به گزارش میمتالز، بازار سهام در هفته گذشته با داشتن یک روز کاری کمتر کماکان درگیر رکود مزمن بود تا جایی که با افت ۸/ ۰درصدی، شاخصکل مرز روانی ۵/ ۱میلیون واحدی را از دست داد. از منظر ارزش معاملات نیز نهتنها این متغیر در بورس تهران به کمتر از ۲هزار میلیاردتومان در روز رسیده، بلکه شاخصهای تکنیکی نظیر آرایش میانگینهای متحرک هم از عدمانگیزه در سمت تقاضا حکایت دارند. در همین حال، تغییر مالکیت سهام بین افراد حقیقی و حقوقی نشان میدهد که کل رقم خالص خرید سرمایه گذاران حقیقی از ابتدای سال۹۸، مقارن با آغاز دوران رونق بورس، تاکنون به صفر رسیده است.
به عبارت دیگر سرمایه گذاران عادی، کل منابعی را که به خرید سهام از نهادهای حقوقی اختصاص داده بودند (و در نقطه اوج خود به بیش از ۱۵۰هزار میلیاردتومان میرسید) با فروش مجدد سهام و شناسایی احتمالی زیان از بورس خارج شده اند. این مساله هرچند از یک نظر بر رکود عمیق و ناامیدی بازیگران خرد صحه میگذارد، اما از یک جهت دیگر میتواند به خروج سرمایهگذاران غیرحرفهای و زمینه برای تقویت تحلیل محوری و تعدیل رفتار هیجانمحور در کلیت بازار دلالت کند.
انتشار عملکرد فصلی شرکتهای بورسی بهطور معمول موردتوجه و تحلیل موشکافانه کارشناسان بازار سرمایه در ایران قرار میگیرد و معمولا واکنشهای کوتاهمدتی نیز در سطح رفتار قیمتها برمیانگیزد. در این میان، بنا به یک سنت نانوشته، هفته آخر از اولینماه هر فصل دورهای است که اکثریت بنگاهها اقدام به انتشار عملکرد فصل قبل و گزارشهای تفسیری مدیریت میکنند. هفته جاری یکی از همین چهار مقطع زمانی مهم سال از منظر فوق است؛ با این تفاوت که پارهای از تحولات حتی اهمیت آن را نزد فعالان بازار بیشتر از دورههای قبل کرده است. در همین راستا، طی دو فصل اخیر حاشیه سود شرکتها با شتاب نسبتا بالایی از سقف تاریخی ۳۸درصدی رو به کاهش گذاشته و حالا در فصل بهار، با عنایت به برخی تصمیمات دولتی نظیر افزایش قابلملاحظه دستمزدها این پرسش وجود دارد که آیا روند افت حاشیه سود میانگین بازار از محدوده ۳۰درصد (بر اساس عملکرد ۱۲ماهه پارسال) به سمت میانگین بلندمدت (۲۳درصد) شتاب میگیرد یا خیر. از سوی دیگر درخصوص برخی شرکتهای کامودیتیمحور نظیر پالایشگاه ها، اورهسازان و... بازار منتظر است تا ببیند جهش نرخ جهانی محصولات تا چه میزان در سودآوری شرکتها منعکس میشود. انتظار میرود با کشف پاسخ به این سوالات و افشای جزئیات پر شمار انبوه گزارشهای در هفته جاری، فعالان بازار شاهد ترسیم تصویری شفافتر جهت اخذ تصمیمات سرمایهگذاری باشند.
محبوبترین نسبت ارزشگذاری در بورس تهران با فاصله زیاد عبارت است از نسبت به قیمت بر درآمد سهام یا همان (P/ E). تا چند سالپیش که پیشبینی بر اساس یک سناریو توسط خود شرکتها به شکل رسمی منتشر میشد، نسبت P/ E بر اساس عملکرد دوازدهماه آتی مورد اتکای سهامداران قرار میگرفت، پس از آن با رفع الزام شرکتها از ارسال پیشبینی بر اساس فرمت مزبور، نسبت قیمت بر درآمد برپایه سودآوری واقعی دوازدهماه گذشته بیشتر موردتوجه قرار دارد. در حالحاضر، بر اساس عملکرد ۱۲ماهه سال۱۴۰۰، نسبت قیمت بر درآمد بازار در کانال ۸ واحدی قرار دارد. برای دوازدهماه پیشرو نیز با فرض ثبات متغیرها در نقطه فعلی (شامل نرخ دلار نیما، قیمتهای جهانی کامودیتی و ...)، نسبت متوسط قیمت بر درآمد بر اساس این سناریو در همان محدوده ۱۲ماه گذشته قرار میگیرد. این ارزشگذاری در مقایسه با متوسطهای بلندمدت تاریخی (کانال ۷ واحد) حکایت از شرایطی نسبتا متعادل دارد، با این حال در سطح جهانی معمولا از گستره متنوعی از ابزارهای تحلیلی برای سنجش وضعیت بازارهای سهام استفاده میشود. یکی از مرسومترین این نسبتها مشهور به نسبت وارنبافت است که از تقسیم کل ارزش کل سهام یک کشور بر تولید ناخالص داخلی آن بهدست میآید. نسبت مزبور برای بازار ایران در حالحاضر در کانال ۹۰درصدی نوسان میکند که کمی بالاتر از محدوده متعادل (۷۵ تا ۹۰ درصد) قرار دارد. نسبت مشهور دیگر عبارت است از نسبت قیمت بر درآمد تورمزدایی شده بر اساس سودآوری ۱۰سالگذشته که با صرفنظر کردن از شرایط خاص ۱۲ماه اخیر، یک مقایسه بلندمدت تراز بازدهی شرکتها در مقایسه با قیمت کنونی سهام ارائه میدهد. نسبت مزبور در بازار سرمایه ایران اکنون محدوده ۱۵واحدی را نشان میدهد که بهمعنای بالاتر بودن قیمتهای سهام نسبت به سودآوری تورمزدایی شده شرکتها در ۱۰سالگذشته است. از این منظر میتوان گفت هر چند نسبت ساده P/ E در شرایط فعلی از وضعیت متعادل بورس تهران حکایت میکند، اما برخی نسبتهای متعارف دیگر در بازارهای جهانی دلالت بر بالاتربودن قیمت سهام در مقایسه با سطوح پایدار سودآوری شرکتها دارند که البته ناشی از عوامل موقت همچون جهش اخیر کامودیتیها، بالابودن حاشیه سود بنگاهها نسبت به متوسط تاریخی به واسطه عقبماندن هزینهها از رشد ارز و... است.
در بین همه دارایی متنوع و ارزهای بینالمللی و نیز بازارهای کالایی، تنها قامت یک ارز در توفان تلاطمات کاهشی اخیر راست مانده و آن هم دلار آمریکا است. شاخص ارز آمریکایی در برابر سبد رقبای بین المللی نهتنها از ابتدای سالمیلادی بیش از ۱۲درصد جهش داشته، بلکه در بالاترین سطح در ۲۰ سالگذشته ایستاده است. رشد شاخص دلار آمریکا معمولا در بازارهای بینالمللی با انقباض پولی توسط بانک مرکزی این کشور توام بوده که آثار جهانی آن بهصورت یک تنگنای نسبی اعتباری، کاهش تمایل به سرمایهگذاری در داراییهای ریسک پذیر، فرار از ارزهای کشورهای درحالتوسعه و افت قیمت کالا و مواد خام پدیدار میشود. با توجه به تصریح مقامات بانک مرکزی آمریکا مبنیبر اولویت مبارزه با تورم از طریق افزایش بهره و پیگیری سیاستهای پولی انقباضی، انتظار میرود فضای تنفس بازارهای مالی جهان در کوتاهمدت تحتفشار باقی بماند؛ وضعیتی که نهتنها آثار رکودی آن در هفتههای اخیر در ارزش مواد خام پدیدار گشته، بلکه حتی قیمتهای نفت را نیز وارد فاز اصلاح کرده است و ادامه آن، طبیعتا برای شرکتهای تولیدکننده مواد خام در سطح جهانی و بازار ایران در کوتاهمدت چشمانداز مطلوبی تصویر نمیکند.
منبع: دنیای اقتصاد