به گزارش میمتالز، برای ساخت توربینهای بادی به مقادیر زیادی فولاد و برای آهنرباها به نئودیمیم نیاز است. همچنین به مقادیر زیادی مس برای کابلها، نیکل و لیتیوم برای ساخت باتریها مورد نیاز است و باید تعداد زیادی پنل خورشیدی با استفاده از موادی، چون سیلیکون، نقره، ایندیم و تلوریم تولید شود.
موضوعی که باید به آن پرداخته شود توانایی زنجیرههای تامین برای تطبیق با روند افزایش تقاضا است، زیرا تحقیقات نشان داده که برای برخی فلزات، استخراج جهانی معادن تا سال ۲۰۵۰ باید بین ۲۰ تا ۵۰ برابر افزایش یابد.
مشکل این است که ساخت یک معدن جدید ممکن است تا دو دهه طول بکشد. این بدان معناست که همه کشورهای صنعتی بزرگ در حال تقلا برای تامین این فلزات هستند که منجر به افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی میشود. در آینده همچنین شاهد تغییر قدرت ژئوپلیتیکی نیز خواهیم بود، زیرا ذخایر فلزات در همان کشورهایی که زغال سنگ، نفت و گاز در آن قرار دارند موجود نیست.
به نظر تحلیلگران اروپا با عدم ایجاد ظرفیت پالایشگاهی خود و وابستگی به سایر کشورها برای نفت، زغال سنگ و گاز و همچنین برای منابع مورد نیاز برای تحقق انتقال انرژی، اشتباه بزرگی مرتکب شده است. در حالی که کبالتی که در کنگو استخراج میشود برای پالایش به چین میرود و چین عرضه کننده اول مواد اولیه حیاتی دنیاست.
جنگ اوکراین نشان داده که زنجیرههای تامین جهانی آسیب پذیر هستند و یک کشور میتواند به راحتی موجب نوسانات شدید قیمت شود.
کاهش وابستگی اروپا به واردات به این معنی است که باید عملیات استخراج و پالایش خود را داشته باشد. البته کاهش مصرف نیز یک اولویت مهم است، اما واقعیت این است که جامعه کنونی اروپا به انرژی، تحرک و فناوری نیاز دارد. باید پرسید که قرار است مواد اولیه مورد نیاز در دهههای آینده از کجا تهیه شود.
به نظر تحلیلگران علاوه بر تضمین تامین مواد اولیه حیاتی از طریق سیاستهای صنعتی، تفکر مدور نیز میتواند به کاهش کمبود فلزات حیاتی کمک کند، چیزی که میتواند با افزایش طول عمر و قابلیت بازیافت محصولات به دست آید.
منبع: ایفنا