به گزارش میمتالز، روز گذشته علی بهادری جهرمی در آغاز نشست خبری هفتگی خود سخنانی در خصوص بازار سرمایه گفت و عقیده داشت که شاخص کل بورس از زمان آغاز دولت سیزدهم ۱۰ درصد رشد داشته است که به معنای بورس با ثبات است.
این مسوول در ادامه اظهار کرد که دولت نگاه قلکی به بورس ندارد. از جمله سیاستهای جدی دولت این است که با پیگیریهای صورت گرفته سود سهامداران پرداخت شد. بیش از ۴ هزار میلیارد ریال توزیع سود صورت گرفته است.
فعالان بورسی نسبت به این صحبتهای سخنگوی دولت واکنش نشان دادند و گفتند که شاخص کل بورس قلابی است.
از سوی دیگر فعالان و کارشناسان بازار سرمایه روز گذشته با کمپینی خواستار شاخص کل بور شدند.
پیام الیاسکردی، یکی از کارشناسان بازارسرمایه که نسبت به صحبتهای سخنگوی دولت اعتراض داشت، گفت: بازارها یک نماگری دارند که حال بازار را نشان میدهد. ما مدتهاست اعتراض داریم که شاخص کل نمیتواند حال بازار را نشان دهد. برای مثال روزهایی بود که بورس به شدت منفی بود و تعداد نمادهای منفی در بازار به شدت زیاد بود، شاخص کل به آن اندازه نماگر روند منفی را خوب نشان ندادند. یا بدتر از آن بعضی روزها بازار منفی بوده است، ولی شاخص کل مثبت بوده است.
وی در ادامه گفت: در گزارشاتی که داده میشود، چه در دولت قبل و در چه دولت جدید شاخص کل مهمتر نشان داده میشود. در صورتی که واقعا شاخص کل نماگر وضعیت بازار نیست.
الیاسکردی با اشاره به صحبتهای سخنگوی دولت گفت: به صحبتهای سخنگوی دولت اعترض دارم. اینکه فرمول و مبنای محاسباتی شاخص اشکال دارد که بحث جدایی است. ما بر این باوریم که شاخصسازی هم با یک سری گروهها در یک روزهای خاص انجام میشود و شما میدانید که هر بار مقامات بخواهند راجع به بورس صحبت کنند. در رابطه با حال بازار و مصوبات صحبت نمیکنند، کلمه شاخص کل در اخبار میآید، در مجلس شنیده میشود، در زبان سخنگوی دولت بیرون میآید و این باعث میشود که شاخص کل زیاد و زیادتر شود.
این کارشناس بازار سرمایه تشریح کرد: ما چندین بار بحث شاخص کل را مطرح کردهایم. شما فکر میکنید که اگر این بحث را کنار بگذاریم که از شاخص سوء استفاده میشود. معیار مناسب برای به دست آوردن عیار کلی بازار شاخص هم وزن میتواند باشد.
وی ادامه داد: اگر قرار است که ما یک کار کارشناسی کنیم که فردا روز دوباره مجبور نشویم برای حذف یا تغییر آن اقدام کنیم، میشود کارگروهی درست کرد از فعالین بازار، صندوقهای سرمایه گذاری، سبدگردانها، کارگزاریها و حتی کارشناسان کد فعال هم باشند، اینها یک تصمیمی را بگیرند و یک پیشنهادی را به سازمان ارائه دهند و آن اجرا شود.
الیاسکردی اظهار کرد: حال مساله ما این نیست که عدد آن بالا یا پایین باشد، نماگر درستی باشد. ما باید کلیت بازار را نگاه کنیم و شاخص هموزن میتواند خیلی خوب باشد. ولی در بورس آمریکا وقتی میخواهند گزارش بدهند، سهمهای بزرگ بازارشان را یک مبنایی در تمام صنایع نظر میگیرند. مثلا میگویند مبنای اینکه عملکرد بایدن در بازار سهام آمریکا چگونه بوده است. کلیت بازارشان را نگاه میکنند، میگویند در ماهی که گذشته است، کلیت بازار منفی بوده است و چنین شرایطی داشتهایم، ولی ما میدانیم که با یک گروهی مثلا خودرویی یا با گروه فلزی به راحتی شاخص را بالا و پایین میکنند و تا آن تیم کارشناسی شکل نگیرد، ما نمیتوانیم صحبت دیگری را کنیم.
وی توضیح داد: ما از آن سری که شاخص را مبنا قرار دادهایم، سود نقدی بازده را در آن اضافه کردیم. بعضی شرکتهای سرمایه گذاری بودهاند که دوبار آنها را حساب کردهایم و باعث شد که عدد اشتباهی باشد. یعنی وقتی رشد آن را ما مقایسه میکنیم، رشد آن رشد غلطی است. برای مثال وقتی سود نقدی را شرکتها بین سهامداران خودشان تقسیم میکنند، شاید این پروسه ۸ ماه طول بکشد، ولی همان روز بعد روی شاخص اثر گذار است.
این کارشناس بازار سرمایه در نهایت گفت: به همین دلیل است که ما باید مردم را به سرمایه گذاری غیر مستقیم تشویق کنیم، سبدگردانهای ما یکی از معیارهایی که به مشتری نشان میدهند. اینکه از شاخص چقدر جلو یا عقب هستند، آنها هم دچار مشکل هستند، یعنی آنها هم یک معیار درستی ندارد. شاخص یک مبنای غلط است نه تنها برای سهامداران خرد، برای مدیران دارایی که با دارایی تحت مدیریتشان بسیار بالا است و آدمهای پر سابقهای هستند.
منبع: تجارت نیوز