به گزارش میمتالز، حادثه معدن ارزوئیه که در فاصله ۲۷۱ کیلومتری جنوب غربی مرکز استان کرمان قرار دارد، بهانهای شد تا صمت در این گزارش نگاهی به تجربههای تلخ نهچندان دور حوادث معدنی بیندازد.
صبح روز ۱۳ اردیبهشت ۹۶ خبری تمام ایران را در بهت فرو برد. انفجار در معدن زمستانیورت در آزادشهر گلستان باعث گرفتاری دهها کارگر این معدن زغالسنگ شد.
بعد از گزارش حادثه بلافاصله نیروهای امدادی به محل حادثه رفتند تا امدادرسانی را آغاز کنند، اما ورودی معدن بسته شده بود و هیچ راه دسترسی به کارگران نبود. کارگرانی که حادثه در شیفتی غیر از شیفت کاری آنها رخ داده بود، نگران از وضعیت همکاران گرفتار در عمق زمین مقابل معدن تجمع کردند. خانواده کارگران هم آمده بودند و همه نگران و بیتاب چشم به عملیات نجات دوخته بودند. محل حادثه تونلی بنبست بود و تنها یک راه خروج داشت. کارگران در عمق ۱۳۰۰ متری تونل گرفتار شده بودند و هیچ راه تنفسی نداشتند.
تا شب اول حادثه امدادگران فقط توانستند به عمق ۸۰۰ متری تونل برسند که تعدادی از آنها بهعلت گازگرفتگی مجروح و به خارج تونل منتقل شدند. هر چه ساعات به پایان روز نزدیک میشد، امیدها برای زنده پیداکردن کارگران کمتر میشد.
بالاخره اعلام شد ۴۳ کارگر و مهندس در عمق تونل شماره ۳ معدن گرفتار هستند. در پایان روز امدادگران وارد محل تجمع کارگران شده و ۳۵ جسد را کشف و به بیرون منتقل کردند. بررسیها نشان میداد هنوز اجساد دیگری در تونل هستند که باید خارج شوند، اما رسیدن به اجساد کار سختی بود.
سرانجام ۶ روز بعد، در ۱۹ اردیبهشت ابتدا ۷ جسد و ساعاتی بعد جسد آخرین مفقودی کشف شد. با مرگ ۴۳ کارگر و مهندس معدن، روستای یورت در نزدیکی آزادشهر در بهت فرو رفت و بهسرعت ردیفهای قبرستان روستا محل دفن کارگران پیر و جوان معدن شد. ۷ ماه بعد از حادثه کارفرمای معدن بهعلت فراهمنکردن تجهیزات ایمنی داخل معدن بهعنوان مقصر شناخته شد.
فروردین ۸۸ شنیدهشدن صدای انفجار در معدن باب نیروز زرند کارگران را شوکه کرد. دود و آتش از تونل خارج میشد.
همه میدانستند سرنوشت شومی در انتظار کارگران داخل معدن است، یکی میگفت ۲۰ نفر داخل معدن هستند و یکی دنبال خبرکردن امدادگران بود. ساعتی بعد عملیات نجات آغاز شد، اما با انفجار گاز داخل معدن کسی امید به زندهماندن کارگران نداشت.
کارگران هم به کمک نیروهای جستوجو آمدند تا شاید معجزهای رخ داده باشد و کارگری زنده از معدن خارج شود. ساعتی بعد نخستین جسد از داخل راهروهای پیچدرپیچ تونل خارج شد تا امید همه تبدیل به یأس شود و دیگر امیدی برای زنده پیداکردن کارگران نباشد.
در کمتر از یک ساعت ۱۲ جنازه از عمق چندصد متری زمین خارج شد تا تراژدی رقم بخورد. بررسیهای تخصصی نشان داد جمعشدن گاز متان و تخلیهنشدن آن باعث انفجار و مرگ ۱۲ معدنچی شد.
البته این تنها حادثه این معدن در آن سالها نبود و در ابتدای دهه ۸۰ هم ۹ کارگر این معدن بهعلت گازگرفتگی جانشان را از دست داده بودند.
یکی از کارگران معدن منگنز قم هم در آخرین روز بهمن سال گذشته، بر اثر ریزش بخشی از معدن زیر آوار محبوس و جسدش بعد از ۷ ساعت پیدا شد.
در این اتفاق که در عمق ۲۹۰ متری از سطح زمین رخ داد، یکی از کارگران معدن بهنام «عدالت شیری» هنگام جابهجا کردن سنگهای معدنی با لودر مخصوص در داخل تونل گرفتار شد.
پس از این حادثه امدادگران هلالاحمر وارد عمل شدند و بعد از ۷ ساعت عملیات به لودر رسیدند، اما راننده آن جان باخته بود.
آذر سال ۹۱ کارگران معدن یال شمالی در ۲۵ کیلومتری طبس مثل هر روز برای کار و استخراج زغالسنگ وارد معدن شدند و به سمت زیرزمین حرکت کردند. کارگران بارها اعلام کرده بودند انتهای معدن تهویه ندارد و گازها خارج نمیشوند، اما گوش کسی بدهکار نبود.
ساعتی از شروع کار نگذشته بود که انفجاری زمین را لرزاند. کارگران دیگر که میدانستند چه اتفاقی افتاده، سریع دستبهکار شدند تا راهی برای رسیدن به همکاران و دوستانشان پیدا کنند.
با تلاش امدادگران ۴ جسد از انتهای تونل خارج شد، اما هیچ خبری از ۴ کارگر دیگر نبود. همه امیدوار بودند شاید آنها جای دیگری گرفتار شده باشند و زنده پیدا شوند.
عملیات بهخاطر احتمال ریزش و انفجار دوباره کند پیش میرفت، اما سرانجام روز بعد جسد ۴ کارگر از زیر آوار ناشی از انفجار کشف و از تونل خارج شد.
بررسیها برای مشخصشدن علت این حادثه نشان میداد گاز متان داخل معدن با اکسیژن مخلوط و یک جرقه کوچک باعث انفجار در عمق معدن شده است.
۲۳ آذر ۸۹ ریزش تونل شماره یک معدن اشکلی هجدک کرمان به نیروهای امدادی گزارش شد. تیمهای امدادی به محل حادثه رفتند و کارگران نگران معدن، از گرفتار شدن ۵ نفر از دوستانشان در عمق ۶۰۰ متری معدن خبر
دادند.
امدادگران تلاش برای نجات ۵ معدنچی را آغاز کردند، اما مشخص شد همه آنها بهعلت ریختن صدها تن خاک و گرمای شدید داخل معدن جان خود را از دست دادهاند. با اعلام خبر مرگ کارگران تلاش برای پیداکردن اجسادشان آغاز و ساعتی بعد تیمهای امدادی یک جسد را خارج کردند.
باتوجه به سستی خاک و گرمای زیاد هر اقدام اشتباهی باعث ریزش دوباره آوار داخل معدن میشد و ممکن بود امدادگران جان خود را از دست بدهند. سرانجام ۱۳ روز بعد دو جسد دیگر در معدن پیدا شد.
باتوجه به خطرناکبودن عملیات جستوجو و امکان حادثه برای امدادگران عملیات پایان یافت و سرانجام بعد از ۱۱۴ روز از وقوع حادثه دو جسد باقیمانده داخل معدن پیدا و به بیرون منتقل شدند.
ایمنی در معادن یکی از مؤلفههایی است که ارتباط تنگاتنگی با اقتصاد، مسائل انسانی و اجتماعی و حتی زیستمحیطی دارد. امروزه وجود معادن مختلف و حجم وسیع فعالیتهای معدنی در کشور حوادث هنگام کار متعددی را در پی داشته که البته بهدلیل ضعف سیستم ثبت اطلاعات مربوط به حوادث و نیز گزارش نشدن برخی حوادث آمار ارائهشده با آمار واقعی تفاوت دارد.
بهنظر میرسد برای پیشگیری از حوادث هنگام کار در معادن کشور، ارتقای ایمنی فرآیندها و تجهیزات بهتنهایی موثر نیست، بلکه باید به رفتارهای کارگران معادن نیز توجه جدی داشت.
کارشناسان علت پایین بودن تعداد حادثه و تلفات معدن در کشورهای درحالتوسعه را برنامهریزی و آموزش ایمنی و بهداشت در معادن میدانند و تاکید دارند دلیل اصلی وقوع حوادث بزرگ در معادن نبود برنامههای آموزشی است. بهعلاوه اینکه خطرات در هر معدن، باتوجه به نوع و مکان آن متفاوت است؛ بنابراین آموزشهای ایمنی و بهداشت در معادن محدود به آموزشهای کلی و عمومی نیست و کارگران معدن احتیاج به آموزشهای گسترده و تخصصی در زمینه پیشگیری و نحوه مقابله با حوادث خاص دارند.
منبع: صمت