهار واحد در مجموع یک زنجیره را تشکیل میدادند که خروجی هر یک از آنها خوراک واحد دیگر را تامین کند تا در انتها به محصول نهایی ختم شود و مقرر شد راه ارتباطی این چهار واحد هم از طریق خط لوله باشد.
جزئیات آن هم اینگونه بود که اتیلن مورد نیاز را از پارس جنوبی به فیروزآباد بیاورند و پس از انجام فرآیندهایی بر روی آن با خط لوله به جهرم منتقل شود تا پلی اتیلن سنگین استحصال شود و سپس از جهرم به فسا منتقل شود تا پلی اتیلن سبک، حاصل شده و نهایتا از فسا به داراب برسد تا فرآورده نهایی به دست آید؛ بنابراین طبق این برنامهریزی، این چهار واحد بهتر است به طور همزمان به بهرهبرداری برسند تا بیشترین کارایی را داشته باشند، در غیر این صورت زنجیره پیش بینی شده دچار اخلال خواهد شد. پیش از این و در سال ۱۳۹۹ اعلام شد که قرارگاه خاتمالانبیاء به عنوان سرمایهگذار معتقد است که ساخت و اجرای چهار پتروشیمی در چهار شهرستان این استان توجیه و صرفه اقتصادی ندارد و پتروشیمیها باید در یک مکان تجمیع و احداث شود.
با وجود اظهار نظر سرمایهگذار، تاکید نمایندگان چهار شهرستانی که بنا بود این پتروشیمیها در آنجا اجرا شود بر این بود که این پروژهها باید در همان شهرستانها احداث شود چرا که این مطالبه و خواست مردم آن شهرستانهاست.
استاندار فارس ۲۸ فروردینماه جاری در تشریح آخرین وضعیت این طرحها گفت: این طرحها با حضور نمایندگان فسا، داراب، جهرم و فیروز آباد، معاون وزیر نفت و دیگر مسئولان تعیین تکلیف شدند.
محمدهادی ایمانیه افزود: بنابر توافقات، گاز اتان در عسلویه به اتیلن تبدیل شده سپس اتیلن توسط لولهها به داراب و منطقهای بین فسا و جهرم منتقل خواهد شد.
وی ادامه داد: نماینده فیروزآباد نیز موافقت کرده است که شهرک پایین دست پتروشیمی را داشته باشد؛ البته باید این توافق در هیئت دولت ارایه شود.
ایران کشوری نیمه خشک بوده و حتی تامین آب شرب برخی مناطق با مشکلات و محدودیتهایی مواجه است. با وجود معضل کم آبی، در سالهای اخیر، کلنگ احداث برخی مجتمعهای پتروشیمی در مناطق و دشتهایی که با بحران کمبود منابع آبی دست به گریبان هستند، به زمین زده شده است.
گزارش رسمی وزارت نیرو نشان میدهد که از میان ۶۰۹ دشت کشور هم اکنون ۴۰۵ دشت دارای وضعیت ممنوعه هستند که از میان آنها ۱۳۵ دشت دارای شرایط حادتری هستند که با افت ذخایر، تغییر کیفی و فرونشست زمین مواجه بوده و به عنوان دشت ممنوعه شناخته میشوند. در این مناطق، میان تخلیه و تغذیه دشت توازن برقرار نیست و میزان بهرهبرداری بیشتر از پتانسیل موجود است.
گزارش وزارت نیرو نشان میدهد که در سال ۱۳۹۸، میزان کسری مخازن آب زیرزمینی به عنوان منابع حیاتی برای حفظ تمدن ایران به بیش از ۱۳۰ میلیارد مترمکعب رسیده بود که البته وضعیت این منابع آبی در دو سال اخیر به شرایط بحرانیتری نیز رسیده است.
نتیجه کلنگ زنی مجتمعهای پتروشیمی در دشتهای ممنوعه و مناطق کم آب، وجود طرحهایی است که در مناطق مختلف کشور به صورت نیمه کاره رها شده اند. برخی از این طرحها حدود ۱۵ سال است که پیشرفتی نداشته اند و مشخص نیست که چه زمانی راه اندازی خواهند شد از جمله این طرحها میتوان به طرح پتروشیمی بروجن و برخی از طرحهای پتروشیمی استان فارس اشاره کرد.
استانهای فارس با ۹۰ دشت، کرمان با ۳۷ دشت، خراسانرضوی با ۳۳ دشت، اصفهان با ۲۶ دشت و خراسانجنوبی با ۲۵ دشت در صدر استانهای دارای بیشترین دشتهای ممنوعه و ممنوعه بحرانی قرار گرفتهاند.
در سایر کشورها تلاش میشود که مجتمعهای پتروشیمی به صورت متمرکز در کنار مراکز عرضه خوراک و در ساحل دریا ساخته شوند تا علاوه بر تسهیل در تامین خوراک، شرایط صادرات ارزان نیز فراهم شود.
همچنین بسیاری از مجتمعهای پتروشیمی، حالت میان دستی دارند که خوراک سایر واحدهای پتروشیمی را تامین میکنند، بنابراین تمرکز پتروشیمیها باعث میشود که هم سریعتر و هم ارزانتر خوراک را به سایر مجتمعها تحویل دهند و بدین ترتیب هزینه تولید کاهش یابد.
بر اساس تجارب جهانی، مناطق پتروشیمی ماهشهر و عسلویه در کشور ایجاد شد که کارنامه موفقی دارند؛ در این مناطق، دهها واحد پتروشیمی فعال هستند که به صورت زنجیره، فعالیت میکنند.
اما در این میان برخی مجتمعها به طور سلیقهای و با اعمال نفوذ مقامات محلی، کلنگ زنی میشوند که معمولا به نتیجه نمیرسند و یا اینکه در صورت راه اندازی، زیانده خواهند بود که از جمله آنها میتوان به پتروشیمی گلستان اشاره کرد که قرار بوده اوره و آمونیاک (کود) تولید کند؛ بر اساس طرح اولیه، از یک سو باید خوراک گاز با خط لوله از جنوب کشور به این پتروشیمی منتقل شود، سپس از سوی دیگر به دلیل اشباع بازار داخلی، محصول تولیدی این پتروشیمی در صورت راه اندازی باید توسط ناوگان جادهای برای صادرات به پایانههای صادراتی جنوب کشور حمل شود که این موضوع، پتروشیمی گلستان را به یک واحد زیانده یا فاقد توجیه اقتصادی تبدیل خواهد کرد.
بنابراین، این پروژه ها، حتی در صورت افتتاح، جنبه سربار داشته و زیانده خواهند بود و صرفا به دلیل ملاحظات سیاسی یا اجتماعی و با صرف هزینه زیاد، در مدار فعالیت نگاه داشته میشوند.
این پروژه ها، حتی در صورت افتتاح، جنبه سربار داشته و زیانده خواهند بود و صرفا به دلیل ملاحظات سیاسی یا اجتماعی و با صرف هزینه زیاد، در مدار فعالیت نگاه داشته میشوند.
این در حالی است که میتوان خوراک گاز را به راحتی و با هزینه کم به مجتمعهای پارس جنوبی در عسلویه تحویل داد و محصول تولیدی را از پایانه صادراتی به بازارهای جهانی صادر کرد که هزینه پایینی دارد.
اما در مجتمعهای پتروشیمی که بدون توجیه اقتصادی و به طور سلیقهای راه اندازی شده است، باید خوراک گاز با بیش از یک هزار کیلومتر خط لوله تحویل داده شود، سپس محصولی که تولید میشود باید توسط صدها و هزاران کامیون و تریلر، بیش از یک هزار کیلومتر به مبادی صادراتی در جنوب حمل شود که هزینه زیادی را تحمیل کرده و سودآوری پروژهها را کاهش میدهد.
تصاحب زمینهای با ارزش به بهانه ساخت پتروشیمی
وضعیت مالکیت زمین پتروشیمیهای نیمهکاره نیز همواره مورد توجه کارشناسان بوده است. برخی معتقد هستند که هدف از کلنگزنی این پتروشیمیها، ساخت واحد تولیدی نیست، بلکه دغدغه اصلی، تصاحب زمین آنهاست.
زمینهایی که برای اجرای پروژههای بزرگی مانند پتروشیمی اختصاص مییابند، معمولا جزو اراضی ملی و دارای ملاحظات زیست محیطی هستند که دستیابی به آنها در حالت عادی، غیر ممکن است، اما پس از صدور مجوز ساخت، چند هکتار و گاه چند صد هکتار زمین ارزشمند برای اجرای پروژه اختصاص مییابد.
سرمایه گذاران، معمولا بلافاصله پس از اخذ مجوز، اقدام به حصار بندی، دیوار کشی و صاف کردن زمین میکنند تا مالکیت خود را تثبیت کنند که باعث میشود این زمینها، دهها میلیارد تومان ارزش پیدا کنند.
نکته جالب توجه این است که تنها مرحله اجرای این نوع پروژهها که با سرعت پیش میرود، بخش مربوط به فنسکشی و دیوار کشی است، اما پیشرفت سایر مراحل پروژه، به کندی انجام میشود؛ مثل اینکه سرمایهگذاران فقط برای تصاحب زمین عجله داشته اند.
البته در سالهای اخیر با نظارت بیشتر و لغو مجوز در صورت عدم پشرفت پروژه، کار سودجویان در تصاحب زمین، دشوار شده است.
وعدههای توخالی درباره اشتغالآفرینی برای هزاران جوان بیکار
صنایع بالادستی پتروشیمی، اشتغال آفرینی پایینی دارند، اما صنایع پایین دستی میتوانند اشتغال بالایی ایجاد کرده و ارزش افزوده زیادی را برای مردم و ساکنان یک منطقه ایجاد کنند. سرمایهگذاران بزرگ به سراغ صنایع بالادستی میروند تا هم بتوانند محصول خود را به صورت ارزی صادر و هم سود بیشتری را کسب کنند، محصول تولیدی آنها معمولا صادراتپسند است و مشتری اندکی در داخل کشور دارد.
اشتغال آفرینی گسترده و به کار گماردن هزاران جوان بیکار در شهرهای محل احداث مجتمع پتروشیمی، وعدهای است که در زمان کلنگ زنی پروژههای پتروشیمی مطرح میشود تا نظر مساعد مسوولان و مردم برای اجرای پروژهها جلب شود، اما واقعیت این است که این وعده ها، معمولا وعدههای توخالی هستند که پس از اجرا و پایان کار، واقعیت آن مشخص میشود.
اشتغال آفرینی گسترده و به کار گماردن هزاران جوان بیکار در شهرهای محل احداث مجتمع پتروشیمی، وعدهای است که در زمان کلنگ زنی پروژههای پتروشیمی مطرح میشود تا نظر مساعد مسوولان و مردم برای اجرای پروژهها جلب شود، اما واقعیت این است که این وعده ها، معمولا وعدههای توخالی هستند که پس از اجرا و پایان کار، واقعیت آن مشخص میشود.
بر خلاف تصور عامه مردم، میزان اشتغال آفرینی در صنعت پتروشیمی بسیار پایین است. طبق آمار، ۵۶ مجتمع بالادستی صنعت پتروشیمی (تولیدکننده مواد پایه و خام صنعت پروشیمی، مانند اتان، متانول، اتیلن، پلی اتیلن و…) که حدود ۶۵ میلیون تن محصول تولید میکنند، توانسته اند فقط برای ۱۰۵ هزار نفر شغل ایجاد کنند.
حلقه مفقوده در صنعت پتروشیمی، توسعه بخش پایین دستی است که میتواند با سرمایه گذاری اندک، برای افراد زیادی اشتغال آفرینی کند. بر اساس آمار، ۱۵ هزار واحد تولیدی بخش پایین دستی بیش از ۸۸۰ هزار شغل فراهم کرده اند.
صنایعی که از محصولات پتروشیمی و یا فراوردههای پالایشگاهی به عنوان مواد اولیه استفاده میکنند به عنوان صنایع پاییندستی پتروشیمی شناخته میشوند. از جمله این صنایع میتوان به واحدهای تولیدکننده پلاستیک، لاستیک، رنگ و رزین، کود و سموم، مواد شیمیایی و حلالها، الیاف و نساجی، داروهای شیمیایی، آرایشی و بهداشتی، کامپوزیت و شوینده اشاره کرد. باید توجه داشت که صنایع بالادستی پتروشیمی کمترین اتکا را به نیروی کار دارند و بر این اساس به عنوان صنایع انرژیبر و سرمایهبر شناخته میشوند.
در صورتی که مجتمعهای بالادستی پتروشیمی بتوانند خوراک واحدهای پایین دستی را تولید کنند، زنجیره تولید در صنعت پتروشیمی شکل گرفته و میزان تولید صنعتی و به تبع آن، اشتغال آفرینی افزایش مییابد، اما واقعیت این است که بخش زیادی از مجتمعهای پتروشیمی در کشور با هدف ارزآوری، اقدام به تولید بالادستی میکنند، بدین ترتیب، محصول تولیدی آنها به شکل خام فروشی به بازارهای جهانی صادر شده و صنایع پایین دستی بهرهای از آنها نمیبرند و اشتغال چندانی هم ایجاد نمیشود.
آلایندگی پتروشیمیها
ملاحظات زیست محیطی از مهم عوامل توقف پروژههای پتروشیمی یا واحدهای صنعتی محسوب میشود؛ علاوه بر اینکه برای ساخت یک مجتمع پتروشیمی باید مجوز زیست محیطی آن دریافت شود، در دوران فعالیت نیز بر عملکرد آن نظارت شده و در صورت تخلف زیست محیطی، از مجتمع متخلف، جریمه و عوارض آلایندگی اخذ میشود.
پتروشیمی امیرآباد که در نزدیکی منطقه زیستبوم میانکاله مازندران در حال ساخت است به عنوان مهمترین و پرحاشیهترین طرح متوقفشده به دلیل ملاحظات زیست محیطی در کشور محسوب میشود.
آغاز ساخت پتروشیمی پرحاشیه امیرآباد در اسفندماه، انتقادات و گلایههای فراوانی را دنبال داشت به طوری که در نهایت با دستور رییس جمهور و تاکید وزیر کشور و سایر مقامات دولتی، روند ساخت این پتروشیمی تا تعیین تکلیف ملاحظات زیست محیطی، متوقف شد.
آیتالله سید ابراهیم رئیسی در بیست و یکم فروردینماه دستور داد که موضوع احداث پتروشیمی میانکاله بررسی و با احصای موارد خلاف قانون و آسیب زا برای محیط زیست، سریعا از اجرای آن جلوگیری شود. در پی این دستور رئیسجمهور، دادستان کل کشور هم از رئیس دادگستری کل استان مازندران خواست تا ساخت کارخانه پتروشیمی در مازندران متوقف شود.
شمار دیگری از پتروشیمیهای فعال کشور نیز درگیر مشکلات زیست محیطی (آلودگی خاک و منابع آبی) هستند که به دلیل اینکه به مرحله راهاندازی رسیدهاند، فعالیت آنها متوقف نشده و از آنها صرفا عوارض آلایندگی اخذ میشود.
رفع گره بلاتکلیفی با تجمیع پتروشیمیها در استانهای ساحلی جنوب کشور
کمبود آب، مشکلات زیست محیطی، نبود توجیه اقتصادی و تامین خوراک، چهار معضل و چالش اصلی طرحهای نیمهکاره پتروشیمی در کشور محسوب میشوند که برای رفع آنها، کارشناسان پیشنهاد تجمیع طرحهای پتروشیمی در مناطق ویژه تعیین شده در ساحل دریای عمان و خلیج فارس را مطرح کردهاند.
اگرچه به نظر کارشناسان، تجمیع مجتمعهای پتروشیمی در نزدیکی مراکز خوراک، آب و پایانههای صادراتی، تجربهای موفق در عرصه جهانی بوده و باعث سودآوری آنها میشود، اما به دلایل مختلف از جمله فشار مسوولان محلی در استانهای مختلف، طرح انتقال مجتمعهای بلاتکلیف تاکنون اجرایی نشده است.
نگاهی به کشورهای همسایه (عربستان، امارات و …) که رقیب ایران در صنعت پتروشیمی محسوب میشوند، نشان میدهد که این کشورها با هدف تامین و صیانت از منافع ملی از پراکنده کردن طرحهای پتروشیمی بر اساس سلیقه مسوولان محلی، خودداری کرده و طرحهای پتروشیمی را در مناطقی ویژه در مناطق ساحلی، متمرکز کردهاند.
قطبهای تولید پتروشیمی و مهمترین مناطق پتروشیمیهای کشور در حال حاضر، ماهشهر (استان خوزستان) و عسلویه (استان بوشهر) هستند که قرار است در کنگان (استان بوشهر)، چابهار (استان سیستان وبلوچستان) و مکران (هرمزگان و سیستان و بلوچستان) نیز مجتمعهای جدید پتروشیمی به صورت متمرکز، تاسیس شود.
منبع: ایران پترونت